فرهنگ و تمدن غرب در نبرد غزه چطور رسوا شد؟
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دستاندرکاران برگزاری کنگره 15 هزار شهید استان فارس با تأکید بر شکست رژیم صهیونیستی در نابود کردن مقاومت با وجود کشتار بیش از 50 هزار انسان بیگناه، شکست بزرگتر را رسوایی فرهنگ و تمدن و سیاستمداران غرب دانستند و گفتند: در صفآرایی جبهه مقاومت در مقابل جبهه شرارت، پیروزی از آنِ مقاومت است.
اما «رسواییِ فرهنگ و تمدن و سیاستمداران غرب» به چه معناست و چرا به مثابهی «شکست بزرگتر» محسوب میشود؟ این سؤال را میتوان از دو ساحت مورد بررسی قرار داد:
الف) شکست رسانهای و فرهنگی غرب تقویت و همبستگی جبههی مقاومت
شکست رسانهای و فرهنگی غرب به این معناست که سیاستمداران و رسانههای غربی که عموماً ادعای حمایت از حقوق بشر و دموکراسی دارند، با ناتوانی یا سکوت در برابر این جنایات دچار تناقض شدهاند. در واقع حمایت غرب از جنایتهای رژیم صهیونیستی تضاد آشکاری با اصول اعلام شدهی تمدن غرب، همچون آزادی، حقوق بشر، و کرامت انسانی در بین سیاستمداران و رسانههای غربی ایجاد کرده است. این تناقضات، به افول معنوی و ارزشی غرب در نگاه بسیاری از مردم جهان بهویژه مسلمانان و ملتهای تحت ستم انجامیده است. آنها که مدعی دفاع از دموکراسی، حقوق بشر و عدالت هستند، با حمایت از رژیمی که مرتکب جنایات جنگی و نقض گسترده حقوق انسانها شده، این ارزشها را زیر سوال بردهاند.
خوب است بدانیم دموکراسی غربی به سیستمی اشاره دارد که در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی وجود دارد. یکی از ویژگیهای اصلی دموکراسی غربی در کنار انتخابات آزاد، حاکمیت قانون، حقوق و آزادیهای فردی و این دست از شعارهای رنگ و لعابدار، «حمایت از حقوق بشر» است. دموکراسی غربی مدعاست از حقوق اساسی و کرامت انسانی کلیه افراد حمایت میکند!
اندیشهی حقوق بشری، هرچند ریشه در تعالیم دینی دارد و یکی از اصول مهم آموزههای انبیای الهی به شمار میرود، اما دهههاست که فریاد این شعار از گلوی کسانی برمیخیزد که همواره در عمل، در تقابل با آن گام برداشتهاند. کسانی که در ظاهر از آزادی و عدالت دم میزنند، اما در واقع با حمایت از ظلم و ستم، چهرهی حقیقی خود را پنهان کردهاند. اگر ملتها تاکنون چهرهی وحشی غرب را به درستی نمیدیدند، جنگ غزه پرده از این نفاق برداشت. در این جنگ، غرب با حمایت بیچون و چرا از جنایات رژیم صهیونیستی، نقاب از چهرهی خود کنار زد و نشان داد که پشت شعارهایش، چیزی جز تضاد با ارزشهای انسانی و حقوق بشری نهفته نیست.
شاید این آیهی قرآن توصیفی دقیق از رفتارهای سراسر نفاق غرب وحشی باشد که جنایتهای خود را پشت نقاب شعارهای «حقوق بشری» پنهان کرده است و از طریق امپراطوری رسانهای که در اختیار دارد، تلاش میکند تا این اعمال را زیبا جلوه دهد و افکار عمومی را فریب دهد. در آیات 204 و 205 سوره بقره میخوانیم:
«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیُشْهِدُ اللَّهَ عَلَىٰ مَا فِی قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ»؛
«و از مردم کسی است که گفتارش در زندگی دنیا تو را به شگفت میآورد و خدا را بر آنچه در دل دارد گواه میگیرد، در حالی که او سرسختترین دشمنان است.»
و بعد ادامه میدهد «وَ إِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ ۗ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْفَسَادَ»؛ یعنی «و چون برگردد، تلاش میکند که در زمین فساد کند و کِشت و نسل را نابود کند و خدا فساد را دوست ندارد."
این آیات به وضوح بیانگر تضاد میان ادعاهای دروغین و رفتارهای فسادگرایانه جبههی غربی، عبری و عربی است که میتوان آنها را به رفتار دوگانه و نفاقآلود قدرتهای جهانی و برخی حکومتهای حامی ظلم نسبت داد.
در مقابل این رسوایی، شاهد تقویت و همبستگی جبههی مقاومتهستیم. اکنون با وجود تمامی فشارها و کشتارها، روحیه مقاومت در میان فلسطینیان همچنان پابرجاست. این مقاومت نمادی از ایستادگی در برابر ظلم و بیعدالتی به شمار میآید و ناکامی دشمن در نابود کردن آن، شکست بزرگی برای اهداف آنها است. غرب که با یاری رژیم منحوس صهیونیستی دههها به دنبال رقم زدن معادلهی جدیدی در منطقه یعنی طرح «نیل تا فرات» بود و یکی از اهدافش از میان برداشتن جبههی مقاومت به فرماندهی ایران اسلامی بود، اکنون در وضعیت انفعال قرار گرفته است؛ نه تنها تمام دستاوردهای گذشتهی خود را از دست داده میبیند بلکه عمده سیاستهایش نقش بر آب شده است و از این جهت حالتی عصبی به خود گرفته و مانند گرگی زخمی عمل میکند که بیهدف به این سو و آن سو یورش میبرد. اینها همان شکست بزرگی است که رهبر انقلاب از آن سخن گفتند.
انتهایپیام/