تأثیر طوفان الاقصی بر سیاست خارجی مصر
احمد بروایه، پژوهشگر شمال آفریقا در موسسه ابرار معاصر تهران:
عملیات طوفان الاقصی به عنوان یکی از مهم ترین غافلگیری های قرن 21 میلادی، تأثیرات داخلی و خارجی بسیار زیادی بر منطقه در سطح فلسطین اشغالی، دولت های پیرامونی و همچنین منطقه غرب آسیا داشت. با گذشت یک سال از عملیات طوفان الاقصی و روشن شدن بسیاری از ابعاد این مسئله، می توان گفت که کشورهای پیرامونی فلسطین اشغالی به ویژه مصر تا چه میزان از این عملیات متأثر شده اند. در این میان مصر به دلیل مجاورت جغرافیایی با نوار غزه، تداخل فرهنگی با این منطقه و اشراف امنیتی بر آن، بیشترین تأثیر را از رویدادهای یک سال اخیر پذیرفته است. به طور کلی می توان گفت قاهره در پی عملیات طوفان الاقصی، برخی دستاوردهای تاکتیکی و مقطعی را به دست آورد ولی در مجموع، شکست راهبردی بزرگی را در عرصه های مختلف متحمل شد که تا حد زیادی ناشی از هم افزایی ضعف های ذاتی این کشور و سهمگینی این رویداد و پیامدهای آن بود.
مصر و عملیات طوفان الاقصی
عملیات طوفان الاقصی در هنگامی رخ داد که مصر با یکی از بزرگترین بحران های مالی خود در تاریخ معاصر دست به گریبان بود. این بحران که ناشی از استقراض از بازارهای مالی مبتنی بر پول داغ طی سالهای 2017 تا 2021 بود به دلیل بحران کرونا، تبعات جنگ اوکراین و در نتیجه افزایش نرخ بهره در آمریکا به وجود آمد.[1] این بحران مالی همچنین در بحبوبه نارضایتی کشورهای اصلی کمک کننده به قاهره از وضعیت اقتصادی و اجتماعی این کشور و دخالت ارتش در اقتصاد به وجود آمد و ابزاری مهم به این کشورها برای فشار بر ارتش این کشور به منظور ایجاد اصلاحات مدنظرشان اعطا کرد.
در این راستا مصر شاهد تعلیق برخی بندهای کمک سالانه آمریکا به این کشور به بهانه حقوق بشر، کاهش سرمایهگذاری کشورهای عربی شورای همکاری در اقتصاد مصر و تعلل صندوق بین المللی پول و بانک جهانی از اعطای تسهیلات به این کشور بود. در حوزه سیاسی نیز تلاش های رژیم مصر برای نشان دادن فضای باز سیاسی و اصلاحات منجر به افزایش شهرت برخی چهرههای سیاسی شبه معارض در این کشور شده بود که فرضیه رقابت میان جناح های مختلف ارتش را تقویت می کرد. علاوه بر این تلاش قاهره برای بازپرداخت اقساط وام های دریافتی به هر قیمت منجر به بروز مشکلات عدیده از جمله توقف واردات، کمبود کالاهای اساسی، قطع برق، افزایش غیرصیانتی تولید گاز و در نتیجه افزایش بی سابقه نارضایتی عمومی شده بود.
با انجام عملیات طوفان الاقصی و حمله رژیم صهیونیستی به نوار غزه، نارضایتی عمومی از وضعیت نوار غزه در میان مردم مصر افزایش یافت و این کشور دچار نوعی هم افزایی میان بحرانهای اجتماعی اقتصادی با خشم و انزجار از رژیم صهیونیستی شد. کشته شدن دو گردشگر صهیونیست در اسکندریه مصر در روز 8 اکتبر توسط یک نیروی پلیس از جمله نمودهای این خشم بود.[2] علاوه بر این غلیان عمومی، تلاش رژیم اشغال گر قدس برای حل بحران غزه به هزینه مصر و انتقال مردم این باریکه به صحرای سینا امری بود که خطرات عمده ای را متوجه بقا و موجودیت مصر (و نه صرفا رژیم سیاسی آن) می کرد.
کاهش وزن راهبردی مصر به عنوان یک کشور پیشرو در جهان عرب سبب شده بود که قاهره در بسیاری از پرونده های مهم در مناطق پیرامونی خود دست برتر خود را از دست بدهد. با این وجود، در حوزه غزه، مجاورت جغرافیایی و مرز زمینی سبب شده بود که به رغم این کاهش نفوذ و نقش، مصر دارای نقشی بی بدیل در تحولات این منطقه باشد. با شروع عملیات طوفان الاقصی، عمده تلاش مصر بر مدیریت تبعات این عملیات و جنگ غزه بر امنیت ملی مصر و بقای رژیم سیاسی متمرکز گردد.
دستاوردهای مصر از عملیات طوفان الاقصی
با وجود بحران های پدیدآمده در پی عملیات طوفان الاقصی، مصر توانست با استفاده از فرصت این عملیات، دستاوردهایی را برای خود داشته باشند. اما این دستاوردها در حقیقت کوتاه مدت و مقطعی هستند و نمی توانند روند بلندمدت افول مصر را تغییر دهند. مهم ترین این دستاورها را می توان موارد زیر دانست:
1- تثبیت سیاسی رژیم مصر: تجربه طوفان الاقصی و مواجهه با غلیان عمومی در کشورهای غرب آسیا به ویژه مصر منجر به کاهش حمایت های غربی از جریان های دموکراسی خواه و تحول خواه در این کشورها شد. رژیم سیاسی مصر در پی عملیات طوفان الاقصی نشان داد که هرگونه جایگزین مردمی برای رژیم اقتداگرای این کشور مجبور خواهدبود که به دلیل فشار افکار عمومی کشور را به سمت رویارویی سیاسی امنیتی با تل آویو سوق دهد.
2- تثبیت اقتصادی کوتاه مدت: تلاش دولت های غربی برای جلوگیری از بروز خیزش های مردمی در مصر سبب شد که نهادهای بین المللی، امریکا و کشورهای عربی موضع منعطف تری نسبت به برخورداری قاهره از کمک ها و سرمایه گذاری های خارجی داشته باشند. در این راستا مصر توانست نظر مساعد صندوق بین المللی پول را برای کسب وام جلب نماید و ابوظبی نیز با خرید زمین های منطقه رأس الحکمه بر ساحل مدیترانه منابع مالی ارزشمندی را در اختیار قاهره قرار داد.[4] با این وجود روند کاهش نفوذ مصر و ضعف ذاتی این کشور سبب شده است که این کشور نتواند از این فرصت حداکثر استفاده را ببرد چرا که در نهایت مجبور به اجرای برخی شروط صندوق بین المللی پول و انجام برخی اصلاحات شد.
3- تثبیت امنیتی: با وجود کاهش نسبی نقش مصر در نوار غزه و افزایش نقش کشورهایی مانند قطر و امارات، حضور مصر در فرایندهایی مانند کمک رسانی و میانجیگری سبب شد که نقش غیرقابل حذف مصر در تحولات غزه مورد تأکید قرارگیرد. علاوه بر این، خطرات ناشی از نارضایتی عمومی نیز این ایده قدیمی را دوباره تقویت کرد که مصر بسیار بزرگتر از آن است که فروبریزد. چرا که فروریختن مصر منجر به بروز هرج و مرج در کل منطقه خواهدشد. این امر یکی از دلایلی بود که آمریکا را بر آن داشت پس از سال ها کمک نظامی سالانه خود به قاهره را به طور کامل پرداخت نماید.[5]
شکست های مصر در پی عملیات طوفان الاقصی
با این وجود، وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و سرعت گرفتن روند افول این کشور طی سال های اخیر سبب شد که این کشور به رغم مدیریت تبعات مستقیم، نتواند از دریافت برخی ضربات راهبردی به خود جلوگیری نماید. مهم ترین این شکست ها را می توان موارد زیر دانست:
1- کاهش نقش مصر در تحولات غزه: با وجود تثبیت نقش مصر به عنوان یکی از بازیگران غیر قابل حذف در غزه، به نظر می رسد میزان و دامنه این نقش در تحولات آینده این منطقه رو به کاهش باشد. احتمال حضور بلندمدت رژیم صهیونیستی در این باریکه، افزایش نقش ابوظبی در اداره و بازسازی آن و تلاش ها برای منفصل کردن غزه از مصر از طریق جدا کردن این دو از طریق مناطق حائل همگی نقش مصر در این منطقه را کاهش خواهد داد. این امر سبب خواهد شد که یکی از مهم ترین کارتهای بازی قاهره به شدت کم ارزش شود.
2- آسیب پذیری اقتصادی و سیاسی: با وجود تثبیت اقتصادی کوتاه مدت در مصر، استفاده رژیم صهیونیستی از سلاح گاز برای تغییر موضع قاهره و همچنین کمک های اقتصادی غرب و جهان عرب نشان داد که مصر در برابر فشارهای اقتصادی تا میزان زیادی آسیب پذیر است و این آسیب پذیری سبب شده است که سطح سیاسی مجبور باشد به منظور جلوگیری از فاجعه اقتصادی، در برابر قدرت های خارجی کرنش کند. همچنین با وجود کمک های خارجی به مصر به منظور جلوگیری از سقوط اقتصادی، این کمک ها تقریبا همگی به صورت وام یا تملک اراضی بوده است و ضررهای اقتصادی این کشور از توقف گردشگری یا کاهش تردد در کانال سوئز جبران نشده است. این امر نشان می دهد که قیمت پرداختی به مصر در ازای بازی کردن نقش های امنیتی در پازل غرب (در مقایسه با جنگ آزادسازی کویت) رو به کاهش است.
3- افزایش شکاف دولت- ملت: نارضایتی عمومی مردم مصر از رویکرد دولت مصر نسبت به جنگ غزه می تواند در درازمدت سرمایه اجتماعی قاهره آسیب بزند. هم افزایی میان نارضایتی های اجتماعی - سیاسی از یک سو و نارضایتی از عملکرد دولت در جنگ غزه می تواند مصر را به ورطه بی ثباتی بکشاند.
نتیجه گیری
عملیات طوفان الاقصی مصر را با چالش های بی سابقه ای در حوزه بین المللی و داخلی مواجه ساخت. محدودیت منابع قاهره و گستردگی این چالش ها سبب شد که این کشور بیشتر توان خود را به مدیریت تبعات این عملیات و جنگ غزه اختصاص دهد. مواجه با تبعات جنگ سبب شد که مصر ضرباتی راهبردی و دستاوردهایی کوتاه مدت داشته باشد. با این وجود به نظر می رسد مصر در بلند مدت یکی از بازندگان اصلی ماجرا باشد.
[1] رمال، زهراء (24 کانون الثانی 2023)، « السیاسات الاقتصادیة فی مصر: تراکمٌ لأزماتٍ انفجرت عام 2023»، قناة المیادین، متاح علی: https://bit.ly/3MW8Soa
[2] خطاب، سلمی (9 أکتوبر 2023)، « ماذا نعرف عن حادث قتل السائحین الإسرائیلیین فی الإسکندریة؟»، بی بی سی عربی، متاح علی: https://www.bbc.com/arabic/articles/crg1n3nrj2yo
[3] Middle East Monitor (February 13, 2024),Israel’s finance minister blames Egypt for 7 October attack, Middle East Monitor, Available at: https://www.middleeastmonitor.com/20240213-israels-finance-minister-blames-egypt-for-7-october-attack/
[4] السبع، شبل (11 مارس 2024)، « فجأة ... وخلال اسابیع قلیلة استطاعت مصر حل کل ازماتها الاقتصادیة الآنیة وکأنه سحر »، اذاعة مونت کارلو الدولیة، متاح علی: https://bit.ly/3TGSRqa
[5] المیانی، هشام (12 سبتمبر 2024)، « المساعدات العسکریة الأمریکیة لمصر: عندما تتقدم مصالح واشنطن على حقوق الإنسان »، بی بی سی عربی، متاح علی: https://www.bbc.com/arabic/articles/cy545p065x6o
انتهای پیام/