نقشه دخترجوان و خواستگارش برای سرقت از خانه مادربزرگ و خاله
چند روز قبل سارقان نقابدار با ورود به خانهای در یکی از محله های تهران، دست و پای دختری را که در خانه تنها بود بستند و او را به باد کتک گرفتند تا طلا و جواهراتش را سرقت کنند.
آنها درحال جستوجوی طلاها در خانه بودند که اتفاقی غیرمنتظره رخ داد. نقاب یکی از آنها که پسر جوانی بود، روی زمین افتاد و هر چند وی تلاش کرد صورتش را مخفی کند، اما دختر جوان(صاحبخانه) او را شناخت. با این حال به روی خودش نیاورد و وقتی دزدان خانه را ترک کرد، دختر جوان با پلیس تماس گرفت. او پس از آنکه ماجرا سرقت را برای ماموران شرح داد گفت: یکی از سارقان خواستگار خواهرزادهام نسرین بود که از شهرستان به تهران آمده و حتی نزد من و مادرم نیز آمده بود.
همدستش هم یک زن بود که حالا حدس میزنم خواهرزادهام نسرین است. هرچند آنها را شناختم اما حرفی نزدم و دختر و پسر سارق، در نهایت جای طلا و جواهرات را پیدا کرده و نقشه سرقت را عملی کردند. آنها پس از سرقت متواری شدند و من در آن وضعیت بودم تا اینکه مادرم و خواهرم یعنی مادرنسرین رسیدند و مرا نجات دادند. خواهرزاده ام بی خبر از مادرش، نقشه سرقت را اجرا کرده و احتمالا خواستگارش او را فریب داده تا دست به چنین کاری بزنن.
تحقیقات کارآگاهان در این پرونده زیر نظر قاضی تقی زاده بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت ادامه داشت و سارقان آشنا نیز دستگیر شدند. پسر جوان هم ساکن شهرستان بود که همزمان با سفر نسرین دختر موردعلاقه اش به تهران، او هم راهی تهران شده بود. شواهد و مدارک نشان می داد که آنها دست به سرقت زده اند اما هردو منکر دزدی شدند.
دختر جوان گفت: فرهاد خواستگارم کارگردان فیلم های مستند است و مدتی قبل با او در شهرمان آشنا شدم. چند روز قبل به همراه خانواده ام به تهران آمدیم و به خانه مادربزرگ و خاله ام رفتیم. فرهاد هم چون کار داشت به تهران آمد. ما از جریان سرقت بی خبر هستیم. احتمالا دختر و پسری که به خانه خاله و مادربزرگم دستبرد زده اند، شباهت ظاهری به من و خواستگارم دارند.
در ادامه خواستگار این دختر هم که کارگردان فیلم های مستند در شهرستان است، تحت بازجویی قرار گرفت و او هم منکر سرقت شد با این وجود این دو متهم با قرار قانونی بازداشت شده اند و تحقیقات از آنها ادامه دارد.