تحلیلگر صهیونیست: اگر من از شمال بودم به شهرکم باز نمیگشتم
عامیخای آتالی در یادداشتی که شامگاه چهارشنبه در پایگاه اطلاع رسانی روزنامه یدیعوت آحارانوت منتشر شد، ادعا کرد، انگیزههای حزب الله برای ضربه زدن به اسرائیل و کشاندن ما به سوی تنگنای راهبری همچنان در همان سطح قبل از آغاز جنگ باقی مانده است و به چند دلیل شاید بیشتر هم شده باشد.
او در ابتدای این نوشتار آورده است، به این دلایل اگر من ساکن یکی از شهرکهای احداث شده در نزدیکی مرزهای شمالی بودم، در المطله، میشگا، یا حتی کریات شمونه بودم، دیگر به آنجا باز نمیگشتم، چون خطر وقوع حوادث اسارت و ربوده شدن بسیار بیشتر شده است.
شماری از دلایل این نویسنده که در این نوشتار آمده به ترتیب ذیل است:
- اهداف: اهداف حزب الله هیچ تغییری پیدا نکردهاند، حزب الله یک ساختار دینی جهادی است که از دیدگاه نیروهایش هر ضربهای که به ما وارد میکنند مهمتر از زندگی یا منافع شخصی آنهاست، پس این اقدامات ارزش ریسک کردن را دارند حتی اگر منجر به مرگ احتمالی مجری آن شود.
- ابزارها، ابزارهای لازم برای عملیات حمله و اسارت اسرائیلیها و بعد از آن مخفی شدن در عمق لبنان هم فقط به 12 نفر هر کدام با یک جفت پای قوی، یک سلاح سبک و یک جلیقه ضد گلوله جنگی به همراه 3 خودرو لازم است، البته یک دستگاه سیم چین بزرگ هم مورد نیاز است، اگر بخواهیم میتوان پنج قبضه آر پی جی هم به آن بیافزایم.
باید بپذیریم (آنها به دنبال مبارزه هستند) اگر 10 میلیارد قبضه کلاشینکوف هم از آنها بگیریم، باز هم بی شک آنها قادر خواهند بود 15 قبضه دیگر برای خود تهیه کنند. - انگیزه ها: انگیزه حزب الله برای مبارزه با ما و گرفتن هزینه اقدامات مان و قرار دادن ما در تنگنای راهبردی در همان سطح قبل از جنگ باقی مانده و شاید حتی میتوان گفت که افزایش هم پیدا کرده است، هیچ راهی برای تغییر آنچه که در سر یک مبارز جهادی میگذرد و جود ندارد، تنها راهحل تغییر این رویکرد مرگ این مبارز است.
- قابلیت اجرایی: منطقه مرزی منطقهای مملو از پستی و بلندی است، بخشی از آن هم مملو از درخت و جنگل است از اینرو مشکلی برای رخنه وجود نداشته و عبور از فنسها هم که چندان مشکل نیست، از اینرو میتوان با پای پیاده هم وارد شهرکهای صهیونیست نشین شد، زمان مورد نیاز برای انجام این کار و رسیدن به اولین خانه در این شهرکها هم فقط یک و نیم دقیقه است، فقط نیاز به یک طرح دقیق دارد، طراحی دقیق به معنای موفقیت این عملیات خواهد بود.
در همین راستا یدیعوت آحارانوت در گزارشی گشتی هم در شهرکهای صهیونیست نشین الجلیل زده و شرایط آن را در اولین روز اعلام آتش بس مورد بررسی قرار داد.
در ابتدای این نوشتار آمده است، هنوز 3 ساعت از آتش بس نگذشته بود که اولین گروه از نیروهای حزب الله و مردم روستاهای ویران شده در جنوب لبنان به مناطق خود بازگشتند، این در حالی است که ما مجبور شدیم صبح چهارشنبه بیش از نیم ساعت منتظر بمانیم تا بتوانیم مجوز ورود به کیبوتس مشگاف را به دست آوریم، منطقهای که از 13 ماه پیش خالی از سکنه است.
ماموران حاضر در کیبوتس به ما گفتند برای تردید دراین منطقه نیازمند دریافت مجوز از فرماندهی نظامی هستیم، چون این منطقه در دید حزب الله قرار دارد و از آن سوی مرز حرکت ما کاملا قابل مشاهده است.
هانیبال شانی یکی از اهالی کیبوتس هم گفت، واقعا ما در شرایط بد روحی و روانی قرار داریم، این مشکلات روحی زمانی بیشتر میشود که ما از رسیدن به این مناطق در وحشت هستیم و به ما اجازه رسیدن به آنجا داده نمیشود، در حالی که حزب الله با آزادی کامل به روستاهای مرزی باز میگردد.
شانی 35 ساله است و میگوید اصلا تصور نمیکرد بعد از یک سال جنگ و حتی بعد از موافقت کابینه سیاسی و امنیتی اسرائیل با آتش بس در شمال همچنان بازگشت به این منطقه خطرناک باشد.
او میگوید شرایط به شکلی است که قصد ندارد به این زودیها به شهرک باز گردد و هرگز به خواست کابینه و ارتش برای بازگشت توجه نخواهد کرد چون ادعاهای آنها را در رابطه با اینکه همه چیز امن شده و به زندگی طبیعی بازگشته ایم را باور نمیکند.
وی میافزاید، ماههای اخیر تحقق این احتمال به بزرگترین کابوس زندگی ما برای دوره بعد از پایان جنگ تبدیل شده بود، اینکه لبنانیها باز میگردند و روستاهای تخریب شده خود را بازسازی میکنند و آماده ساخت روستاهای خود میشوند برای ما یک کابوس است چون احتمال حمله مجدد علیه ما را افزایش میدهد.
انتهای پیام/