پرس ممنوع، استقلال بدن ندارد!
در شبی که بیش از پنجاه هزار نفر به ورزشگاه آزادی آمده بودند تا شاهد برد تیم محبوب شان باشند، شاگردان سهراب اکثر هواداران را از خود نا امید ساخته و با دو نیمه متفاوت، موفق شدند از این دیدار حساس، تنها یک امتیاز دشت کنند.
یک نیمه اول بسیار خوب و تا حدی درخشان و یک نیمه دوم متوسط و سپس یکپارچه حمله در دقایق پایانی، باعث شد تا کار آبیها برای صعود به مرحله حذفی تا هفته آخر، ادامه دار باشد. البته شاگردان سهراب بختیاری زاده تا حدودی، شایستگی این قضیه را داشتند تا با برد و خیالی آسوده، به استقبال بازی آخر برابر الریان قطر بروند.
در شبی که استقلال در اکثر فاکتورهای فنی دست بالاتر را داشت و می توانست برنده این بازی لقب بگیرد و با سه امتیاز کامل زمین مسابقه را ترک کند اما برخی مسائل سبب شد تا طرفداران استقلال بیش از پیش در حسرت برد مقابل حریف سرسخت عراقی باقی بمانند.
نکته و البته سوال اصلی روز هواداران استقلال این است که چرا تیم و بازیکنان پس از به ثمر رساندن گل اول در هر دیدار، دیگر اشتیاقی برای ثبت گلهای بعدی و رقم زدن یک دیدار پرگل را ندارند؟ چه اتفاقات تاکتیکی در درون زمین میان بازیکنان رخ می دهد که به شکل و شمایل عجیب غریبی، نتیجه برد و پیروزی را با یک تساوی عوض می کنند؟
به نظر میرسد یکی از مشکلات مهم آبیها از حیث تاکتیکی، عدم رعایت اصول صحیح و درست پرس و تحت فشار گذاشتن حریف است.
همانطور که سهراب در کنفرانس مطبوعاتی بعد از بازی اعلام کرد که محمدرضا رضا آزادی را به خاطر پرس نکردن و کم دویدن تعویض کرده، باید اذعان داشت که استقلالیها از ابتدای فصل گذشته تا صف آرایی مقابل الشرطه عراق، اصول پرس را در اکثر بازیها رعایت نکرده و نمیکنند و با حالتی موسوم به «مید بلاک» و آغاز دفاع مهاجمان از میانه زمین، خو گرفته و حسابی به آن تاکتیک پراگماتیک عادت کرده اند.
در واقع پس از رفتن ساپینتو از استقلال-که مرد پرتغالی استاد سبک «گگن پرسینگ» و اجرای آن بود- آبیها تقریبا در بیشتر دیدارها به یک بازی واکنش گرا و نتیجه گرا روی آورده و چه بسا که به خاطر اتخاذ چنین تاکتیکی، آنها از رسیدن به یک برد شیرین مقابل معمولی ترین تیمها بازمانده اند.
در بازی دوشنبه هم این ماجرا برای بار هزارم تکرار شد و آبیها اگر حریف را در نیمه زمین خودی بیشتر با پرس اذیت می کردند و به نوعی مدافعان عراقی را بیشتر تحت فشار قرار می دادند، الشرطه فرصتی برای حمله و ضد حمله به دروازه استقلال پیدا نمیکرد و شاید نتیجه ای دیگر رقم میخورد.
علاوه بر بیدقتی برخی بازیکنان در ارسال پاس و نواختن ضربات نهایی به سمت چارچوب رقیب، شاگردان سهراب انرژی لازم برای پیروزی در این دیدار را نداشتند که این مسئله احتمالا به دلیل از دست دادن تعداد زیادی جلسه تمرینی در زمان سرمربی پیشین آبیها بود.
استقلال بعد از دریافت گل اول از الشرطه، دنبال به ثمر رساندن گل دوم و پیروزی بخش بازی بود اما حک شدن و رسوخ کردن آن پیش زمینه بازی دفاعی، محافظهکارانه و حفاظت از همان تک گل در ذهن بازیکنان، مزیدی بر علت شد تا آبیها با شلختگی هر چه تمام تر، به دروازه تیم حریف یورش ببرند و با بی برنامگی و آشفتگی عجیب در فاز هجومی مواجه شوند.
عدم تمایل به اعمال «های پرس» و تحت فشار گذاشتن حریف از بالای زمین، نداشتن شور و شوق و عطش گلزنی و اکتفا و مراقبت از همان گلها اندک، سردرگمی در اجرای استراتژیهای هجومی و داشتن پیش زمینه ذهنی از قبل در اجرا و ترجیح دفاع بر حمله، از جمله عناوینی و دلایلی هستند که استقلال از تک تک همان موارد ذکر شده، در طول یک فصل و نیم گذشته و عدم برخورداری از مربیانی با فلسفه و سبک هجومی و زیبا و تماشاگر پسند و سپردن این تیم به سرمربیانی همچون پیتسو موسیمانه، ضربات سنگین و سهمگینی خورد.
با شرح این تفاسیر، مشخص نیست که تیم بزرگ استقلال دقیقا در چه مقطع زمانی و با هدایت چه شخصی بر روی نیمکت، از چنین اوضاع مورد ناپسند هواداران خارج و فارغ خواهد شد و بالاخره دو مقوله مهم جذابیت و زیبایی به سبک بازی آبی پوشان پایتخت تزریق می شود.