یک مربی باید بیاید که بازیکنان را متقاعد کند/ دی ان ای برای موفقیت کافی نیست

ر گفتوگویی که در حاشیه مراسم جوایز لورئوس در مادرید با رود گولیت داشتیم، یک واژه مدام از زبان او تکرار میشد: «DNA».
سه حرفی که برای او بار معنایی گستردهای دارند: هویت، ریشهها، فرهنگ، ایدهها، سبک. گولیت این واژه را نه تنها درباره میلان، بلکه درباره چلسی، اینتر، تیم ملی هلند، بارسا و حتی برزیل هم به کار میبرد. هویت برای هر تیمی، بنیادین است.
از دربی جام حذفی بین میلان و اینتر شروع کنیم.
«اگر میلان میخواهد فصلش را نجات دهد، باید جام حذفی را ببرد. چون اولاً یک جام است و ثانیاً مسیر رسیدن به لیگ اروپا را باز میکند، مسیری که حالا بسته است. میدانم که میگویند سوپرجام ایتالیا را بردند، اما آن بردی غیرمنتظره بود. نمیگویم فراموش شده، اما جداافتاده است؛ یک خاطره تنها. هواداران خوشحال نیستند، از سبک بازی تیم راضی نیستند. دقیقاً مثل چیزی که در چلسی میبینم، باشگاهی که به آن دلبستگی دارم، تحت مالکیت آمریکاییهاست و در حال حاضر به دنبال یافتن هویت خودش است. هواداران میپرسند: خمکم«چه خبر شده؟»»
در سوی دیگر، اینتر تیمی کاملاً قابل شناسایی است.
«دقیقاً! تیمی عالی با فلسفهای روشن، هم از نظر بازی و هم ساختار باشگاهی. DNA آن بهوضوح پیداست: همه میدانند اینتر چطور بازی میکند و چه انتظاری باید داشته باشند — هم در زمین و هم بیرون از آن.»
نظرتان درباره کار سرجیو کنسیسائو؟
«من کسی نیستم که درباره ادامه حضورش نظر قطعی بدهم، اما در میلان باید ببری. برای همین است که تأکید میکنم جام حذفی چقدر مهم است. کنسیسائو مربی خوبی است، ولی کارش را در شرایط سختی آغاز کرد؛ گرفتن تیمی در میانه فصل همیشه پیچیده است. با برد سوپرجام یک شانسی آورد که هیچکس انتظارش را نداشت. آن پیروزی میتوانست پایهای برای ساخت چیزی بزرگ باشد، ولی چنین نشد. میلان باید به لیگ قهرمانان برسد، وگرنه نمیتوان از یک فصل موفق حرف زد. آنجاست که باشگاه باید باشد.»
میلان امسال ۱۴ باخت داده...
«خیلی زیاد. واقعاً زیاد. برای بازیکنان ناراحتم، اما بیشتر برای هواداران. خیلی سخته. این میلان واقعاً ناشناخته است. هواداران دنبال ثبات هستند، نه یک بازی خوب و بعد هفتهها مشکل.»
آینده میلان را چطور میبینید؟
«صادقانه بگویم، نمیدانم. قبل از کریسمس برای بازی با جنوا آنجا بودم و واقعاً وحشتناک بود. میلانیها نمیتوانند این وضعیت را بپذیرند، نمیشناسندش. برای همین از DNA حرف زدم، چون باید ذات خودت را پیدا کنی، بازیای که به هویتت گره خورده. به لیورپول نگاه کنید: کلوپ رفت، اسلات آمد ولی باشگاه دگرگون نشد. مردم هنوز خصوصیات لیورپول را میشناسند. میلان باید تصمیم بگیرد میخواهد چه باشد، بعد مربی و بازیکنان مناسب برای تحقق آن ایده را بیاورد.»
بین اینتر و ناپولی، چه تیمی قهرمان لیگ میشود؟
«خیلی سخت است. کونته و اینزاگی با یک سیستم مشابه بازی میکنند، تیمهایی محکم و کاملاً قابلشناسایی دارند. وقتی مقابلشان بازی میکنی، میدانی با چه روبرو میشوی. برای هواداران اینتر یا ناپولی هم روشن است که چه انتظاری داشته باشند. نمیتوانم بگویم کدامیک میبرد، مخصوصاً چون اینتر در سه جبهه میجنگد و ناپولی فقط روی سریآ تمرکز دارد.»
بارسا، رقیب اروپایی اینتر، قطعاً هویت خود را دارد...
«قطعاً. این DNA از زمان کرویف وجود دارد. حتی زمانی که بد بازی میکردند یا نمیبردند، هیچوقت مسیر خودشان را ترک نکردند. ممتصمیمات اشتباهی گرفتند، بازیکنان نامناسبی خریدند، اما هرگز از ایدهشان جدا نشدند. وقتی دچار بحران مالی شدند، چه کردند؟ به ریشهها بازگشتند، به جوانان لاماسیا که در سیستمی مشخص رشد کرده بودند. این همان چیزی است که دوباره آنها را به سطح بالا رساند. هلند هم همینطور: سقوط کردیم، ولی با ویژگیهای خودمان دوباره اوج گرفتیم. برای همین میگویم: نباید هیچوقت از DNA خودت جدا شوی.»
نیمهنهایی لیگ قهرمانان را چطور ارزیابی میکنید؟
«بسیار دشوار. همه تیمها هجومی بازی میکنند، ولی اینتر دفاعیترین آنهاست و در عین حال یکی از خطرناکترینها. تیم اینزاگی محافظهکارترین است، با سیستم ۳-۵-۲ که بر دفاع قدرتمند استوار است، چون همچنان یک تیم ایتالیایی است، ولی در حمله هم خیلی خوب عمل میکند. در بارسا و پاریسنژرمن، جوانان زیادی درخشیدهاند. لامین یامال فوقالعاده است. لوییس انریکه تحول عظیمی با معرفی استعدادهایی مثل دوه، بارکولا، پاچو، نونو مندس، ژوائو نوس ایجاد کرده. از سیستم ۴-۳-۳ آرسنال خوشم میآید؛ قدرت زیادی دارند، ولی تنها آن نیست.
برزیل به دنبال آنچلوتی است؟
«در برزیل همه فکر میکنند با همان تکنیکی که در DNA دارند، میتوانند موفق شوند، اما دیگر اینطور نیست. باید با زمانه سازگار شوی: باید سخت کار کنی، باید بدوی.
آنها نیاز دارند یک مربی بیاید که بازیکنان را متقاعد کند واقعاً تلاش کنند، وگرنه کنترل را از دست میدهی. بازی با آرژانتین را دیدم، وحشتناک بود. اگر کارلو بخواهد به برزیل برود، کار بسیار دشواری پیش رو خواهد داشت! هواداران برزیل از تیمشان راضی نیستند و خیلی سختگیرند. زمانی بر فوتبال جهان سلطه داشتند، حالا مدتهاست هیچ افتخاری کسب نکردهاند. نمیشود فقط به این خاطر که برزیل هستی، همه چیز خود به خود درست شود.»