مردی که در پشت پرده زیرآب مذاکرات ایران و آمریکا را میزند
فرهیختگان نوشت: برجستهترین صفتی که رافائل گروسی با آن شناخته میشود، دوگانگی و تناقضگویی است. یکی از بارزترین ویژگیهای عملکرد رافائل گروسی از زمان تصدی پست مدیرکلی آژانس در سال ۲۰۱۹، وجود تضاد در مواضع او درباره برنامه هستهای ایران بوده است. این دوگانگی بهویژه در تفاوت میان اظهارات او در تهران و خارج از ایران مشهود است. هنگامی که گروسی به ایران سفر میکند، معمولاً مواضعی سازنده اتخاذ میکند و از همکاری ایران با آژانس میگوید. او در سفر آبان ۱۴۰۱ به تهران، با سید عباس عراقچی، محمد اسلامی و مسعود پزشکیان دیدار کرد و پس از بازدید از تأسیسات نطنز و فردو مذاکرات را «سازنده» توصیف کرد اما این مواضع مثبت اغلب پس از بازگشت او به وین یا در مصاحبههای بینالمللی جای خود را به اتهامزنیهای مبهم و انتقاد از همکاری ایران میدهند.
در سفر اسفند ۱۴۰۱، پس از ادعای مغرضانه آژانس درباره کشف اورانیوم غنیشده ۸۴ درصدی، ایران با شفافسازی کامل ابهامات را رفع کرد و بیانیهای مشترک برای همکاری داوطلبانه امضا شد. با این حال، گروسی پس از بازگشت به وین، این بیانیه را الزامآور تفسیر کرد و به زیادهخواهیهای آژانس ادامه داد.
این رفتار دوگانه نهتنها اعتماد ایران به آژانس را تضعیف کرده، بلکه به گمانهزنیهایی دامنزده که گروسی تحت فشار تروئیکای اروپا (آلمان، فرانسه و انگلیس) و ایالات متحده عمل میکند. روزنامه تهرانتایمز در گزارشی به نقل از منابع مطلع مدعی شده که گروسی با ارائه گزارشهای گمراهکننده، تلاش دارد این تصور را ایجاد کند که اظهارات ایران درباره فعالیتهای صلحآمیز هستهایاش دقیق نیست. این گزارشها میتوانند به ابزاری برای تضعیف مذاکرات تبدیل شوند، بهویژه در شرایطی که گفتوگوها به مراحل حساس نزدیک میشوند.
در آرزوی صندلی دبیرکل سازمان ملل
رفتارهای گروسی نشان میدهد که چشم مدیرکل آژانس به جایگاههای مرتفعتر مثل دبیرکلی سازمان ملل متحد، دوخته شده است. او که پیش از مدیرکلی آژانس سابقه فعالیت در دیپلماسی آرژانتین و نمایندگی این کشور در سازمانهای بینالمللی را داشته، از زمان تصدی پست خود در آژانس نشان داده که برنامههایی برای دوران پساآژانس دارد و قصد دارد حرفهاش، یعنی همان دیپلماسی تضاد و تناقض را در سطح گستردهتری به نمایش بگذارد.
او در مصاحبههای متعدد، ازجمله همین مصاحبهاش با شبکه US News، با تأکید بر اهمیت نقش آژانس در راستیآزمایی هرگونه توافق، خود را بهعنوان بازیگری محوری در مذاکرات معرفی کرده است. این درحالی است که عراقچی، در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ صراحتاً اعلام کرد آژانس در مذاکرات جاری نقشی ندارد و تنها در صورت دستیابی به توافق، مسئولیت راستیآزمایی را بر عهده خواهد داشت.
با توجه به رفتارهای غیرقابلفهم گروسی و سیاسیکاریهای عجیب گروسی و اظهارات مذکور عراقچی، به نظر نمیرسد که ایران چندان علاقهای به اعطای نقشمحوری به گروسی داشته باشد. بااینحال او با برجستهسازی نقش آژانس، درپی کسب اعتبار بینالمللی است. گروسی ممکن است در صورت نزدیک شدن مذاکرات به توافق، با ارائه گزارشهایی که ایران را به عدول از تعهدات متهم میکند، بهدنبال جلبتوجه طرف آمریکایی و متحدان غربی باشد.
چنین اقدامی میتواند مذاکرات را به بنبست بکشاند و گروسی را در جایگاهی قرار دهد که به نوبه خود، شانسش را برای کسب موقعیتهای سیاسی بالاتر افزایش میدهد. سابقه رفتارهای دوگانه گروسی، فشارهای سیاسی غرب بر او و اظهاراتش درباره اهمیت نقش آژانس، این احتمال را تقویت میکند.
سیاسیکار پرسابقه
سابقه آژانس تحتمدیریت گروسی نشاندهنده گرایش به سیاسیکاری و تأثیرپذیری از فشارهای غرب است. یکی از نمونههای برجسته گزارش محرمانهای در سال ۲۰۲۳ درباره غنیسازی ادعایی ۸۴ درصدی در ایران بود که در رسانههای غربی منتشر شد. این گزارش که فاقد اسناد معتبر بود، فشار بینالمللی علیه ایران را افزایش داد، اما ایران با شفافسازی کامل ابهامات را رفع کرد. گروسی بعداً در تهران اعلام کرد که مسئله حل شده، اما این رفتار نشاندهنده استفاده آژانس از گزارشها بهعنوان اهرم فشار بود. همچنین واکنش غیرمنطقی گروسی به لغو مجوز برخی بازرسان آژانس توسط ایران که به دلیل تخلفات سیاسی آنها انجام شد، نمونه دیگری از سیاسیکاری اوست. او این اقدام قانونی ایران را مانع نظارت خواند، درحالیکه بیش از ۱۰۰ بازرس دیگر همچنان در ایران فعال هستند.
این رفتارها اعتماد ایران به آژانس را بهشدت کاهش داده است. محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، بارها تأکید کرده تعاملات ایران با آژانس بر اساس NPT است و فشار برای اجرای پروتکل الحاقی غیرقانونی است. بااینحال ایران همچنان همکاری داوطلبانهای با آژانس داشته، ازجمله دسترسی به سایتهای ادعایی و نظارت بیسابقه بر تأسیسات خود. این همکاریها که گروسی در اظهارات خارج از تهران خود اغلب نادیده میگیرد، نشاندهنده حسننیت ایران است، اما سیاسیکاری آژانس میتواند به گرهای برای پیچیدهتر شدن مذاکرات تبدیل شود.
خنثیسازی فشار سیاسی آژانس در دستور کار است
یکی از نگرانیهای اصلی درباره گروسی، احتمال استفاده او از گزارشهای آژانس بهعنوان ابزاری برای اعمال فشار سیاسی بر ایران است. در شرایطی که مذاکرات ایران و آمریکا در مراحل کارشناسی قرار دارد و گروسی خود اذعان کرده که توافق در چند هفته آینده امکانپذیر است، هرگونه گزارش منفی از سوی آژانس میتواند بهانهای برای طرف آمریکایی یا تروئیکای اروپا فراهم کند تا مذاکرات را با شروط سختگیرانهتری مطرح کنند. گروسی در مصاحبهاش به ذخایر اورانیوم غنیشده ایران اشاره کرد و آن را «نگرانکننده» خواند، درحالیکه همزمان اذعان داشت این ذخایر به معنای تلاش ایران برای ساخت سلاح هستهای نیست. این نوع اظهارات دوپهلو میتواند به ابزاری برای طرفهای غربی تبدیل شود تا مذاکرات را تحتفشار قرار دهند.
علاوه بر این، تهدیدهای نظامی مکرر دونالد ترامپ علیه تأسیسات هستهای ایران که در دیدار با رئیسجمهور السالوادور در فروردین ۱۴۰۴ تکرار شد، حساسیت حضور بازرسان آژانس در ایران را افزایش داده است. روز چهارشنبه بیستوهفتم فروردین طی گزارشی در «فرهیختگان» با عنوان «خداحافظی با بازرسان آژانس؟» اشاره شد که ایران در صورت تشدید تهدیدات، ممکن است بازرسان آژانس را اخراج کرده و مواد هستهای خود را به مکانهای امن منتقل کند. این سناریو که ریشه در نگرانیهای امنیتی ایران از افشای اطلاعات حساس توسط بازرسان دارد، میتواند نتیجه مستقیم سیاسیکاری گروسی و گزارشهای غیرمنصفانه آژانس باشد؛ موضوعی که احتمالاً خود او هم به آن آگاه است و سعی میکند با اظهارات ضد و نقیض، طوری در زمین بازی کند که نه سیخ بسوزد و نه کباب.
با توجه به پتانسیل مخرب گروسی، دیپلماسی فعال ایران در مدیریت روابط با آژانس و مذاکرات با آمریکا از اهمیت بسزایی برخوردار است. اظهارات عراقچی مبنیبر عدم نقش آژانس در مذاکرات جاری، پیامی روشن به گروسی و غرب است که ایران اجازه نخواهد داد آژانس به ابزاری برای فشار سیاسی تبدیل شود. درعینحال ایران با ادامه همکاری داوطلبانه با آژانس، ازجمله دسترسی به تأسیسات و نظارت گسترده، نشان داده که به تعهدات خود در چهارچوب NPT پایبند است. رویکرد دوگانهای که ترکیبی از قاطعیت و همکاری است، میتواند سایه احتمالی گروسی را از رم و مسقط دور کند.