صیاد: هنرمندانی که در جای خود درخشان شدند

جواد افشار از چهرههای شناخته شده در میان مخاطبان تلویزیون است که سریالهای ماندگار و پربینندهای را کارگردانی کرده؛ از جمله؛ «کیمیا»، «آنام»، «مادرانه»، «برادر»، «گاندو» و... این فیلمساز پس از 16 سال دوری از سینما سومین فیلم بلند داستانی خود را با نام «صیاد» ساخت که برشی از زندگی شهید علی صیادشیرازی، فرمانده نیروی زمینی ارتش در زمان جنگ ایران و عراق، اختصاص دارد. این اثر برای اولین بار در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و 2 سیمرغ بلورین بهترین جلوههای ویژه میدانی و بصری را از آن خود کرد. صیاد فروردین 1404 اکران عمومی شد و این روزها به صورت آنلاین در پلتفرم فیلیمو میزبان علاقهمندان به سینمای جنگ است. همین موضوع بهانهای شد تا با جواد افشار کارگردان صیاد درباره ویژگیهای اثرش و همچنین نقدهایی که به این فیلم در زمان فجر 43 و نمایش عمومی آن شد، گفتوگویی داشته باشیم.
• فیلم صیاد بیش از آنکه زندگینامهای کلاسیک و یا اثر جنگی صرف باشد، فیلم جنگی گفتوگومحور است. روایت متفاوت شما از قصه باعث شد که این اثر با دیگر آثار در این ژانر متفاوت باشد؟
از ابتدا در فیلم صیاد تصمیم داشتیم علاوه بر اینکه پرترهای از یک قهرمان دوران جنگ 8 ساله و اوایل انقلاب بسازیم، به گفتمان موضوعات مهم سالهای اول انقلاب و جنگ که بسیار مهم و سرنوشتساز بود، اشاره کنیم. آینده کشور و اساسا ایران در آن سالها تحت تاثیر تنشها و ماجراهایی بود که اگر حماسهآفرینی نمیشد و درایت و مجاهدت افراد نبود، ما امروز با ایران دیگری روبرو بودیم. سالها و شاید قرنهاست دشمنان این سرزمین درصدد تجزیه و تکه کردن سرزمین ایران بوده و هستند و به راههای مختلف این توطئهها شکل میگیرد.
در فیلم صیاد ما به بخش مهمی از این وقایع پرداختیم که افرادی از جمله شهید علی صیادشیرازی در این راستا با مجاهدت، درایت و جان گذشتگی خود حماسه بزرگی را رقم زدند و موجب یکپارچگی و وحدت در سرزمین و نیروهای نظامی شدند که بتوانند از بحرانهای سالهای اول انقلاب عبور کنند. زمانی که به چنین گفتمانی برسیم آن وقت میبینیم که «صیاد» صرفا وقایعنگاری درباره شهید نیست و بیشتر به ماجراهای کلان سرزمین ایران میپردازد و گفتمان مهمی را در خودش جای داده است و در قبال آن ما میتوانیم به بخشی از رویدادها و ماجراهای سهمگین سالهای ۵۸ تا ۶۰ اشاره کنیم.
• آنچنان که شاید ما به عنوان مخاطب توقع داریم، به شخصیتها عمق داده نمیشود. همچنین ما با تعدد موضوعاتی روبرو هستیم که در فیلم مطرح میشود اما نتیجه خاصی گرفته نمیشود. چرا این اتفاق افتاده است؟
ما هم از ابتدا چنین قصدی نداشتیم چون بخشی از اثر مربوط به شخصیت شهید علی صیاد شیرازی است که به اندازه کافی و معقول به ابعاد شخصیتی ایشان پرداخته شده و ما با تمام روحیات درونی و بیرونی این کاراکتر مواجه میشویم اما به دیگر شخصیتها کمتر پرداختیم به دلیل اینکه این فیلم بیشتر موضوع محور است و به بهانه شخصیت شهید علی صیاد شیرازی ما به رویدادهای مهمتری میپردازیم که به این شهید هم به عنوان کاراکتر محوری به اندازه کفایت پرداخته و درباره روابط خانوادگی ایشان، معاشرت و مراودات، نظامیگری، نظم و انضباط شخصی، عقیده و ایمان و اقتدار و سخت کوشی و... صحبت شده است.
• «صیاد» دومین پروژه بلندپروازانه شما پس از سریال پُرهزینه «کیمیا» است به سراغ روایت بخشهایی از زندگی فرمانده نیروی زمینی ارتش رفته. ساخت این اثر با چه ریسکهایی همراه بود؟
برای هر کارگردانی ساخت فیلم یا سریالهای عظیم و به اصطلاح بیگ پروداکشن توفیقی است که به راحتی مهیا نمیشود. من این شانس را داشتم و خوشحالم از اینکه این فرصت در اختیارم قرار گرفت و باعث افتخارم بود که درباره یکی از قهرمانان و حماسهسازان دفاع مقدس فیلم بسازم. از سوی دیگر دغدغهای را که این فیلم ایجاد میکند و پرداختن به موضوعات مهم سالهای اول انقلاب چیزی بود که به نظرم برای آگاهی دادن به نسل امروز لازم است. همانگونه که در سریال «کیمیا» هم تحلیل و بررسی و نمایش رویدادهای قبل از انقلاب، زمان انقلاب، جنگ و آنچه در خانواده و میان مردم معمولی در زمان دفاع مقدس گذشته است، برایم جذاب بود، در «صیاد» هم ساخت اثری که در اتاق فرماندهان، مسئولان و ردههای بالای نظام شکل میگرفت، جذاب بود. همانقدر که «کیمیا» قصه خود را در بین عموم مردم و خانواده تعریف میکرد، با همان شکل و ابعاد این بار قصه در ستاد فرماندهی، اتاق رئیس جمهور و... یعنی در سطوح بالای جامعه روایت میشد و خوشحالم که توفیق ساخته این آثار را داشتم.
• ویژگی مثبت دیگر فیلم تابوشکنیهای جسورانهاش است. خیلی صریح تنش میان ارتش و سپاه را نشان میدهد. برای این نوع روایت با چه چالشهایی مواجه بودید؟
در سالهایی که قصه فیلم روایت میشود، ما بر اساس مستندات تاریخی که نویسندهمان جمعآوری کرده بود و همه کم و بیش از آن اطلاع داریم، تنشهای فراوانی بین شخصیتهای سیاسی، نظامی، دولتی و حتی حاکمیتی وجود داشته و ابعاد این تنشها گاهی به ترورهای مرگباری هم ختم شده است. این رویدادهای بسیار پُرتنش و دراماتیک بخشی از بدنه قصه بود که ما قصد نداشتیم و مجاز هم نبودیم بیش از اندازه به آن بپردازیم اما لازمه درام به هر حال پرداختن به وجود بخشی از این تنشها تا جایی که به ما اجازه داده میشد، بود. ناگفته نماند که در کمترین شکل ممکن تنشها به نمایش درآمد؛ تنشهایی بین سران نظام یعنی از رئیس جمهور و نخست وزیر گرفته تا رهبری و رئیس جمهور یا حتی مجلس و تمامی شخصیتهای رده بالای نظام و حتی میان فرماندهان نظامی و ارتش و سپاه. این اختلافات و تنشها کم نبوده و بسیار مهم بود که ما در حد بسیار کم اما لازم بدان بپردازیم چراکه میخواستیم در ادامه داستان نقش محوری شهید صیاد شیرازی را که برای ایجاد وحدت و وفاق بین نیروهای سپاه تلاشهای فراوانی کرد، به نمایش بگذاریم. چالشها را خوشبختانه با سعه صدر مقامات بلندپایه نظامی، ارتش و سپاه پشت سر گذاشتیم و توانستیم ابعاد کمی از تنشها، ریشه ماجراها و اختلافات را به نمایش بگذاریم که برای مخاطب جذاب و دیدنی بود.
استقبال مخاطبان از این اثر چگونه بود؟ و در اکران آنلاین وضعیت چطور است؟
خوشبختانه استقبال مخاطبان در اکران آنلاین بسیار برای من جذاب بود و فکر نمیکردم در همین چند روز ابتدایی انقدر خوب و گسترده تماشای «صیاد» فراگیر شود. بازخوردهای بسیار متعددی داشتیم که نشان از این دارد که بسیاری از افراد موفق به تماشای این اثر در اکران عمومی نشدند و با استفاده گسترده خود نشان میدهند که «صیاد» را دوست دارند. من حتی بازخوردهای بسیار زیادی را از هموطنان خارج از کشور گرفتم، بسیار از این اتفاق خوشحال هستم و امیدوارم این روند ادامه داشته باشد تا مخاطبان بیشتری این اثر را تماشا کنند. ما انتظار داریم این فیلمها برای نسلهای امروز به عنوان اثر مرجع از وقایع سالهای ابتدایی انقلاب به نمایش دربیاید و موجب آگاهی نسلهای امروز شود تا مردم با ابعاد مختلف آن دوران بیشتر آشنا شوند.
• سینما، اساساً مدیوم تصویر است اما ما در «صیاد» بیشتر دیالوگ و نریشن میشنویم. چرا برای نریشن از صدای مارال بنی آدم به عنوان همسر صیاد بهره بردید؟ گاهی در صحنههای حساس و درست وسط عملیات، صدا حس و فضای صحنه را بهم میریزد.
اینکه بگوییم سینما اساساً مدیوم تصویر است، به اعتقاد من یک جانبه گرایی است. سینما شامل تصویر و صداست چه بسا گاهاً صدا هم اهمیتش کمتر از تصویر نباشد. به هر حال اگر قرار بود اساسا سینما مدیوم تصویر باشد، با فیلم صامت مواجه بودیم و صدا در سینما مکمل قرار نمیگرفت. پس به همان اندازه که تصویر مهم است، صدا هم اهمیت دارد و اینها در کنار هم هستند که با عقل و احساس مخاطب سروکار دارند. بنابراین ما به اقتضای داستان و نمایش فیلم، دیالوگهایی که بار پیش برنده داستان را به دوش میکشد، طبیعتاً صدا نقشآفرینی میکند. بسیاری از جاهایی که مخاطب باید تصویر را به عنوان مدیوم اصلی دنبال کند، فیلم وظیفه خودش را انجام میدهد. در فیلم «صیاد» شاید تنها چیزی که مقداری تفاوت ایجاد و به ذهن مخاطب خطور کرده، بحث نریشنها است که اگر آنها را جمع بزنیم شاید دو صفحه نشود! اینها اطلاعات لازمی بود که در حاشیه و زیرمتن فیلم روایت میشد و مهم و آگاهیبخش بود.
حالا اینکه چگونه شد ما تصمیم گرفتیم مارال بنیآدم این موضوع را روایت کند، بخش احساسی و زنانه فیلم بود که ما احساس کردیم باید با این نریشن و صدای بازیگر فضای جنگی و خشونت بار فیلم را تلطیف کنیم. از صدای ایشان به جای صدای کاراکتر علی صیاد شیرازی استفاده کردیم به گونهای که گویی دفترچه خاطرات ورق میخورد و مرور میشود. ما تلاش کردیم برای خانوادهها و کسانی که دوست ندارند خشونت بیش از اندازهای را ببینند، بالانسی ایجاد کنیم.
• شخصیت اصلی فیلم «صیاد» مانند بسیاری از قهرمانان این ژانر، انسانی بیعیب و نقص تصویر میشود که گویی از بهشت نازل شده است. این نوع شخصیتپردازی یکبعدی، باعث میشود مخاطب آنچنان نتواند با او ارتباط عاطفی برقرار کند. چرا ما در آثار ویژه فرماندهان جنگ و قهرمانان ملی گرفتار این مساله میشویم؟
من از دو منظر به این موضوع میپردازم. به هر حال به تصویر کشیدن شخصیتها و قهرمانهای خاص دو گونه است. در فیلمهای هالیوودی یا غیرایرانی، قهرمانها ابعاد خاکستری و سیاه و سفیدی دارند که رنگآمیزی این شخصیت را به تصویر میکشد، پُر از فراز و نشیب است، تحولاتی در آنها شکل میگیرد و... که دراماتیک هستند و شخصیتپردازیها جذاب به نظر میرسد. این یک فرمول جهانی است و خوبم هست. ما هم تلاش میکنیم در کارهایمان تا جایی که به واقعیت نزدیک میشود، اینگونه عمل کنیم.
فیلمهایی را میتوان مثال زد که شخصیتهای تحولپذیر و رنگآمیزی به اصطلاح پُررنگی دارند که فرازهای زیادی داشتند و به نمایش درآمدند و این سیر تحول افرادی را از نقطه سیاه و خاکستری به نقطه سفید یا برعکس کشانده است که جذاب هم هست. این بُعد فراگیر و فرمول رایج شخصیتپردازی است که در دنیا اعمال میشود اما برخی از شخصیتها واقعا سفید هستند یعنی لکههای خاکستریشان بسیار اندک است و این وجه تمایز قهرمان ماست. در تاریخ و مستندات، واقعا برخی افراد اینگونه یعنی مانند قدیس بودند و ما نمیتوانیم با تخیل چیزی به آن اضافه کنیم که واقعیت نداشته است. مگر میشود یک انسان شریف و با درجه اخلاقی بسیار بالا و متعالی را لکهدار نشان دهیم به این دلیل که عناصر دراماتیک تقویت شود؟ خیر. این خلاف است و ما هم اجتناب میکنیم نه تنها درباره شخصیتهای قهرمان جنگ و شاید درباره شخصیتهای غیرنظامی هم همینگونه است. همه ما میدانیم که این شخصیتها در طول تاریخ و زندگیشان انسانهایی بودند که شرافتمندانه زندگی کردند و اخلاق محور، معناگرا و محترم بودند که وقتی قرار است به آنها پرداخته شود، طبیعتا ممکن است عناصر پیرنگ دراماتیکشان در رنگآمیزی شخصیت کمرنگ باشد و نکتهای که شما اشاره کردید، از دلش بیرون بیاید. ما به موضوعاتی از جمله تیزهوشی، خلاقیت، نظم و یا موارد دیگری که در شخصیت وجود داشته است، پرداختیم به جای اینکه به لکههای خاکستری کاراکتر اشاره کنیم. حتی به لحاظ عاطفی هم ممکن است اقناع لازم به وجود نیاید اما جذابیت کافی را داشته است. همین حالا هم وقتی مخاطب با کاراکتر مواجه میشود، میگوید شخصیت شهید برایش جالب و جذاب بوده است.
• از آنجا که شما از هوش مصنوعی در این اثر بهره بردید، به نظر شما آینده سینما با وجود هوش مصنوعی و به روز شدن مداوم آن چه تغییراتی خواهد کرد؟
ما در این فیلم بسیار محدود و کم فقط برای صدای شخصیت صیاد شیرازی از هوش مصنوعی استفاده کردیم، یعنی بخشی از صدای واقعی شهید صیاد را که از تاریخ گرفته شده بود، با تکنیکهای هوش مصنوعی ترکیب کردیم وگرنه صدای قالب، صدای علی سرابی است اما در برخی از لحظات درصدها بالا پایین میشود که صدای خود شهید علی صیاد شیرازی هم چاشنی کار شده است. ما به طور مطلق از این فرایند استفاده کامل نکردیم ولی به اندازه نیاز که در ذوق مخاطب نخورد، بهره بردیم. این بحث جذاب، مبهم و گاهاً ترسناک است و نظر خاصی درباره آن ندارم و منتظر هستیم ببینیم در آینده چه اتفاقی میافتد و چیزهایی که میشنویم و حدس میزنیم، به وقوع میپیوندد یا نه. ممکن است هوش مصنوعی در آینده سینما را بیشتر از بقیه حوزهها تحت تاثیر خود قرار بدهد چون تماماً فضای مجاز هست و ممکن است دخل و تصرف بیشتری در سایر موضوعات داشته باشد.