تحلیل عملکرد فصل جاری منچستریونایتد در لیگ برتر
منچستریونایتد این روزها بیش از هر زمان دیگری شبیه تیمی است که پس از یک دوره سرگردانی سرانجام مسیر خود را پیدا کرده است؛ البته، هیچکس ادعا نمیکند که این تیم دوباره قهرمان شده یا تمام مشکلات سالهای گذشته را حل کرده است اما نشانههایی از یک روند صعودی واقعی دیده میشود. پس از دوران پرچالش اریک تنهاخ، بسیاری تصور میکردند شرایط بدتر از این نمیشود اما اشتباه میکردند.
ورود روبن آموریم عملاً فصلی سخت و ناامیدکننده را رقم زد؛ تیم تحت هدایت او فصل گذشته در رتبه پانزدهم لیگ برتر ایستاد و امسال نیز شروعی تلخ داشت. حذف دردناک از جام اتحادیه مقابل گریمزبی، احساس نفرین شدگی باشگاه را تقویت کرده بود؛ انگار هیچ چیز بر وفق مراد پیش نمیرفت.
حتی ماجرای طنزآمیز هواداری که قول داده بود پس از پنج برد پیاپی یونایتد موهایش را کوتاه کند، تبدیل شد به نمادی از ناکامی. یونایتد هنوز نتوانسته پنج پیروزی متوالی به دست آورد اما سه برد و دو تساوی اخیر با معیارهای امروز این باشگاه پیشرفت معناداری است. همین نتایج، با توجه به جدول فشرده لیگ، تیم را در رتبه پنجم و در عمل در کورس سهمیه لیگ قهرمانان قرار داده است؛ رتبهای که امسال نیز احتمالاً راه مستقیم به UCL خواهد داشت.
نقلوانتقالات؛ از تردید تا تثبیت
پس از گذشت یازده هفته، تصویری روشنتر از خریدهای تابستانی به دست آمده است. بنجامین ششکو هنوز پرسشبرانگیز است؛ آخرین بازی او با موقعیتهای از دست رفته و یک مصدومیت، چندان امیدوارکننده نبود اما در طرف مقابل، برایان امبمو یکی از معدود خریدهایی است که فراتر از انتظار عمل کرده است: پنج گل، یک پاس گل و آمار درخشان خلق موقعیت (2.5 پاس گل مورد انتظار) او را به موتور محرک فاز هجومی تبدیل کرده است. امبمو بیشترین لمس توپ در یکسوم حریف را دارد و نه تنها از همه بیشتر شوت میزند، بلکه دقیقتر نیز عمل میکند (53.8 درصد).
در کنار او، سن لامنز نیز خریدی موفق نشان داده است. یونایتد در تابستان میان او و امیلیانو مارتینز مردد بود اما انتخاب دروازهبان جوان بلژیکی انتخاب درستی از آب درآمد. او در آنتورپ خوش درخشیده بود و اکنون در لیگ برتر نیز نشان میدهد که سنگربانی قابل اعتماد است. بر اساس مدل PSxG، لامنز تاکنون یک و نیم گل کمتر از میزان مورد انتظار دریافت کرده؛ نشانهای از واکنشهای مؤثر و اعتمادبهنفس بالا. صحنه ورود او به محوطه تاتنهام در دقیقه 6+90 نیز نقشی هرچند غیرمستقیم اما تعیینکننده در گل تساوی داشت، زمانی که حضورش تمرکز برنان جانسون را برهم زد و فضای ضربه سر برای دی لیخت باز شد.
بازگشت کاسمیروی قدیمی؛ تجربهای که دوباره ارزشمند شد
در میان این تغییرات، شاید چشمگیرترین تحول مربوط به کاسمیرو باشد؛ هافبکی که فصل گذشته غیرقابل اعتماد توصیف میشد و قرارداد رو به پایانش نشانهای از جدایی حتمی بود اما اکنون، او نه تنها دوباره در قلب تیم جای گرفته، بلکه صحبت درباره تمدید قراردادش نیز جدی شده است. روبن آموریم با لحنی صریح پیشرفت او را چنین توصیف کرده است: در ابتدا، حتی از توبی کولیر هم عقبتر بود اما جنگید، تمرین کرد و حالا به تیم ملی برگشته است. او بسیار میدود، میجنگد و پرس میکند. سایر بازیکنان باید او را الگوی خود قرار دهند تا بدانند که فوتبال چقدر سریع تغییر میکند.
کاسمیرو در نقش یک هافبک دفاعی باتجربه، اکنون همان توازن و ثباتی را فراهم میکند که یونایتد مدتها از آن محروم بود.
روبن آموریم؛ یک سال با مربی که ذهنیت را هدف گرفته است
با گذشت یک سال از حضور آموریم در منچستریونایتد، اکنون بهتر میتوان فهمید که چرا روشهای او گاه جنجالی و گاه تحسینبرانگیز توصیف میشوند. طبق گزارشهای داخلی، او بیش از هر چیز به دنبال تغییر ذهنیت بازیکنان است و برخلاف بسیاری از مربیان مدرن از انتقاد آشکار در جمع هیچ واهمهای ندارد؛ حتی به الخاندرو گارناچو گفته بود که در تابستان باید یک مدیر برنامه درستوحسابی پیدا کند.
در تیم او، جایگاه هیچ بازیکنی تضمین شده نیست؛ همه چیز باید در زمین تمرین ثابت شود. او در جلسات تمرینی سختگیرانه درباره حرفهای بودن صحبت میکند و تأخیر یا کمکاری را غیرقابل قبول میداند.
شیوه تمرینی او نیز منحصر به فرد است: بازیکنان را دقیقاً به شیوهای میچیند که انگار حریفی روبهروی آنهاست؛ سپس توپ را به نقاط مشخصی میفرستد و واکنشها، حرکتها و اشغال فضا را بررسی میکند. اگر بازیکنی حتی دو متر از موقعیت درست فاصله داشته باشد، او شخصاً مداخله میکند. سال گذشته، برنامه فشرده تیم اجازه اجرای کامل این مدل تمرینی را نمیداد اما امسال که خبری از رقابتهای اروپایی نیست، وقت کافی برای پیادهسازی فلسفه تاکتیکی آموریم وجود دارد.
چشمانداز پیش رو: راهی به سوی لیگ قهرمانان
خبر خوب این است که منچستریونایتد امسال از سختترین بخش برنامه خود عبور کرده است. تمام بازیهای مقابل شش تیم بزرگ انجام شده و چندین ماه فرصت وجود دارد تا تیم از بازیهای قابلدسترستر امتیاز بگیرد. در چنین شرایطی، کسب سهمیه لیگ قهرمانان اروپا نه یک رؤیا، بلکه هدفی واقعبینانه است، به ویژه پس از فصلی که تیم در نیمه پایین جدول به پایان رسید.
تولد دوبارهای آرام اما قابل لمس
منچستریونایتد هنوز راهی طولانی تا بازگشت به روزهای اوج دارد اما برای نخستین بار پس از چند فصل نشانههای حیات تاکتیکی، انسجام تیمی و پیشرفت فردی در آن دیده میشود. خریدهای هوشمندانه، احیای ستارههایی مانند کاسمیرو و تأثیرگذاری روشمند روبن آموریم، همه گواه این است که روند تغییر آغاز شده است؛ تغییری آهسته اما واقعی.
اگر این روند ادامه یابد، شاید این فصل نقطه شروعی باشد برای بازگشت دوباره یونایتد به جایی که هوادارانش انتظار دارند: لیگ قهرمانان و رقابت در بالای جدول لیگ برتر.
انتهای پیام/




