نتقال استوائو به چلسی: چگونه چلسی رقبای بزرگ را کنار زد؟
در ماه می امسال، واگنر لاو، مهاجم نامآشنای پیشین تیم ملی فوتبال برزیل در پاسخ به پرسشی که بااستعدادترین فوتبالیست جوان برزیل چه کسی است؛ بیدرنگ و بدون مکث گفت؛ قطعاً استوائو ویلیان.
در آن زمان، تقریباً هیچکس در اروپا هنوز این پدیده جوان را هنگام بازی ندیده بود. انتخاب او بحثبرانگیز جلوه میکرد و برخی آن را مبالغهای دوستانه میدانستند اما چند ماه بعد، آنچه واگنر گفته بود به شکلی غیرمنتظره تأیید شد؛ به گونهای که اکنون دیگر سخنش نهتنها قابل تردید نیست، بلکه به چشم نوعی پیشگویی فوتبالی دیده میشود.
امروز بحث تنها درباره بهترین استعداد برزیل نیست، بلکه درباره بهترین فوتبالیست جوان جهان است. از یک سو، بدیهی است که در این رقابت نام لامین یامال، ستاره نوظهور بارسلونا قرار دارد؛ بازیکنی که چند فصل اخیر را در سطحی درخشان سپری کرده است اما در سوی دیگر، رقیبی ایستاده که هر بار توپ را لمس میکند، توجهها را به گونهای جدی به خود جلب میکند و مهمتر آنکه در رویارویی مستقیم، این استوائو بود که برنده شد. در شبی که کوکورلا یامال را عملاً «بلعید»، وینگر برزیلی چلسی درخششی خیرهکننده داشت. گلی که به ثمر رساند، نه تنها نقطه اوج بازی لیگ قهرمانان اروپا بود بلکه نشان داد دفاع بارسلونا با چه کابوسی مواجه شده است.
دو پدیده همسن با ویژگیهایی مشابه
مقایسه یامال و استوائو آسان است؛ هر دو 18 ساله هستند، هر دو در پست وینگر راست بازی میکنند و هر دو چنان پاهای سریعی دارند که مدافعان را در لحظهای گیج و از صحنه خارج میکنند. تغییر جهتهای ناگهانی این دو آن قدر غیرمنتظره است که پیشبینی مسیر حرکتشان تقریباً محال بهنظر میرسد.
استوائو در دیدار مقابل بارسلونا بار دیگر همین ویژگی را به نمایش گذاشت؛ او با یک شتاب انفجاری از مدافع عبور کرد و از زاویهای بسته ضربهای مهار نشدنی را به کنج بالای دروازه فرستاد. صحنهای که هواداران چلسی را به یاد تابستان گذشته انداخت؛ زمانی که او در لباس پالمیراس و در جام جهانی باشگاهها دقیقاً همین نوع گل را وارد دروازه همین تیم لندنی کرد.
رؤیای بارسا و مسیری که ناگهان تغییر کرد
کمتر کسی میدانست که استوائو در آستانه پیوستن به بارسلونا قرار داشت. دلیل این موضوع روشن بود؛ مدیر برنامههای او آندره کوری است؛ فردی که سالها در ساختار نایک فعالیت داشت و بازیکنان نامداری چون نیمار، پائولینیو، یری مینا، فیلیپه کوتینیو، آرتور ملو و حتی ویتور روکه را به بارسا رسانده بود. با این حال، تجربه نه چندان موفق روکه در این باشگاه و اختلافنظرهای اخیر کوری با مدیران بارسلونا باعث شد مسیر استوائو به طور کامل تغییر کند.
جالبتر آنکه خود استوائو نیز بارها گفته بود بازی برای بارسلونا رؤیای همیشگیاش است. حتی در گفتوگویی با رسانه اسپانیایی موندو دپورتیوو، پس از بیان این آرزو، پیراهن بارسلونا را از یک خبرنگار هدیه گرفت اما در نهایت، او راهی لندن شد؛ جایی که چلسی از مدتها پیش او را زیر نظر گرفته بود.
چرا چلسی توانست رقبا را کنار بزند؟
دیلیمیل گزارش کرده بود که چلسی سالها پیش از عقد قرارداد، استعداد استوائو را رصد کرده بود. این باشگاه خوب میدانست که با چه پدیدهای طرف است؛ بازیکنی که در 10 سالگی جوانترین فوتبالیست برزیلی شد که با نایک قرارداد اسپانسری امضا میکند.
باشگاههای بزرگی مانند رئال مادرید، پاریسنژرمن و بایرن مونیخ نیز خواهان او بودند اما تفاوت در جایی رقم خورد که چلسی تعلل نکرد و برنامهای دقیق برای رشد حرفهای این بازیکن ارائه داد. آنها برخلاف الگوی مرسوم، وعده ندادند او را برای چند فصل قرض دهند، بلکه اعلام کردند از همان ابتدا روی او حساب باز خواهند کرد.
پالمیراس نیز به سرعت با مبلغ انتقال موافقت کرد؛ 45 میلیون یورو طبق اعلام ترانسفرمارکت، البته احتمال میرود با احتساب پاداشهای عملکرد، مبلغ جابجایی بسیار بیشتر باشد. حتی فابریزیو رومانو خبر داده بود که 25 میلیون یورو اضافه نیز در این انتقال تعریف شده که 20 میلیون آن کاملاً قابل دستیابی است.
پدیدهای که فعلاً نیمکتنشین است
با وجود درخششهای پیاپی، استوائو هنوز بازیکن ثابت چلسی نیست. سابقه مصدومیت چندانی ندارد اما بیشتر روی نیمکت مینشیند. در آخرین بازی لیگ برتر حتی به عنوان بازیکن تعویضی وارد زمین نشد اما چند روز بعد در جدال با بارسلونا در ترکیب اصلی قرار گرفت و عنوان بهترین بازیکن میدان را به خود اختصاص داد.
چرا زمان بازی او کم است؟
پاسخ را باید در فرایند دشوار تطبیق با فوتبال اروپا جستوجو کرد؛ جایی که هر لمس توپ بنا نیست یک حرکت انفجاری و خطرناک باشد. گاهی میشود احساس کرد استوائو هنوز همان پسربچهای است که در ساحل دریبل میزند و از بازی بیهراس لذت میبرد.
نمونهاش دیدار مقابل وستهام است؛ جایی که پاس پشتپای نمایشی او تنها شش دقیقه بعد به گل به خودی ختم شد (هرچند نقش سانچس در این صحنه نیز قابل نادیدهگرفتن نیست). شاید عجیب باشد که در همان بازی، در موقعیتی مشابه، او دوباره پشتپا زد؛ گویی هنوز مرز میان خلاقیت و ریسک غیر ضروری را نمیشناسد.
فلسفه مارسکا؛ مربیای که اشتباه را بخشی از رشد میداند
انزو مارسکا، سرمربی چلسی معتقد است رشد استوائو نیازمند صبر است: استوائو باید آرام باشد. باید از خودش لذت ببرد، تمرین کند و فقط بازی کند. او و یامال بسیار جوان هستند. مقایسه کردنشان با مسی و رونالدو فشار مضاعفی ایجاد میکند. آنها باید با لبخند به تمرین بیایند.
مارسکا از آن دسته مربیانی است که اجازه میدهد بازیکنانش اشتباه کنند. او میگوید با آنان مانند فرزندانش رفتار میکند؛ نه تنبیه، بلکه هدایت. از این منظر، استوائو شبیه «آناکین اسکایواکر جوان» است؛ سرشار از قدرت اما نیازمند هدایت درست برای آنکه این قدرت به نیرو تبدیل شود، نه به تهدیدی برای خودش و تیم.
آیندهای روشن تا افق 2033
استوائو به واسطه فوتبال تهاجمیاش ارزشمند است اما باید بیاموزد که لحظه مناسب برای ریسک کردن را تشخیص دهد؛ مهارتی که لازمه حضور در سطح اول فوتبال اروپا است. با این حال، او هنوز تنها چند ماه نخست حضورش در این قاره را سپری میکند و تا سال 2033 با چلسی قرارداد دارد؛ یعنی زمان بسیار زیادی برای شکوفایی کامل پیش روی او است.
او در 18 سالگی بارسلونا را در هم شکست و نشان داد پیشگویی واگنر لاو چندان هم اغراقآمیز نبود. اگر روند پیشرفت او ادامه یابد، شاید به زودی بحثی تازه شکل بگیرد؛ نه درباره بهترین جوان جهان، بلکه درباره یکی از تأثیرگذارترین وینگرهای نسل جدید.
انتهای پیام/




