قرعهکشی جام جهانی 2026: آیا واقعاً ارزش تماشا دارد؟
قرعهکشی جام جهانی 2026 رسماً ناامیدکننده بود، آنقدر که این پرسش پیش میآید که «آیا اصلاً بخش نخست این رقابتها ارزش تماشا خواهد داشت؟».
اکنون میتوان گفت که شاید بتوان مرحله گروهی را بدون احساس گناه کنار گذاشت. آیا تصور میکنید دلیل طولانی شدن بیپایان مراسم قرعهکشی بیاهمیت بوده است؟ آیا برگزارکنندگان صرفاً خواستهاند با افزودن اجراهای هنری و عناصر نمایشی، مراسم را جذابتر کنند؟ احتمالاً چنین انگیزههایی وجود داشته، اما انگیزهای پنهانتر نیز در کار بوده است.
به نظر میرسد مراسم قرعهکشی، عملاً پیشنمایشی از خودِ جام جهانی بود، تورنمنتی که اکنون با 48 تیم بیش از همیشه کشدار و طولانی شده است. همانگونه که نیمی از مراسم قرعهکشی، بخش قبل از باز شدن توپها کاملاً قابل حذف بود و میشد با خیال راحت زمان را صرف امور مهمتری کرد، مرحله گروهی جام جهانی نیز ماهیتی مشابه پیدا کرده است؛ طولانی، کماثر و فاقد جذابیت ورزشی جدی برای تماشاگران حرفهای.
البته برای تیمهایی که در شمار قدرتهای بزرگ فوتبال نیستند و به ویژه برای تازهواردها حضور در جام جهانی همچون جشنی بزرگ و تاریخی است. ازبکستان، اردن، کیپ ورد و کوراسائو از تک تک ثانیههای حضور در این رقابتها سرشار خواهند شد. سه میزبان یعنی آمریکا، مکزیک و کانادا نیز به احتمال زیاد چنین تجربهای خواهند داشت.
البته نکته اینجاست؛ این شور و هیجان، بیشتر ریشه در عامل شگفتی دارد، یعنی همان حس غرور و شعف «ما هم در جام جهانی هستیم!» یا «جام جهانی در خانه ماست!». این احساسات طبیعی هستند اما لزوماً ارتباطی با کیفیت فوتبال به معنای واقعی ندارند.
صرفنظر از اینکه ازبکستان یا اردن یا هر تازه وارد دیگر چگونه بازی کنند، برای آنها حضور در جام جهانی به خودی خود یک پیروزی تمامعیار است، اما برای آمریکا، مکزیک و کانادا که تجربه و انتظارهای بیشتری دارند، شرایط متفاوت است. این تیمها سابقه حضور مداوم در مرحله حذفی را دارند و افکار عمومی از آنها توقعاتی ورزشی و واقعگرایانه دارد. شکست برای آنها تبعاتی خواهد داشت، هرچند جذابیت جام جهانی خانگی تا حدی این تلخی را خواهد پوشاند.
به طور کلی، مرحله گروهی جام جهانی پیش رو چندان مربوط به فوتبال رقابتی نیست. اگر هدف، دنبال کردن اوج هیجان ورزشی است، تماشای مرحله حذفی انتخاب منطقیتری است. حتی میتوان گفت که عبور سطحی و ساده برخی تیمها از مرحله گروهی بیشتر ناشی از گسترش تعداد تیمهاست تا کیفیت واقعیشان. تیمهایی که از جایگاه سوم بالا میآیند، ممکن است بیزحمت راهی مرحله بعد شده و همانجا هم بلافاصله حذف شوند.
برای این تیمها تجربهای هیجانانگیز خواهد بود، اما واقعیت این است که آنها نه به دلیل برتری فنی، بلکه به دلیل تسهیل در مسیر صعود، در جام جهانی حضور یافتهاند. نمونه روشن آن سوئد است که با وجود کسب تنها دو امتیاز در دور مقدماتی همچنان از مسیر لیگ ملتها شانس حضور در جام جهانی 2026 را دارد. حتی اگر سوئدیها در نهایت صعود نکنند، این مثال نمایانگر اُفت کیفیت کلی رقابتهاست.
البته، حتی در همین مرحله گروهی نیز بازیهای تماشایی و مسابقات باکیفیت کم نخواهد بود. تقابلهایی مانند برزیل - مراکش، انگلیس -کرواسی یا آرژانتین - اتریش از همین حالا چشمگیر هستند، مسابقاتی چون نروژ - فرانسه یا اروگوئه - اسپانیا نیز در پیش هستند، اما در دور سوم گروهی، جایی که احتمالاً انگیزه تیمها به دلیل مشخص بودن سرنوشت صعود کمتر خواهد بود.
میتوان گفت جام جهانی آینده به دو بخش کاملاً مجزا تقسیم میشود؛ درست مانند استخری که عمقهای متفاوت برای مهارتهای متفاوت دارد. بخش کمعمق برای تازهکارهاست؛ جایی که میتوانند خود را با فضای رقابت وفق دهند بدون اینکه فشار نامتعارفی بر آنها وارد شود. مرحله گروهی و بخشی از دورهای ابتدایی حذفی چنین وضعیتی خواهند داشت: زمانی برای تجربه، شناخت و لذت حضور.
فوتبال واقعی، فوتبال پرهیجان و جدی از یکهشتم یا یکچهارم نهایی آغاز خواهد شد؛ از جایی که تیمهای بزرگ و تعیینکننده وارد میدان میشوند. درست است که در گذشته نیز چنین وضعیتی وجود داشت اما تفاوت مهم اینجاست که با 32 تیم، مسیر رسیدن به مراحل حساس کوتاهتر و رقابتها فشردهتر بود. اکنون این مسیر کشیده شده است؛ هم در مراسم قرعهکشی و هم در خود رقابتها.
چنانکه مقدمه طولانی و کشدار قرعهکشی را دیدیم، احتمالاً تجربهای مشابه در هفتههای نخست برگزاری جام جهانی خواهیم داشت؛ بازیهایی که بیشتر مقدمه هستند تا متن اصلی. مقدمه طولانی میتواند در برخی موقعیتها ارزشمند باشد، اما نه همیشه و نه در هر رویدادی. بنابراین تابستان آینده بهتر است بدانید چگونه وقت خود را صرف کنید و آن را صرف همان بخشهایی کنید که ارزش واقعی تماشا دارند.
انتهای پیام/




