پارادوکس رفتار خداداد: از دفاع به انتقاد در دنیای فوتبال
بعد از دیدار شمس آذر و تراکتور که بدون گل تمام شد، خداداد عزیزی به عنوان مدیر تیم تراکتور با خبرنگاران مصاحبه و یک کار خوب انجام داد و یک کار عجیب؛ کار خوب او عذرخواهی از کریم باقری بود که دیگر تمام ایران موضع خود را در این موجود را نشان دادند، کاش خداداد همان روز اول از همبازی سابق خود دلجویی میکرد.
اما کار عجیب او اعتراض و انتقادش به توهینها روی سکوها بود. اینکه فحاشی در فوتبال ایران اپیدمی شده و جالب اینکه خداداد دنبال مقصر هم میگشت! در حالی که همه در این نقطه وجه اشتراک دارند که جو هوادار و تماشاگر روی سکو از مصاحبههای مدیران و مربیان و بازیکنان تاثیر میگیرد.
کسی که خود روی آنتن زنده با بدترین ادبیات، توهینهای زشتی کرد و پس از آن به جای عذرخواهی، مقابل خبرنگاران دوباره همان حرفها را تکرار کرد و مدعی شد که من آدم روراست و صادقی هستم و این شما هستید که ریا میکنید، حالا از توهین و اهانت گلایه دارد!
البته که همه قبول داریم توهین به هر شخص و هر تیم، به هر دلیل و به هر شکل، ناپسند و مردود است. اما اگر قرار باشد فقط یک نفر در کل کشور ایران، حق اظهار نظر در این مورد را نداشته باشد، شخص خداداد عزیزی است که همین دو هفته قبل نه فقط توهین کرد، بلکه از آن دفاع هم کرد!
چطور میشود وقتی خداداد عزیزی از کلماتی روی آنتن زنده استفاده میکند، میشود نظر او و یک ادبیات صادقانه، اما وقتی همان حرفها را دیگران -تازه نه در آنتن زنده تلویزیون با میلیونها بیننده- تکرار میکنند، میشود توهین و اهانت که حقش را ندارند؟
اگر کسانی که در عمر خود هرگز توهین نکرده و مردم خاطره زشتی از او ندارند، چنین حرفی بزند همه از اوحمایت میکنند، اما چطور میشود کسی که با افتخار از این ادبیات استفاده و در بازی قبلی، زبان بدن را هم به کلام خود اضافه کرد تا جواب هواداران روی سکوها را بدهد، حالا نسبت به واکنش مردم اعتراض داشته باشد؟!
کاش خداداد عزیزی به جای دنبال مقصر گشتن، خودش را به اولین آینه دم دست معرفی کند!





