مظلوم مثل امیدها؛ متوقع مثل منتقدان

این اردو یک پیام بزرگ برای کادرفنی و مسئولان فوتبال ایران داشت که در مقطع فعلی تعامل با باشگاهها بسیار سخت است و آنها به راحتی حاضر به همکاری نیستند. غیبت 10 بازیکن که 8 تن از آنها را نفرات اصلی تیم را تشکیل میدادند زنگ خطری بود که از چندی قبل هم پیشبینی به صدا در آمدن آن می شد اما متاسفانه گوشی شنوا نبود.
تیم ملی امید باید طی روزهای 28 تیر و یک مرداد به مصاف قرقیزستان و عمان برود. موفقیت تیم ملی در این دو بازی مجوز حضور در رقابتهای قهرمانی زیر 23 سال آسیا در کشور چین است.
در این شرایط کادرفنی تیم ملی امید دست تنها به نظر میرسد و با مشکلات زیادی برای حضور بازیکنان خود در اردو روبرو هستند.
اردوی بعدی تیم ملی امید از 15 تیر در تهران برگزار میشود و تا روز 24 تیر که قرار است تیم اعزام شود ادامه دارد.
فدراسیون فوتبال شب گذشته طی پیامی اعلام کرد همه باشگاهها موظف هستند بازیکنان خود را در اختیار تیم ملی بگذارند. دقایقی قبل از صدور این پیام هم لیست اعضا اعلام شد.
امروز باشگاه پرسپولیس در موضع رسمی از سوی یکی از مسئولانش اعلام کرد صادق محرمی نمیتواند تیم ملی امید را همراهی کند و همراه با پرسپولیس به اوکراین می رود. امید نورافکن، سیدمجید حسینی و مهدی قائدی هم امروز همراه با استقلال به ارمنستان سفر کردند تا تکلیف حضورشان در اردو مبهم باشد.
در این بین فدراسیون فقط به صدور بیانیه و اطلاعیه روی آورده و کار خاص دیگری نکرده است. ای کاش فدراسیون به جای صدور بیانیه و اطلاعیه توضیحی در مورد ضمانت اجرایی این بیانیهها میداد.
صرف بیان این موضوع که بازیکنان باید به اردو بیایند راه به جایی نمیبرد بلکه باید قانونی وضع شده و با طرح مصوبهای جریمهای برای تخلف احتمالی در نظر گرفته شود. اگر بازیکنان استقلال و پرسپولیس که در آن مقطع در ایران هستند به اردو نیایند چه اتفاقی رخ میدهد؟ الان نه باشگاه، نه بازیکنان و نه هیچ شخص دیگری اطلاعی از این موضوع ندارد و در سایه بی توجهی هر کسی کار خودش را میکند.
به نظر میرسد تنها کسی که در این میان متضرر میشود پیروانی سرمربی تیم ملی امید است که نمیتواند تفکرات خود را در تیم پیاده کند و باید تیمی چند پاره را تمرین دهد.
تا به حال شده مربیان باشگاهی یک بار خود را جای سرمربی تیم امید بگذارند تا بتوانند این مربی را در این شرایط درک کنند؟ اینکه افراد بیرون گود باشند و بگویند لنگش کن می تواند راحت ترین کار باشد اما در جایی که مربی باید پاسخگوی همه نتایج تیم باشد آیا همین سرمربیان باشگاهی حاضرند از سرمربی امید دفاع کنند یا تازه زمان عقده گشایی برای بیان نقاط ضعف می شود؟
صندلی مربیگری تیم امید مظلوم است. صرف نظر از اینکه امروز چه کسی روی این نیمکت نشسته است اصولا نگاه ها به تیم امید و ناکامی های و موفقیت هایش امری دم دستی است. این را ما نمیگوییم تاریخ فوتبال ایران حداقل ۲۰ سال اخیر همین را می گوید. به یاد نداریم که اردوی تیم امید در حال برگزاری باشد و خبر عدم حضور بازیکنان در تمرینات جزو خبرهای ثابت اردوهای امید نباشد. واقعا این سوال را داریم که فدراسیون نشین ها خسته نشدند از این همه بی نظمی و بی قانونی در این باره؟ چه اتفاقی باید رخ دهد تا تیم امید جدی گرفته شود؟ مربیان باشگاهی به این باور برسند که تیم امید هم همانند تیم بزرگسالان نیازمند توجه و حمایت است؟
مقصر اصلی در ایجاد چنین مسائلی فدراسیون فوتبال است. فدراسیونی که فقط به اطلاعیه و بیانیه دادن اکتفا می کند و هیچ ضمانت اجرایی بابت آنها ندارد که اگر این طور بود باشگاه ها بی توجه به اردوی تیم امید راهی خارج از کشور نمی شدند و یا به ضرس قاطع نمی گفتند که بازیکن خود را نمی دهیم. مربیان باشگاهی فقط به این سوال پاسخ دهند وقتی تیم امید مسابقه رسمی دارد سرمربی این تیم کی و چه زمانی و چطور باید تیمش را آماده کند؟
داستان همیشه جایی غم انگیز است که اگر تیم امید نتیجه نگیرد نوک تیز انتقاد منتقدین به سمت نیمکت تیم روانه است. انتقاد جای خودش درست و خوب است اما آیا کسی به این نکته توجه می کند که آیا شرایط برای آماده سازی تیم درست بوده یا خیر؟!