تعلیق و نگرانی در اردوگاه استقلالیها

معمولا این نقطه از فصل و بهتر بگوییم «پیش فصل» زمان مناسبی برای شروع نگرانیهای یک تیم نیست اما استقلال چنان تحت پرس و جوی هواداران کمالطلب خود قرار دارد و چنان از جذب مجدد برخی نفرات شاخص خود (که امکان انتقال به تیمهای خارجی پایشان را سست کرده) بازمانده که همین حالا و کمتر از 20 روز تا شروع فصل جدید لیگ برتر هم زمانی مناسب برای آغاز دور جدید دغدغههایشان به شمار میآید.از مردانی که «هوایی» شدهاند امید ابراهیمی فاصلهای اندک تا انتقال رسمی به لیگ قطر دارد، تیام به طور آشکار و نهان در حال مذاکره و چانهزنی با تیمهای عربی پر تعداد متقاضی خویش است، جباروف با روشی نه کاملا مشابه با تیام ولی نه چندان متفاوت ابتدا تسویه حسابهای گذشته خود را با استقلال طلب کرده و البته پولی بیشتر از آبیها در قیاس با فصل گذشته میخواهد که البته آنها چون چنین متاعی را ندارند، مجبور به اتخاذ سیاست صبر در ارتباط با وی شدهاند.
اگر یک وجه از قضایا از همه موارد فوق تاسفآورتر باشد، این است که استقلال طوری بر لغو بازی سوپرجام و یا انتقال آن به زمانی دیرتر و دورتر اصرار میورزد که انگار مطمئن است بازنده این مسابقه خواهد بود و این یک سوءتبلیغ بزرگ برای آنها است. از همه جالبتر ارتباط دادن این درخواست به مصالح فوتبال ملی است و معلوم نیست اگر نحوه نمایش و نتایج حاصله تیم کارلوس کیروش در جام جهانی جاری در روسیه هم مصالح ملی بوده است آنچه آبیها میگویند و میخواهند، چه ارتباطی با این مصالح دارد. آبیها میگویند برگزاری این مسابقه سنگین در آستانه شروع فصل ضربهای کلان به هر دو تیم (استقلال و پرسپولیس) است و بر کل نتایجشان در طول فصل اثر میگذارد اما این حرف فقط یک معنا را میرساند که استقلال تا سر حد امکان درصدد گریز از تبعات شکست در این شهرآورد تازه است. اگر برگزاری مسابقات سرخابیها با رقبای قطریشان در لیگ قهرمانان آسیا در مرداد ماه بود، شاید میشد به آنها حق داد اما همانطور که احتمالا میدانید آن دیدارهای رفت و برگشت (استقلال مقابل السد و پرسپولیس برابر الدحیل) در شهریور ماه خواهد بود و حتی اگر استقلال شهرآورد سوپرجام را ببازد، وقت برای بازیابی روحی بسیار خواهد داشت. تازه چه کسی میگوید که استقلال حتما بازنده این نبرد خواهد بود و مگر دیدار آخر دو تیم در نیم فصل دوم لیگ هجدهم را آبیها با تک گل وریا غفوری نبردند؟
آمدهها و رفتهها
استقلال تا این لحظه مرتضی آقاخان، میثم تیموری، محمد دانشگر، روحا... باقری، الهیار صیادمنش، امید سام کن، امیرحسین اسماعیلزاده و فرشاد محمدیمیر را برای فصل جدید جذب کرده و امید نورافکن را راهی بلژیک کرده و بهنام برزای را نیز از دست داده است و با بویان مرد مقدونیهای همیشه مصدوم نیم فصل دوم خود در لیگ هجدهم نیز قطع همکاری کرده و به واقع کسی را جواب گفته است که برخلاف تیام یک خرید خارجی کاملا ناموفق جلوه کرد. مصدومیتهای ماندگار مرتضی آقاخان و میثم تیموری در بدو عضویتشان در استقلال این سوال را به وجود آورده که مگر در این تیم رسم نیست قبل از انعقاد هر قرارداد تازهای سلامتی جسمانی آن نفرات بررسی و در مورد آن یقین حاصل شود و از قضا آقاخان مثل روحا... باقری که از خونه به خونه آمده (و شاید سر از نساجی در بیاورد!) کاندیدای گرفتن جای تیام در صورتی است که وی سرانجام رسما اعلام جدایی کند. در میان بلاتکلیفهای نسبی استقلال مجید حسینی هم وجود دارد که شاید مشکل تمدید قرارداد نداشته باشد اما از کسانی است که در مسیر توجه باشگاههای خارجی قرار دارد و حضور در جام جهانی 2018 عیار و قیمت او را بالا برده و استدلال آبیها در جذب محمد دانشگر به کارگیری این مدافع وسط سابق نفت در روزهایی است که بر اثر کوچ احتمالی حسینی دچار مشکل کمبود مدافعان وسط شوند.
شفر در آن سوی ماجراها
از همه جالبتر نظرات و کارهای وینفرد شفر است که با تصمیمهای مدیریتی استقلال بیشترین تفاوت را دارد و انگار دو طرف به تیمهایی متفاوت تعلق دارند. این مربی مسن اما همچنان کارآمد آلمانی ضمن رد کردن 8 بازیکن جوان استخدام شده توسط پندار توفیقی مسوول نقل و انتقالات در تیم آبی، در مورد حفظ یا جواب گفتن برخی نیروهای مسنتر باشگاه هم با افتخاری و همکارانش اختلاف سلیقه دارد و علی قربانی و جابر انصاری و خط حمله سرآمدان آنها هستند حتی تاخیر در پرداخت مالیاتهای شفر که سبب شده بود پاسپورت وی ضبط شود نیز طبق معیارهای این مرد آلمانی خلاف قواعد و عرفهای جاری در فوتبال است و چند نظری و عدم یکدستی و روشهای کاری متفاوت مسائلی است که ایام «پیش فصل» لیگ هجدهم را به زمانی کم بار و کمثمر برای آبیها تبدیل کرده است. زمانی که باید صرف تمرینات فراوان یک گروه تازه و یکدست میشد اما صرف گردهماییهای نصف و نیمه اعضای تیمی شده که حتی تعداد دقیق پرسنل و اسامی تمامی نفراتشان برای فصل تازه مشخص نیست و نوعی تعلیق آشکار بر باشگاه حکم میراند و سایه توأم با بیم شهرآوردی که از راه میرسد پایههای این تعلیق را هر روز محکمتر میکند.