مرتضى تبریزى، برنده واقعى

١- به نظر مىرسد برنده ماجراهاى اخیر تیم استقلال نه مامه تیام است و نه امید ابراهیمى و نه مجید حسینى. در این قضیه، پیروزمند اصلى، مرتضى تبریزى نام دارد که پول بیشترى مىگیرد و در تیم مطرحترى بازى مىکند و مربى بنامترى را بالاى سر خود مىبیند. چندسره برد.
استقلال که تیمش را «ناجور» و غیرمکمل بسته بود، بالاخره یک تصمیم صحیح و سنجیده اتخاذ کرد. خط حمله استقلال، بازیکنى گرفت که از استانداردهاى بازى در این تیم و در فوتبال سطح نخست ایران برخوردار است.
کسى از آقاى فتحى- که فوتبال را از پیشینیان خود بهتر مىشناسد- نمىپرسد چرا تبریزى ولى البته این پرسش همین حالا هم مطرح است و جوابى لازم دارد که:
... تبریزى آرى، اما به چه قیمتى و با چه بهایى؟
آیا استقلال که ناچار و «مضطر» شده بود، رکورد پرداخت را شکست؟
به هیچکس مربوط نمىشود که استقلال از کجا آورد. به هیچکس مربوط نمىشود که استقلال چگونه تأمین کرد.
برخورد تکنیکى
٢- استقلال در فولادشهر به دیدار ذوبآهن بدون «تبریزى» مىرود. هیجانىترین فوتبال هفته، همین است و چه بسا که بهترین بازى و تماشایىترین هم شد.
محمدرضا حسینى از ذوبآهن و فرشید اسماعیلى از استقلال. تکنیک روبهروى تکنیک. مهارت در مقابل مهارت.
این بازى دیدنىهاى دیگرى هم دارد. دیدن واکنشهاى وینفرد شفر و امید نمازى. بدون مرتضى تبریزى، شفر چه خواهد کرد و نمازى چگونه تیمش را به حرکت درمىآورد. در مسابقهاى که به شدت تحت نظر و تحت تأثیر افکار مربیان است.
ضعیفنمایى پرسپولیس">پرسپولیس
٣- پرسپولیس ضعیفنمایى مىکند ولى اصلاً تیم ضعیفى نیست. هنوز گادوین منشا در پرسپولیس جاى ثابتى ندارد و هنوز به بازى خودآگاهانه اش که در خلق صحنههاى مکرر روى دروازه حریف و از برابر دروازه خودش اصرارى دارد توأم با ابرام موفق است. برانکو بازى قابل کنترل و مهارپذیرى را بازى مىکند. پرسپولیس «روى هوا» هم بازى مىکند و آسمان دروازه حریفان- این بار فولاد اهواز- را مال خود مىکند، اما مردان پرسپولیس روى هوا «فله» اى و کله پترهاى فوتبال نمىکنند. همه چیز با دلیل، تمام و حرکات برخوردار از علت. حتى گم شدن گهگاهى على علیپور، که در حال بدل شدن است به یک ماشین گل.
آیا پرسپولیس برابر فولاد اهواز، بیشترین تماشاگران را به ورزشگاه آزادى نخواهد کشاند؟ چراکه نه؟ بازى بد پرسپولیس هم صحنههاى دیدنى و لحظههاى هیجانى فراوانى دارد.
پرسپولیس وقتى خاصتر مىشود که امید عالیشاه، خاطره وحید امیرى را به دست فراموشى بسپارد. عالیشاه براى چنین بازىکردنى، چقدر مهلت مىخواهد؟ و نیز سیامک نعمتى هم.
آبادان قد مىکشد
٤- در تبریز، تراکتور و در آبادان نفت آبادان. در رشت سپاهان که براى سپیدرود، رجز مىخواند و لغز. در هفته قبل، فوتبال صنعت نفت را بیشتر پسندیدیم و نیز کىروش استنلى را. یعنى سپاهان قدر بازى نمایان مرد برزیلى خود را مىداند؟
در هفته اول، خبرى از فوتبال جان توشاک نشد و نساجى هم همه را متعجب کرد و سپاهان هم گل زدن را از یاد برده بود. در هفته دوم با سپیدرود که دیسیپلین یک تیم را ندارد، چه خواهد کرد؟ آنهم در برابر چشمهاى ٢٠ هزار رشتى.
کاغذ روزنامه گران است. کاغذ روزنامه کمیاب است.
این را نباید از نتایج سحر دانست. این را نباید عادى و عادت شده دانست.
بدون روزنامههاى ورزشى، ورزش لنگ مىزند. بدون روزنامههاى ورزشى، فوتبال مىلنگد.