آذری جهرمی: با ظریف کری فوتبالی داریم/ جهانگیری کاپیتان دولت است
با محمدجواد آذریجهرمی جوانترین وزیر بعد از انقلاب که به شدت طرفدار فوتبال است، در مورد مسائل پیرامون ورزش، مدیریت آن و راههای درآمدزایی در ورزش گفتوگو کردیم. وزیر خوشبرخورد ارتباطات که عضو هیئترئیسه فدراسیون نابینایان و کمبینایان هم است، از پیشبینی تعداد مدالهای پاراآسیایی هم سخن گفت و اهدافش از حضور در هیئترئیسه این فدراسیون را مطرح کرد. این مصاحبه خواندنی را از دست ندهید.
مدیران سرخابی مدعی شده بودند اسپانسر همکاری نکرده و پرداختی باشگاهها در موعد مقرر صورت نگرفته است.
من در جریان ریز ماجرا نیستم ولی در این حد میدانم که پرداختی اسپانسر به این دو باشگاه بیشتر از وعده پرداخت بوده و حتی ایرانسل جلو هم است و پرداختی بیشتر از تعهدات است. حتی این دو باشگاه به دلیل بدهیهایی که داشتند، خواستار این شدند که قبل از موعد مقرر پول دریافت کنند که مسئولان ایرانسل در این راه هم به آنها کمک کردند و این در چند مرحله اتفاق افتاد ولی در شرایط فعلی نقدینگی خود اپراتورها هم دچار مشکل است. تا آنجا که توانستهاند کمک کردهاند، ما هم خواستیم کمک کنند و خودشان هم انگیزه دارند و طبیعتاً کمک میکنند.
حواشی و هجمههای زیادی پیرامون حضور شما در فدراسیون نابینایان به وجود آمد. در مورد آن توضیح میدهید؟
اگر حضورمان در این فدراسیون هجمه و حواشی داشته، پس اگر وارد فوتبال میشدیم چه اتفاقی میافتاد؟ (خنده) طبیعتاً یک مجموعههایی هستند که نیاز به توجه و رسیدگی بیشتری دارند. جامعه نابینایان یکی از جوامعی هستند که کمتر مورد توجه قرار میگیرند که اتفاقاً در زندگی روزمره مشکلات زیادی هم دارند. فرد نابینایی که علیرغم همه حواشی روانی تلاش میکند و آنها را پشت سر میگذارد و تبدیل میشود به ورزشکار، واقعاً قابل ستایش است. او یک الگو است، الگویی که همه موانع پیشرو را برداشته و آمده در یک ورزشی حضور پیدا کرده و اتفاقاً قهرمان هم میشود و این نیازمند توجه است. ذات ورزش در دنیا اینچنین است که رشتههای پرطرفداری مثل فوتبال یا در برخی از کشورها بسکتبال یا والیبال مورد توجه باشند و بیشتر دیده شوند. ورزشکاران این رشتهها هم بیشتر و بهتر دیده میشوند و اقتصاد بزرگی پشت سر آنهاست، اما در ورزش نابینایان اینگونه نیست و معمولاً تبدیل به ستاره نمیشوند. با اینکه این عزیزان انگیزهای درون خودشان به وجود آوردهاند و دنبال افتخارآفرینی هستند ولی با بیتوجهیهایی مواجه هستند. احساس کردم شاید حضورم در آنجا به عنوان یک وزیر باعث شود توجه بیشتری به سمت این عزیزان ورزشکار معطوف شود و یک احساس مسئولیت اجتماعی بود.
یعنی خودتان ابراز تمایل کردید در هیئترئیسه این فدراسیون باشید؟
آقای عراقچی و دیگر دوستان پیشنهاد کردند و با کمال میل پذیرفتم و از بودن کنار این عزیزان که خوب در تلاش هستند و افتخارات خوبی هم تا امروز کسب کردهاند و یک جامعه دوستداشتنی هستند، لذت میبرم.
ارزیابی شما از عملکرد ورزشکاران نابینا در این دوره از مسابقات پارالمپیک آسیایی چگونه است؟
ارزیابی ما در این دوره این است که نسبت به دوره گذشته بازیها اگر اشتباه نکنم، ۴ مدال بیشتر بگیریم و فکر میکنم توفیقات خوبی داشته باشیم.
تعامل بین وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک و فدراسیونها با وزارت شما که وزارت متمولی است، خیلی میتواند به ورزش کمک کند. آیا طرحی برای تعامل بیشتر دارید یا اگر مثلاً کشتی، والیبال یا هر فدراسیون دیگری طرحی به شما ارائه دهند، استقبال میکنید؟
ارتباط تیمها بیشتر با اپراتورهاست تا وزارتخانه. این کلمه متمول که به کار بردید، فکر میکنم خیلی کلمه درستی در رابطه با خود وزارتخانه نباشد ولی اپراتورها گردش مالی خوبی دارند و بیشتر هزینههای تبلیغاتی و بودجهای که در نظر میگیرند با توجه به جذابیتی که ورزش دارد در این حوزه است. فعالیت اپراتورها باعث شده تا باشگاههای هواداری به وجود بیاید و آنها پل ارتباطی شدهاند بین علاقهمندان و باشگاهها که جدا از آن فعالیت اسپانسری و حمایت هم میکنند. درخواستهای متعددی وجود دارد از فدراسیونهای مختلف که طبیعتاً چون بحث اقتصادی در میان است، جنس حمایت اپراتورها طوری است که باید برای آنها بازگشت داشته باشد. به طور مثال در همین ورزش نابینایان و کمبینایان که خود من آنجا هستم و حضور دارم، اپراتورها اسپانسری نمیکنند، چون طبیعتاً ورزش این عزیزان خیلی مورد اقبال عموم نیست و اقتصاد فعالی در این حوزه نداریم. به نظرم یک مقدار باید فرهنگ کانون هواداران از حوزه فوتبال جدا شود و به حوزه سایر ورزشها بیاید، چون عمده اقتصاد ورزشی کشور از طریق اپراتورها در حال تأمین است. یک مقدار باید نظام شفافیت در آن ایجاد شود که اعتماد بیشتری باشد. فضای اسپانسری صددرصد باید شفاف باشد زیرا این شفافیت کمک میکند تا منابع بیشتری بتوانند کانونهای هواداری جذب کنند.
به نظر میرسد همراه اول این وظیفه را در تیمهای ملی بر عهده دارد؟
بله. همراه اول پلن خود را روی تیمهای ملی دارد. البته ایرانسل هم روی برخی از تیمهای ملی کمک میکند. در هر صورت تعامل ما هم با آقای سلطانیفر و هم با آقای صالحیامیری خوب است و ارتباطات نزدیکی داریم. با خیلی از فدراسیونها جلسه داشتیم و نشستیم مشکلاتشان را شنیدیم و کمک کردیم تا برطرف شود که البته خیلی از آنها رسانهای نشد. من خودم ورزش را دوست دارم و دوستانی هم که آنجا هستند از دوستان نزدیک ما محسوب میشوند و از قدیم و قبل از اینکه وزیر شویم با هم رفاقت داشتیم. طبیعتاً تلاش میکنیم جاهایی که آنها نیاز به کمک دارند، حتماً کمک کنیم و حمایتی در این حوزهها داشته باشیم.
حمایت اپراتورها از استقلال، پرسپولیس و تیم ملی کار خوبی است و بینیازشان کرده ولی عدهای هم انتقاد میکنند که این کار برداشتن پول از جیب مردم است. نظر شما چیست؟
در این خصوص در خلال حرفهایمان یک اشارهای کردم و گذشتم. این انتقاد به این دلیل مطرح میشود که مکانیزم کانون هواداری شفاف نیست و اگر شفاف باشد، طبیعتاً انتقادها برطرف میشود. برخی گلایه دارند که اصلاً این منابع چقدر است و چطور تأمین میشود و جالب اینکه سؤال خود باشگاهها هم است. منتقدان که قطعاً به اصل موضوع انتقاد ندارند و به شفافیت در این عرصه منتقد هستند و باید تلاش شود این حوزه شفاف شود، چون اینها منابع عمومی هستند و برای همه مردم است.
شما تیپ جوانپسندی دارید که خیلیها میگویند نمایش است.
«شو» است! این تیپ را که من درست نکردهام و کار خدا بوده است.
ما حامی تیپ و طرز لباس پوشیدن شما هستیم ولی این سؤال مطرح میشود که شما قبل از وزارت هم همینطور بودهاید؟
این تقصیر من نیست که فعالیت یک مدیر، چون جوان است، بیشتر دیده میشود و مردم لطف دارند. مثلاً من به همراه بچهها به فوتبال میروم که این به دلیل سن من است و مورد توجه قرار میگیرد و میگویند فلانی با بچههایش فوتبال بازی میکند. طبیعتاً اگر بحث در رابطه با این باشد که این حرکت نمایش است، بله از یک دید «شو» است. من به عنوان یک وزیر که دیده میشوم، علاقهمندم که به پدرهای جامعه بگویم برای بچههایتان وقت بگذارید. من وزیر با بچهام فوتبال بازی میکنم و این ترویج امر به معروف است و هیچ اشکالی ندارد. خوب است که من با بچهام میروم کوه و میگویم به عنوان یک پدر برای بچهام وقت میگذارم. میروم مدرسه تا بگویم به مدرسه فرزندتان سر بزنید و نسبت به تحصیل و تربیت فرزندتان بیتوجه نباشید. اگر از این دید میگویند، بله «شو» است و اتفاقاً نمایش خوبی هم است. مثال دیگری میزنم.
بفرمایید.
حتماً دیدهاید افرادی هستند که نایلون در دست میگیرند و در داخل کوه زبالهها را جمعآوری میکنند. این دوستان هم میخواهند نمایش دهند تا افراد دیگر را تشویق به پاکیزه نگه داشتن کوه کنند و این «شو» خیلی هم خوب است و هیچ اشکالی ندارد. یک موقع اما میگویند این «شو» یک حرکت عوامفریبانه است برای یک اهداف دیگر. باید به این دوستان بگویم فردی که فعالیت سیاسی میکند، جنس سیاست را میشناسد و اگر برنامهای برای مثلاً ریاستجمهوری داشته باشد معمولاً میگذارد برای ۶ ماه یا یک سال آخر، نه اینکه از حالا آغاز کند. بر فرض این نمایش و «شو» یک حرکت تبلیغاتی برای اهداف انتخاباتی باشد، اتفاقاً ریسک موضوع را بالا میبرد که من چنین دیدگاهی در مسیر حرکتی خودم ترسیم نکردهام. عدهای هم در کشور مخالف دولت هستند که شکی در این نیست و در همه ارکان آن را میبینید. آنها علاقهمند هستند به هر طریقی بگویند این دولت، هیچ توانایی ندارد و هر سیگنال مثبتی از دولت بیاید به نوعی علاقهمند هستند تخریب کنند. بنابراین اگر وزیری هم در دولت باشد که کارش را جوانان بپسندند، دوست دارند آن را به نوعی خراب کنند. مطمئن باشند من همیشه سعی کردم زندگی عادی و اجتماعی خودم را داشته باشم و همین روال را باز هم ادامه خواهم داد. اگر قبلاً خرید خانهام را انجام میدادم، هنوز هم خودم انجام میدهم و من در جامعه بین مردم هستم و مثل آنها زندگی میکنم.
در هیئت دولت چه کسانی مثل شما به فوتبال علاقه دارند؟
آقای سلطانیفر که خب طبیعی است فوتبالی باشند. به غیر از ایشان، آقایان ظریف و مونسان هم فوتبالدوست هستند و با هم کری داریم.
آقای روحانی هم بارها دیده شده لباس ورزشی بپوشند، به خصوص موقع بازیهای تیم ملی در جام جهانی.
من ندیدم تا به حال آقای روحانی در مورد فوتبال کری بخوانند.
اگر بخواهید از اعضای کابینه دولت یک تیم فانتزی انتخاب کنید، چگونه تیم میچینید؟
آقای نوبخت را به عنوان دروازهبان و آقای بطحایی را به عنوان مدافع انتخاب میکنم. آقای اکرمی، چون مسئول خزانه هستند باید مهاجم باشند به این دلیل که دریافتشان خوب است ولی پرداخت نه (خنده). در وسط زمین آقای جهانگیری را قرار میدهم که میدان زمین دستشان است و کاپیتان هم خواهند بود. آقای قاضی زادههاشمی هم باید در کنارهها باشند، چون رفتوآمد و فعالیتشان زیاد است. البته آقای سلطانیفر هم میتوانند در این پست بازی کنند. البته همه ما اضافه وزن هم داریم، ضمن اینکه خانمها هم میتوانند تماشاگران خوبی باشند!
شما در طول هفته چه ورزشهایی انجام میدهید؟
هر روز ۴۵ دقیقه پیادهروی میکنم. شنبهها و سهشنبهها هم به ترتیب فوتبال و شنا را در برنامه دارم.
رفتار شما نسبت به سایر وزرای ارتباطات کمی عجیب بوده و آنها کاری با ورزش نداشتند. شما غیر از تقدیرها چه خدماتی به ورزشکاران داشتهاید؟
کار خاصی نکردم و فقط تقدیر و تشویق بوده، چون جنس محل قرار گرفتنمان اینگونه نبوده که کار ویژهای برایشان انجام دهیم.
برای ورزشدوستان هم در جام جهانی کار ویژهای انجام دادید؟
خوشبختانه با کمک صداوسیما توانستیم سیگنالرسانی زمینی به مناطق محروم را انجام دهیم تا همه مردم ایران بتوانند بازیهای تیم ملی را بدون مشکل تماشا کنند.
با توجه به مشکلات اقتصادی موجود در اکثر تیمهای ایرانی و حجم بالای بدهیها، شما چه راهکاری برای حل این مشکلات دارید؟
اول از همه مشکل اصلی ورزش کشور به نظرم با حق پخش تلویزیونی برطرف میشود. دوم باید باشگاههای هواداری به صورت کامل شکل بگیرد. ورزش اقتصاد دارد و ما باید اقتصاد ورزش را در کشور نهادینه کنیم.
ولی این موضوع ناشی از اقتصاد مردم است.
بله. در دنیا همه اقتصادهای کشورهای مختلف تحت تأثیر بحرانهای مختلف قرار میگیرند و فقط کشور ما دچار بحران اقتصادی نشده است. جنوب شرق آسیا، اروپا و آمریکا هم دچار این بحران شدهاند و فقط جنس ما جنس تحریم است و زندگی مردم را تحت تأثیر قرار داده است. طبیعتاً اگر شما یک چارچوب کامل داشته باشید، ورزش ظرفیتهای خاص خودش را دارد. اقتصاد در ورزش از نظر من امروز یک علم کامل است. خود جام جهانی را ببینید چه اقتصاد بزرگی دارد. لیگهای مختلف دنیا را ببینید و حالا اقتصاد ورزشی ما را با آنها مقایسه کنید. یکی از محورهای بزرگ اقتصاد، تبلیغات است که اصلاً قابل چشمپوشی نیست. الان یک بخش بزرگی از تبلیغات، همان حق پخش است و بخشهای دیگری هم دارد که میتوان آنها را جا انداخت و پرداخت تا کسب درآمد کرد. اینکه بازیکن بیاورید، پرورش دهید و بفروشید تا درآمدزایی کنید و اینکه چقدر این موضوع در باشگاههای ما انجام میشود! اگر واقعاً در این شرایط بخواهد ورزش در هر حوزهای رشد کند، باید به اقتصاد آن پرداخت. حالا وقتی که تمام نگاه شما در اقتصاد ورزش به کانون هواداران باشد و این کانونها منابع مالیشان دچار مشکل شود و کمتر بتوانند کمک کنند، طبیعتاً ورزش شما دچار مشکل خواهد شد. در حوزه درآمدزایی باید استقلال باشد تا بتوان کسب درآمد کرد و من در این حوزه واقعاً مطالعه نکردم ولی احساسم این است در اقتصاد ورزش با سایر کشورها خیلی فاصله داریم.
شما که اینقدر به ورزش علاقه دارید، چه خدمات ورزشی به کارمندان وزارتخانه ارائه کردهاید؟
با وجود وقت محدود همانطور که گفتم مدیران را جمع میکنیم و شنبه و سهشنبه به ترتیب فوتبال و شنا میرویم که به من میگویند در روحیهشان خیلی این موضوع تأثیر داشته است. در زیرساخت هم که بودم برای خانمها و آقایان سالن درست کرده بودیم و یک آمار گرفتیم از پرسنل که میزان ناراحتیهای ستون فقرات، عضلانی و ذهنی چقدر است و برای هر کدام دستهبندی و ورزش جداگانهای در نظر گرفتیم. مثلاً یوگا را آورده بودیم تا تمرکز پرسنل را بالا ببریم و بخشی از استرس را بتوانیم از بین ببریم که مؤثر هم بود.
43503