سرگردانی استقلال در دریای مواج لیگ

معلوم نیست وینفرد شفر در اعماق مغزش به چه چیزهایی میاندیشد اما شکی نیست که سرمایه پرسنلی او برای قهرمان شدن در لیگ برتر فوتبال کشور کافی نیست.
پس از حذف الحاجی گرو و نویمایر از جمع نفرات آبیپوش فقط مرتضی آقاخان امتحان پس نداده و محسن کریمی همیشه مصدوم به صف مردان نیم فصل دوم استقلال">استقلال افزوده شدهاند و چانهزنیهای صوری یا واقعی سران استقلال با سرور جباروف برای بازگرداندن این مرد همچنان مؤثر ازبکستانی هنوز ثمر نداده است و در شرایطی که اخبار ضد و نقیضی درباره داریوش شجاعیان واصل میشود، معلوم نیست چطور شفر و همفکرانش به این باور رسیدهاند که میتوانند با سرمایه انسانی فعلیشان به رتبهای بسیار فراتر از نیم فصل اول لیگ برتر برسند.
راههای پرتخیل
آبیها این نیم فصل را با رتبه پنجمی به پایان رساندند و هرچند فاصله آنها با سه تیم صدرنشین سپاهان، پدیده و پرسپولیس از 6 امتیاز فراتر نمیرود اما نه استقلال تیمی نشان میدهد که قادر به پوشش دادن این فاصله قابل توجه باشد و نه سه تیم فوق آنقدر مفتباز هستند که به آسانی شرایط برتر کنونی خود را از دست بدهند. اگر قرار بود همان سرمایه نیم فصل اول استقلال قادر به قهرمان کردن این باشگاه باشد، در همان نیم فصل اول این کار را میکرد اما دیدیم که آبیها در شروعی بسیار بد حتی تا رده سیزدهم جدول نیز تنزل کردند و هرچند برخی بردهای متوالیشان امیدبخش بود اما دل بستن به پیروزی 5 بر صفر چندی پیششان مقابل سپیدرود و نشانه قرار دادن آن بهعنوان عامل و سند ارتقای تیم قدم برداشتن در راههای پرتخیل است، زیرا قعرنشین لیگ برتر امسال حضوری پرنوسان و پرافسوس در لیگ هجدهم داشته و استقلال درست در مواقعی که به زمین سفت رسید، برنده نشد و تساوی با پدیده در تهران و نتیجهای مشابه مقابل پرسپولیس در روزی که سرخها تمام وجودشان مصروف جام باشگاههای آسیا بود، سندهای روشنی در این زمینه بوده است.
بازگشت مصدومان چارهساز است؟
رکودی که در کار استقلال طی این روزها مشاهده میشود، فقط ریشه در کنارهگیری قراب و عباس ملکی از هیأت مدیره به سبب قانون منع به کارگیری بازنشستگان ندارد، بلکه از وجود این باور در ذهن و مغز شفر نشأت میگیرد که پرسنل انسانی تیمش آنقدرها هم ناقص نیست و با بازگشت مصدومان کاملتر شده است. این در حالی است که مشکل گلزنی استقلال همچنان پابرجا است و این تیم با مهارت(!) چشمگیری از مرد اول گلزنان ذوبآهن یک بیکاره ساخته و مرتضی تبریزی را به مرحلهای رسانده که حتی از بازگشت به ذوبآهن ابایی ندارد، حال آنکه هر فوتبالیستی اینگونه انتقالها را بازگشت به عقب و به تبع آن یک ناکامی و پسروی آشکار میانگارد.
همین رتبه پنجمی کافی است؟!
استقلال قطعا به نیروهایی تازه و افرادی که ابعادی جدید به بازی این تیم بیفزایند، نیاز دارد و اگر با همان افراد قبلی و روشهایی که دیدیم به میدان آید، بعید است در خوشبینانهترین نگاه حایز رتبهای بالاتر از سومی در لیگ شود. اگر این باور است که امیرحسین فتحی و اندک مدیران باقیمانده استقلال نیز دارند، باید با مجاب کردن شفر و خریدهایی ورای اهداف اخیرشان به سوی ساحل خوشبختی به حرکت درآیند و در غیر این صورت کشتی آبیها در دریای مواج نیم فصل دوم لیگ آنقدرها هم به نقاط دوردستتر کوچ نخواهد کرد و باز هم سرگردان خواهد ماند. همه اینها در صورتی است که استقلال همین رتبه پنجمی را نیز برای خود یک موفقیت نینگارد!