وانانیوز|
تیمور عامری یکی دیگر از متهمان پروندهای که از نظر قاضی موحد مربوط به بزرگ ترین دریافتکنندگان تسهیلات ارزی است، در جایگاه حضور یافت و به دفاع از خود پرداخت.
وی خطاب به دادگاه اظهار داشت: برای دور زدن تحریمها، کمکهای فراوانی کردم، بازنشسته بانک مرکزی هستم و تحصیلاتم کارشناسی بانکداری است که هیچ سابقه کیفری هم ندارم.
قاضی موحد به متهم گفت: اتهام شما اخلال در نظام پولی و ارزی از طریق شبکه سازمانیافته به مبلغ بیش از ۳۲۲ میلیون دلار است؛ آیا اتهامات خود را قبول دارید؟
متهم در پاسخ تصریح کرد: این اتهامات را قبول ندارم و هیچ همکاری هم با فرخزاد نداشته و دیناری هم از وی پول نگرفتهام؛ نه کسی را در بانک مرکزی به ایشان مرتبط کردم و نه همکاری داشتم.
وی افزود: سال ۹۴ آقای صمد کریمی مدیر اداری صادرات بانک مرکزی با بنده تماس گرفت و گفت «قربانعلی فرخزاد همشهری بنده است که نیاز به کمک دارد». من هم به پسرم گفتم که «این شخص را بانک مرکزی معرفی کرده است» اما در آن سال آنها به توافق نرسیدند. بعد از آن تاریخ، تا اسفند سال گذشته فرخزاد را ندیدم. در آن زمان هم سلطانی به من مراجعه کرد و در رابطه با فرخزاد با من صحبت کرد. سلطانی برای تأمین ریالی به ما کمک میکرد. این فرد در دبی هم شرکت داشت و چندین شرکت نفتی با این فرد همکاری میکردند.
عامری بیان کرد: اگر فکر میکنید سند صوری صادر میشود، به دلیل این است که اکثر افرادی که سند صوری در رابطه با اینگونه معاملات صادر میکنند، به دنبال این هستند که با توجه به تحریمها، مشکلات بانکی و ارزی را حل کنند.
این متهم با بیان اینکه فعالیتهایی که در کیفرخواست ذکر شده، بدون اطلاع و مجوز بنده بوده است، افزود: علیرضا پسرم است، اگر در این رابطه خطا کرده است، اعدامش کنید. خود فرخزاد به پسرم وکالت داد تا اطمینانش را جلب کند.
متهم مدعی شد: بنده صرافی هستم که بیشترین خدمات را هم ارائه دادم؛ مکان صرافی بنده نیز اجارهای است.
وی با بیان اینکه تاریخ بازداشتش در کیفرخواست اشتباه قید شده است، اظهار داشت: از تاریخ ۹۷/۶/۱۴ در بازداشت موقت هستم. ۳۰ سال سابقه خدمت به بانک مرکزی را دارم و ۱۰ سالی است که بازنشسته شدهام.
قاضی خطاب به متهم گفت: تمام پیشفاکتورهای صوری و جعلی در صرافی شما بوده است؛ آیا این را قبول دارید؟
متهم پاسخ داد: نه در صرافی من نبوده است، نمیتوانم این را باور کنم. صمد کریمی از بانک مرکزی، ایشان را به من معرفی کرد و من نمیدانستم چه فعالیتهایی را انجام میدهد.
قاضی خطاب به متهم گفت: دو شاهد که کارمند شما هم بودند، شهادت دادند؛ شما چطور از اقدامات مجرمانه صورت گرفته در صرافیتان بیخبر بودید؟
متهم پاسخ داد: من بیخبر بودم و تنها مشکل من این بود که به پسر خودم اعتماد کردم.