پرونده ویژه
ما، آقای تاج و غیرت باخت...
چرخه باخت کامل شد! به دنبال سپاهان و پس از تراکتورسازی- که باختنش شکل و شمایل دیگری داشت- تیم خوب ذوبآهن هم به رغم 7 بازی مقبول و 7 نتیجه مطلوبش بازنده شد!
۱۲:۰۶ - ۰۸ خرداد ۱۳۹۵
وانانیوز| وانانیوز-دردآور اينكه، هفت بازي قابل قبول قبلي، در بازي هشتم، به كاري نيامدند!
حذف شدن و از دور خارج شدن، پايان كار تيمي بود كه شروعي ديدني و اميد
بستني داشت!
چرخه باخت، خيلي خشن، خيلي خشك و بيترحم، كامل شد و در اين راه، ذوبآهن را هم در كام خود كشيد! يك بازي بد، يك فوتبال «سرسري»، يك سري حركات غيردقيق، يك تصور به ظاهر درست اما كاملاً غلط و يك استراتژي غيرقابل اتكا، همه رشتههاي تيم آقاي گلمحمدي را پنبه كرد!
غلط دفاع كردن، جاي برد و باخت را عوض كرد! خود را از پيش برنده ديدن و بر اين اساس، براي حفظ نتيجهاي به شدت شكننده وارد زمين شدن، يك بار ديگر، چنگ و دندان خود را در تن ما فرو كرد!
باختيم، بدون آنكه سزاوارش باشيم! حذف شديم در حالي كه پيش از شروع مسابقه در سوداي صعود، رؤيا ميپرداختيم!
و حالا نوبت رسيده است تا آقاي تاج ورود كند و بپرسد: چرا؟ او بايد دليل حذف سپاهان را عنوان كند! او بايد توضيح بخواهد تا واضح بگويد، علت حذف شدن تراكتورسازي چه بود! و نيز بايد با واژگاني شمرده و زباني سليس دلايل فني و علتهاي روحي و اشكالات باورهاي تاكتيكي باخت آخرين ذوبآهن را بشكافد و بيان نمايد!
آقاي تاج، به عنوان رئيس 50 رأي دارد. فدراسيون فوتبال، شايد كمي زود باشد كه وارد دايره مسئوليتهاي اينچناني شود! اما يادمان نرود كه اين آش پر از حذف، دستپخت سازمان ليگ و عملكرد اين اداره عريض و طويل نيز هست! آقاي تاج كه سالها، رياست سازمان ليگ را بر عهده داشته، بايد در قبال اين همه باخت، حرفي و سخني و نكتهاي كه بديع هم باشد داشته باشد!
چرا به اين باختهاي تكراري دچار شدهايم؟ چرا به اين شكستهاي مكرر سالانه در همه اين سالها، عادت كردهايم؟
چرا در ليگ آسيا بازنده بودن و بازنده شدن، برايمان امري عادي و اتفاقي بدون كراهت است؟
چرا پوستمان كلفت شده است؟ چرا كرگدني شدهايم؟ چرا عين خيالمان نيست؟ چرا به غرورمان برنميخورد؟ چرا جگرمان نميسوزد؟ چرا در جهت اصلاح امور و دست به كاري كه كاري باشد نميزنيم؟
چرا طرحي نو در نمياندازيم؟ چرا سقف فوتبال را نميشكافيم؟ چرا توقعات و انتظارات خود را بالا نميبريم؟ چرا باختپذير شدهايم؟ چرا توجيهگر شكستهاي نابهجا شدهايم؟
چرا خود را دستكم ميانگاريم؟ چرا اجازه ميدهيم جاي ما به دست حريفان درجه چندم ما بيفتد؟ چرا مجاز ميدانيم كه به العين ببازيم، به النصر ببازيم و باز هم ببازيم؟
***
آقاي تاج، شما آمدهايد تا نبازيم! شما 50 رأي براي به هم زدن بساط باختآفرين كسب كردهايد!
آقاي تاج، بسما...!
دست برآوريد! آستينها را بالا بزنيد! نوبت تغيير است! تغييرات ريشهاي!
چرخه باخت، خيلي خشن، خيلي خشك و بيترحم، كامل شد و در اين راه، ذوبآهن را هم در كام خود كشيد! يك بازي بد، يك فوتبال «سرسري»، يك سري حركات غيردقيق، يك تصور به ظاهر درست اما كاملاً غلط و يك استراتژي غيرقابل اتكا، همه رشتههاي تيم آقاي گلمحمدي را پنبه كرد!
غلط دفاع كردن، جاي برد و باخت را عوض كرد! خود را از پيش برنده ديدن و بر اين اساس، براي حفظ نتيجهاي به شدت شكننده وارد زمين شدن، يك بار ديگر، چنگ و دندان خود را در تن ما فرو كرد!
باختيم، بدون آنكه سزاوارش باشيم! حذف شديم در حالي كه پيش از شروع مسابقه در سوداي صعود، رؤيا ميپرداختيم!
و حالا نوبت رسيده است تا آقاي تاج ورود كند و بپرسد: چرا؟ او بايد دليل حذف سپاهان را عنوان كند! او بايد توضيح بخواهد تا واضح بگويد، علت حذف شدن تراكتورسازي چه بود! و نيز بايد با واژگاني شمرده و زباني سليس دلايل فني و علتهاي روحي و اشكالات باورهاي تاكتيكي باخت آخرين ذوبآهن را بشكافد و بيان نمايد!
آقاي تاج، به عنوان رئيس 50 رأي دارد. فدراسيون فوتبال، شايد كمي زود باشد كه وارد دايره مسئوليتهاي اينچناني شود! اما يادمان نرود كه اين آش پر از حذف، دستپخت سازمان ليگ و عملكرد اين اداره عريض و طويل نيز هست! آقاي تاج كه سالها، رياست سازمان ليگ را بر عهده داشته، بايد در قبال اين همه باخت، حرفي و سخني و نكتهاي كه بديع هم باشد داشته باشد!
چرا به اين باختهاي تكراري دچار شدهايم؟ چرا به اين شكستهاي مكرر سالانه در همه اين سالها، عادت كردهايم؟
چرا در ليگ آسيا بازنده بودن و بازنده شدن، برايمان امري عادي و اتفاقي بدون كراهت است؟
چرا پوستمان كلفت شده است؟ چرا كرگدني شدهايم؟ چرا عين خيالمان نيست؟ چرا به غرورمان برنميخورد؟ چرا جگرمان نميسوزد؟ چرا در جهت اصلاح امور و دست به كاري كه كاري باشد نميزنيم؟
چرا طرحي نو در نمياندازيم؟ چرا سقف فوتبال را نميشكافيم؟ چرا توقعات و انتظارات خود را بالا نميبريم؟ چرا باختپذير شدهايم؟ چرا توجيهگر شكستهاي نابهجا شدهايم؟
چرا خود را دستكم ميانگاريم؟ چرا اجازه ميدهيم جاي ما به دست حريفان درجه چندم ما بيفتد؟ چرا مجاز ميدانيم كه به العين ببازيم، به النصر ببازيم و باز هم ببازيم؟
***
آقاي تاج، شما آمدهايد تا نبازيم! شما 50 رأي براي به هم زدن بساط باختآفرين كسب كردهايد!
آقاي تاج، بسما...!
دست برآوريد! آستينها را بالا بزنيد! نوبت تغيير است! تغييرات ريشهاي!
منبع: خبر ورزشی
لینک کپی شد
آهن ملل
ارسال نظر