آهن ملل
فارکس
کد خبر: ۲۹۹۵۸

گرفتار در کمند فکری همکاران ناکار

تیم ملی تشکیل اردو می‌دهد؛ تیم ملی، برای تمرین و مسابقه مردانش را فرامی‌خواند، اما زمین تمرین، زمین مناسب برای مرور دانسته‌ها و برای یادگیری نکات تازه، در اختیارش قرار نمی‌گیرد.
۱۷:۵۷ - ۱۳ خرداد ۱۳۹۵
وانانیوز| وانانیوز1-حكايت همچنان باقيست! مشكلات هم همچنان پابرجاست! از آقاي تاج هم - با همه حسن نيتي كه دارد و ما، در وجود ايشان سراغ داريم- كاري برنمي‌آيد! چرا كه اصل حكايت و مشكلات اصلي، سفت و محكم، سخت و پرتعداد و نيز به شكل فزاينده و در حال توسعه‌اي پابرجايند؛ مثلاً تيم ملي، در تهران كه بود- اينك در اسكوپيه، مركز مقدونيه است- زمين تمرين نداشت!
جالب است، نه؟ تيم ملي تشكيل اردو مي‌دهد؛ تيم ملي، براي تمرين و مسابقه مردانش را فرامي‌خواند، اما زمين تمرين، زمين مناسب براي مرور دانسته‌ها و براي يادگيري نكات تازه، در اختيارش قرار نمي‌گيرد!
نه اينكه نمي‌خواهد، نه اينكه نخواهد، نه! بلكه مي‌خواهد و به دست نمي‌آورد! بلكه مي‌خواهد و ممكن نمي‌شود!
واقعيت به همين سادگي است و به همين روشني: تيم ملي زمين تمرين ندارد! از آقاي تاج هم كاري برنمي‌آيد! فدراسيون فوتبال نداري‌هاي ديگري هم دارد! تيم ملي فوتسال هم دستش تنگ است! تيم ملي فوتسال هم سرش به سنگ نداري‌ها مي‌خورد! تيم ملي فوتسال هم ناچار است از توقعات حداقلي خود بكاهد!
باز درباره تيم ملي، جاي شكرش باقي است كه مي‌تواند به اسكوپيه پرواز كند! اعتبار بين‌المللي آقاي كي‌روش، يك جاهايي مددكار مي‌شود! كي‌روش در تهران است كه تيغش كند است! كي‌روش در فدراسيون فوتبال ايران است كه حرفش دررو ندارد؛ از آقاي تاج هم با همه حسن نيت، با همه دوندگي و با همه پيگيري‌اش كاري برنمي‌آيد! تيم ملي زمين تمرين ندارد! تيم فوتسال به درد تيم ملي دچار است! تيم جوانان ايران هم با گرفتاري‌هاي مشابهي دست و پنجه نرم مي‌كند!
آقاي تاج تقصيري ندارد! روز اول، روزهاي اول، «چونه» فوتبال را كوچك گرفته‌اند! فدراسيون را، مديريتش را به روزمرگي وادار كرده‌اند! كم‌خواه، كوچك‌انديش! بدون استراتژي! فاقد نگاه دوربردي! گرفتار و اسير در لحظه‌هاي آني و در همين آتي!
2- برخلاف پرسپوليس كه به نظر مي‌رسد «سري دارد و ساماني»، احوال استقلال كه نيروي انساني‌اش از قابليت درجه اولي برخوردار بود و هست، خوب نيست! اصلاً خوب نيست!
بهرام افشارزاده هم مثل مهدي تاج، گرفتار «رودربايستي»هاي نابه‌جايي است! رودربايستي با همكاران كهنه‌فكر! حتي رودربايستي با خودش! رودربايستي با «منم»ها و «منم‌زن»هاي قديم و جديد! آنها كه سال پيش در اين موقع «در»هاي تصميم را روي هر چه نوانديشي بود، بستند! آنها كه خود را با ديگران پشت پرده خواستند! پدرخواندگي‌هاي ديروز كه به مخالفت با جواني و جوان‌انديشي منجر شد! به فرصت‌سوزي تحت عنوان تجربه‌گرايي!
جنم و جربزه و جسارت را «بد ديدن» و بد انگاشتن! تهور و حتي تحول را هم بد ديدن! حالا استقلال مي‌خواهد با همان‌ها كاري كند كه مخالف تمام خودكرده‌هايش باشد؛ آيا شدني است؟ آيا امكان دارد؟
استقلال در درجه اول جربزه مي‌خواهد! جگر و دل مي‌خواهد! انتقاد از خود، بلكه در مواردي، عزل و استعفا مي‌خواهد! بايد معلوم شود كه حضرات سرخورده‌اند، از آنچه كرده‌اند و از آنچه‌ها كه اجازه انجامش را ندارند! آن هم از سر منيت!
ارسال نظر
تریبون۱
تبلیغات
جدیدترین اخبار
دیگران چه می‌خوانند؟
پربحث