لیگ در قرق آبیها؛ استقلال در حسرت مربی!
برای هواداران دو آتشه آبی کنار آمدن با این وضعیت و تماشای پوکر قهرمانی رقیب تلخ ترین اتفاق ممکن بوده و حداقل انتظارشان از مجیدی قهرمانی در جام حذفی و کسب سهمیه است اما بازی با نساجی نشان داد رسیدن به این مطلوب کار آسان و سهل الوصولی نخواهد بود.
استقلال اگرچه همچنان با غیبت برخی نفرات شاخص خود مواجه است اما بازگشت از مصدومیت و گلزنی دیاباته و مطهری در دو دیدار اخیر جای هر گونه بهانه تراشی و توجیه را از کادر فنی گرفته است. حالا مجیدی همان تیم موفق استراماچونی را با یک ارسلان مطهری آماده و گلزن در اختیار دارد پس اگر در نتیجه گیری ناکام بماند ربطی به خالی بودن دست مربی نداشته و به ضعف تاکتیکی و بدنی بر می گردد
شماره هفت محبوب آبی ها گرچه از مقبولیت زیادی نزد هواداران برخوردار است اما برای طرفداران آبی هیچ نامی بزرگ تر از استقلال نبوده و نیست ! آنها بعد از قطع امید از رسیدن به صدرنشین لیگ امید هایشان را به سمت قهرمانی جام حذفی و کسب سهمیه لیگ قهرمانان آسیا سوق داده اند اما تیم فرهاد آنچنان چنگی به دل نمی زند. آنها حتی با مثلث هجومی زهردارشان (قایدی ، دیاباته و مطهری) هم می توانند در آزادی برنده نباشند!
نکته جالب و قابل تامل این روزهای لیگ حضور پر رنگ مربیان استقلالی در راس چند تیم لیگ برتری است. نکونام در فولاد، قلعهنویی در سپاهان، بختیاری زاده در شهر خودرو ، فکری در نساجی و مهدی پاشازاده در شاهین بوشهر.. به این نفرات منصوریان ، مرفاوی و پرویز مظلومی را که به تازگی حکم سرمربی تیمملی جوانان را گرفت اضافه کنید.
در مقابل استقلال بعد از ماجرا های مضحک فراری دادن استراماچونی از فقدان یک سرمربی کارکشته و مجرب رنج فراوان برده است. این به معنای نا کار آمدی و عدم آشنایی مجیدی با علم روز دنیا نیست لکن نشستن روی نیمکت استقلال مستلزم تجربه و پختگی بیشتر است. مجیدی برای رسیدن به جایگاه امروز نباید تعجیل می کرد. او را برای کاهش اعتراضات و فشار هواداران در واکنش به رفتن مربی ایتالیایی به استقلال آورده و در یک بازی دو سر باخت قرار دادند! فرهاد فرصت داشت تا بعد از کسب تجارب بیشتر سالیان سال به عنوان مرد شماره یک نیمکت استقلال حاضر باشد اما انفاقات این فصل شاید منجر به خانه نشینی زود هنگام او و بخشیدن عطای مربیگری به لقایش شود. این همان راهی ست که منصوریان ، کریمی ، خداداد و بسیاری از مربیان جوان و با انگیز ه دیگر رفته و ناکام مانده اند.
ستاره های فوتبال ما باید در تصمیم گیری ها و انتخاب های خود هوشمندانه تر عمل کنند. برای آنها که سالهاست در مهره چینی و فرار به جلو تبحر یافته اند متقاعد کردن فرهاد مجیدی جوان برای قبول مسوولیتی به این بزرگی کار سختی نبوده است اما در نهایت این استقلال و ستاره سابقش هستند که بازنده های بزرگ سناریوی نوشته شده برای فوتبال توسط سیاست مداران خواهند بود!
