خودزنی به سبک استقلال!
حکایت تیمی که فقط اصرار کرد. اصرار و
اصرار و اصرار بر خریدهای آنچنانی. سبد خرید استقلال پر بود از بازیکنانی
که این باشگاه بر بودنشان تأکید داشت. تیمی که همه را میخواست
استقلال برای داشتن همه تأکید داشت؛
میلاد زکیپور را میخواست.
کنعانیزادگان را میخواست.
کاوه رضایی را میخواست.
وریا غفوری را میخواست.
بختیار رحمانی را هم میخواست.
استقلال
حتی وحید امیری را میخواست. خیلیهای دیگر را هم میخواست؛ اصلاً اگر
این تیم را رها میکردید، کل خوبهای لیگ را در این فصل میخواست.
استقلال
حتی مهدی رحمتی را که محروم هم بود برای بازی با استقلال خوزستان
میخواست. حالا ما سؤال میکنیم فرجام این تمامیتخواهی چه بود؟
استقلال با این خواستنها به کجا رسید؟
فوتبالی که کیفیت ندارد
با
تساوی استقلال در بازی اول و شکست این تیم در دیدار دوم، کاری نداریم.
یعنی با این دو نتیجه مشکلی نداریم. این ذات فوتبال است. فوتبال برد و باخت
دارد اما مسئله استقلال در این بازی مهمتر از رقم خوردن این دو نتیجه
است.
استقلال متأسفانه به لحاظ تاکتیکی و فنی هیچ تحولی را تجربه
نکرده است. با این همه بازیکن و تغییر در ترکیب تیم از استقلال فوتبال جذاب
و تماشایی نمیبینیم. در بازیهای استقلال تأکید بیش از اندازهای روی سمت
راست زمین مشاهده میشود. میدانید چرا؟
چون خسرو حیدری قابلیت حمل و
سانتر توپ را دارد. اصلاً چه کسی بهتر از خسرو زیر توپ میکشد؟ مسلماً
هیچکس جز خودش! پس تیم منصوریان هم به سبک تیمهای قلعهنویی و مظلومی،
این وظیفه خطیر را به خسرو حیدری میسپارد که از جناح راست جلو برود و
سانتر کند!
خب این حرکت هم بگیر، نگیر دارد. یعنی اینطور نیست که خسرو
هر وقت دلش بخواهد زیر توپ میکشد. بلکه او باید فضایش را داشته باشد یا
توسط مدافعان حریف در باکس دفاعی گیر نکند.
منهای آنچه گفتیم دیگر در
استقلال اثری از خلاقیت مشاهده نمیکنیم. در خط هافبک تیم هیچ نشانهای از
پیشرفت نمیبینیم. در پستهای اینستاگرامی مثل همین پست آخر کاوه رضایی
میخوانیم که بازیکن استقلال از نتیجه رقمخورده ناراحت است اما میگوید
خوشبختانه به آن روند خوب تیمی که مد نظر داشتیم نزدیک شدهایم. میشود یکی
این جمله را برای ما معنا کند؟
آن روند خوب تیمی کجاست که فقط شما میبینید؟
این خط دفاع را دریابید
از
مهدی رحمتی که استقلال اصرار بر بخشش او داشت هیچ کاری برنیامد اما
بخوانید از خط دفاع این تیم که با حضور این بازیکنان مقابل استقلال خوزستان
تشکیل شد؛
هرایر مکویان (81- میثم مجیدی)، محمدحسین کنعانیزادگان،
رابسون و وریا غفوری به علاوه فرشید باقری (62- علی قربانی) که به عنوان
هافبک دفاعی در فاز دفاعی فعال بود.
درباره گل اول حرف نمیزنیم چون گل
بیتسعید در چند رفت و برگشت به ثمر رسید. در واقع هم رحمتی توپ اول را
خوب برگرداند و هم کنعانیزادگان روی پای حریف تکل زد. هرچند خط دفاع
استقلال در ریباندها هیچ برنامهای ندارد.
در گل دوم اما همه چیز
واقعاً خندهدار بود. خط حمله استقلال خوزستان جوری فشار میآورد که گویی
استقلال تهران مدافع ندارد و این از هر چیز دیگری آزاردهندهتر بود.
بیتسعید
بدون هیچ مزاحمتی در میان تمام مدافعان استقلال قدم میزد و عشق میکرد و
در نهایت هم روی ضربهای که به سمت دروازه استقلال نواخت، هیچ مزاحمی
نداشت.
یک برد برای رهایی
با
این تحلیل موافقیم که هر تیمی در همان هفتههای ابتدایی فرم واقعی خود را
پیدا میکند اما این یک تبصره یا اساسنامه نیست. یعنی قانون مدون نیست.
در
تمام لیگها سراغ داریم تیمهایی که حتی دو نیمفصل متفاوت را پشت سر
گذاشتند و دو جور مختلف ظاهر شدند. استقلال هنوز دو بازی را پشت سر گذاشته
و در هر دو مسابقه هم خوب نبوده اما این به معنای پایان دنیا نیست.
منصوریان در نخستین تجربه مربیگری خود در استقلال باید این چالشها را پشت
سر بگذارد. او طبعاً باید تفاوت تیمهایی مانند نفت تهران و استقلال را از
نزدیک لمس کند. هیچ ربطی هم ندارد که او چند سال کاپیتان استقلال بود. بحث
کاپیتانی در استقلال با حضور روی نیمکت، دو دنیای متفاوت است.
در غیر
این صورت امروز حتی شاهرخ بیانی میتوانست سرمربی استقلال باشد؛ منصوریان
باید این شرایط پرمخاطره را تجربه میکرد اما یک نکته را فراموش نکنید؛
در
تیمهایی مثل نفت همه صبورند چون کسی نیست که از چنین تیمی انتظار داشته
باشد. وضعیت استقلال باید در هفته آینده عوض شود چون اینجا همه منتظرند.
استقلال چشمانتظاران زیادی دارد. مردم را نباید خیلی منتظر گذاشت چون انتظار زیاد، بیگمان مایه نارضایتی خواهد شد.
استقلال باید هفته آینده یک برد را تجربه کند تا از زیر فشار خلاص شود. در
یک شرایط طبیعی است که میشود از یک تیم توقع داشت. نتایج استقلال در این
دو هفته گذشته فضا را کمی غیرطبیعی کرده است.
استقلال باید خودش را از زیر این فشار خلاص کند.ا





