واگذاری برگزاری مسابقات فوتبال به باشگاهها؛ رؤیا یا واقعیت؟
یکی از خروجیهای بسیار مهم اولین جلسه هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال بحث تغییرات در ساختار سازمان لیگ و جداسازی آن از کمیته مسابقات فدراسیون فوتبال بود. طرحی که با اجرای آن قرار است باعث بازگشت درآمدهای فوتبال باشگاهی به حساب باشگاهها شود. به این شکل که باشگاهها خودشان برگزار کننده مسابقات باشند و درباره چگونگی درآمدزایی از جمله تبلیغات محیطی و بلیت فروشی تصمیمگیری کنند.
در ابتدا میتوان از این طرح هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال دفاع کرد، اما مسلماً این طرح چالشهای بسیار زیادی برای فدراسیون جدید خواهد داشت. اتفاق مشعوف کنندهای است که هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال در بدو کار خود، به دنبال انجام کاری اساسی افتاده، چرا که فوتبال امروز ایران که رو به ورشکستگی میرود یا بسیاری از باشگاههای آن ورشکسته شدهاند، نیاز به چنین اقدامی دارد؛ البته این به شرطی است که عملگرایی را از هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال ببینیم و چنین تصمیمی فقط در حد طرح و حرف باقی نماند و مسئله مهمتر اینکه، عملیاتی شدن چنین طرحی به درستی پیشبینی شود که چالشهای آن گریبانگیر فوتبال ایران نشود.
موضوعی که امروز با آن مواجه هستیم، برگزاری منظم و خوب مسابقات باشگاهی از سوی سازمان لیگ فوتبال ایران است. پس از 20 سال فعالیت مستمر سازمان لیگ و برگزاری 20 دوره لیگ حرفهای فوتبال، بسیاری از کم و کاستیها مرتفع شده و شاید امروز کمتر بتوان به برگزاری مسابقات لیگ ایرادی وارد کرد. مسلم است که هیچ کار بدون ایرادی وجود ندارد و گاهی میتوان نقدهایی به برگزاری مسابقات یا نوع برنامهریزی آن وارد کرد، اما برگزاری این تعداد مسابقه در لیگ برتر، لیگ دسته اول، دوم و سوم و جام حذفی در دو رده آقایان و بانوان، کاری سخت و طاقت فرساست.
با این حال آنچه در تمام این سالها به خصوص سالیان اخیر در سازمان لیگ مغفول مانده، حق بسیاری از باشگاهها در ارتباط با درآمدهای مسابقات است. مسابقات فوتبال فارغ از این داستان که تاکنون حق پخش تلویزیونی نداشته، درآمدهایی از جانب تبلیغات محیطی و بلیت فروشی دارد. درآمدی که مشخص نیست نوع تقسیم بندی آن چگونه است و باشگاهها به چه میزان از حق خود میرسند. مسئلهای که همیشه با ابهام روبهرو بوده و به موضوعی تبدیل شده که شبیه به کلاف سردرگم است. باشگاههایی که گاهی با وجود داشتن حقوقی از محل درآمدهای سازمان لیگ، بدهکار هم میشوند و میزان بدهکاری و بستانکاری آنها از سازمان لیگ هیچگاه شفافسازی نشده است.
درآمدهای فوتبال باشگاهی ایران تاکنون به صورت متمرکز در اختیار سازمان لیگ بوده است. مشابه چنین اتفاقی در یوفا و AFC هم دیده میشود، اما آیا نحوه تقسیم بندی این درآمدها در سازمان لیگ ایران شباهتی به یوفا یا AFC دارد؟ کافی است که فقط پاداشی که باشگاههای ایرانی در هر مرحله از لیگ قهرمانان آسیا از AFC دریافت میکنند که البته بخشی از آن هم مربوط به حق پخش تلویزیونی است را به خاطر بیاورید. در یوفا هم درآمد این کنفدراسیون از تبلیغات محیطی فقط 15 درصد است و مابقی این درآمد به فدراسیونهای فوتبال و باشگاههایی که درگیر مسابقات هستند، پرداخت میشود، در حالی که در فوتبال باشگاهی ایران، مدیران باشگاهی مدعی هستند که پولی از این طریق به آنها پرداخت نمیشود.
در چنین شرایطی، باشگاههای ایرانی روز به روز بدهکارتر شده، این بدهیها بسیاری از باشگاههای خصوصی را از رقابت خارج کرده و حتی باشگاههای دولتی زیادی که به هر طریقی از کمکهای دولتی منتفع میشوند، زیانده هستند. موضوعی که ارتباط مستقیمی با اقتصاد فوتبال دارد که عدم توجه به آن باعث شده فوتبال ایران به سمت ورشکستگی برود. عاملی که بسیاری از بخشهای خصوصی را هم از ورود به فوتبال پشیمان کرده یا مانع حضور بخشهای قدرتمند اقتصادی به فوتبال میشود. آزادسازی شکل درآمدزایی از برگزاری مسابقات و سپردن آن به باشگاهها میتواند یکی از راههای نجات فوتبال باشگاهی ایران از وضعیت کنونی باشد.
با این حال باید چالشهای این موضوع به درستی بررسی شود. سازمان لیگ، برگزاری منظم مسابقات را تا حد امکان فراهم کرده است. با واگذاری برگزاری مسابقات به باشگاهها، سازمان لیگ در شکل جدید خود به نوعی فقط برنامهریزی مسابقات را به عهده خواهد داشت و از سوی دیگر چیدمان داوران و ناظران با فدراسیون فوتبال خواهد بود. یعنی متولی برگزاری و متولی نظارت روی مسابقات از یکدیگر تفکیک خواهند شد و باشگاهها فقط باید درصدی از درآمدهای خود را به فدراسیون فوتبال و هیئت فوتبال استان بدهند.
در این بین سؤالی که مطرح میشود این است که آیا باشگاهها در بحث برگزاری مسابقات توانایی لازم را دارند یا خیر. به طور مثال باشگاهی که حتی توانایی تهیه زمین تمرین برای تیمش را ندارد یا از وجود فیزیوتراپ بهره نمیبرد، چگونه قرار است متولی برگزاری مسابقات خانگیاش باشد؟ آیا چنین مسئلهای در شرایط فعلی شدنی است یا باشگاهها باید آموزش ببینند و حداقلهایی را برای برگزاری مسابقات داشته باشند؟ در شرایط امروز، 24 ساعت پیش از شروع هر مسابقه ورزشگاه خانگی هر تیم باید در اختیار سازمان لیگ قرار بگیرد تا شرایط برگزاری بازی را فراهم کند. آیا باشگاهها باید بدون پشتوانه و زیرساخت فنی و آموزشی به تنهایی چنین مسئولیت بزرگی را به عهده بگیرند؟ البته که پاسخ این سؤال منفی است و ساده انگارانه خواهد بود که فدراسیون چنین کاری را بدون مطالعه و مطالبه از باشگاهها انجام دهد.
همانطور که پیش از شروع فصل نمایندگان سازمان لیگ امکانات و شرایط ورزشگاههای خانگی هر تیم را مورد بررسی قرار میدهند، در صورت واگذاری برگزاری مسابقات به باشگاهها نیز باید نظارت و بررسیهای دقیق صورت بگیرد. شاید در بحث نظارتی، وظایف سازمان لیگ سنگینتر هم باشد، چراکه حداقل در لیگ برتر باید با 16 نوع مدیریت و سلیقه مختلف مواجه باشد، اما پذیرش این چالش سودی بزرگ را به باشگاهها میرساند. اینکه حداقل آنها قدرت مالی خود را بالاتر خواهند برد و میزان درآمدزایی آنها به توانایی اقتصادی خودشان بازخواهد گشت.
در شرایط کنونی و به دلیل همهگیری ویروس کرونا، مسابقات فوتبال در ایران بلیت فروشی ندارد، اما پیش از این شاید فقط یکی دو شرکت به صورت انحصاری بلیت فروشی را در اختیار داشتند. طبق اطلاعاتی که گاهی به صورت غیر شفاف منتشر شد، این شرکتها بخش زیادی از منابع بلیت فروشی را به خود اختصاص میدادند و به نظر میرسد باشگاهها سهم کمتری از این بخش دارند. حالا واگذاری برگزاری مسابقات به باشگاهها که شامل اختیار پیدا کردن آنها در بحث تبلیغات محیطی و بلیت فروشی هم میشود، آیا انحصار را از دست شرکتهایی که جیب فوتبال را خالی میکنند، خارج نمیکند؟ آیا رقابتی شدن این مسئله، باعث نخواهد شد که سود فوتبال بیشتر به جیب باشگاهها برود تا اینکه شرکتهایی به عنوان واسطه با فوتبال برای خود تجارت کنند؟ البته باید به این نکته هم اشاره کرد که بسیاری از باشگاهها هنوز در ابتداییترین اصول مربوط به بلیت فروشی مشکل دارند که این موضوع نیز باید در نظر گرفته و به آنها آموزش لازم داده شود.
به نظر میرسد واگذاری برگزاری مسابقات باشگاهی به خود آنها، یک راه خوب برای درآمدزایی برای باشگاهها باشد. راهی که شاید برای باشگاههای ایرانی که در حال ورشکستگی یا زیاندهی هستند، نجات دهنده باشد، اما همانطور که اشاره شد پیش از هر چیز فدراسیون فوتبال باید عملگرایی را در دستور کار قرار دهد. یعنی اینکه طرح فعلی فقط در حد حرف و یک مصوبه نباشد و از سوی دیگر چالشهای آن به صورت کارشناسی بررسی و آموزشهای لازم به باشگاههای داده شود و همچنین تضمینهای لازم را از آنها بگیرند. باید دید این راه به کجا خواهد رفت و آیا فدراسیون فوتبال توانایی این کار را خواهد داشت یا خیر و آیا این طرح به واقعیت تبدیل میشود یا در حد رؤیا باقی خواهد ماند. قطعاً این آزمونی مهم برای هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال خواهد بود.