صفرزاده: فاصله دوچرخهسواری ایران با دنیا تبدیل به شکاف شده است
سعید صفرزاده درباره حضورش در بازیهای المپیک 2020 و نتایجی که ثبت کرد، اظهار داشت: قبل از اینکه برای حضور در المپیک 2020 توکیو راهی ژاپن شوم، تا حدودی از سطح سایر رکابزنان باخبر بودم، چون زمانی که در چین بودم و در رقابتهای قاره آسیا شرکت میکردم، با برخی از آنها رقابت داشتم، اما پس از حضور در توکیو متوجه شدم این فاصله در این دو سال گذشته و در دوران شیوع کرونا تبدیل به شکاف شده است. در واقع فاصلهمان خیلی بیشتر از چیزی است که فکرش را میکردم. من تجربه زیادی در دوچرخهسواری دارم، اما در المپیک متوجه شدم که این تجربه کافی نیست و فهمیدم با تمرین کردن و برگزاری چند اردوی داخلی نمیتوان به اوج آمادگی رسید.
وی ادامه داد: کسانی که با آنها رقابت کردم، قبل از حضور در توکیو بین 9 تا 15 هزار کیلومتر مسابقه داده و در خط استارت ایستاده بودند، در حالی که من تنها 1200 کیلومتر مسابقه دادم که نصف این مسیر را هم با هزینه شخصی و در مسابقه ترکیه داشتم. البته رقابت دوم در ترکیه با هزینه فدراسیون اعزام شدم. اینکه بخواهیم هیچ چیزی نکاریم و در المپیک فقط به فکر برداشت باشیم، غیرعادلانه است.
رکابزن المپیکی ایران درباره تفاوت تجهیزات گفت: دوچرخهسواری یک رشته کاملاً تجهیزات محور است. تجهیزاتی که رکابزنان در المپیک دارند، با آنچه که ما در اختیار داریم، واقعاً قابل مقایسه نیست. من در المپیک حتی ماساژور و مکانیسین نداشتم و خودم چرخ دوچرخهام را با کمک سرمربی تیم سرویس میکردم. این وجهه بدی در المپیک دارد که یک دوچرخهسوار هر روز و در روز قبل از مسابقهاش ساعتها با دوچرخهاش درگیر است، در صورتی که رقبایم در همان زمان که من با دوچرخهام مشغول هستم، در حال کار روانشناسی بوده، ماساژ میگیرند و آمادهتر میشوند.
صفرزاده عنوان کرد: بحث مالی و بودجهای یک طرف ماجراست. ما حتی هوای همدیگر را هم نداریم. وقتی یک مجری تلویزیونی میگوید که 15 میلیارد تومان هزینه دوچرخهسوار المپیکی شده است و نتوانسته به خط پایان برسد، این نشان میدهد که مشکل ما فقط مشکل مالی و بودجهای نیست. ما حتی همدلی لازم را هم نداریم. حتی اگر میلیاردها تومان به دوچرخهسواری تزریق شود و باز هم آن همدلی لازم وجود نداشته باشد، نمیتوان کاری کرد. کسی که چنین حرفی را مطرح میکند، تیشه به ریشه ورزش، رشته دوچرخهسواری و منِ دوچرخهسوار میزند و تخریبم میکند.
وی خاطرنشان کرد: اگر قرار بود برایم 15 میلیارد هزینه شود، چرا باید دوچرخه 150 میلیونی را از جیب خودم میخریدم و پس از رایزنیهای فراوان و در آستانه المپیک، فدراسیون و کمیته ملی المپیک این هزینه را به من میپرداختند؟ چرا باید یکی از دوچرخههایی که با خودم به توکیو آوردهام، دوچرخه شخصیام باشد؟ چرا باید خیلی از هزینهها شخصی انجام شود؟ ای کاش زمانی که قضاوت میکنیم، کمی علم و دانش و انصاف داشته باشیم. مگر کدام امکانات من قابل مقایسه با سایر رکابزنان المپیکی بوده که انتظار کسب نتیجه هم از من میرود؟
ملیپوش دوچرخهسواری گفت: من به جز چهار رقابت تک مرحلهای در ترکیه که قبل از حضور در المپیک داشتم، در دو سال گذشته هیچ اعزامی نداشتم. رقابتهای ترکیه هم مسابقه با رکابزنان درجه دو بود، نه با بهترینهای دنیا که در المپیک حضور داشتند و نزدیک به 200 روز در سال مسابقه میدهند. منِ سعید صفرزاده 12 روز در سال مسابقه داشتم که آنهم با مجموع رقابتهای ترکیه و داخل ایران است. یعنی واقعاً قابل مقایسه نیست.
صفرزاده درباره اینکه چرا دوچرخهسواری مانند چند سال قبل مدالآور نیست، اظهار داشت: این موضوع به بحث مالی بازمیگردد که ریشه آن در تیمها و باشگاههاست. تا چند سال پیش به تیمداری و ورزش قهرمانی بها داده میشد و ارگانها و بخشها مختلف نسبت به این مسئله راغب بودند. شهرداری تبریز، پتروشیمی تبریز، پیشگامان کویر یزد و چند تیم دیگر بودند که ورزشکاران را تحت حمایت خود قرار میدادند و رکابزنان نیز به واسطه همین حمایت در جریان حضور در مسابقات مختلف قرار میگرفتند و در تورهای مختلف شرکت میکردند. سابقه داشت که من در طول یک سال در 11 تور خارج از کشور شرکت میکردم و اعزام میشدم. مطمئناً در این حالت ورزشکار میتواند در اوج عملکردش باشد و مدالآوری کند. وقتی شهرداری تبریز اعلام میکند که دیگر قصد حمایت از ورزش قهرمانی را ندارد و هزینهای در این زمینه نمیکند، در چنین شرایطی یک دوچرخهسوار که برای تهیه دوچرخه معمولی باید 150 تا 200 میلیون هزینه کند، چطور باید زیر بار فشار اقتصادی این کار را انجام بدهد؟ وقتی مسابقه قطع میشود، دوچرخهسوار قطعاً با اُفت مواجه میشود. با تمرین به بخشی از آمادگی میتوان رسید، اما رسیدن به اوج نیازمند شرکت در مسابقات است.
وی عنوان کرد: اختلاف دوچرخهسواری ما با دنیا خیلی زیاد است، اما نمیگویم که قابل جبران نیست. این موضع قابل جبران هست، اما واقعاً نمیدانم مشکل مالی و بودجهای آن چگونه حل میشود. اگر مشکلات مالی حل و کادری مهیا شود که در کنار تیم ملی از بدنه و ریشههای دوچرخهسواری بهره برده شود، حتی میشود برای المپیک بعدی برنامهریزی کرد تا نفر اعزامی به 2024 پاریس جزو 30 نفر اول باشد و در تایم تریل در بین 20 نفر اول قرار بگیرد.
صفرزاده با اشاره به عملکردش یادآور شد: من در استقامت جاده تا کیلومتر 130 ادامه دادم، در حالی که در المپیک قبلی تا همین جا نتوانستند ادامه بدهند. در تایم تریل هم فقط دو نفر از آسیا بودند. یک نفر از آنها از قزاقستان بود که شرایطش با من قابل قیاس نیست. او چندی قبل در توردوفرانس شرکت کرد و نهایتاً سیودوم شد و من هم سیوپنجم. از خودم راضی هستم، چون تفاوتها و شرایطها را میبینم. شاید اگر نفر اول در وضعیت من بود، حتی نمیتوانست به خط پایان برسد. امیدوارم در فدراسیون جدید که روند خوبی دارد و البته نیاز به زمان دارد، این اتفاق یعنی پیشرفت دوچرخهسواری و کاهش فاصله در زمان کمتری بیفتد و شرایط رو به رشد باشد.
وی در پایان گفت: تجربه بزرگی با حضور در المپیک کسب کردم و حالم خوب بود که در مسابقات حضور داشتم. نتایج هم برای خودم و اهل فن قانعکننده بود. دوست داشتم از حضورم در المپیک لذت ببرم و این اتفاق هم افتاده است. باید واقعیتها را قبول کرد که با سطح اول دوچرخهسواری فاصله داریم. فعلاً باید به المپیک به چشم تجربه نگاه کرد و از حضور بین بهترینهای دنیا لذت برد.
انتهای پیام/