مصطفی سلیمانی، در مورد حمله لیدرهای نفت مسجدسلیمان به رختکن این تیم پس از بازی با نفت آبادان، اظهار داشت: اصلا در جریان این اتفاقات نبودم و از طریق رسانه‌ها متوجه شدم. چند روز بعد از بازی با هوادار، به علت دخالت‌های افراد غیر ورزشی و اینکه هیچ اختیاری نداشتیم استعفا دادم. از گروه تیم خارج شدم. استعفای خودم را هم به مدیرعامل باشگاه تقدیم کردم. او موافقت نکرد اما من به صورت عملی و علنی کناره گیری کردم.
وی افزود: وقتی نمی‌توانم به تیم شهرم خدمت کنم بهتر است خیانت هم نکنم. همه این مسائل ریشه در دخالت های برخی افراد غیر ورزشی دارد که تیم را به سمت انحلال بردند. مشکلات زیادی مانند بحث مجوز وزارت نفت و تخصیص بودجه وجود دارد. بدون اینکه قراردادی با محمود فکری امضا شود، در رسانه‌ها گفتند امضا شده است. کل مدیریت باشگاه با محمود فکری به توافق نرسید و اقدام آن افراد باعث شد هم با اعتبار فکری و هم با اعتبار باشگاه بازی شود. در ماجرای سیروس پورموسوی هم به خاطر برخی اتفاقات و مسائل که افراد غیر ورزشی به وجود آوردند، بین او و باشگاه اختلافاتی ایجاد شد که سرانجام خوشی نداشت.
سلیمانی با اشاره به مشکلات مدیریتی باشگاه نفت مسجدسلیمان گفت: با تصمیماتی که گرفتند تیم تا آستانه انحلال رفت. دخالت افراد غیرورزشی و غیر متخصص واقعا بیداد می‌کند. سال گذشته یکبار استعفا دادم. گفتند تیم شهر خودت است، بیا و کمک کن. قول دادند مشکلات را حل کنند. من برگشتم ولی متاسفانه این اتفاق نیفتاد. الان چندین ماه از لیگ گذشته و نزدیک به نیم فصل هستیم اما باشگاه هنوز به صورت عملی هیات مدیره ندارد و مدیرعامل قانونا به ثبت نرسیده است. چطور انتظار شق‌القمر داریم؟
معاون مستعفی باشگاه نفت مسجدسلیمان تصریح کرد: من خودم انتقاداتی دارم. مشکلات فنی وجود دارد که بخشی از آن به بازیکنان و بخشی هم به کادرفنی مربوط است ولی اولین مساله این است که خود باشگاه مشکلات زیادی دارد.
وی در مورد اینکه آیا بلاتکلیفی مدیریت باشگاه به خاطر دخالت‌های غیر ورزشی است، عنوان کرد: قطعا همینطور است. معرفی یک هیات مدیره مگر چقدر کار دارد که ماه‌‌ها بلاتکلیف مانده؟ آن‌ها می‌خواهند باشگاه و مدیرعامل در موضع ضعف باشد که اهدافشان را پیش ببرند. دست ابوذر شجاعی هم بسته است. شاید هدفشان این است که تیم به لیگ یک سقوط کند و این داستان‌ها و دردسرها برای برخی نباشد. حسم من این است و شاید هم تصورم اشتباه باشد.
سلیمانی افزود: به من گفتند، یکی از مسئولین شهری گفته سلیمانی نباید باشد. چون می‌خواستیم جلوی زدوبندها را بگیریم. همیشه دوست دارم جایی که کار می‌کنم خودم و مجموعه مدیریتی تصمیم بگیرد. نه اینکه ازبیرون فشار بیاورند فلان کار را بکنید یا نکنید. هیچ منتی هم ندارم. بالاخره تیم شهرم است و به نام بختیاری‌هاست. در این چند سال همیشه سعی کردم بهترین مربیان بیایند و بهترین نتایج را بگیریم. با کمترین بودجه تیم را نگه داشتم و کارنامه‌ام مشخص است. به هرحال هیات مدیره تلاش می‌کرد. تیم سیاسی نشده بود و می‌توانستیم کار کنیم. ولی کاری کردند که تمام افراد زحمکتش و دلسوز مثل نصیریان دوست و مولایی به حاشیه بروند.
وی در مورد اینکه مشابه اتفاق شب گذشته، فصل گذشته برای تیم محمود فکری هم رخ داد و این لیدرها به پشتوانه چه کسی می‌توانند تا این حد راحت به اقدامات خودسرانه‌شان ادامه بدهند، گفت: همیشه این مشکل وجود داشته، سال قبل و سال های قبل‌تر نیز این مشکلات را داشتیم. مگر عهد تیرکمان شاه است که شما به رختکن و بازیکن تیم حمله کنید؟ تیم‌های بزرگی مانند تراکتور و فولاد این همه هزینه کردند و الان در جدول اختلاف زیادی با ما ندارند. کما اینکه خیلی از مواقع نیز داوری‌ها مانع امتیاز گیری ما شده است.
سلیمانی تصریح کرد: من خودم به تیم انتقاد دارم اما این حرکت بسیار زشت است. هیچ کدام از این ها دلیل نمی‌شود که به بازیکن و کادرفنی توهین کنیم. اگر این افراد خیلی دلسوز باشگاه هستند، به خاطر تشویق کردن حقوق نگیرند. بخش بزرگی از مشکلات نفت مسجدسلیمان را همین افراد تشکیل می‌دهند. با لمپن بازی به بازیکنان و دلسوزان باشگاه توهین می‌کنند. شما ببینید چه کسانی از این افراد حمایت می‌کنند. البته لیدرهای دلسوزی هم داریم که عاشق فوتبال و تیم هستند. راهشان از این‌ها جداست اما عده‌ای هستند که هرسال این اتفاقات را دامن و به باشگاه و اعتبار شهر لطمه می‌زنند. یکبار برای همیشه باید این ماجراها تمام شود.
وی در خصوص اینکه حضورش در ورزشگاه آزادی که همزمان با اتفاق رختکن نفت مسجد سلیمان بود، باعث ایجاد شائبه‌هایی شده، گفت: چون استعفا داده‌ام، دیروز با محمد انصاری و قائم اسلامی که از دوستانم هستند به تماشای بازی استقلال و مس رفسنجان رفتیم. مشکل و مساله خاصی هم نبود. 16 سال است کار، خانه و زندگی‌‌ام در تهران است. در مسجدسلیمان ساکن نیستم و فقط فراخور امورات باشگاه به این شهر می‌روم.
سلیمانی گفت: واقعا خسته شدم. مگر آبرویم را از سر راه آوردم که مدام در جنگ باشم؟ بعد هم می‌گویند سلیمانی مقصر است. خود من را هم تهدید به مرگ کردند. گفتند باید طبق نظر ما کار کنی اما من در زندگیم هیچ مشکلی ندارم و به هیچ احدی باج نمی‌دهم. چه لیدر باشد، چه مدیر باشد و چه مسئول، گفتند فلان بازیکن را از ما بگیر، نگرفتیم تهدید به مرگ شدم. یک باند هستند. کسانی که تخلف کردند با همین افراد یکدست شدند. علیه دلسوزان باشگاه شعار می‌دهند و فعالیت می کنند. اسنادش را هم به موقع منتشر می‌کنیم.
انتهای پیام/
