هینن: جای داورزنی بودم، از هینن تقاضای مربیگری میکردم!
ویتال هینن، سرمربی مشهور بلژیکی که با تیم ملی لهستان در سال 2018 به عنوان قهرمانی جهان هم رسید، دورهای 3 روزه را در تهران به عنوان دوره بینالمللی تخصصی و پیشرفته مربیگری والیبال برگزار کرد. هینن، معتقد است که لیگ برتر ایران، سطح بالایی ندارد ولی تیم ملی میتواند در بین 5 تیم برتر جهان باشد. گفتوگوی این مربی را میخوانید:
*چرا دعوت فدراسیون والیبال ایران را برای شرکت در دوره پیشرفته مربیگری قبول کردید؟ آیا صرفاً به مسائل آموزشی فکر میکردید یا مسائل مالی هم مطرح بود؟
من هرگز به خاطر پول به ایران نیامدم بلکه دوست داشتم در مورد والیبال صحبت کنم. به اعتقاد من ایران کشوری است که مردم آن، والیبال را بسیار دوست دارند. مسئولان فدراسیون با من تماس مستقیم گرفتند و من نیز تمایل خودم را برای حضور در ایران اعلام کردم. چون هیچ مسئله مالی بین من و فدراسیون والیبال ایران مورد مذاکره قرار نگرفت، تنها در مورد زمان برگزاری کلاسها با هم صحبت کردیم. نیمی از روز اول را به بررسی نظرات شرکتکنندگان اختصاص دادم ولی روز دوم، بسیار بهتر بود چون شرکت کنندگان شروع به سوال پرسیدن کردند. امیدوارم آنها جواب سوالات خود را از من گرفته و نکاتی هر چند اندک آموخته باشند.
*برخورد شرکتکنندگان در این کلاسها با شما چطور و آیا سطح آن برای شما قابل قبول بود؟
شرکتکنندگان در ابتدای کلاس نمیدانستند که چه سوالاتی بپرسند اما بعد از اینکه من 6 یا 7 ساعت برای آنها صحبت کردم تا متوجه شدند که میتوانند سوالات خود را بپرسند و شروع به پرسیدن کردند. این موضوع، کلاس را متفاوت و البته بهتر کرد. احساس میکنم کیفیت کلاس قابل قبول بود و من موضوع عجیب و غریبی در آن ندیدم. تلاش کردم بعد از هر 40 دقیقه کلاس، استراحت کوتاهی بدهم تا ذهن شرکت کنندگان همیشه تازه و آماده یادگیری باشد.
*آخرین حضور خود را در ایران به یاد دارید؟
کاملاً آن را به یاد دارم چون یک تجربه ویژه برای من بود. ما برای بازی در لیگ ملتها به ارومیه رفته بودیم و به دلیل هجوم جمعیت، مجبور شدیم در اتوبوس بمانیم. حبس شدن در اتوبوس، سختترین لحظات زندگی من بود چون من سرمربی تیم ملی لهستان بودم و تمام مسئولیت تیم با من بود. ما در آن لحظه، احساس امنیت نمیکردیم. من همیشه گفتم که شاید مردم در این قضیه مقصر باشند اما مقصر اصلی، برگزارکنندگان مسابقه بودند. ارومیه شهری است که مردم آن به شدت به والیبال علاقه دارند به همین خاطر برگزارکنندگان یک مسابقه مهم باید همه جوانب را بسنجند و پیشبینی همه مشکلات را بکنند. شاید برخورد مردم با ما دوستانه بود ولی ما زبان آنها را نمی فهمیدیم و درک کردن شرایط برای ما آسان نبود.
*هدایت تیم ملی والیبال لهستان را به عنوان یکی از قدرتهای جهان، بر عهده داشتید ولی حالا سرمربی تیم ملی زنان آلمان هستید. آیا برای قبول پست جدید توقعات خود را پایین آوردهاید و سمت جدید، نوعی پسرفت برای شما به حساب نمیآید؟
من مربی تیم ملی لهستان، تیم دوم جهان بودم و حالا هدایت تیم زنان آلمان را برعهده دارم. اگر به این صورت به قضیه نگاه کنیم کمی افت کردهام. من همیشه چیزهای جدید را آزمایش میکنم. صادقانه اعتقاد دارم که آینده والیبال زنان، ممکن است از والیبال مردان هم بهتر و درخشانتر باشد. والیبال زنان در حال حاضر رو به رشد است اما چنین حسی را در مورد والیبال مردان ندارم. من شاهد این قضیه هستم که هر روز تعداد بیشتری از زنان جذب والیبال میشوند. به همین خاطر حضور در والیبال زنان را بازگشت به عقب نمیدانم. خیلی کنجکاو هستم که آینده والیبال زنان را ببینم و مطمئن هستم که بسیار جالب خواهد بود. والیبال زنان و مردان کاملاً با هم متفاوت هستند، همانطور که ژیمناستیک مردان با زنان تفاوت دارد ولی هر دو جذاب هستند. درست است که تیم ملی والیبال زنان آلمان جایگاه بالایی در ردهبندی جهانی ندارد ولی کار کردن با این تیم برای من جالب است.
*آیا بعد از مسابقات قهرمانی جهان 2018 که به مدال طلا رسیدید به خودتان گفتید که من بهترین مربی جهان هستند و کسی بهتر از من نیست؟
من سرمربی بهترین تیم دنیا بودم. احساس میکنم مربی بدی نیستم ولی همه میدانند که در ورزش تا حدی نیاز به خوششانسی هم وجود دارد. تیم ملی لهستان در مسابقات قهرمانی جهان و در مدت یک هفته، بهترین بازیها را انجام داد. در واقع ملیپوشان لهستان درست در بهترین زمان ممکن، بهترین عملکرد خود را داشتند و قهرمان جهان شدند. ما در تمام 4 سال گذشته، بهترین تیم جهان نبودیم بلکه در همان هفتهای که باید خوب بازی میکردیم، بهترین تیم دنیا بودیم. از کاری که به عنوان یک مربی انجام دادم به خودم افتخار میکنم. من از کشوری میآیم که والیبال قدرتمندی ندارد، من هرگز خارج از کشور و یا در یک تورنمنت بزرگ بازی نکرده بودم؛ تیم ملی بلژیک هرگز در مسابقات قهرمانی اروپا شرکت نکرده بود. صادقانه میگویم که خودم را بهترین مربی جهان نمیدانم و مربیان بهتر از من نیز وجود دارند.
*آیا از دو سال حضور خود در تیم والیبال پروجا ایتالیا راضی هستید؟
حضور در تیم پروجا بهترین تجربه زندگی من نبود چون در درجه اول به شدت درگیر کرونا بودیم و ارتباط بسیار سختی با مردم و سایر تیم ها داشتیم. به همین خاطر، سالهای سختی را پشت سر گذاشتم. برای من که علاقه خاصی به ارتباط با اشخاص دارم، سخت بود که این شرایط را تحمل کنم. با این حال، مطالب زیادی آموختم. من در انتقال ایدههایم به بازیکنان تیم به مشکلاتی نیز برخوردم چون در ایتالیا بسیار سخت است که بتوان، چیزی را تغییر داد. من همیشه دوست دارم همه چیز را تغییر بدهم، به همین خاطر با دشواریهایی مواجه شدم. اگر یک تیم همیشه برنده شود، دیگر موضوع جذابی نخواهد بود. زندگی یک چالش است که بعضی مواقع در آن برنده میشویم، بعضی مواقع میبازیم و چیزهای جدید یاد میگیریم. به همین خاطر، قهرمانی جهان برای من بسیار بزرگ و با اهمیت بود. مسابقه فینال لیگ ایتالیا در نخستین سالی که در این تیم بودم به دلیل کرونا برگزار نشد و در سال دوم نیز که به فینال رسیدیم و بازی اول را واگذار کردیم، رئیس باشگاه گفت که کار تمام شده است و ما نیز انگیزه برای ادامه کار نداشتیم. هر کس در زندگی انتخابی انجام میدهد که ممکن است همیشه برنده نباشد.
*مهارتهای ویلفردو لئون، ذاتی است یا حاصل تمرین سخت؟
ترکیبی از هر دو. از نظر بدنی شرایطی دارد که کسی شبیه او نیست ولی به شدت تمرین میکند شما باید تمرینات سختی را پشت سر بگذارید تا بتوانید مثل او بازی کنید. من بازیکن بزرگی را نمیشناسم که بدون تمرین سخت، بتواند بازی خوبی ارائه دهد. لئون هر سال سخت و سختتر تمرین میکند چون میخواهد سطح بالای بازی خود را حفظ کند. لئون، ظرفیتهایی دارد که بازیکنان دیگر ندارند.
*چه چیزی در تیم شما وجود نداشت که قهرمان المپیک نشدید؟
شانس. وقتی تیمی را تشکیل میدهید و یک یا دو بازیکن مهم خود را در اختیار ندارید تا حدودی نیاز به خوش شانسی دارید. این که در تیم ملی لهستان تعدادی بازیکن مصدوم وجود داشت، تقصیر ما بود ولی اگر کوبیاک در شرایط آرمانی به سر میبُرد نتایج متفاوتی میگرفتیم. ما در مرحله یک چهارم نهایی مقابل قهرمان المپیک تن به شکست دادیم و فاصله کمی تا بهترین شدن در جهان، داشتیم. کوبیاک در مسابقات قهرمانی جهان 2018 نیز بیمار بود اما به موقع به کمک تیم آمد. امیدوار بودیم در المپیک نیز چنین اتفاقی بیفتد ولی این طور نشد. باید بازی کردن بدون کوبیاک را هم تمرین میکردیم. ما تلاش خود را کردیم ولی کافی نبود.
*چه چیزی در والیبال لهستان وجود دارد که مربیان و بازیکنان علاقه زیادی به حضور در والیبال این کشور دارند؟
به اعتقاد من دو کشور در جهان وجود دارند که تب والیبال در آنها همیشه بالاست، ایران و لهستان. در لهستان اگر والیبال بازی کنی، همه تو را می شناسند. فکر میکنم 95 درصد از مردم لهستان، کوبیاک را میشناسند والیبال ورزش ملی لهستان به حساب میآید.
*ممکن است در آینده پیشنهاد مربیگری تیمی از والیبال مردان را قبول کنید؟
تمرکز فعلی من روی والیبال زنان است ولی اگر پیشنهاد چالش برانگیزی به من ارائه شود به آن فکر میکنم. من همیشه به دنبال چالشهای جدید هستم. برای مثال ایران برای من یک چالش است. به اعتقاد من مربیگری در آسیا متفاوت با سایر دنیاست؛ برای همین به فعالیت در آسیا علاقه دارم. فعالیت در والیبال زنان را نیز به خاطر تفاوتی که با کارهای قبلی من داشت، انتخاب کردم. شاید روزی هدایت یک تیم بزرگ را برعهده گرفتم ولی تیم بزرگی که متفاوت باشد.
*سالهاست در رنکینگ فدراسیون جهانی والیبال، شاهد تیمهای ثابتی هستیم. آیا ابرقدرت جدیدی در والیبال جهان ظهور خواهد کرد؟
برزیل سالهاست که بهترین تیم جهان است و لهستان نیز در حدود 10 سال گذشته بین تیمهای برتر قرار گرفته. تیم ملی ایران باید بین 5 تیم برتر جهان قرار بگیرد. ایران حدود 85 میلیون نفر جمعیت دارد که از نظر فیزیکی جزو کشورهای کوتاه قامت به حساب نمیآید. به همین خاطر مسئولان ورزش در ایران باید کاری کنند که تیم ملی ایران در سالهای آینده بین 5 تیم برتر والیبال جهان قرار بگیرد. تیمهای ملی برزیل لهستان ایتالیا روسیه و شاید آمریکا در 10 سال آینده همچنان تیمهای برتر جهان هستند و بعد از این تیمها ایران باید بهترین تیم جهان باشد و این شانس را دارد.
*خیلیها معتقدند که بدون بازیکنانی مثل معروف، موسوی و غفور، ایران در بین تیمهای برتر جهان جایی ندارد.
به هیچ عنوان. میتوان با صرف وقت، تیمی ساخت که در میادین بینالمللی به سطوح بالایی برسد. من معتقدم معروف و سید راهی را باز کردند که والیبال اهمیت و جایگاه خود را در جامعه پیدا کند. اگر آنها به بازیکنان جوان کمک کنند، ایران تیمی در اختیار خواهد داشت که شاید ستارههای کمتری در آن وجود دارد ولی 10 یا 12 بازیکن خیلی خوب خواهد داشت. بازیکنان ایرانی که من میشناسم پتانسیل چنین کاری را دارند. آیا نمیتوان در بین 80 میلیون نفر، یک پاسور خوب پیدا کرد؟!
*تیم ملی والیبال ایران، سالها از مربیان خارجی استفاده کرده ولی حالا به سراغ مربی ایرانی رفته است. در این مورد چه نظری دارید؟
همه کشورها از مربیان داخلی استفاده کردهاند. این مهم نیست که مربی چقدر خوب باشد، نکته مهم این است که بازیکنان به او اعتقاد داشته باشند. چالش بزرگ سرمربی ایرانی تیم ملی، این خواهد بود که بعد از چند مربی خارجی، آیا بازیکنان به او اعتقاد خواهند داشت یا نه. البته این قضیه تا حدودی هم بستگی به بازیکنان دارد.
*اگر جای رئیس فدراسیون والیبال ایران بودید که تیمهای ردههای سنی مختلف آن در سطح قاره، حرف اول را میزدند، اقدام بعدی شما چه بود؟
تقاضای مربیگری از ویتال هینن(با خنده). یکی از مهمترین کارها میتواند فرستادن بازیکنان به لیگهای خوب اروپایی باشد. شما فکر میکنید لیگ سطح بالایی دارید؟ من چنین اعتقادی ندارم. بازیکنان خارجی بسیار کمی در لیگ ایران بازی میکنند و بهترین بازیکنان، همیشه ملی پوشان هستند. وقتی شما در جایی بهترین باشید، قطعاً چیزی برای یاد گرفتن وجود ندارد. اگر میخواهید پیشرفت کنید باید مقابل بازیکنان بهتری به میدان بروید. اگر در لیگ ایران بازیکنان خارجی با کیفیتی وجود داشتند، مشکلی نبود و الگوهای خوبی برای بازیکنان وجود داشت. بازی کردن در لیگهای سطح پایین مثل پرتغال و اسپانیا سودی برای بازیکنان نخواهد داشت. اگر من، رئیس فدراسیون بودم، بازیکنان را به سمت لیگهای خوب و تیمهای خوب سوق میدادم و بازیکنان جوان را بدون در نظر گرفتن مسائل مالی در تیمهای خوب به کار میگرفتم. هیچ ایرادی ندارد که بازیکنی یک سال در ایران و یک سال در کشوری دیگر بازی کند چون به این ترتیب تجربیات متفاوتی کسب خواهد کرد که به پیشرفت او منجر میشود اما مشکل بزرگ، این است که یک بازیکن، فقط در لیگ ایران بازی کند. بازیکنان باید به خارج از ایران بروند و کیفیت والیبال کشورهای بزرگ را مشاهده کنند. با این حال آینده روشنی در انتظار والیبال ایران است.
انتهای پیام/