جام حذفی؛ جام شگفتیسازان بیسرانجام

چرا جام حذفی را برگزار میکنیم؟ اگر به جام حذفی به عنوان یک رویدادی فوتبالی که از درون آن شگفتیهای بسیاری سر بر میآورند و استعدادهای نابی کشف خواهند شد، نگاه میکنیم، که از پایه و اساس این تفکر اشتباه است. بیشتر از آنکه انجام مسابقات جام حذفی یک معادله دو سر سود و فایدهدار باشد، یک تشکیلات هزینهبر و زیانده است. اینکه سالها با این تفکر به جام حذفی به عنوان یک رویدادی که از دل آن استعدادی شکوفا میشود یا تیم صاحب نامی با همت و شجاعت تیم ناشناسی را از دور رقابتها کنار میزند، نمیتواند به جذابیت این رقابتها کمک کند. در واقع تفکر اشتباهی بوده که با تکرار هر ساله همان واژهها و ادبیات آن را به یک باور انکارناپذیر تبدیل کردهایم. اما حقیقت این است که جام حذفی شروع نشده در همان گام اول با انصراف تیمهای شرکتکننده مواجه میشود که ناخودآگاه شانس «پدیده» ها و «ستاره» ها را برای دیده شدن از بین میبرد. فرض را بر این بگذارید که بازیکنی هم برابر بزرگان فوتبال؟! بتواند اندکی خودنمایی کند، وقتی تیماش در همان اولین و آخرین مسابقه حذف میشود از کدام فرصت عرض اندام بیشتر برای رسیدن به جایگاه بهتر صحبت میکنیم که آن را از دست بدهد. طی سالیان سال که جام حذفی برگزار میشود، شنیدهاید که بازیکنی از دل این مسابقات به اردوی تیم ملی دعوت شود؟
سوالی که باید مسوولان فدراسیون فوتبال به آن پاسخ دهند – البته اگر جوابی داشته باشند – این است که چرا هر ساله بعد از قرعهکشی تعدادی از تیمها که حتی توان تیمداری را ندارند چه برسد به اینکه به آنها برچسب تشکیلات یک تیم نسبی را زد کنارهگیری میکنند؟ مگر قرار است جام حذفی در حد و اندازه یک دوره مسابقات دوستانه در محلات شهری باشد؟ جام حذفی در تمام کشورها با همان جذابیت و جدیتی برگزار میشود که رقابتهای لیگ برترشان انجام میشود. هنوز در اخبار میخوانیم و مصاحبه مربیان و بازیکنان تیمهای ناشناس را میبینیم و می-شنویم که مثلا با اتوبوس خودشان را به مسابقه رساندهاند، دستمزدی دریافت نمیکنند یا هزینههای روزمره نگهداری تیمشان را هم از جیب میدهند. آیا واقعا برگزاری جام حذفی به رشد فوتبال کمک میکند؟ اینکه تیم-های اسم و رسمدار بیتفاوت به زمین مسابقه میآیند و اگر حذف شوند اسمش شگفتی است برای تورنمنتی با هزینههای میلیاردی دستاورد بزرگی است؟
یکبار برای همیشه منطقی با مسابقات جام حذفی برخورد کنیم. در همان گام نخست تعدادی از تیمها انصراف میدهند، در قدم بعدی تیمهای لیگ برتری وارد مرحله یک شانزدهم نهایی میشوند، مرحله سوم این مسابقات، نمایش قدرتنمایی همان تیمهایی است که هر هفته در لیگ برتر بازی میکنند و طبیعی است که تیمی از لیگ دسته سوم توان مقابله با آنها را ندارد و نتیجه اینکه تیم لیگ برتر صعود میکند، در مرحله یک هشتم نهایی آنقدر غربال کیفی و کمی مسابقات اشتباه است و اشکال دارد که اثری از هیچ تیم جدیدی نمیبینید و دوباره در قرعه-کشی تیمهایی به هم میرسند که احتمالا یکی دو هفته قبل هم با یکدیگر مسابقه دادهاند. اگر در لیگ برتر بازی سرد و کسلکنندهای داشتهاند، در جام حذفی به لطف وقت اضافه و ضربات پنالتی یکی از دو تیم صعود میکند و مربی تیم بازنده در کنفرانس خبری بعد از مسابقه خواهد گفت که بعد از این ما تمرکزمان را روی لیگ میگذاریم.
در این گیر و گرفت احتمالا در مرحله یک چهارم نهایی ممکن است استقلال و پرسپولیس هم به تور هم بخورند که معمولا نتیجه آن مسابقه را هم پنالتیها تعیین میکنند. یکی دو رسانه هم که هنوز درگیر بازی استقلال و پرسپولیس هستند سعی میکنند آمار و ارقام تقابل بازیهای دو تیم در جام حذفی را در بیاورند و در بخشهای مختلف خبری آن را چندینبار تکرار کنند تازه اگر ببینده و شنوندهای داشته باشند.
آیا هدف از برگزاری مسابقات جام حذفی در همین مقدار کیفیت خلاصه میشود؟ از نظر کمی که باید یک بازنگری اساسی در محتوای آن اتفاق بیفتد. اینکه هر مجموعهای به اسم فوتبال میتواند در مسابقات شرکت کند مشکلی نیست، ایراد کار آنجاست که نظارتی بر شکلگیری، روال کاری و تشکیلات این تیمها وجود ندارد. اینکه سالهاست میگوییم جام حذفی، جام شگفتیهاست براساس چه متر و معیاری این ادعا را داشتهایم؟ اینکه مثلا پرسپولیس مقابل تیم قشقایی شیراز حذف میشود جالب است، ولی شگفتی این رخداد به سرانجام نمیرسد. چون دیگر نه خبری از تیم قشقایی هست نه این تیم با یک ساختار نظاممند پا به این رقابتها گذاشته بود که بخواهد بعد از آن هم به فعالیتاش ادامه دهد. پس کجای این جام شگفتی است؟ کدام تیم ناشناس و تلاشگری به مقام قهرمانی رسیده یا حداقل در فینال این بازیها حاضر بوده است؟ به قهرمانی استقلال و پرسپولیس و نساجی و ملوان، تراکتورسازی، سپاهان که شگفتی نمیگویند. شگفتی زمانی معنای واقعی خود را پیدا میکند که تمام ساز و کار شگفتی هم مهیا باشد.
کنش تیمهای صاحبنام نسبت به جام حذفی چگونه است؟ آیا مربیان تیمهای شناختهشده با همان ترکیب قوی و همیشگی به میدان میروند که «اَنگ» شگفتیآفرینی نخورند یا این بازیها را فرصتی برای میدان دادن به جوانانی میدانند که خیلی در ساختار فوتبال ما محلی از اعراب ندارند؟ آیا تا به حال دیدهاید برای برگزاری یک مسابقه استقلال یا پرسپولیس با ترکیب متفاوت و جوانشدهای به میدان بروند تا هم از نظر مسابقه با هم برابر باشند و هم دیگر بازیکنانشان محک بخورند؟ اگر هم بر فرض محال به بخشی از ترکیب تیمشان دست بزنند احتمالا یا نیمه دوم از بازیکنان نامیشان استفاده میکنند یا آنها را از ترس مصدومیت برای مسابقات لیگ برتر روی نیمکت نگه میدارند. همه هدف فدراسیون فوتبال از برگزاری مسابقات همین است؟ بله احتمالا همین که بازیها برگزار شود برای فدراسیون فوتبال دستاورد بزرگی است. اما دستاوردهای واقعی هم که به فوتبال کمک کند دارد؟ آیا ثبات و تداومی برای تیمهای لیگ دسته اول و دوم که به این مسابقات میآیند مهیا میکند؟ آیا استانداردهای فوتبال کشور آنقدر بالاست که دست چنین تیمهایی را بگیرد تا عمرشان محدود به یکی دو فصل نباشد؟ جواب که مشخص است، ولی کسی نیست که به چرایی آنها جواب دهد. آیا فوتبال دولتی به همه تیمها یکسان نگاه میکند؟ نگاه دولتی به فوتبال که مجال نمیدهد تیمهای خصوصی توان سر پا ماندن داشته باشند؛ بنابراین خصوصیها هم این شانس را از دست میدهند که از کنار تزریق پول دولتی در فوتبال به حیات خودشان ادامه دهند. اینکه انتظار داشته باشیم در مسابقات جام حذفی تیمهایی شرکت کنند که حداقل با سرمایه خصوصی اداره میشوند از محالات ممکن است. پس عدم توازنی که وجود دارد سبب شده بازیهای حذفی نه چشمنواز باشند نه هیجانانگیز و نه حتی مهم. اگر مسوولان فدراسیون فوتبال دوست داشتند در نحوه برگزاری این رقابتها یک بازنگری دیگری داشته باشند. البته هرجور که صلاح میدانند!