علی پورحیدری: منصور خان اتفاقات بازی ملوان را به ما هم نگفت/ آخرین تولد پدرم خیلی تلخ بود
مهدی همدانی؛ امروز سالگرد تولد منصورخان پورحیدری است. مردی که به حق لقب پدر استقلال را بر قامتش دوختند و حتی نبودنش نیز مانع حس بزرگ بودن او در تاریخ باشگاه استقلال و البته کل فوتبال ایران نمیشود. به بهانه همین ماجرا ظهر دیروز با علی پورحیدری همکلام شدیم تا ببینیم فرزند ارشد منصورخان از دوران زندگی پدر و جشن تولدهایی که برایش میگرفتند چه خاطراتی دارد.
جشنهای کوچک
بابا خیلی اهل جشن تولد آنچنانی و دعوت کردن از مهمانان فراوان نبود به همین خاطر ما هر سال برایش کیک میگرفتیم و خودمان در منزل جمع میشدیم. البته گاهی اوقات یکی دو نفر از دوستان یا اقوام نزدیک را هم دعوت میکردیم.
تلخترین تولد
آخرین تولد بابا در واقع تلخترین جشن برای همه ما بود چون اولاً سال بعد دیگر او را کنار خودمان نداشتیم و علاوه بر آن هیچ وقت یادم نمیرود پدر در آخرین سالگرد تولدش حال خوبی نداشت. این اتفاق مربوط به بهمن سال ۹۴ است در آن زمان بابا مریضاحوال بود و علاوه بر آن، دختر من هم در بیمارستان بستری شده بود. شما تصور کنید یک پای من پیش بابا بود و یک پای دیگر، پیش دخترم. یادم میآید که گروه تصویربرداری برنامه ۹۰ برای احترام گذاشتن به منصورخان آن شب به منزل ما آمده بودند. واقعاً آخرین تولدش خیلی تلخ بود.
هدیههای ماندگار
هدیه خریدن برای بابا خیلی سخت بود ولی من چون سلیقهاش را میشناختم در روز تولدش معمولاً ادکلن یا پیراهن برایش میخریدم. شاید بعضی از آن پیراهنها هنوز در منزل ما موجود باشد.
ماجراهای بازی با ملوان
باور کنید منصور پورحیدری حتی به من که فرزندش بودم هم اتفاقات بازی با ملوان در سال ۸۱ را نگفت. اینکه در خبرورزشی هم گفته بود اتفاقات آن بازی را فقط زمانی شرح میدهد که بخواهد برای همیشه از ایران برود فقط برای آن بود که در موردش حرف نزند چون همه میدانستیم پدر از دهه ۶۰ میتوانست راهی خارج از کشور شود اما هیچ وقت ایران را ترک نکرد به همین خاطر چنین شرطی گذاشت تا آن ماجرا را نگوید.
باز کردن پرونده کمکارها
قاعدتاً در انزلی اتفاقاتی افتاد اما همانطور که گفتم، بابا هیچ وقت در مورد آن با ما صحبت نکرد و هرگز اسم کسانی که احتمالاً در انزلی کمکاری کرده بودند را فاش نساخت. حالا نمیدانم شاید روزی فرابرسد که فرد یا افرادی پیرامون آن اتفاق حرف میزنند. قطعاً اگر کمکاری صورت گرفته باشد خود آن کمکارها بهتر از هرکس دیگری در جریان هستند.
عوض شدن شرایط
واقعاً نمیدانم شرایط استقلال چرا بعد از جام جهانی تا این حد عوض شد؟ تیم قبل از جام جهانی خوب نتیجه میگرفت و حتی قهرمان سوپرجام هم شد اما پس از آغاز دوباره رقابتهای لیگ برتر افت کرد. حالا استقلال نه خوب بازی میکند و نه خوب نتیجه میگیرد. البته به نظر من این اتفاق مقطعی است و قطعاً تیم دوباره اوج خواهد گرفت اما نگران هستم که فاصله ما با صدر جدول در حال زیاد شدن است.
عادت نداشتن به شرایط داوری
من قبلاً هم در مصاحبه با خبر ورزشی گفته بودم که نگاهم نسبت به ریکاردو ساپینتو مثبت است. من نظر را هنوز هم دارم اما احساس میکنم سرمربی استقلال به شرایط داوری در ایران و نبودن کمکداور ویدیویی عادت ندارد و به همین خاطر گاهی اوقات کنار زمین از کوره درمیرود.
کمک بابا، کمک نکردن استقلال!
شک نداشته باشید اگر بابا الان زنده بود و استقلال در شرایط بحرانی از او کمک میخواست، هر کاری از دستش برمیآمد برای این تیم انجام میداد. این ادعا نیست بلکه واقعیت است چون منصور پورحیدری برای کمک به استقلال حتی حاضر شد شرایط خیلی خوبی که در تیم ملی داشت را هم کنار بگذارد. البته اگر جای دو طرف عوض میشد و پورحیدری به کمک استقلال احتیاج داشت، بعید میدانم اغلب مدیران باشگاه کاری برایش انجام میدادند چون طی این شش سال و پس از درگذشت پدر در مجموع سیگنالهای مثبتی از باشگاه دریافت نکردم. حکایت هواداران استقلال البته کاملاً جداست و بعضی از این مدیران هم هستند که مطمئن هستم اگر پدر به کمک احتیاج داشت پای کار میآمدند. شک ندارم اگر منصور پورحیدری روزی به کمک نیاز داشت علی فتحا...زاده و کاظم اولیایی جزو کسانی بودند که قطعاً در کنارش قرار میگرفتند.