آهن ملل
اصفهان آهن ۱
فارکس
فارکس
کد خبر: ۵۰۸۷۲۳

داورزنی: منابعی که با لابی‌گری تامین شود، منطقی نمی‌دانم/ در مورد حضور مجددم در والیبال تابع قانون هستم

داورزنی: منابعی که با لابی‌گری تامین شود، منطقی نمی‌دانم  در مورد حضور مجددم در والیبال تابع قانون هستم
رئیس فدراسیون والیبال در گفت‌وگوی تفصیلی با تسنیم درخصوص آخرین وضعیت این رشته و مشکلاتی که والیبال در سال آینده دارد، مطالبی را مطرح کرد.
۱۲:۵۷ - ۰۸ فروردين ۱۴۰۲
وانانیوز|

والیبال ایران فصلی طولانی و سخت را در سال 1402 پیش رو دارد. کسب سهمیه المپیک 2024 پاریس،‌ مسابقات قهرمانی مردان آسیا به میزبانی تهران و قهرمانی جهان در رده‌های سنی مختلف، میدان‌های هستند که والیبال ایران باید از اعتبار خود در آنها دفاع کند. با این حال به نظر می‌رسد دغدغه عمده و نگرانی رئیس فدراسیون، مسائلی دیگر و فراتر از والیبال است.

گفت‌وگو با محمدرضا داورزنی در زیر می‌خوانید:

*سال آینده، مسافرت‌ها و تورنمنت‌های زیادی پیش رو دارید و علاوه بر آماده‌سازی فنی که موضوع مهمی است، تامین مسائل مالی آن نیز خیلی  مهم و البته سخت است. این هزینه‌ها با توجه به نرخ و نوسان بالای ارز، چطور تامین می‌شود؟

ما اینجا هستیم که این کارها را بکنیم و هر کسی وظیفه‌ای دارد. اساسا نگاه ما به کارمان، نگاه مثبت‌اندیشی است. یا نباید یک مسئولیتی بپذیریم و یا اگر قبول کردیم باید چالش‌هایش را هم دنبال و حل و فصل کنیم. اگر که همه چیز سر جایش باشد، به موقع پول تامین شود و به موقع همه چیز انجام شود که مدیریت کردن خیلی کار خاصی نیست. وقتی به شما پول و تعدادی کارمند بدهند که کار کنی و در این شرایط، خرابکاری کنی باید زیر سوال بروی. مدیریت در شرایط طبیعی و آسان، کاری خاص نیست.

یکی از ویژگی‌های فدراسیون والیبال، این است که کارهایی را انجام می‌دهد که هر شخص و فدراسیونی نمی‌تواند انجام دهد. انجام کارهای چالشی، ویژگی‌های خاص خودش را دارد و فدراسیون والیبال ثابت کرده که در چالش با تحریم‌ها و شرایط اقتصادی و کمبود منابع و از آن طرف افزایش نرخ ارز و ... می‌تواند خودش را با شرایط وفق بدهد. این نوع فعالیت، سخت اما انجام شدنی است. برای انجام ندادن یک کار، هزار و یک بهانه می‌شود تراشید اما ما بیشتر دنبال انجام کار هستیم. ما برنامه را تعریف می‌کنیم برنامه‌ای که قابل تنظیم و اجرای به موقع باشد.

 

*  قطعا در این بین، مشکلاتی هم وجود دارد که بعضا قابل پیش بینی نیستند.

بعضی مواقع، کار سخت می‌شود ولی انجام دادن کارهای سخت، لذت خاص خودش را دارد. شما تلاش می‌کنی که هیچ برنامه‌ای لغو نشود، وعده و قولی که می‌دهی برای انجام برنامه که به موقع انجام شود، تلاش می‌کنی منابعی که باید را تامین کنی با سختی به دست بیاوری ولی ناگهان در این شرایط، سازمان مالیاتی حساب‌های ما را می‌بندد بدون اینکه در نظر بگیرد ما اساسا یک بنگاه خصوصی هستیم که نقش حاکمیتی دارد. اگر حاکمیتی هستیم که نباید این رفتارها را با ما بکنند. بعضی مواقع این جور رفتارها سخت‌تر از کمبود منابع و پول است. شما در جایی با وجود همه تلاشی که انجام می‌دهید، انتظار دارید که دولت کمکتان کند.  ما در عمل وظیفه دولت را انجام می‌دهیم و تیم ملی را آماده می‌کنیم، مسابقه قهرمانی آسیا و مسابقات جهانی را برگزار می‌کنیم. ما به نمایندگی از دولت این کارها را انجام می‌دهیم و بعد سازمان مالیاتی بدون توجه به اینکه شما کار دولت و فعالیت ملی انجام می‌دهید، حساب‌هایتان را می‌بندد و می‌گوید مالیات بده، مالیاتی که به حق نیست! ما به عنوان فدراسیون ملی، در به در دنبال پول هستیم که بتوانیم کارمان را انجام دهیم، بعد سازمان مالیاتی، حساب‌های ما را می‌بندد و مجبورمان می‌کند پولی که باید خرج تیم ملی و اردو و اعزام تیم کنیم به عنوان مالیات پرداخت کنیم. این‌ها کار را سخت می‌کند وگرنه ما می‌دانیم دولت در شرایط سختی به سر می‌برد و محدودیت دارد. ما انتظار نداریم که دولت به ما 100 میلیارد تومان پول بدهد ولی  می‌خواهیم اگر 10 میلیارد به ما می‌هد، آن را به عنوان مالیات از ما نگیرد. مشکل بزرگ ما این است و الا موضوعات دیگر انجام شدنی است. ما اینجا هستیم که این کارها را انجام بدهیم. هر کس دیگری هم که به عنوان رئیس فدراسیون، اینجا باشد وظیفه‌اش انجام این کارهاست.

* حل و فصل چنین مشکلاتی، انرژی و زمان زیادی می‌طلبد. تا کجا توان روبرو شدن با این مسائل را دارید؟

زمانی که ببینم نمی‌توانم دیگر کاری انجام دهم، می‌گویم من نیستیم و خداحافظ!‌ فردی را بیاورید که بتواند کارها را انجام بدهد. ما اینجا هستیم و پذیرفتیم که کارهایمان را انجام بدهیم. انتظار داریم که دوستان در دولت، سازمان مالیاتی، دیوان محاسبات و بخش‌های دیگر در این موضوع به ما کمک کنند. در دنیا، دولت‌ها برای قهرمانی جهان، برای المپیک‌ها، برای اینکه فدراسیون ملی‌شان بتواند اردوهای خوب برگزار کند و برای بازی‌های تدارکاتی و ... پول می‌دهد. نگاه جزیره‌ای داشتن به کار، مطلوب نیست. سازمان مالیاتی می‌گوید من موظفم از شما مالیات  بگیرم، اینکه ما فدراسیون ملی هستیم برای آنها فرقی نمی‌کند. یک قانونی در یک سالی تصویب می‌شود، 5 سال بعد می‌گویند چرا قانون را اجرا نکردید؟! درست این است که از همان سال اول در مورد آن سختگیری می‌کردید. بعد از 5 سال چرا می‌آیید می‌گویید اظهارنامه ندادید؟! این مسائل باعث می‌شود شرایط بدی را در کشور تجربه کنیم. برای ما راحت‌ترین کار این است که بگوییم پول و ارز نیست و کار را تعطیل کنیم. هیچ کس هم نمی‌تواند بگوید چرا، چون پول نداریم و پولی هم نگرفتیم.

* با این حال شما خودتان را موظف کردید و مبلغ زیادی را از طریق حامیان مالی مهیا می‌کنید.

فدراسیونی با برنامه‌ریزی، وابستگی‌اش را به دولت کم می‌کند. این کار یعنی کمک به دولت. ما می‌گوییم برنامه‌هایی داریم که در سال، 100 میلیارد هزینه دارد. دولت 10 میلیارد بدهد و 90 میلیارد را خودمان تامین می‌کنیم اما دولت نباید آن 10 میلیاردی را که می‌دهد از طریق مالیات بگیرد. برای مثال، کنفدراسیون والیبال آسیا به ما 20 توپ هدیه داده ولی به مامور فدراسیون در فرودگاه می‌گویند که 32 میلیون تومان مالیات این توپ‌ها را بده. من از این رفتارها تعجب می‌کنم. این مسائل در دنیا حل شده است. وقتی فدراسیون جهانی به شما هدیه‌ای می‌دهد، عوارض گمرگی آن دیگر چیست؟! ما کشورمان را دوست داریم و نمی‌خواهیم این اتفاقات در آن بیفتد. دوست داریم نگاه مجموعه کشور به اتفاقات، سیستمی و نگاهی کلان‌نگر باشد که بدانند در ادارات و فدراسیون‌های ملی، گوشه‌ای از کار کشور انجام می‌شود. مسئولان باید بدانند چه معافیت‌هایی شامل ما می‌شود و چه کارهایی می‌توانند انجام بدهند، اینکه بگویند در قانون دیده نشده، درست نیست. 

*به نظر می‌رسد مشکلات زیاد و بزرگی با مالیات و گمرک و ... دارید.  

ما با پیگیری از یک فدراسیون ملی، کف‌پوشی به قیمت 60 هزار دلار برای انجام مسابقات‌مان می‌آوریم ولی آن را در گمرک نگه می‌دارند که عوارضش را بدهید! ما می‌توانیم خودمان را راحت کنیم و به دولت بگوییم وظیفه‌ات است که پول به من بدهی که کفپوش بخرم. ما رایزنی کردیم و با اعتبار خودمان در فدراسیون جهانی، چند  کفپوش تا حالا گرفته‌ایم که هر کدامشان 60 هزار دلار قیمت دارد ولی باید با گمرک چونه بزنیم که برای ورود آنها مشکلی ایجاد نشود تا کارمان را انجام بدهیم. ما در چند سال گذشته به دفعات، ارقام کلان بابت عوارض پرداخت کردیم، وزارت صمت، گمرک، بخش مالیاتی، بخش گمرکی،  جاهایی هستند که باید به ما کمک کنند. چالش‌های ما اینجا است.

*  ارز مورد نیاز خود را تامین کردید؟ مشکلی با نوسان ارز نداشتید؟

نمی‌توانم بگویم مشکل نداشتیم ولی آنها را حل کردیم. باز هم اگر پیش بیاید حلش می‌کنیم.

*  شما خیلی ساده می‌گویید که حلش می‌کنیم اما با دلاری که امروز 50 هزار تومان است، فردا 40 هزار تومان و اصلا معلوم نیست که بالا یا پایین برود، چطور کنار می‌آیید؟

سخت است اما غیر ممکن نیست. من در کارم یک استراتژی دارم. جز مرگ همه چیز شدنی است. مرگ را نمی‌شود کاری کرد. زمانی که وقتش برسد و شما دیگر نفس نکشید هیچ کاری نمی‌شود کرد اما بقیه کارها شدنی است. ما 40 سال پیش با ارز 120 تومانی کار کردیم و حالا با ارز 60 هزار تومانی هم کار  می‌کنیم. ویژگی ما در جمهوری اسلامی، تطبیق پذیری است و خودمان را با شرایط سخت تطبیق می‌دهیم. این وجه تمایز مدیران است. اینجا بحث شخص داورزنی نیست و مقصود من مجموعه کشور است. سیلوهای ما در زمان جنگ، یک دانه گندم نداشت اما کشور اداره شد. مدیریت بحران در کشور توانست به گونه‌ای عمل کند که مردم احساس نکنند که سیلوهایشان گندم ندارد. روزی دیگر اما شرایطی را در کشور فراهم می‌کنیم که منابعمان را به هدر می‌دهیم. سیب‌زمینی و پیاز و ... در مرزها می‌ماند و فاسد می‌شود. در این وضعیت، بحران مدیریت در کشور وجود دارد چه بخواهیم چه نخواهیم. در شرایط سخت است که می‌شود تشخیص داد چه کسی توانسته درست کارش را انجام بدهد و چه کسی وظیفه‌اش را درست انجام نداده است.

*  مسئولان و مقامات کشور هم بارها معترف بودند که ضعف مدیریت، سرچشمه خیلی از مشکلات است.

ما جنسمان از جنس مردم است و  برای این مردم کار می‌کنیم. برای مردم تلاش می‌کنیم و اینجا هستیم که این کارها را انجام بدهیم. اینکه ببینیم مردم در خرید گوشت و مرغ مشکل دارند در حالی که دولت تلاشش را انجام می‌دهد و ایران هم کشور فقیری نیست،  نشان می‌دهد در اداره منابع مشکل داریم. یعنی ما در یک مدیریت بحرانی به سر می‌بریم. کشوری که بین 10 تا 15 درصد منابع دنیا را دارد نباید بگوید نمی‌توانم، ندارم، نیست و این سختی‌ها را مردم تحمل کنند.

اگر دولت از دانه درشت‌ها مالیات نگیرد و از جیب مردم، کاسبان جزء و کارمندان دولت، مالیات گرفته شود به مردم این حس دست می‌دهد که دست دولت در جیب مردم است. اگر این طور است، اجازه بدهید مردم کارها را انجام دهند! ما می‌خواهیم از جیب مردم برای اداره کشور استفاده کنیم؟! خب بگذارید مردم کارهایشان را خودشان بکنند. در اکثر کشورهای دنیا خیلی از این کارهایی که دولت انجام می‌دهد را مردم انجام می‌دهند. اقتصادمان را نباید دولتی اداره کنیم. وقتی اقتصاد را دولتی می‌کنیم، تبعاتی دارد. قیمت تمام شده زیاد می‌شود، رانت‌خواری زیاد می‌شود، فساد زیاد می‌شود. ما می‌خواهیم بگوییم همه این موارد کنار همدیگر دیده شود و یک نگاه کلان‌ و راهبردی وجود داشته باشد تا بدانیم نقشه راه کشور برنامه کشور برای 10 سال آینده‌اش چیست. ما به دفعات دیدیم که «نقطه سر خط» اجرا شده است و دوباره از اول کارها شروع شده است. این روش کار کردن، هدر دادن منابع کشور است.

*  و در این بین، ورزش، شاید تنها دلخوشی و سرگرمی مردم باشد. 

همه مردم و کسانی که در کشور هستند، ولی نعمتان ما هستند. ما برای این مردم کار می‌کنیم و اینکه لبخند شادی را به لبان مردم بیاوریم و دلشان را شاد بکنیم. مردم می‌گویند در این شرایط سخت، جوانان والیبال توانستند قهرمان جهان بشوند، با چه چیزی به این اندازه می‌توانید در دل مردم امید ایجاد کنید؟ در این شرایط سخت تحریم که همه نوع مشکلی در آن وجود دارد، یک تیم با تیم‌های قدرتمندی مثل آمریکا ایتالیا، روسیه کانادا و ... مسابقه می‌دهد و قهرمان جهان می‌شود. به این می‌گویند امید، امیدواری، عزت و افتخار. این نتایج و کسب این عنوان‌ها کار ساده‌ای نیست و نمی‌توانیم بگوییم «بُردن دیگه» بلکه باید این سوال را پرسید که مردم برای چه به والیبال افتخار می‌کنند؟ به خاطر اینکه والیبال را نماینده خودشان در عرصه رقابت‌های جهانی می‌دانند. می‌گویند این جوان نماینده من است. این 80 میلیون نفر خودشان را در تیم می‌بینند. اسپکی که زده می‌شود و سرویسی که زده می‌شود فکر می‌کنند خودشان می‌زنند. واقعیت قصه این است.

والیبال , تیم ملی والیبال ایران , محمدرضا داورزنی , محمد موسوی ,

*انتظار شما از دولت چیست؟

والیبال، ورزشی مفرح است و ذاتش مبارزه خشن نیست. ذات بعضی از ورزش‌ها مبارزه خشن است اما ذات والیبال، مبارزه‌ قشنگی است. لذت‌بخش است. این باعث می‌شود که مردم احساس بکنند رشته‌ای در دنیا برایشان افتخار می‌آورد. ما به نمایندگی از دولت داریم این کار را انجام می‌دهیم. ما انتظارمان از دولت چیست؟ فقط حمایت بکند،‌ پول هم نمی‌خواهیم. زمانی هست می‌گوییم اگر دولت به ما پول ندهد ما نمی‌توانیم کارهایمان را انجام دهیم، اما ما می‌گوییم دولت فقط حمایت کند. آن هم حمایت معنوی. ما هر روز با یک موضوع و چالشی مواجه هستیم، یک روز با مالیات، یک روز با تامین اجتماعی. هر روز شرایطمان طوری است که به جای اینکه هم این عوامل کنار ما باشند که بتوانیم وظیفه‌مان را انجام بدهیم، چالشی برای ما درست می‌شود! ما تلاش می‌کنیم مربی خوب وارد کشور کنیم؛ ارز آوری کنیم و برای کشور هر روز مبارزه کنیم. ارزی که ما می‌آوریم نباید مالیات داشته باشد. مربی که می‌آوریم در کشور خودش مالیات پرداخت می‌کند، ما هم مبلغی را به عنوان مالیات از او کسر و پرداخت می‌کنیم پس آیا درست است به دادگاه احضار شویم و در مورد مبلغ مالیات آن مربی، پاسخ بدهیم؟ تمام تلاش ما این است که در این بخش‌ها وظیفه‌مان را درست انجام دهیم.

ما در طول سال،  500 نفر را به خارج از کشور می‌فرستیم و پیش‌بینی می‌کنیم آنها با ارز 5 هزار تومانی اعزام شوند ولی قیمت دلار تا 50 هزار  تومان بالا می‌رود. پولی که دولت به ما می‌دهد اما تغییری نمی‌کند و ارزش پول ما کم می‌شود. در این شرایط ما همچنان به اعزام‌های خود ادامه می‌دهیم و در مسابقات مختلف شرکت می‌کنیم. والیبال به حمایت درست، نیاز دارد. اینکه ما هر روز بهانه بیاوریم و یا دولت و سازمان برنامه بهانه بیاورند که پول نیست و منابع کم است و ارز کم است، کار ساده‌ایست اما آیا بهداشت و ‌آموزش کشور تعطیل شده است؟! کارها باید انجام شود. تلاشمان این بوده که از هر جای ممکن، منابع مورد نیازمان را تهیه و حتی منابع جدید ایجاد کنیم. انجام دادن کارهای سخت، روش‌های خاص خودش را دارد.

* در سال‌های قبل و مسئولیت‌هایی که پیش از این داشتید هم چنین روش و اهدافی داشتید؟ 

من قبلا کار ستادی انجام می‌دادم، فدراسیون‌های دیگری هم که بودم، این حجم از کار نبود. روزی که با آقای علی آبادی به توافق رسیدیم که به والیبال بیایم، از من پرسید چکار می‌توانیم برای شما انجام دهیم؟ گفتم یک کار! فقط بگذارید کارمان را بکنیم. اگر سازمان تربیت بدنی به این جمع‌بندی رسیده که می‌توانیم والیبال را اداره بکنیم یک انتظار از دولت داریم و آن هم این است که بگذارید کارمان را بکنیم. ایشان هم انصافا به قولش عمل و به لحاظ معنوی کمک کرد. شاید به لحاظ مالی خیلی نتوانست کمک کند اما در حد خودش کمک کرد.

در کشور ما منابع درست توزیع نمی‌شود. منابعی را که در ورزش با لابی‌گری تامین شود، منطقی نمی‌دانم. شاید بعضی دوستان از حرف من ناراحت شوند اما حرفی است که نشات گرفته از احساسات نیست. توزیع منابع کشور باید کارشناسی و عادلانه باشد نه اینکه با لابی‌گری بروند مجلس و پول بگیرند. شاید دستگاه‌ها در کوتاه‌مدت از این روش بهره ببرند اما حرکت بر مدار برنامه می‌تواند کشور را نجات دهد. من به یکی از نمایندگان گفتم چرا به یک فدراسیون پول می‌دهید و به یک فدراسیون نمی‌دهید؟ گفت که لابی‌گری آن فدراسیون بیشتر بوده است. این کار غلطی است. من راجع به هیچ فدراسیونی اظهار نظر نمی‌کنم راجع به روش کار دارم بحث می‌کنم. ما در اصطلاح، یک جا از در دروازه رد نمی‌شویم و یک جا از سوراخ سوزن رد می‌شویم. اینها آفت کار اجرایی در کشور است. ما هم سعی کردیم منطقی و با برنامه‌ عمل کنیم. فدراسیون، قدم بر نمی‌دارد مگر با برنامه باشد. اینکه ما بدانیم در 2028 چکار باید بکنیم؟ روی چه کسی باید سرمایه‌گذاری کنیم؟ اینکه بدانیم برای المپیک 2032 باید چکار بکنیم؟ 

یکی از مشکلات کلی ما در کشور این است که دچار روزمرگی هستیم و هر روز چالشی داریم. اگر شما همیشه نگران پول آب، برق، گاز، اجاره و ... باشید، چه زمانی می‌توانید فکر و برنامه‌ریزی کنید؟ من باید از الان بدانم تا 5 سال آینده چه کارهایی باید انجام دهم نه اینکه تلاشم این باشد که پولش را از کجا تامین کنم. در سال گذشته، سازمان امور مالیاتی دو بار همه حسابهای‌مان را بست که یک مورد، درست زمانی بود که تیم در حال اعزام بود. اینهاست که کار را دچار سختی مضاعف می‌کند. امیدواریم که این اتفاقات کمتر شود. 

* تاریخ بازنشستگی‌ شما آذر ماه است. بودجه و برنامه امسال را تا آذر تنظیم کرده‌اید یا پایان سال؟ 

در برنامه‌ریزی که من انجام می‌دهم به مدت حضورم توجهی ندارم. وقتی شما برای المپیک پاریس یا برای المپیک بعدی برنامه‌ریزی می‌کنید، وظیفه‌ شما پیش بردن برنامه تا زمانی است که حضور دارید، بعد از شما دیگران، برنامه را پیش می‌برند. برنامه‌ها در ریل حرکت می‌کنند. اینکه ما بگوییم امروز هستم و هفته آینده نیستم، پس هفته آینده ربطی به من ندارد اصلا درست نیست.  شما یک نهالی را کاشتید که الان ثمر داده  و نمی‌توانی خشک شدنش را ببینی. چه ما باشیم و چه نباشیم باید این قطار درست حرکت کند و در ریل خودش باشد. قطار که از ریل خارج شد، متوقف می‌شود. برنامه‌های فدراسیون والیبال، مثل حرکت قطار در ریل خودش است.

اگر در این بین لوکوموتیوران عوض می‌شود، علی‌القاده لوکوموتیوران بعدی نیز باید متخصص باشد و بداند در چه پیچی با چه سرعتی باید حرکت کند. ما در مسیری حرکت می‌کنیم که کوهستانی است و پیچ‌های تندی دارد. قطار ما در جاهایی باید شتاب کمتری داشته باشد و جاهایی شتاب بیشتری به خودش بگیرد. طبیعتا نقش ما این است که این قطار را درست در مسیر خودش حرکت بدهیم در غیر این صورت کارمان به نتیجه نمی‌رسد. مردم هم از والیبال انتظار دارند. اگر والیبال حتی یک سال در مسیر خودش درست حرکت نکند مردم هستند که تعیین تکلیف می‌کنند. اینکه والیبال یک دفعه مطرح می‌شود، یک میلیون نفر در ماه سایت فدراسیون را بازدید می‌کنند، نشان از علاقه مردم است. مردم اخبار والیبال را تعقیب می‌کنند و حس خوبی نسبت به والیبال دارند. والیبال را به خاطر نتایجی که گرفته دوست دارند. بنابراین این طور نیست که ما بگوییم تا زمانی که هستم به من ارتباط دارد بعد از من دیگر ارتباطی به من ندارد. اگر این تفکر را داشتیم در دو امدادی با مرحوم یزدانی‌خرم به اینجا نمی‌رسیدیم. آقای یزدانی خرم 16 سال برای والیبال زحمت کشید و طبیعتا انتظار از والیبال در 20 سال قبل با انتظار از والیبال در حال حاضر خیلی متفاوت شده است. مسیری که آقای یزدانی خرم طی کرد به نقطه‌ای رسید که از آن به بعد به شتاب بیشتری نیاز داشت. ما نقاط ضعف را برطرف کردیم و برنامه‌ای را طراحی کردیم که بتوانیم در سطح جهان خودمان را مطرح کنیم. روزی ما در والیبال دنبال این بودیم در سطح آسیا مطرح شویم ولی بعد از آن به دنبال مطرح شدن در جهان بودیم. ما چوبِ دو امدادی را از آقای یزدانی‌خرم در مرداد 1385 گرفتیم. این چوب امداد به نفر بعدی که داده شود باید مسیری را ادامه دهد که به قله‌های بالاتر برسد. اگر یک روز ما تیم بیست و هفتم جهان بودیم، الان جزو 10 کشور برتر جهان هستیم. والیبال ایران باید جزو 4 تیم برتر جهان باشد و این نیست که بگوییم ما خیلی خوب کار کردیم و کار همین جا متوقف شود. همه ما مسئول هستیم. تصمیم الان من، 3 سال دیگر خودش را نشان می‌دهد. اگر قرار باشد ما الان متوقف شویم، 3 سال دیگر چه کسی جوابگو خواهد بود؟ این مسیر را باید با کمک همدیگر و برای کشورمان ادامه دهیم. در آینده هر کسی هم به عنوان رئیس فدراسیون می‌آید برای کشور کار می‌کند و ما هم دوست داریم به نتیجه برسد. اگر بخواهیم نفسانی به موضوع نگاه بکنیم، می‌گوییم والیبال زمین بخورد تا قدر ما را بدانند!

*آذرماه، طبق قانون، پایان کار شما در فدراسیون خواهد بود ولی آیا باز هم احتمال حضورتان در پست ریاست وجود دارد؟

بستگی به عوامل مختلف و البته قوانین و اصلاح قوانین دارد. طبق اساسنامه مصوبه فدراسیون جهانی، منعی برای کار نیست اما اگر مسائل به شکل دیگری دنبال شود ما تابع قانون هستیم. با این حال بستگی دارد که ما در برنامه هفتم با چه شرایطی مواجه شویم. ما تمام تلاشمان تعامل بهتر و بیشتر با وزارت ورزش، کمیته المپیک و فدراسیون جهانی والیبال است. طبیعتا دوست نداریم اتفاقی بیفتد که منجر به چالشی شود که به ضرر والیبال باشد. ما صددرصد در تعامل خوب با وزارتخانه هستیم. حضور من در والیبال، منوط به قوانینی خواهد بود که در زمان خودش تصویب خواهد شد. باید ببینیم چه شرایطی به وجود می‌آید و امیدواریم نه تنها برای والیبال بلکه برای ورزش کشور تصمیم درست گرفته بشود. کاری که در ورزش کشور انجام می‌دهیم در هیچ جای دنیا انجام نمی‌شود. تکلیف فدراسیون‌های کشورهای پیشرفته در دنیا روشن است و اساسا فدراسیون در هیچ کجای دنیا دولتی اداره نمی‌شود ولی در کشور ما ردیف و پست سازمانی در مورد آن وجود ندارد.  این موضوع را باید نمایندگان مجلس نه به خاطر شخص خاصی بلکه برای بهبود ساختار ورزش کشور، اصلاح کنند. ما راجع به شخص، صحبت نمی‌کنیم. ساختار ورزش کشور باید ساختاری باشد که در دنیا تجربه شده است. در ردیف سازمان اداری استخدامی، اصلا نه شغلی به نام کارشناس فدراسیون، دبیر فدراسیون، رئیس کمیته داوران، رئیس کمیته مربیان و ... وجود ندارد. پس آیا درست است که بگوییم که این شغل بوده و بعد در استان‌ها بگوییم رئیس هیئت استان‌ها شغل است؟! شغلی که نه ردیف حقوقی دارد، نه حقوق و ردیف اعتباری ندارد که شغل نیست. منطق این کار، غلط است. شما به ساختار فدراسیون‌ها در دنیا توجه کنید. عنوانش رویش است، اگر غیر این بود باید می‌‌گفتیم اداره کل والیبال، اداره کل بسکتبال، اداره کل هندبال و ردیف سازمانی هم برایشان تعریف می‌‌کردیم. شما اگر در فدراسیون مشغول کار باشی، ردیف سازمانی و حقوقی نداری. سنوات شما بعد از پایان همکاری با فدراسیون چه می‌شود؟  تعریف شغل و شاغل در نظام استخدامی و اداری روشن است. ما حدود 1500 هیئت در مراکز استان‌ها و 50 فدراسیون ورزشی داریم که هر کدام باید یک ساختار سازمانی باید برای خودش داشته باشد ولی هیچ کدام از این‌ها در دولت و سازمان اداری و استخدامی نیست اما به زور می‌خواهیم بگوییم دولتی است و هر کس در این فدراسیون‌ها کار می‌کند، شاغل به حساب می‌آید. من واهمه دارم که در این مورد صحبت کنم چون ممکن است برداشت شخصی صورت گیرد. چه تعداد کارشناس خوب ورزشی داریم که در 55 سالگی بازنشسته شدند و حق ندارند در این مشاغل کار کنند؟ کجای دنیا این طور سرمایه‌سوزی می‌شود؟ امیدواریم با تصمیم دولت در برنامه هفتم، فدراسیو‌ن‌های ملی از لیست نهادها خارج شوند و مجمع، بالاترین مرجعشان باشد. مجمع فدراسیون‌ها بر اساس قانون، تایید وزارت ورزش، منشور المپیک و کمیته ملی المپیک تشکیل و اداره می‌شود. اگر این طور نباشد، شتر گاو پلنگ می‌شود. یعنی برای مثال، دستگاه نظارتی می‌گوید تو دستگاه اجرایی هستی؛ سازمان بازرسی می‌گوید تو دستگاه اجرایی هستی و هیچ جا هم دیده نمی‌شوی. اینها نکاتی است که باید حل شود نه برای شخص داورزنی. به هر ترتیب یک روزی ما می‌آییم و یک روز می‌رویم ولی ساختار باید اصلاح شود. ما در حال از دست دادن ظرفیت‌هایمان هستیم. ما چند نیروی توانمند و خوب داریم که فدراسیون را اداره بکنند؟! رئیس فدراسیون،‌ یک شغل نیست بلکه جایگاهی است که شما می‌توانید نقش آفرینی کنید. فرض کنید شما یک مدیر هستید که یکی از صنایع بزرگ کشور، یک کارخانه و یا یک بخش خصوصی را اداره می‌کنید، چه اشکالی دارد که شما رئیس فدراسیونی باشید که وابستگی آن را به دولت به صفر برسانید؟ فدراسیون، مجمع دارد و در همه جای دنیا به همین شکل است. این موضوع در برنامه هفتم باید انجام شود.

*تورنمنت‌های سال 1402 اولویت‌بندی شده است؟

ما در همه تورنمنت‌ها شرکت می‌کنیم. ما میزبان مسابقات قهرمانی بزرگسالان آسیا هستیم، نمی‌توانیم بگوییم انجام بدهیم یا ندهیم. باید در بازی‌های آسیایی شرکت کنیم و نمی‌توانیم در اولویتمان هست یا نیست، باید شرکت بکنیم. فلسفه موفقیت ما در ورزش دنیا، حضورمان هست پس نمی‌توانیم بگوییم رفتمان به آمریکا سخت است، امسال شرکت نکنیم. تامین منابع ارزی سخت است شرکت نمی‌کنیم. آن موقع باید بگوییم که آقای داورزنی، شما توانایی ندارید که این کار را انجام دهید. شرایط مسابقات رسمی با تورنمنت‌های دوستانه کاملا متفاوت است و باید در مسابقات رسمی با تمام قوا شرکت کنیم.

*محمد موسوی با وجود مواضعی که نسبت به فدراسیون و امکانات اردو داشت، باز هم به تیم ملی دعوت شد. این کار برای شما ریسک بود یا او را توجیه کرده‌اید؟

سید محمد موسوی و بعضی از بازیکنان دیگر سرمایه‌های والیبال کشور هستند. انتخاب هر بازیکنی به عهده کادر فنی است. من خیلی تمایل ندارم به اتفاقی که در آن زمان افتاد اشاره کنم اما اینکه بگوییم او از اردو خداحافظی کرد رفت و ما در حال حاضر به این ظرفیت اصلا توجهی نداریم، درست نیست. اعتقاد من این است که کادر فنی تیم ملی تشخیص دهد که بازیکنی می‌تواند به تیم ملی کمک کند یا نه.  هر ملی‌پوشی، موجودیت خودش را از تیم ملی و والیبال کشور دارد. فرقی ندارد که او  چه کسی است. تیم ملی فراتر و بزرگ‌تر از هر کسی است و همه ما باید در این حوزه به تیم ملی‌ کمک کنیم. «سید» هم از بازیکنان متعصبی است که کشور و تیم ملی را دوست دارد. بعضا اختلاف سلیقه‌ای در روش کار وجود دارد که در همه جای دنیا طبیعی است. من سید را هم بچه متعصبی می‌دانم و می‌دانم که می‌تواند به والیبال ملی ما کمک کند. آقای عطایی هم با این نگاه مجددا با سید صحبت کرده است. سال سختی در پیش داریم که نمی‌توانیم فرصت‌ها و ظرفیت‌هایمان را از دست بدهیم. در عملکرد بازیکنان در لیگ برتر امسال، ارزیابی انجام گرفته و به اردو دعوت شده‌اند. طبیعتا اتفاقاتی ممکن است بیفتد که شاید از قبل باید درست مدیریت شود. اینکه کادر فنی با سید صحبت کرده که به تیم کمک کند، اتفاقی است که باید بیفتد. اکثر بازیکنانی مثل موسوی از تیم ملی خداحافظی نکردند و به همین دلیل اگر کادر فنی برای رویدادی به آن نیاز داشته باشد، بعید می‌دانم که بازیکنان ما سلیقه‌ای رفتار کنند بگویند ما دوست نداریم بیاییم یا الان نمی‌توانیم بیاییم. ملی‌پوشان ما بازیکنانی هستند که در 12 سال گذشته انصافا برای والیبال زحمت کشیدند، پای کار بودند و مصدوم شدند. دعوت و حضور بازیکنان در اردو‌های تیم ملی با تشخیص کادر فنی است. علی‌القاعده باز کادر فنی است که تشخیص می‌دهد که ترکیب 14 نفره شامل چه بازیکنانی باشد.

والیبال , تیم ملی والیبال ایران , محمدرضا داورزنی , محمد موسوی ,

* حضور محمود افشاردوست در کادر فنی هم به این شکل بود؟

بله. او بازیکن و کاپیتان تیم ملی بوده. کسی است که والیبال را می‌فهمد و می‌شناسد. مربی در جاهایی نیاز به تعاملاتی دارد که بتواند تیم را در شرایط سخت رهبری بکند. این تعامل در تیم ملی از سرمربی تا ماساژور و آنالیزور باید وجود داشته باشد. در این بین اگر سلائق بخواهد ورود بکند و هر کس بخواهد سلیقه خودش را اعمال کند، نمی‌شود انتظاری از تیم ملی داشت برای همین هر چقدر تعامل افراد با همدیگر در این سطح بیشتر باشد همگرایی و همدلی و ... خیلی می‌تواند به آرامش بیشتر تیم کمک کند.

انتهای پیام/

 
منبع: تسنیم
ارسال نظر
رپرتاژ تریبون۱
تبلیغات
جدیدترین اخبار
دیگران چه می‌خوانند؟
پربحث
پرطرفدارترین