این همان استقلال دهه ۶۰ است/ یخی که به ساپینتو خورد میتوانست کار دستش بدهد؛ خدا رحم کرد/ ساپینتو حواسش بود اخراج نشود
بیژن طاهری، بازیکن و مربی اسبق استقلال و مدیر فعلی این تیم درباره اتفاقات مربوط به بازی استقلال در اراک مقابل آلومینیوم اظهاراتی را مطرح کرد.
در استادیوم اراک چه خبر بود که اینقدر کنار محوطه فنی دو تیم شلوغ میشد؟
کلاً شب شلوغی را پشت سر گذاشتیم. جیمیجامپها میآمدند و مشخص نبود چرا نظم و انضباط در استادیوم برقرار نیست! اصلا چرا باید جیمیجامپها به این راحتی از روی سکوها بتوانند خودشان را به زمین برسانند؟ علاوه بر این حضور افراد غیرمسئول در راهروها و پشت در رختکن هم واقعاً روی اعصاب بود.
ظاهرا قبلا هم در میزبانیهای تیم آلومینیوم چنین شرایطی وجود داشت؟
نمیدانم چرا کسی مانع ورود افراد غیرمسئول به راهروهای منتهی به رختکن نمیشود! اینقدر پشت در رختکن استقلال ازدحام بود که ما نمیتوانستیم از آنجا بیرون بیاییم و یا به داخل برویم. البته تعداد زیادی از این افراد علاقمندان به استقلال هستند که میخواستند با بازیکنان عکس بگیرند و آنها را از نزدیک ببینند ولی آیا واقعا برای یک تیم حرفهای چنین شرایطی درست است؟ مگر میزبانی ما نباید در حد حرفهای باشد!
یکی از صحنه های حساس و نگرانکننده لحظه برخورد بطری آب به ساپینتو بود. شما آن لحظه روی نیمکت نشسته بودید؟
بله! من زودتر به زمین آمدم و روی نیمکت مستقر شدم که یکمرتبه شنیدم ساپینتو روی زمین افتاده. وقتی بالای سر او رسیدم فهمیدم یک بطری که نصف بیشترش هم یخ بود و کمی از آن هم آب شده بود به بغل ران پای ساپینتو برخورد کرده است.
جدی؟
بله! اینقدر شدت ضربه زیاد بود که او نمیتوانست راه برود. برای همین پزشک بالای سرش جاضر شد و با اسپری کردن ماده خنککننده روی محل برخورد یخ شرایطی به وجود آورد که ساپینتو درد را فراموش کرد و توانست تا آخر بازی کنار زمین بایستد. ولی به طور کلی خدا خیلی رحم کرد.
چطور؟
چون اگر دو وجب بالاتر بود و این بطری به صورت یا سر ساپینتو میخورد معلوم نبود چه می شد. بطری به قدری سنگین و سفت بود که مثل یک سنگ روی زمین افتاده بود.
کنار پیست تارتان چه خبر بود؟ آنجا شما را دیدیم که بارها خودتان را بین داور و ساپینتو قرار میدادید!
البته ساپینتو خودش خیلی مراقب بود و حواسش جمع بود. یکسری اتفاقات هم رخ میداد و حرفهایی هم شنیده میشد که ممکن بود باعث ناراحتی ساپینتو شود. ولی انصافا او خودش را خوب کنترل کرد و من هم در حد تلاشم سعی کردم او را از محل جر و بحثها دور کنم.
جر و بحث بر سر چه بود؟ با نیمکت حریف به مشکل برخورده بودید؟
خیر باید اینجا اعلام کنم که هیچ بیاحترامی و یا حرفی از سوی نیمکت حریف به سمت نیمکت استقلال زده نشد. ما هم چیزی نشنیدیم. هر بار صحبتی بود مهدی رحمتی یا دستیارانش داور را صدا میکردند با آنها حرف میزدند. هیچکس به ما حرفی نزد و ما هم متقابلا کاری به کار حریف نداشتیم.
پس آن همه شلوغی برای چه بود؟
به هر حال مشکلات داوری و بحثهایی مطرح میشد که گاهی میخواستیم با داور چهارم یا داور وسط حرف بزنیم. مثلا در صحنهای که داور به یامگا کارت زرد داد ساپینتو ناراحت شده بود و معتقد بود خطای او کارت نداشته و اصلا خطا نبود. به هر حال بازی پرفشاری بود و طبیعتا باید چنین اتفاقاتی هم کنار زمین رخ میداد.
نظرتان درباره این سه امتیاز چیست؟
واقعا تیم آلومینیوم حریف گردنکلفت و سرسختی است که نمیتوان به راحتی این تیم را شکست داد، چه برسد در خانه. واقعا بچههای ما از جان و دل مایه گذاشتند و ثابت کردند که لایق گرفتن این امتیاز ارزشمند بودند.
حالا که استقلال با سپاهان همامتیاز شده نگاهتان در ادامه به ۵ بازی آینده چیست؟
مثل ۵ بازی قبل! باز هم برای برد به میدان میرویم و نگران این مسائل نیستیم. ما تلاش میکنیم برنده از زمین خارج شویم و بچهها با غیرت این شرایط را ایجاد خواهند کرد.
خیلیها این هفتهها از تیم تعریف میکنند و معتقدند نتایج استقلال خیرهکننده شده. ۹ بازی و تنها یک مساوی با ۸ برد. نکتهای در این باره ندارید که به صحبتهایتان اضافه کنید؟
من واقعا با دیدن این استقلال به یاد تیم دهه ۶۰ میافتم. استقلالی که هر زمان وارد زمین میشد میتوانست هر حریفی را شکست بدهد. آن تیم هم دقیقا به همین شکل و همینطوری بازی میکرد. امیدوارم این بچهها در نهایت به آنچه لایقشان است برسند.