افشاگری سردار آجورلو از ماجرای هزینه ۷۰۰ میلیاردى و پرونده استراماچونی
مصطفی آجورلو بالاخره سکوتش را شکست و کاملتر و با جزئیاتی دقیقتر از دوره 387 روزه حضورش در استقلال گفت. او در این گفتوگو در مورد نکات مختلفی صحبت کرد، از کودتای شبانه تا جرمی که در استقلال مرتکب شد تا کسب درآمد 200 میلیاردیاش برای این باشگاه و آمادگیاش برای مناظره با آنهایی که به زعم او امروز ژست طلبکار گرفتهاند.
مهمترین تیترهای جذاب این مصاحبه در زیر آمده است :
* با طراحان کودتا مناظره میکنم
* بیش از 200 میلیارد درآمد داشتیم
* انتقام قهرمانی را از ما گرفتند
* من اگر میماندم به تعهداتم عمل میکردم
* جرم ما صدرنشینی و قهرمانی بود
* 700 میلیارد هزینه دروغ بود، 200 میلیارد بدهى پرداخت کردیم
* همه بازیکنان با نظر کادر فنی جذب شدند
* استقلال تیم سوم یا چهارم از نظر هزینه است
* اگر تیم شهرستانی 570 میلیارد هزینه کرده، چرا گفتند استقلال گرانترین است؟
* امیدوارم روزی مجبور به گفتن دلیل بغض و کینه برخی تریبونداران نشوم
* عوامل ناکامی استقلال حالا طلبکار شدهاند
* مىخواهند استقلال در حد مدعیان نباشد
* آقای آجورلو، با گذشت حدود هشت ماه از پایان دوره مدیریت شما در استقلال همچنان موضوعات مختلفی درباره این دوره یک ساله مطرح میشود، اما به نظر میرسد در دو مصاحبه قبلی به این ابهامها به شکل کامل پاسخ ندادید.
ابتدا به محضر مردم شریف ایران و هواداران عزیز باشگاه استقلال سلام عرض میکنم و امیدوارم بخشی از موضوعات و ابهامات ایجادشده در این مدت برای آنها رفع شود. حقیقت این است که در این مدت بیاخلاقی گسترده و کمسابقهای علیه تیم مدیریتی استقلال در طول یک دوره موفق 12 ماهه انجام شد که محدود به معادلات ورزشی نیست. من از مهر 1400 تا مهر 1401 توفیق خدمت در استقلال را داشتم، خدا را شکر بعد از 9 سال بهترین و مقتدرانهترین قهرمانی استقلال بدون شکست در این دوره رقم خورد و در روز خروج من از باشگاه، تیم با اختلاف تفاضل گل همامتیاز صدرنشین بود. نمیدانم اگر چنین نتایج درخشان و موفقی حاصل نمیشد چه میخواستند بگویند؟ آنچه مسلم است چهرههای پشت پرده آن کودتای شبانه مخالف ثبات و آرامش استقلال بودند که تغییرات موردنظرشان را ایجاد کردند تا مانع از تکرار قهرمانی شوند و استقلال را تضعیف و به دوران ماقبل قهرمانی بازگردانند.
هفت ماه شبانه روز مشغول تخریب بنده و فصلی بودند که استقلال قهرمان شد. به هر حال وقتی شما مدیرعامل قهرمان و صدرنشین را در یک اقدام غیرورزشی برکنار میکنید باید برای هوادار دلیل و توجیه بیاورید، تنها توجیهی که به ذهنشان رسید، تهمت و تخریب بود. شما دیدید هرگونه تهمتی که توانستند گفتند و کم نگذاشتند. فکر میکنم این حجم از تخریب در تاریخ فوتبال ایران کمنظیر است. حالا که نگاه میکنم، میفهمم قهرمانی و موفقیت استقلال چقدر حس انتقام و کینه درست کرد، هم در بین مخالفان استقلال و هم در میان به ظاهر دوستان. این قهرمانی به خیلیها برخورد. فکر کردند در سال دوم این تیم شکست میخورد، اما وقتی دیدند همچنان صدرنشین است از در دیگر وارد شدند. من در دو مصاحبه قبلی سعی کردم درباره عملکرد خودم حرف بزنم نه دیگران، اما حجم دروغها آنقدر زیاد بود که اگر من هر روز صحبت میکردم، صبح فردا دروغ تازهای مطرح میشد. کسانی که من را میشناسند، میدانند علاقهمند نیستم مدام مصاحبه کنم و جواب حرفهای نادرست را بگویم، اما به حدی این بیاخلاقیها ادامه پیدا کرد که احساس میکنم الان سخن نگفتن جفا به زحماتی است که در این مدت کشیده شده و اتفاقات خوبی که برای استقلال رقم خورده است.
ممکن است برخی جریانهای سیاسی در داخل و خارج از کشور با آجورلو مسئله شخصی داشته باشند یا دنبال تسویه حساب و تخریب فردی و جناحی باشند، اما در واقع مشغول انتقامگیری از یک سال گذشته و قهرمانی استقلال بودند. انگار این قهرمانی و آن صدرنشینی خیلی برای اینها گران آمده بود. جالب است این تخریبها دقیقاً پس از قهرمانی شروع شد. گفتند که آجورلو میخواهد از استقلال به فدراسیون برود و به همین دلیل در فصل نقلوانتقالات فعال نیست. بعد که تیم با قدرت بسته شد و بنده هم به انتخابات فدراسیون نرفتم و با افتخار در استقلال ماندم، نقشههای جدید کشیدند و داستانهای تازه درست کردند.
این افراد عاملان اصلی ناکامی این فصل استقلال هستند و باید بیایند و پاسخ دهند. هم در مدیریت تیم قهرمان اختلال ایجاد کردند و هم حاصل کارشان این شرایطی بود که دیدید. برای پوشاندن واقعیت آنچه که کرده بودند هم یک راه ساده پیدا کردند و آنهم تخریب و وارونهنمایی بود. انواع و اقسام اتهامها را علیه بنده گفتند تا ذهنها را مشوش کنند که البته در بین هواداران توفیقی نداشتند. اما کاری که کردند فقط این نبود؛ اینها در واقع استقلال را به دوران ماقبل قهرمانی بردند. نتیجه و هدف کارشان این بود. با وجود این حجم تخریبها، من در این مدت چیزی جز علاقه و محبت از مردم عزیز و هواداران پرشور ندیدم و البته از مخالفان و به ظاهر دوستان هم چیزی جز بغض و کینه ندیدم. هواداران استقلال در این یک سال - قبل و پس از قهرمانی - احساس قدرت و اقتدار میکردند که انگار خوشایند خیلیها نبود. در حد امکان و فرصتی که وجود داشت در این دو مصاحبه تلاش کردم به این سؤالات و ابهامات پاسخ بدهم، با این وجود اگر سؤالهایی هم باقی مانده که به آن پاسخ داده نشده است، آماده پاسخگویی هستم.
* به هر حال یکی از جدیترین سؤالات این دوره مسئله هزینه 700 میلیاردی برای باشگاه استقلال است که حرف و حدیث زیادی درباره آن گفته شد. ماجرای آن چیست؟
من در برنامه فوتبال برتر به شکل کامل در مورد این حدود 700 میلیارد توضیح دادم که ابتدا میگفتند شما 700 میلیارد خرج کردید. یک بار که گفتند 1300 میلیارد خرج کردید. بعد مشخص شد این حرفها نادرست است، حالا گفته میشود این مبلغ در زمان شما وارد باشگاه شده است. در آن دوره 12 ماه مجموعاً کمی کمتر از 700 میلیارد تومان به حساب باشگاه استقلال واریز شد که 359 میلیارد فروش سهام در بورس بود، حدود 200 میلیارد درآمد بود و 150 میلیارد تومان وام که جمع این عدد با مقداری کسورات میشود همان حدود 700 میلیارد تومان و اعلام هم کردم 123 میلیارد تومان از این مبلغ در حساب باقی بود که من از استقلال بیرون آمدم. پس در زمان حضور من مجموعاً حدود 580 میلیارد تومان هزینه شده و بارها گفته شد هزینه شدن 700 میلیارد نادرست و دروغ است. میدانستند که نادرست و خلاف واقع است باز هم اصرار به گفتن حرف دروغ داشتند، چون هدف تخریب آجورلو بود. 150 میلیارد وام را هم دریافت کردیم که جزئی از همین 700 میلیارد ورودی است تا هزینههای فصل جدید تأمین شود که از بازار نقلوانتقالات عقب نیفتیم و بعد پس از گرفتن اسپانسر بهصورت ماهانه آن را تسویه کنیم.
* حالا مشخصاً میتوانیم بپرسیم چرا از همین 580 میلیارد طلب استراماچونی پرداخت نشد؟
از این حدود 580 میلیارد نزدیک به 200 میلیارد بدهی پرداخت شد که شرح و اعداد و ارقام دقیق آنهم مشخص است. حدود 90 میلیارد تومان بدهی گذشته به بازیکنان و مربیان بود که با مجوز کمیته مصارف پرداخت شد، 41 میلیارد تومان احکام قضایی بود که با دریافت تخفیف قابل توجه پرداخت کردیم و اگر اصل مبلغ حکم را طلبکاران میگرفتند، حدود 100 میلیارد میبایست پرداخت میکردیم که اگر پرداخت نمیشد با خسارت تأخیر تادیه باز هم افزایش پیدا میکرد. 34 میلیارد تومان را هم که شرکت بیمه از حساب باشگاه مستقیماً برداشت کرد در حالی که این پرونده باید قبل از این حل و فصل میشد و چندین سال بود از استقلال طلب داشتند و اقدامات قانونی لازم را انجام داده بودند. 16 میلیارد تومان هم که برای مالیات پرداخت شد، آنهم بدهی باقیمانده از هفت سال گذشته بود. متأسفانه کسی مراجعه نکرده و حتی برای کاهش مبلغ این پرونده اقدامی انجام نشده بود. مبلغی هم برای پذیرهنویسی بورس از حساب کم شد. کجای این اعداد و ارقام ابهام دارد؟ چطور با ابهام آمدند و مطرح کردند، نمیدانیم این پولها چه شده است؟ مگر حسابرس رسمی، اسناد مالی باشگاه را بررسی نکرده است؟ آیا ابهام در این حسابها وجود دارد؟ بنده اواخر مهر از استقلال جدا شدم و 123 میلیارد تومان در حساب باشگاه موجود بود. فکر میکنم دلار حوالی 30 هزار تومان بود در آن مقطع. میتوانستند مجموع طلب استراماچونی را از همین محل با کمتر از 40 میلیارد تومان پرداخت کنند. یعنی شما اگر دقیق محاسبه کنید با 123 میلیارد تومان و دلار 30 هزار تومانی و طلب استراماچونی که کمتر بود میتوانستند سه بار این مبلغ را پرداخت کنند، پس اینکه میگویند آجورلو پولی باقی نگذاشت که این بدهی پرداخت شود هم دروغ است، ضمن آنکه اگر میماندم با اسپانسر این رقم پرداخت میشد.
حسابرسی که انجام شده، بیایند بگویند آیا 200 میلیارد بدهی پرداخت نشد از محل فروش سهام بورس و 123 میلیارد در حساب باقی نمانده بود و آیا این میزان بدهی که پرداخت شده متعلق به دوره مدیران گذشته نبود؟ فهرست این بدهیهای پرداخت شده موجود است که حسابرسی هم تأیید کرده است.
* این امکان وجود نداشت که پرداخت بدهیهای دیگر را به تعویق میانداختید؟
من مدیرعامل استقلال بودم و موظف به انجام تعهدات مدیران سابق، نباید که از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنم و مثلاً بگویم چون طلب آقای سبک دست مربوط به دوره فلان مدیر است ما پرداخت نمیکنیم. هدف این بود که طلبهای قطعی پرداخت شود تا در مسیر مجوز حرفهای مشکلی نداشته باشیم. چون مالیات و بیمه مربوط به دوره مدیران سابق بوده است به ما ربطی ندارد؟ من به جای تخریب مدیران سابق ایستادم و کار کردم و حدود 200 میلیارد هم قبل از توافق با اسپانسر سال جدید درآمد داشتیم و البته علاوه بر این بعد از جدایی من هم حدود 30 میلیارد دیگر از محل همین اسپانسرها و توافقاتی که در زمان بنده انجام شد به حساب آمد و خرج کردند. علاوه بر این 230 میلیارد درآمد، قرارداد پروازها، لباس تیم و خشکشویی در فصل دوم رایگان بود. بیمه و خدمات پزشکی باشگاه هم رایگان بود، مواردی که بیش از 40 میلیارد میتوانست به باشگاه هزینه وارد کند، اما بهصورت قراردادهای تبلیغاتی رایگان انجام شد. در کدام فصل، استقلال چنین درآمدی داشته است؟ بازیکنان و اعضای تیم بهترین شاهد برای این موضوع هستند که روند خدمات و پروازها و شرایط تیم در آن یک سال چطور بود؟ قرارداد پروازهای رایگان تیم و لباسهای رایگان در فصل دوم و سایر خدمات هم که موجود و قابل بررسی است. چه چیزی را میتوانند دشمنان استقلال انکار کنند؟ کارنامه من مشخص است؛ یک قهرمانی، پرداخت مبالغ قرارداد بازیکنان و کادر فنی، پرداخت بدهیهای گذشته، پرداخت به مالیات و بیمه، بستن دو تیم خوب و قوی و شایسته قهرمانی و البته ایجاد یک زیرساخت اقتصادی برای درآمدزایی. امان میدادند و این گونه کودتا نمیکردند، قرارداد جدید اسپانسر هم بسته میشد و پول استراماچونی را هم میدادیم. حالا بیایند و کارنامهشان را بعد از کودتا تشریح کنند که با استقلال قهرمان چه کردند؟ من البته تشریح میکنم؛ تخریب شبانهروزی آجورلو. این کارنامهای است که از خودشان باقی گذاشتند تا از پاسخ دادن به نقش خود در ناکام شدن تیم قهرمان فرار کنند.
* از همان 580 میلیارد اگر 200 میلیارد بدهی پرداخت شد 380 میلیارد باقیمانده چه شد؟
به جز بدهی ما دو تیم دیگر هم باید میبستیم، اول تیمی که قهرمان شد و به خواست کادر فنی شش هفت بازیکن جدید به آن تیم اضافه کردیم و مبالغ قرارداد اعضای تیم را دادیم و دوم تیم فصل اخیر. خوب این تیمها که رایگان بسته نشدند. مجموع هزینههای تیمی که قهرمان شد با هزینههای جاری و سفرها و پاداشها و مبالغ قرارداد اعضای تیم را پرداخت کردیم که حدود 270 میلیارد تومان بود. سعی کردیم همه پرداختیها به موقع و منظم باشد و شما دیدید که یک بار هم اعتراضی به مباحث مالی نبود. اعضای تیم با آرامش و تمرکز به فضل خدا بهترین قهرمانی را جشن گرفتند بدون شکست. فصل بعد هم که فصل اخیر بود در همان ابتدای فصل حدود 107 میلیارد تومان از مبالغ قراردادها را به اعضای تیم پرداخت کردیم که خود بازیکنان هم اشاره داشتند، بارها مصاحبه کردند که ما بعد از دریافتی اول فصل دریافتی قابل توجه دیگری نداشتیم. خوب این 107 میلیارد تومان هم که اسنادش موجود و کاملاً مشخص است پس تکلیف این 580 میلیارد تومان که هزینه شده است تا ریال آخر مشخص بود، چه ابهامی وجود داشت که هشت ماه در این مورد دروغ گفتند؟!
* به گفته شما این بدهیها از سالهای گذشته مانده بود، چرا تصمیم گرفته شد در این مقطع پرداخت شود؟
وقتی قرار میشود یک شرکت یا بنگاه واگذار و سهامش فروخته و مشکلات برای کسب مجوز حرفهای رفع شود، باید میزان بدهیها و تعهدات برای سهامدار مشخص باشد. خوب بر همین اساس مقرر شد از محل پولی که بهعنوان 10 درصد هزینه فروش سهام حاصل شده است بخشی از بدهیها پرداخت شود. البته با این وجود که ما حدود 200 میلیارد از بدهیها را پرداخت کردهایم وزارت ورزش از این مبلغ 135 میلیارد متعهد شد که بعداً باید تسویه شود.
* این مسئلهای است که برای اولین بار مطرح میشود، بدهیهای گذشته باشگاه استقلال چه ارتباطی به وزارت ورزش دارد؟
ببینید بخشی از این بدهیها در دفاتر و اسناد مشخص و روشن بود و بخشی در دفاتر ثبت نشده بود. مثلاً فردی که 10 میلیارد تومان طلبکار بوده در دفاتر 10 میلیارد طلب دارد، اما حکم گرفته با تأخیر تادیه و دیرکرد حالا 30 میلیارد طلب دارد. وزارت ورزش بر همین اساس در همان دی ماه سال 1400 متعهد شد تا سقف 135 میلیارد تومان بدهیهایی که در دفاتر ثبت نشده و مربوط به قبل از این تاریخ بوده است را پرداخت میکند و در این راستا تعهد رسمی داده شد. خوب ما این مبالغ را هم پرداخت کردیم، مثل بیمه ، مالیات یا احکام قضایی طلبکاران همراه با خسارت تأخیر، تادیه که این مبالغ بیش از ارقام ثبت شده در دفاتر بود. مثلاً بدهی 34 میلیاردی به بیمه در دفاتر باشگاه دیده نمیشد، اما شرکت بیمه از حساب برداشت کرد. بر این مبنا درست است که ما از محل فروش سهام این مبالغ را پرداخت کردیم، اما حالا پرداخت این 135 میلیارد تومان بر عهده وزارت ورزش است. اگر بحث برداشت بیش از اندازه از محل فروش سهام بورس میشود طبق توافق وزارت ورزش بوده و نسبت به آن متعهد است تا جایگزین شود و آن وقت میبینیم که پرداخت این میزان از بدهیها وظیفه ما نبوده است، اما بر اساس شرایط باشگاه و برای جلوگیری از خسارت و ضرر بیشتر همچنین بسته نشدن پنجره نقلوانتقالات، مسدود نشدن حسابهای بانکی و موانع دیگری که وجود داشت مجبور بودیم این بدهیها که هیچکدام هم به دوره مدیریتی بنده مربوط نمیشد را پرداخت کنیم.
* برگردیم به همان مسئله و بحث مالی باشگاه در زمان شما، زمانی که مبلغ 123 میلیارد وجود داشت، چرا خود شما برای پرداخت طلب استراماچونی اقدام نکردید؟
اول اینکه در فهرست بدهیها، اولویت با پرداخت بدهیهای قطعی است. اولویت اول بدهیهای مورد تأیید کمیته مصارف از محل فروش سهام بورس بود که قطعی شده و میبایست در همان زمان فوراً پرداخت میشد و حدود 90 میلیارد تومان با تأیید کمیته مصارف به همین عنوان پرداخت شد. طلب بیمه و مالیات هم از جمله بدهیهای معوق قطعی بود که اصلاً 34 میلیارد بدهی بیمه را مستقیماً از حساب باشگاه برداشت کردند. در آن مقطع تشکیل کمیته مصارف حکم آقای استراماچونی هنوز نهایی و قطعی نشده بود و احکام قطعی دیگری وجود داشت که باید پرداخت میکردیم. تاریخ رسیدن احکام و اعلام موعد پرداخت مشخص است. بعد از اعلام حکم نهایی دادگاه عالی ورزش در اواخر مرداد، فیفا مهلتی برای پرداخت بدهی در نظر گرفت و بعد اعلام شد برگزاری جلسه مربوطه کمیته انضباطی در این خصوص به بعد از جام جهانی موکول شد. پس تا بعد از مسابقات جام جهانی هنوز برای پرداخت این مبلغ فرصت بود. بعد هم اعلام کردند که از استراماچونی درخواست شده شماره حساب اعلام کند. یعنی کمی قبل از تغییر بنده این حکم آمده بود و کمتر از دو ماه بعد تغییرات انجام شد.
دلیل دوم این بود که بدهیهای قطعی با استفاده از منابع بورس پرداخت شده بود، مبلغ 123 میلیارد تومان ضمانت وامی بود که از بانک دریافت شد پس باید طلب استرا را از محل جذب اسپانسر پرداخت میکردیم که در انتظار امضای قرارداد اسپانسر هم بودیم، اما مهلت ندادند و زمانی تغییرات اتفاق افتاد که هنوز قرارداد قبلی اسپانسر تمام نشده بود و امکان امضای قرارداد جدید نبود.
بنده اواخر مهر ماه از استقلال جدا شدم، بعد از جدایی من مجوز برداشت از حساب را دریافت و کل آن مبلغ را هزینه کردند، خوب وقتی حکم استراماچونی قطعی شده از همین محل مبلغ آن را پرداخت میکردند در حالی که دلار هم به قیمت فعلی نرسیده بود و طلب ایشان هم کمتر بود. اگر من مانده بودم در استقلال، مسئولیت پرداخت این بدهی را برعهده داشتم که راهحلهای لازم هم وجود داشت و اقداماتی هم انجام شده بود. ما در آستانه امضای قرارداد اسپانسر بودیم. قرارداد ما با اسپانسر یک ساله بود و هنوز تمام نشده بود که من رفتم. اما در دورانی که بودم در حال تمدید قرارداد بودیم و در آستانه تفاهم. از محل پیشپرداخت قرارداد جدید این مبلغ را پرداخت میکردیم. ما بدهیهای قطعی را پرداخت کرده بودیم و بدهی استراماچونی هنوز بدهی قطعی نبود پس اول باید بدهیهای قبلی که قطعی شده بود را میدادیم که این کار را کردیم.
من تقریباً بدهیهای دوران خود و حتی دوران قبل از خودم را پرداخت کردم و قطعاً در همان پاییز مبلغ طلب استرا را هم پرداخت میکردیم، اما به ما امان ندادند و مدیرعامل تیم قهرمان را تغییر دادند. مثل این است که شما راننده در حال حرکت را از پشت فرمان بلند کنید و بعد بگویید ماشین به دره سقوط کرد و راننده را مقصر جلوه دهند. ما در جاده درست با سرعت خوب در حال حرکت بودیم. شما راننده را تغییر دادید. بعد که نتوانستند امور را سامان دهند، خواستند پای دیگران را وسط بکشند. اتفاقاً الان من طلبکارم و آنها بدهکار. این تیم قهرمان و بدون حاشیه را به این روز کشاندید که تا پایان فصل اسپانسر نداشت. روند درآمدزایی باشگاه قطع شد و به جای کار، مدام اسناد محرمانه معلوم نیست از کجا بیرون میآمد که مثلاً ما تخریب شویم. در سپاهان، پرسپولیس، فولاد و گلگهر هم اسناد محرمانه و قراردادها بیرون آمد؟ انواع بیاخلاقیها برای فرار از پاسخگویی انجام شد. امروز عاملان کودتا پاسخ دهند که چرا استقلال را به این روز انداختند؟ چرا باید دستاورد تبلیغات محیطی از بین برود؟ چرا نتوانستید آن را حفظ کنید؟ چرا از حق استقلال دفاع نکردید؟ استقلال را به عقب بازگرداندند، بعد هم طلبکار شدند. اتفاقاً من الان مدعی هستم و کارگردانان اصلی باید پاسخ بدهند. منتهی پاسخ این شکلی بوده است که قراردادهای بازیکنان بیرون میآید. عدد و رقم درست میکنند و جدول غیرواقعی به نام پرداخت وام پخش میکنند. این کار چه کسانی است؟ چرا برای فولاد، گلگهر و سپاهان و پرسپولیس این اتفاقها نمیافتد؟ مشکلات خودشان را میخواستند با تخریب بنده حل کنند، اما به واقع حل شد؟ نه، نمیشود. اینها جای درآمدزایی اسپانسر را نمیگیرد. بگویند با محیطی چه کردند؟ بگویند چقدر درآمد داشتند؟ با افکار انقباضی نمیشود استقلال را اداره کرد. با تفکرات سه دهه گذشته ورزش نمیشود. با صراحت میگویم که آن دوران تمام شده است. جالب است عدد و رقمهای استقلال را میگویند و فضاسازی میکنند، بعد تیمهای دیگر خیلی راحت اعداد بالاتر هزینه میکنند و در بازار جلو میافتند تا استقلال را از کورس قهرمانی دور نگاه دارند. این اتفاقی است که اگر مراقب نباشیم میافتد. استقلال تیم بزرگی است و باید بهترین نقلوانتقالات را داشته باشد. باید بهترین تیم برای استقلال بسته شود. حالا که به اینجا رسیدیم بگویم که قوانینی مثل فیرپلی مالی بدون تلاش برای کسب حق فوتبال در نهایت به پسرفت فوتبال میانجامد. با این قوانین به جای اینکه سایز و اندازه اقتصاد فوتبال را بزرگ کنند برعکس در حال کوچک کردن و محدود کردن اقتصاد فوتبال هستیم. برگردیم به سؤال شما؛ من اگر بودم حتماً بعد از قطعی شدن حکم، بدهی استرا پرداخت میشد، ولی عملاً وقتی برای این کار نبود.
* مبلغ باقیمانده در حساب، ضمانت وام بود که ظاهراً اقساط آن هم به تعویق افتاده بود، درست است؟
درباره پرداخت قسط وام، حرف خلاف واقع گفتند و اصرار به تکرار آن داشتند. فکر میکنم مهر ماه از استقلال بیرون آمدم و اولین قسط بانک هشتم آبان بوده است، پس تا زمانی که من حضور داشتم سررسید قسط نرسیده بود. طبیعتاً محاسبه کرده بودیم از محل درآمدها پرداخت کنیم. وقتی من در باشگاه نبودم که متولی درآمدزایی و پرداخت قسط بعد از دوره حضورم نیستم. مگر بعد از رفتن من حدود 30 میلیارد درآمد از قراردادهای قبلی مثل همراه اول و بانکی که به منظور همکاری در زمینه کارت هواداری توافق کرده بودیم به حساب باشگاه نرسید؟ خوب از این محل قسط وام را پرداخت میکردند. بعد از تغییرات مدیریتی هم 123 میلیارد در حساب مانده بود، یک قسط هم کم میشد باز 115 میلیارد باقی مانده بود، اما اقساط را چند ماه پرداخت نکردند و بعد هم با دریافت مجوز ظاهراً یکی از املاک باشگاه جایگزین ضمانت شد و پول باقیمانده را پس از کسر اقساط معوق برداشت کردند. در همان مقطع و با همین مبلغ هم میتوانستند طلب استراماچونی را پرداخت کنند.
* با این وجود مسئله استراماچونی به یک بحران جدی برای استقلال تبدیل شد.
باید ببینیم بحران چگونه ایجاد شده که فکر میکنم هواداران استقلال کاملاً آگاهی دارند و به یاد میآورند. یک زمانی جزئیات قرارداد استراماچونی منتشر شد و موجب رفتن این مربی فراهم آمد. با وضعیتی که استراماچونی رفت، میخواستند ساپینتو هم برود و به همین منظور قراردادش منتشر شد تا تمرکز این مربی بههم بخورد. ساپینتو شخصیت متفاوتی بود که ماند و جنگید، چون به توانمندی خودش و تیمش اعتقاد داشت. از موفقیت ساپینتو خوشحال نبودند، چون بر این باور بودند، نمیتوانند این موفقیت را به نام خودشان ثبت کنند، نه برای این مربی بازیکنی جذب شد و نه کمکی به او کردند. آخر سر هم 62 امتیاز گرفت و چهار امتیاز تا قهرمانی کم داشت. به فینال جام حذفی هم رسید. بروید از فرهاد مجیدی و ساپینتو بپرسید که در آن دوره یک ساله چه شرایطی برایشان فراهم بود؟ این مربی شایسته و توانمند که میهمان کشور ما بود، خودش ایستاد و با تلاش بازیکنان و حمایت هواداران به پیش رفت و توجهی به موانع و مخالفتها نکرد.
برای قهرمانی و موفقیت باید همه شاخصهها در کنار هم باشد. شما فصل قبل میبینید ابتدای فصل روزبه چشمی، یامگا و ژستد را آوردیم. فرهاد مجیدی در نیمفصل درخواست تقویت تیم را داشت، حردانی، سیلوا و آمانوف را جذب کردیم، از فرهاد بپرسید از زمانی که سیلوا را به باشگاه معرفی کرد چه مقدار زمان گذشت تا در تمرین تیمش حاضر شد؟ قهرمانی و موفقیت حاصل کار جمعی است، نه تخریب و شیطنت و حاشیه. برای تقویت تیم ساپینتو چه کردند؟ این همان تیمی است که اول فصل بسته شد و میبینید که چقدر تیم خوب و جنگجویی بود. خوب در نیمفصل میتوانست تقویت شود و بازیکنان موردنیاز به تیم اضافه شود، نقاط ضعف ترمیم شود نه اینکه یک فصل کاری برای تقویت تیم انجام نشود و انتظار داشته باشید قهرمان شود. ما در سالی که قهرمان شدیم در میانه فصل تیم را با نظر سرمربی تیم تقویت کردیم. اصلاً نیمفصل برای همین است.
* یکی از مدیران سابق باشگاه هم مدعی شده بود در زمان ورود شما 30 میلیارد در حساب موجود بوده است و آقای مددی به شما اعلام کرد این مبلغ به پرداخت طلب استراماچونی اختصاص دارد.
وقتی یک نفر بیاخلاقی میکند سایرین هم به خودشان اجازه میدهند اینطور اظهارنظر کنند. اولاً حدود 25 میلیارد تومان از مبلغ انتقال قائدی باقی مانده بود در حالی که اعضای تیم بیش از 40 میلیارد تومان از فصل قبل مطالبه داشتند و ما در آستانه آغاز فصل جدید با بحران مواجه بودیم. به شکل دقیق بخواهم بگویم 830 هزار دلار از مبلغ انتقال قائدی مانده بود و یک میلیون دلار دیگر قبل از آمدن من هزینه شده بود که اسناد آنهم موجود است. زمانی که آمدم در همان چند روز پیش از اینکه با اسپانسر توافق کنیم، مبالغی را تأمین کردیم به آن 25 میلیارد اضافه کردیم و مطالبات اعضای تیم از کادر فنی تا بازیکنان را دادیم. اینها که مسائل پنهانی نیست. اسناد حسابرسی باشگاه قابل بررسی و مستند است. ضمن اینکه اولا آن زمان اصلاً حکم استراماچونی قطعی نشده بود و در عین حال اگر قرار بود حکم استرا به فرض پرداخت شود، همه آن پول لازم بود که قبل از دوران ما هزینه شده بود.
* فکر نمیکنید پرداخت طلب استراماچونی اولویت داشت؟
بعدها که موضوع استراماچونی به بحران تبدیل شد این موضوعات مطرح شد در حالی که در مدیریت شما ابتدا ملزم به پرداخت بدهی قطعی هستید. ما در همان مقطع هم مسئله صدور مجوز حرفهای را داشتیم که زمانش تمام شده بود و پروندههای متعددی بود که با بدهی قطعی مواجه بودیم. بعد از پرداخت طلب تیم ابتدا به سراغ بدهیهای قطعی به جای مانده از گذشته رفتیم. قرار بود رأی نهایی استراماچونی بهمن 1401 بیاید، بعد موکول شد به اسفند، باز به تعویق افتاد و قرار بود فروردین بیاید، اما در نهایت رسید به اواخر مرداد. در کدام مورد شاهد بودهایم که قبل از نهایی شدن رأی، مبلغ بدهی پرداخت شده باشد؟ بله اگر مدیران اسبق در همان زمانی که استراماچونی رفت با او توافق میکردند و کار به شکایت کشیده نمیشد، این مشکل به وجود نمیآمد، اما وقتی شکایت انجام شده باید مراحل رسیدگی تمام شود و حکم نهایی ابلاغ شود تا برای پرداخت اقدام کنید. ما در این مقطع احکام دیگری داشتیم مثل طلب میلیچ، دیاباته و یا باشگاه پورتیموننسه پرتغال از بابت انتقال سلمانی، خوب این موارد را پرداخت کردیم که ضروری بود. دیاباته درخواست دریافت 540 هزار دلار داشت که دفاع کردیم و در نهایت با 175 هزار دلار پرونده مختومه شد. درباره میلیچ هم دفاع خوبی انجام شد و عدد پایینتر آمد. در همان مقطع امور بینالملل و بخش حقوقی در جلسه دفاع پرونده استراماچونی حاضر شدند. براین اساس در مرحله پرداخت قرار نداشتیم که بخواهیم 25 میلیارد مهر 1400 را در اینجا هزینه کنیم و در آستانه آغاز فصل مطالبات بازیکنان و مربیان را ندهیم.
* یکی از موضوعات دیگر این است که میگویند قرارداد کارگزار در زمان شما به شکلی بسته شد که دیگران اجازه امضای قرارداد و جذب اسپانسر جدید نداشتند.
من از شما سؤال میکنم در این یک دهه در کدام مقطع دیدید استقلال و یا پرسپولیس هشت ماه اسپانسر نداشته باشند؟ این مسئله چه ارتباطی به قرارداد کارگزار قبلی دارد؟ کارگزار متعهد است به یک میزانی درآمد را تأمین کند، اگر نتواند طبیعتاً قرارداد، اعتباری ندارد. کدام منطق میپذیرد که همکاری با یک کارگزاری قطع شده باشد، هیچ درآمدزایی به مدت هشت ماه انجام نشده باشد و تازه بعد از هشت ماه بگویند قرارداد به ما اجازه نمیداد اسپانسر بگیریم؟ همین امسال پروازهای تیم بهصورت رایگان انجام میشد، چون با قرارداد اسپانسری با شرکت معراج چنین توافقی کردیم. لباسهای تیم با قرارداد اسپانسری تأمین شد که هیچ هزینهای به باشگاه تحمیل نکرد. اسپانسر اصلی ما اپراتوری بود که قرارداد یک ساله امضا کرد. تا زمان حضور من هنوز این قرارداد تمام نشده بود و نمیتوانستیم قرارداد سال جدید را امضا کنیم، وقتی هنوز قرارداد قبلی اعتبار داشت. اولین جلسه مربوط به تمدید قرارداد اسپانسر با پیشنهادی 160 میلیاردی برگزار شده بود و در حال چانهزنی روی مبلغ قرارداد بودیم که طرف مقابل روی عدد کمتری نظر داشت. در نهایت به جمعبندی میرسیدیم همانطور که سال قبل قرارداد با همین شرکت به امضا رسیده بود و پولش را دریافت کردیم. همانطور که قرارداد با آن بانک درباره طرح کارت هواداری امضا شد و بعد از جدایی بنده مبلغی از همین بانک به باشگاه پرداخت شده بود. این اقدامات انجام شده بود و در مرحله رسیدن به درآمدزایی فصل جدید بودیم که کودتا اتفاق افتاد. حالا متولیان کودتا باید در قبال عدم درآمدزایی استقلال در این هشت ماه پاسخگو باشند.
از سوی دیگر اگر اسناد نشان میدهد سال قبل 70 میلیارد از تبلیغات محیطی کسب درآمد کردیم، خُب چرا در این فصل چنین نشد؟ من که چهار بازی خانگی در این فصل مدیرعامل بودم خُب چرا در بازیهای باقیمانده در لیگ و جام حذفی از این محل استفاده نشد و بعد هم گفتند استقلال این مقدار به سازمان لیگ بدهکار است؟ درآمد 11 بازی خانگی بعد از آجورلو چه شد؟ قرار این بود که درآمدزایی کنیم و سهم سازمان لیگ را هم بدهیم. من که رفتم، درآمدزایی متوقف شد و گله میکردند این میزان بدهی داریم، بدهی داریم چون درآمدی نبوده است که طلب سازمان لیگ پرداخت شود. همین قرارداد هواپیمایی به مبلغ 25 میلیارد از محل تبلیغات محیطی بود. ارزش این کار کم است که شما برای یک شرکت تبلیغ کنید و دو سال پروازهای تیم رایگان انجام شود؟ سالهای قبل چه میزان برای بلیت و پروازهای تیم هزینه میشد؟ چه مقدار برای لباس هزینه میشد؟ ما حتی قرارداد خشکشویی را هم رایگان و بهصورت اسپانسری کردیم تا هزینهای در این بخش پرداخت نشود. بعد به دروغ گفتند هزینه خشکشویی. خشکشویی که رایگان بود. قرارداد تبلیغاتی با شرکت بیمه امضا کردیم که کل پرسنل و اعضای تیم از خدمات بیمه تکمیلی استفاده کنند و هزینهای پرداخت نکنیم.
* با این وجود سازمان لیگ از فصل گذشته هم طلبکار است.
در مورد طلب فصل قبل سازمان لیگ معترض بودیم و مسئله در حال پیگیری بود. اولاً سهم یک بازی را پرداخت کرده بودیم نقداً و مجموعاً در فصل قبل 12 بازی خانگی تبلیغات در اختیار ما بود که از همین 12 بازی 70 میلیارد کسب درآمد شد. ما معترض بودیم به چند مسئله. اول اینکه هنوز سهم استقلال از تبلیغات محیطی سالهای قبل پرداخت نشده با همان عدد ناچیز که مورد ادعای سازمان لیگ است، در این سمت چطور مدعی هستند که سهم خودشان باید فوراً پرداخت شود؟ پس چرا سه سال است سهم استقلال از سالهای قبل را پرداخت نکردهاند؟ مورد دوم اعتراض ما این بود که در سه بازی خانگی اول فصل قبل، تبلیغات محیطی در اختیار خود سازمان لیگ بود و در 12 بازی خانگی باقیمانده به استقلال رسید. خُب اگر سهم شما از هر بازی خانگی استقلال سه میلیارد است، پس سهم استقلال هم از آن سه بازی اولی که در اختیار شما بوده باید هفت میلیارد باشد. نمیشود که قیمت در یک فصل به این میزان تغییر کند، وقتی در اختیار شماست قیمت پایین است، به دست استقلال میآید سهم خودتان را چند برابر کنید. مسئله مورد بحث ما اینها بود و همچنان در حال رایزنی و چانهزنی بودیم. چون نمیشود از حق استقلال گذشت، اما بعد از تغییرات دیگر این روند دفاع از حق استقلال در موضوع محیطی ادامه پیدا نکرد. تبلیغات واگذار شد، هرچه به دست آمده بود از دست رفت.
* برخی حاشیههای مطرح شده در این مدت از جمله ماساژور و مترجم یک میلیاردی یا مسئله وامها هم بیپاسخ ماند.
آنقدر حجم دروغها زیاد بوده است که واقعاً فرصتی برای پاسخ دادن به یک یک آنها نبود. اصلاً ماساژور و مترجم یک میلیارد تومانی نادرست است. به راحتی حرف خلاف میگویند. بررسی مبالغ منتشرشده در کدال یا حتی استعلام از سازمان لیگ کار سختی نیست. اعداد و ارقام مشخص است. خوب اعلام کنند کدام ماساژور تیم چنین قراردادی داشته یا عدد قرارداد مترجم چه میزان است و چرا این دروغها را برای به حاشیه کشاندن تیم منتشر میکنند؟ در مسئله وام من از شما میپرسم کدام ارگان و نهاد، کارکنانش را به بانک طرف قرارداد برای دریافت وام معرفی نمیکند و آیا این کار غیرقانونی است؟ سوءاستفاده از منابع و منافع باشگاه شده است؟ تخلف است؟ مگر از حساب باشگاه به کسی وام داده شده یا اینکه باشگاه تعدادی از کارمندان خودش را معرفی کرده که بانک از محل اعتبار خودش به آنها وام بدهد و این کار نادرستی است؟ ضمن آنکه فهرستی دروغین بدون امضا ساختند و منتشر کردند که نام برخی از افراد در آن دیده میشد که نه درخواستی برای دریافت وام داشتند و نه اصلاً وامی دریافت کرده بودند. از 30 میلیون هزینه اجاره ماشین و راننده بهصورت شبانهروزی گفتند، اما از 25 میلیارد قرارداد رایگان پروازهای تیم نگفتند که دو فصل باشگاه هیچ هزینهای به شرکت هواپیمایی پرداخت نمیکند. واقعیتها را تحریف کردند، اما این 25 میلیارد واقعی را ندیدند یا نخواستند حقایق را بگویند؟ بیش از 200 میلیارد درآمد را ندیدند. خودرو و راننده 24 ساعته در اختیار باشگاه بوده برای کارهای باشگاه. کار تیم قهرمان متأسفانه به جایی رسید که اخبار یک ماشین که برای کارهای باشگاه اجاره شده بود جایگزین تلاش برای گرفتن تبلیغات محیطی و حق محتوای باشگاه شد. آن روندی که در زمینه اقتصادی و فنی و عمرانی ایجاد شده بود کامل به عقب بازگرداندند. افرادی که باعث این کار بودند باید بیایند و پاسخ دهند. آنهایی که طراحی کردند و تصمیم ساختند باید پاسخ دهند.
* یکی از مسائل جدی مطرح شده درباره عملکرد شما گران بستن تیم و یا برخی قراردادهای منعقد شده در این دوره بوده از جمله جذب قائدی و یا قرارداد کاوه رضایی ...
از زمان خروج من از استقلال کسی نمیتوانست متعرض نتایج و سطح فنی تیم شود، چرا که کیفیت و عملکرد تیم هم در فصل گذشته و هم در فصل اخیر کاملاً مشخص است. بعد از رفتن ما بازیکنی هم که به این تیم اضافه نشد و همان تیم اول فصل بود و کیفیت و توانمندی ساپینتو، کادر فنی و بازیکنان کاملاً مشخص بود. اول مدعی شدند 60 میلیارد گم شده است که دروغ بود. بعد مشخص شد یک ریال گم نشده و اعداد ورودی و هزینهکرد باشگاه مشخص است. خودشان آمدند و مصاحبه کردند و گفتند هیچ ابهامی نیست و همه حسابها مشخص است و شایعه 60 میلیارد صحت ندارد. سوژه دوم پروژه تخریب این بود که بگویند در باشگاه پولی نمانده و حساب خالی شده است در حالی که در شبکه سوم طبق نمودار نشان دادیم از مجموع حدود 700 میلیارد ورودی، 123 میلیارد در روز خروج من از باشگاه در حساب باقی مانده بود، پس حساب خالی نبود و از مجموع حدود 580 میلیاردی که هزینه شد کاملاً مشخص بود که در حدود 380 میلیارد هزینه جاری در دو فصل شده و تقریباً 200 میلیارد هم بدهی و اقساط پرداخت شده و گزارش حسابرسی رسمی به فاز دوم پروژه تخریب پاسخ داد. در فاز سوم خواستند بگویند تیم گران بسته شده یا قراردادهای نادرست، عجیب و موارد اینچنینی وجود داشته است که همه این اقدامات را در مسیر همان پروژه تخریبی میبینم.
* چرا فکر میکنید این موارد نقد عملکرد و بررسی دوره مدیریتی شما نیست و آن را پروژه تعبیر میکنید؟
شما در نقد عملکرد نقطه مثبت را هم میبینید، یعنی اقداماتی که در این یک سال انجام شده هیچ نکته مثبتی نداشته است؟ پس چطور استقلال بدون شکست و با اقتدار قهرمان شد و چطور تا روز حضور من صدرنشین بود و تا آخرین روز فصل مدعی جدی قهرمانی بود و حریفانش را با گلهای زیاد شکست میداد؟ چطور در آن یک سال یک بار تمرینات تیم به دلیل عدم پرداخت دستمزد بازیکنان تعطیل نشد و بازیکنان معترض نبودند؟ چطور در پایان فصل با بازیکنان تسویه حساب شد و از شرایط پرداختی رضایت کامل داشتند؟ چطور یک مورد در مسئله بازیکنان خارجی دچار مشکل نشدیم و همه دستمزدهای سیلوا، یامگا، آمانوف و ژستد به موقع پرداخت شد؟ ژستد از تیم جدا شد با رضایت کامل و تسویه حساب، نه شکایتی شکل گرفت و نه پرونده تازهای به راه افتاد. من از شما سؤال میپرسم چرا قراردادهای منعقد شده در این دوره یک به یک در رسانهها منتشر شد؟ مگر قرارداد ساپینتو قرارداد بدی است و ایرادی دارد؟ کدام قرارداد حرفهای در فوتبال ایران آپشن ندارد و آیا عجیب است که من آپشن پاداش قهرمانی برای سرمربی تیم در نظر بگیرم؟ سایر تیمهای مدعی قهرمانی چنین کاری نمیکنند؟ قرارداد مورایس، پاکو خمس، گلمحمدی و سایر مربیان لیگ منتشر شده است؟ دلیل این موضوع مشخص نیست که چرا بین 16 باشگاه فقط در یک باشگاه این اتفاقات دور از اخلاق میافتاد؟ چرا در آستانه بازیهای حساس استقلال، قراردادهای اعضای تیم منتشر میشد و چرا این اتفاق در مورد هیچ تیمی دیگری روی نمیداد؟ این مسائل غیرعادی نیست؟ کدام باشگاه زمانی که یک مربی حرفهای از اروپا استخدام میکند ماشین و مسکن مناسب برای سرمربی تیم تأمین نمیکند؟ آنهم مربی که میتوانست با مبلغ بیشتر در کشورهای عربی به تیمهای دیگر بپیوندد، اما با قراردادی منطقی به استقلال پیوست و کیفیت بازی و عملکرد تیمش هم مشخص بود. اینکه چنین قراردادی منتشر میشود هدفی غیر از بههم زدن تمرکز مربی تیم و ضربه زدن به استقلال دارد؟ اینگونه اقدامات را میشود خارج از پروژه تخریب توصیف کرد؟ غیر از این است که این مربی در زمان آجورلو به استقلال آمده پس نباید بگذاریم موفق شود؟ گناه ساپینتو چه بود که در این موقعیت تحت فشار قرار گرفت و از داخل شاهد چنین تخریبهای ناجوانمردانهای بود؟ من میگویم پروژه تخریب چون به هیچ نکته مثبتی اشاره نمیشود. قرارداد ما در انتقال محبی کار مثبت نبود؟ شرط انتقال دائم در این قرارداد پیشبینی شده بود به شکلی که باشگاه با پرداخت یک مبلغی میتوانست محبی را بهصورت قطعی جذب کند. در واقع طرف پرتغالی در صورت دریافت این مبلغ چارهای نداشت جز اینکه بازیکن را به استقلال بفروشد و نمیتوانست محبی را به تیم دیگری منتقل کند. این سرمایهگذاری برای آینده استقلال نیست؟ حتماً محبی سرمایه ارزشمند و بزرگی است و من اگر حضور داشتم با تأمین این مبلغ او را حفظ میکردم.
* آقای آجورلو به عقیده شما استقلال که طبق اعلام بورس با بودجه 400 میلیاردی بسته شده است تیم گرانی نیست؟
این تیم برای قهرمانی بسته شد و عدد نهایی هم شبیه سایر تیمهای در رقابت قهرمانی و البته از نظر من حتماً کمتر است. ضمن اینکه برخی از آپشنهای مربوط به قراردادها هم عملی نشد. شما باور میکنید مدعی دیگری باشد در این لیگ که کمتر از 400 میلیارد هزینه کرده است؟ همین الان گفتهاند سه تیم مدعی 1300 میلیارد هزینه کردند، استقلال اگر 400 میلیارد هزینه کرده که کمتر هم شده پس دو تیم دیگر بیش از 400 میلیارد هزینه کردند. من به شما میگویم تیمهای دیگری هم در این لیگ بودند که بیش از این هزینه کردند و همه ما هم به خوبی میدانیم، پس چرا وانمود میکردند استقلال گرانترین تیم لیگ بوده است در حالی که اینطور نبود؟ به تازگی وزیر ورزش گفته که یک تیم شهرستانی 570 میلیارد تومان هزینه کرده است. رفته رفته حقایق روشن میشود.
زمانی که به استقلال آمدم طبق نظر فرهاد مجیدی چهار بازیکن خارجی گرفتیم تا از سهمیه خودمان در این بخش به بهترین شکل استفاده کنیم و دو بازیکن داخلی باکیفیت هم جذب کردیم که در کنار سایر نفرات ارکان قهرمانی بدون شکست استقلال بودند. کیفیت بازیکنانی مثل یامگا و سیلوا که کاملاً مشخص بوده و هست، در هر دو فصل رقم قرارداد این دو بازیکن کاملاً معقول بود. یامگا موفقترین خارجی فصل گذشته لیگ بوده و امسال هم یکی از بهترینها بود. سیلوا چه در فصل گذشته و چه در این فصل تأثیر و کیفیت خودش را نشان داد. حتی ژستد و آمانوف هم بازیکنان شایسته و خوبی بودند. آقای مجیدی به این نفرات اعتقاد داشت، آقای ساپینتو اما به برخی اعتقاد نداشت. این سلیقه مربی است، اما مجموع هزینه تیم فصل گذشته ما با هزینههای جاری از جمله هتل و سفرها، ترمیم زمینهای چمن و موارد دیگر و کل قرارداد اعضای تیم 270 میلیارد بود که کمتر از هفت میلیارد آن باقی ماند و ما به همه تعهداتمان در فصل قبل عمل کردیم. اگر گران بود چرا تیمهای دیگر با بودجه بیش از این نتوانستند قهرمان شوند و چنین نتایجی کسب کنند؟ در این فصل هم اگر همه آپشنهای قراردادهای بازیکنان استقلال و کادر فنی محقق میشد و این تیم در هر دو جام هم قهرمان میشد کل مبلغ قراردادهای اعضای تیم در حدود 400 میلیارد بود که برخی آپشنها محقق نشده است. در همین صورت به شما میگویم قطعاً استقلال تیم سوم یا چهارم لیگ از نظر میزان هزینه در فصل بود و دو یا سه تیم گرانتر بسته شدند، اما سؤال این است که چرا قراردادهای باشگاههای دیگر منتشر نشد؟ دلیل اینکه بورس و خصوصیسازی استقلال را صدرنشین میدانند، صداقت ماست که نه قرارداد زیرمیزی داشتیم و نه چیزی را پنهان کردیم. مبالغ و اعداد را شفاف و دقیق با تمامی آپشنها و هزینهها اعلام کردیم. وقتی همه چیز شفاف اعلام میشود به این معنی است که صداقت وجود دارد و شفافیت مانع از بروز تخلف میشود. اگر 15 باشگاه دیگر حاضر در لیگ، اعداد و ارقام خودشان را منتشر کنند، خواهید دید استقلال در جایگاه سوم یا چهارم قرار میگیرد. کمتر از این هم نمیشود برای چنین تیمی با میلیونها هوادار هزینه کرد. شما نمیتوانید استقلال را برای کسب سهمیه یا حضور در رتبههای میانی جدول آماده کنید. من نمیتوانستم به خواستههای هواداران تیم بیتوجه باشم و وقتی مبالغ و اعداد قراردادها به واسطه تورم بالا رفته، اجازه بدهم بازیکنان شاخص تیم جدا بشوند و این نفرات را به سادگی از دست بدهم. فصل قبل این تیم با جذب مهرههای مورد نیازش قهرمان شد و در این فصل هم مدعی جدی قهرمانی بود، چرا که ابزار لازم را داشت. از نظر برخی اتهام من این بوده که اجازه تضعیف استقلال را ندادهام. قطعاً از این عملکرد دفاع میکنم و به آن کاری که کردهایم، باور دارم. الان هم مشخص شده است که کدال و امثالهم همه واقعیت فوتبال ایران نیست و برخی تیمها بیشتر از استقلال هزینه کردند.
الان شما فوتبال انگلستان را میبینید وقتی یک باشگاه اعداد واقعی را اعلام نمیکند و دست به پنهان کاری میزند با چه مجازاتهایی مواجه است. در فوتبال ما همه باشگاهها ملزم به ارائه لیست قراردادها نیستند و بعضی از آنها که اعلام میکنند هم تجربه نشان داده از روشهای دیگری بهره میبرند. من در اینجا رسماً اعلام میکنم قراردادهای اعلامی باشگاه استقلال در دوره مدیریت بنده شفاف و دقیق بوده است، بدون زیرمیزی، بدون پنهانکاری و مبلغی که مثلاً از جانب افراد متمول، خارج از قرارداد پرداخت شود. بر همین اساس با یقین و اطمینان میگویم استقلال گرانترین تیم لیگ نبوده و نیست. حالا توان پرداخت نبوده مدعی شدند تیم گران است، خوب من این تیم را بستهام براساس توانمندی خودم و وظیفه داشتم هزینهاش را بدهم. مگر سال گذشته که هزینه تیم را پرداخت کردیم هر روز در رسانه ها گلایه کردیم و از مدیران قبلی گله و شکایت و تهمت که چرا فلان تعهد را ایجاد کردند؟ وقتی من بدهی دیاباته را دادم، مگر به مدیران سابق حمله کردم؟ وقتی بدهی باقیمانده بیمه و مالیات از زمان مدیران قبلی را پرداخت کردیم به عملکرد مدیران قبلی انتقاد کردیم؟ کادر مدیریت وظیفه اداره باشگاه را دارد، وظیفه درآمدزایی دارد. امسال هم اگر میماندم و نمیتوانستم پرداخت کنم، آجورلو مقصر بود، اما اگر مثل فصل گذشته به تعهدات خودم عمل میکردم و میتوانستم منابع لازم را تأمین کنم چطور؟ نمیشود که وقتی یک مدیری در میانه فصل کنار رفته مسئول وضعیت باشگاه در ادامه فصل باشد.
* با این وجود انتشار برخی قراردادها نشان میدهد بازیکنان استقلال با مبالغ قابل توجهی جذب شدهاند و اعداد عجیبی در این خصوص منتشر میشود، از جمله اینکه یک بازیکن با قیمت 9 برابر قرارداد قبلی به استقلال پیوسته است.
اعداد و ارقام فوتبال را نمیشود به این شکل تحلیل کرد. من در پاس، آرش برهانی را با قرارداد 12 میلیون تومانی جذب کردم، همین آرش برهانی را با یک میلیون و دویست هزار دلار به النصر امارات فروختیم، پس ارزش قرارداد این بازیکن با دلار هزار تومانی در آن زمان صد برابر شد. در همین داخل کشور بازیکن جوان یک باشگاه صنعتی سال گذشته قرارداد یکصد میلیونی داشته است و امسال برای صدور رضایتنامه همین بازیکن 25 میلیارد درخواست کردهاند یعنی ارزش یک بازیکن در طول یک فصل 250 برابر شده است. این قاعده فوتبال است. مثلاً رسول خطیبی را من در آغاز دهه هشتاد با دریافت 250 میلیون تومان به استقلال فروختم در حالی که این رقم چندین برابر قراردادی بود که ما با رسول داشتیم، این چیز عجیبی است؟ وقتی بازیکن کیفیت و توانمندی خودش را نشان میدهد پیشرفت میکند و ارزش قراردادش چندین برابر میشود. ما بازیکنی را از یک تیم جنوب کشور آوردهایم که ساپینتو بارها از این بازیکن استفاده کرده و از کیفیتش رضایت داشته است. خُب اگر گران بود در نیمفصل او را میفروختند. گران است، پایان همین فصل بگذارند این بازیکن برود در تیم دیگری بازی کند،
میبینیم با چه مبلغی قرارداد میبندد و ارزش واقعی او چند برابر این مبالغ است. آمارها را ببینید، همین بازیکن یکی از موفقترین هافبکهای لیگ قبل از فصل اخیر بود. این چیزی که لقب قرارداد عجیب و غریب به آن میدهند در بیشتر تیمها اتفاق افتاده و عددهای معمول بازار نقلوانتقالات بوده، منتهی افشا نشده است. هم عدد و رقمها هم آپشنها مربوط به خیلی از تیمهاست. منتهی در آن تیمها قصد بر این نبوده که مدیر تیم قهرمان را تخریب کنند. جالب است که این عددها را خیلی تیمها صرف کردهاند و عنوان خاصی هم کسب نکردهاند، اما درباره استقلال که قهرمان شده است، انواع داستانسراییها را انجام دادند.
* چند بازیکن ذخیره و کماثر تیم شما جمعاً 20 میلیارد تومان هزینه داشتند، این عدد زیادی نیست؟
این مسائلی است که در فوتبال طبیعی است و راهحل دارد. فصل قبل که قهرمان شدیم در نیمفصل فرهاد مجیدی اعلام کرد به تعدادی از بازیکنان نیاز ندارد. ما این نفرات را به تیمهای دیگر منتقل کردیم، فکر میکنم هفت یا هشت بازیکن رفتند و سه بازیکن جدید اضافه کردیم که موردنیاز سرمربی بودند. هم تیم را سبکتر و در هزینهها صرفهجویی کردیم هم بازیکن موردنظر مربی را آوردیم. امسال هم من که در نیمفصل نبودم، اگر بودم وظیفه داشتم طبق نظر سرمربی اگر بازیکنی را نمیخواهد زمینه جدایی را فراهم کنم و اگر بازیکنی را نیاز دارد، جذب کنیم. در هر تیمی تعدادی از نفرات ممکن است در طول فصل مورد رضایت سرمربی نباشند. این نه چیز بیسابقهای است و نه عجیب است، خُب اگر کادر فنی موافق بود، باشگاه زمینه انتقال این بازیکنان را در نیمفصل فراهم میکرد. به جای آنها بازیکنانی جذب میشدند که در ترکیب قرار بگیرند. در نهایت در عدد و رقمها هم تعدیل به وجود میآمد.
* شما مدافعی در تیمتان داشتید که با قرارداد 12 میلیاردی و آپشنهای متعدد مجموعاً 21 میلیارد با این باشگاه قرارداد داشته و حاضر به جدایی از استقلال نبود.
در مورد مبالغ هم ما سقف 12 میلیاردی پایه قرارداد داشتیم، اما این عدد برای حفظ شاکله تیم قهرمان کافی بود؟ در ابتدای فصل بازیکنی که با همین آپشنها به او پیشنهاد خوبی دادیم، اما از استقلال جدا شد و به تیم دیگری رفت. شما ببینید در آنجا و در یک قرارداد سه ساله چه مبلغی دریافت کرده که حداقل 30 درصد از پیشنهاد استقلال بیشتر است. اگر من میزان قرارداد بازیکن را حداقل به پیشنهاد سایر باشگاهها نزدیک نکنم چطور میتوانم شاکله تیم قهرمان را حفظ کنم آنهم در فصلی که اکثر بازیکنان آزاد شده بودند؟ فرض کنید ما علاوه بر همین سقف مبلغ 12 میلیاردی هیچ آپشنی در نظر نمیگرفتیم، کدام بازیکن با این مبلغ میماند و قراردادش را تمدید میکرد؟ چطور میتوانستیم شاکله تیم قهرمان را با این مبلغ حفظ کنیم؟ خیلی از بازیکنان شاخص تیم با قراردادهای دو ساله و یا حتی سه ساله حفظ شدند. زمانی که من رفتم، یامگا، سیلوا، حردانی، جلالی، رضاوند و چند بازیکن دیگر تعدادی از بازیکنان شاخص و تأثیرگذار تیم قرارداد داشتند و باشگاه میتواند به راحتی آنها را حفظ کند، اما پایان فصل قبل شرایط اینطور نبود. یک نفر هم نمیآید بگوید کار مثبتی شده است که نفرات باکیفیت تیم حفظ شدند و باشگاه تلاش کرده در ترکیب تیم ثبات ایجاد کند. از کل تیم قهرمان فصل قبل فقط چهار بازیکن جدا شدند از جمله حسینزاده که بند جدایی با دریافت پیشنهاد خارجی داشت و یا ژستد که به جای او مهاجمان دیگری جذب کردیم. قرارداد سایر نفرات با وجود همه مشکلات تمدید شد. این نکته را هم فراموش نکنید که اعداد و ارقام بازیکنان در برخی تیمهای مدعی بسیار بالا رفته است. یک بازیکن در میانه فصل در یک تیمی قرارداد سه ساله نزدیک 90 میلیارد بسته، اما در آن باشگاه قرارداد بازیکن و باشگاه محرمانه است و بیرون نمیرود. در واقع خودشان که نمیخواهد تیمشان را تخریب و بازیکنشان را وارد حاشیه کنند، طبیعی است قرارداد مربی و بازیکنشان را منتشر نکنند.
* فکر میکنید منطقی بود که دروازهبان ذخیره استقلال 10 میلیارد قرارداد ببندد؟
پست دروازه جایگاه حساسی است و شما باید ابتدای فصل حداقل دو دروازهبان آماده داشته باشید. ما در پاس، نکیسا و رودباریان و حاج اسبویی را همزمان داشتیم، بهزاد غلامپور را هم داشتیم، در همین استقلال سالها طالبلو و رحمتی کنار هم بودند. علیرضا رضایی دروازهبان جوان و بسیار مستعدی است. در دو مقطع ابتدای فصل آمد و گفت من از یک باشگاه دیگر عددی بیش از 10 میلیارد تومان پیشنهاد دارم که حقیقت داشت. او گفت اجازه بدهید بروم، در آنجا به من بازی هم میرسد. از او خواستیم با توجه به نیاز تیم بماند و طبیعتاً مبلغ قرارداد را مقداری افزایش دادیم که خود علیرضا هم توضیح داد که چقدر بوده و چه میزان دریافت کرده است و در مقابل قرارداد را تمدید کردیم .همین قرارداد جدید چند میلیارد ارزش دارد؟ خدای نا کرده در طول فصل مصدومیتی برای سیدحسین (حسینی) پیش میآمد میتوانستیم به فکر دروازهبان جایگزین مناسب نباشیم؟ همین امسال رضایی بازیکن آزاد بود و میتوانست با مبلغ قابل توجه به باشگاه دیگر برود، اما قرارداد دو ساله بستیم که حالا استقلال با هزینه بیشتری دروازهبان خودش را حفظ نکند. رضایی همین الان پیشنهادهای خیلی خوبی دارد، اما آینده و سرمایه استقلال است و باید حفظ شود. اگر هم فکر میکنند این مبالغ و اعداد زیاد است خُب توافق کنند و اجازه جدایی بدهند، آن وقت میبینند همین بازیکنان با چه اعداد و ارقامی به تیم دیگر میروند و برای آوردن یک دروازهبان باکیفیت جدید چند برابر این مبلغ باید پرداخت کرد. یک نکته جالب هم به شما بگویم که رقم قرارداد دروازهبان دوم یک تیم دیگر در حدود قرارداد رضایی است، ولی شما چیزی از آن نمیشنوید چون فقط قرار است که آجورلو تخریب شود و استقلال اسیر حاشیه بماند.
جالب است؛ برخی از آنهایی که تریبون دارند و در ظاهر مجری هستند و در باطن میخواهند نقشهای دیگری در فوتبال داشته باشند، در سال قهرمانی همه کار کردند که این تیم قهرمان نشود. با تمام وجود تلاش و همه جور حاشیه هم درست کردند. شب اعلام رأی استیناف بازی با گلگهر هم اعلام کردند که این رأی برمیگردد. در نهایت موفق نشدند و مجبور شدند قهرمانی استقلال را ببینند حالا با تمام توان دنبال عقدهگشایی و تخریب هستند. همه جور تهمت در لباس مجریگری میزنند و وقایع را وارونه میکنند. استقلال را مظلوم گیر آوردهاند و نسبت به دیگر تیمها که بیشتر از استقلال هزینه کردهاند، بیتفاوت هستند. البته بیتفاوت نیستند بلکه حقیقت را میدانند، اما هدف تخریب استقلال است. این افراد هم در ناکامی استقلال دخیل هستند. اینها به مرکز بمباران رسانهای علیه استقلال تبدیل شدهاند. آن تیمی که به سویش شلیک شد از بداقبالی آنها قهرمان شد و آن تیرها در فصل قهرمانی به هدر رفت. من از پشت پردههای این تخریبها خبر دارم و اگر مدیران مربوطه خواستند، میتوانم درباره شبکه روابطی که منجر به این بغض و کینه شده است با آنها گفتوگو کنم. حالا اگر لازم باشد یک روز بیشتر از این افراد خواهم گفت که مردم بدانند دشمن واقعی استقلال کیست. ما البته جلوی نفوذ خیلیها را در اموری که مربوط به آنها نبود، گرفتیم که الان میخواهند انتقام بگیرند. اگر لازم باشد بعدها بیشتر صحبت میکنم.
* شما معتقدید تیم خوبی برای استقلال بسته شد و میتوانست قهرمانی فصل قبل را تکرار کند، اما اینطور نشد؟
قطعاً تیم خوبی بسته شد با این وجود که مشکلات زیادی در نقلوانتقالات داشتیم. به هر حال بعد از جدایی فرهاد در مرحله انتخاب مربی داخلی دچار چالش شدیم و به هر دلیل نکونام بعد از چند روز قبول نکرد بیاید. مجبور شدیم به سراغ گزینه خارجی برویم و این روند طولانی شد، اما در نهایت تیم قهرمان را حفظ کردیم. شما وقتی تیمتان بدون شکست و با اقتدار قهرمان شده است، نباید اجازه جدایی بازیکنان شاخص و اصلی را بدهید و شاکله تیم قهرمان باید حفظ شود. نسبت خروج چهار بازیکن و حفظ سایر نفرات نشان میدهد که حداقل 80 درصد از شاکله تیمی را حفظ کردیم که بهترین قهرمانی را رقم زده بود. در سالهای گذشته بازیکنان خارجی موفق استقلال به راحتی جدا میشدند، اما این بار یامگا و سیلوا نه تنها یک فصل که دو فصل دیگر حفظ شدند. با جدایی همان چهار بازیکن هم شما ببینید در هر پست چند بازیکن جدید و باکیفیت جذب کردیم. یک مدافع از جمع ما جدا شد، مرادمند و یزدانی که در نیمفصل جدا شده بودند به تیم بازگشتند، حسینزاده بند جدایی داشت که رفت، اما محبی و قائدی به تیم اضافه شدند که کیفیت خودشان را به خوبی نشان دادند. ژستد از تیم جدا شد و بابایی و شهباززاده آمدند همچنین رضا میرزایی، حامدیفر و زوارهای را جذب کردیم. رضاوند نیز از فولاد به استقلال بازگشت، در حالی که فولادی ها اصرار داشتند او را حفظ کنند و از مؤثرترین بازیکنان این تیم در نیمفصل قبل بود. سرمربی جدید هم از این نفرات رضایت داشت. آقای ساپینتو در همان اردوی ترکیه گفت؛ سجاد بهترین و آمادهترین مهاجم شماست، همان موقع این بازیکن مورد توجه دو تیم رقیب ما قرار داشت و اگر ساپینتو نمیخواست میتوانست به تیم دیگری برود. تا پایان فصل ساپینتو از همه بازیکنان تیمش استفاده کرد و هر کدام که به میدان رفتند، کیفیت و تواناییشان را نشان دادند. این نشاندهنده چه چیزی است، غیر از اینکه تیم خوبی برای استقلال بسته شد و در هیچ پستی کمبود بازیکن نداشت؟ همین رضا میرزایی یکی از نفراتی بود که میگفتند چرا جذب شده است، در حد استقلال نیست و ... دیدید چطور کیفیت و توانایی خودش را نشان داد؟ حامدیفر نشان داد چه بازیکن خوب و توانمندی است. کیفیت سرمربی و تک تک بازیکنان این تیم مشخص بود. این را هم بگویم که تمام بازیکنان با نظر خود آقای ساپینتو جذب شدند و بر خلاف برخی از افراد مغرض که بدون اطلاع و آگاهی حرفهای نادرست میزنند، روند جذب بازیکن زیرنظر سرمربی تیم بود.
چیزی که به استقلال ضربه زد حاشیههای درونی بود. کدام باشگاه را سراغ دارید که هر روز مشغول انتشار اطلاعات درونی خودش در مورد تک تک بازیکنان و سرمربی تیم باشد و تمرکز آنها را بههم بزند؟ شما ببینید این مربی و بازیکنان چقدر از بابت همین مسائل در این ماهها اذیت شدند. یک باشگاه دیگر را در همین لیگ سراغ دارید که هر روز مسائلی در مورد قراردادها و مبالغشان مطرح شده باشد، آنهم تیمی که در رقابت قهرمانی بود و بیش از هر چیز به آرامش و تمرکز نیاز داشت، همان آرامشی که فصل گذشته وجود داشت وگرنه 80 درصد بازیکنان که همان نفرات بودند. تفاوت این بود که فصل قبل دستمزد بازیکنان به موقع پرداخت میشد و همه ارکان باشگاه با سکوت به آرامش تیم کمک میکردند و بین ارکان مختلف اتحاد وجود داشت. امسال هم میگذاشتند این تیم کار خودش را بکند و به مسیرش ادامه بدهد، قطعاً موفق میشد، قهرمان میشد، به شرط اینکه ساپینتو و شاگردانش به جلو نگاه میکردند و پیش میرفتند، نگران پشت سر نبودند که هر روز از پشت به آنها ضربهای وارد شود و حاشیه تازهای بسازند. آمار و ارقام که دروغ نمیگویند. ما مربی توانمندی آوردیم که در اولین فصل حضورش تهاجمیترین تیم لیگ را ساخت، به فینال جام حذفی رسید و 62 امتیاز کسب کرد. این تیم با 18 برد و 52 گل زده ضعیف بود؟ آمار و ارقام را ببینید که ساپینتو موفقترین مربی خارجی تاریخ استقلال از نظر میانگین امتیاز بوده است. ممکن است تغییر مربی سبک بازی تیم را تغییر بدهد، اما شما نمیتوانید بگویید استقلال ضعیف بسته شد. تیم قهرمان بدون شکست فصل گذشته حفظ شد و ستارههایی مثل محبی، قائدی و سایر نفرات جدید تیم هم به آن اضافه شدند، حالا تیم قهرمان تقویت شد یا تضعیف؟ ضمن اینکه بنده اگر میماندم حتماً در نیمفصل براساس خواسته کادر فنی بازیکن جدید هم میگرفتیم. حالا برخی از افراد مغرض که درباره آنها صحبت کردم بیایند یک بار هم بگویند که آمار ساپینتو بهترین آمار یک مربی خارجی در استقلال است. نمیگویند چون قرار است فقط تخریب کنند. اینها زمان تبلیغات محیطی هم از حق باشگاهها دفاع نکردند و مدام طعنه زدند. یک بار هم نگفتند که درآمد ما از تبلیغات محیطی چقدر بود. یک بار نگفتند که عدد و رقمها بدون محاسبه درآمدی بوده که ما میتوانستیم سال گذشته کسب کنیم. بدون محاسبه اسپانسر فصل گذشته ما بوده است. این واقعاً بیانصافی است. اینگونه افراد در این دو فصل هم مدام تخریب کردند و رفته رفته تبدیل به جریان خطرناکی در فوتبال میشوند که فراتر از کار رسانهای دنبال اهداف دیگری هستند.
* در مورد قرارداد و تفاهمنامه با کاوه رضایی مسائل زیادی مطرح شد. واقعاً چرا استقلال باید در صورت عدم تمایل به جذب این بازیکن غرامت پرداخت کند؟
اولاً من از کاوه رضایی تشکر میکنم، بازیکنی که علاقه خودش به استقلال را نشان داد. وقتی ما در ابتدای فصل برای جذب کاوه دچار مشکل شدیم با این وجود که قرارداد بسته بودیم، راهی تراکتور شد، بدون هیچ ادعایی و گلایه هم نکرد. در نیمفصل هم دیدیم از شکایت خودش صرفنظر کرد و در نهایت هیچ مبلغی نمیخواست از استقلال دریافت کند. کاوه در ابتدای فصل آزاد بود و میتوانست به هر تیمی که میخواهد برود. سه باشگاه متمول که مدعی و رقیب ما بودند کاوه را میخواستند و میتوانستیم به این مسئله بیتفاوت باشیم، اما این کار را نکردیم. اول به این دلیل که ساپینتو، کاوه را میشناخت و به او اعتقاد داشت. سرمربی تیم درخواست کرد شرایطی فراهم شود که کاوه در نیمفصل به استقلال برگردد. دوم اینکه از نظر اخلاقی مذاکره کرده بودیم و در آستانه انعقاد قرارداد بودیم و مایل بودم به این تعهد عمل کنیم و سوم اینکه در فضای رقابت طبیعی است مایل نباشم تیمهای رقیب تقویت شوند. وقتی سرمربی تیم شما به این بازیکن اعتقاد دارد و درخواست میکند که او در نیمفصل به استقلال برگردد وظیفه مدیرعامل غیر از این است که خواسته مربی را برآورده کند؟ ما تفاهم کردیم که کاوه در نیمفصل اول برای تراکتور بازی کند و در نیمفصل دوم به استقلال برگردد. بند غرامت از همین جهت بود. وقتی شما تعهدی به این بازیکن ندارید و متعهد به جذب او در نیمفصل نمیشوید چه دلیل دارد که او متعهد باشد در نیمفصل به تیم شما بیاید؟ میتواند از همان ابتدای فصل تیم خودش را انتخاب کند و با یک قرارداد یک ساله به تیم دیگر برود. من اگر در استقلال حضور داشتم قطعاً به این تعهد عمل و کاوه را جذب میکردم طبق توافقی که با خود ایشان و ساپینتو داشتیم و طبیعتاً در این شرایط غرامتی مطرح نمیشد. پیشبینی نمیکردم تا نیمفصل در خدمت استقلال نیستم و ممکن است بعد از من چنین تمایلی نباشد. پس غرامت در قراردادی را امضا کردم که خودم متولی اجرای آن بودم و به آن عمل میکردم تا بحث غرامت مطرح نشود. عجیب اینجاست که در ادامه بیاخلاقیها، تفاهم با او را منتشر کردند در حالی که آخر هم دیدیم بر خلاف این تهمتها کاوه هیچ انتظاری نداشت و دنبال دریافت غرامتی هم نبود و اصلاً غرامتی پرداخت نشد.
* یکی از انتقادات همین است که اصلاً چرا با وجود امضای قرارداد جای خالی در لیست استقلال وجود نداشت و این به نوعی اشتباه مدیریتی بود.
ما دو بازیکن سرباز داشتیم که تا زمان قطعی شدن حضورشان در تیم نمیتوانستیم تصمیم قطعی در مورد لیست بگیریم. از سویی نمیتوانستیم صبر کنیم نقلوانتقالات تمام شود با این وجود که احتمال بازگشت مرادمند و یزدانی وجود داشت و اگر یک درصد این اتفاق نمیافتاد در پست دفاع کمبود بازیکن داشتیم. به همین دلیل حسینی مدافع جوان هوادار را جذب و قرارداد سیلوا را هم تمدید کردیم، اما همچنان وضعیت تمدید قرارداد عارف غلامی و مسئله کارت پایان خدمت مرادمند و یزدانی نامشخص بود. از سوی دیگر برای تقویت توان هجومی تیم بعد از جدایی ژستد و حسینزاده به شکل همزمان مذاکره برای جذب محبی، قائدی و کاوه رضایی را آغاز کردیم. این احتمال وجود داشت که از بین این سه گزینه موفق به جذب دو بازیکن شویم و یک مورد محقق نشود، اما نمیتوانستیم تلاش همزمان را در این بخش متوقف کنیم که در این صورت ممکن بود دستمان خالی بماند و موفق به جذب هیچکدام نشویم. در ادامه بازگشت و حل مشکل مرادمند و یزدانی قطعی شد و هم توانستیم موافقت طرف خارجی برای جذب محبی، قائدی و کاوه رضایی را جلب کنیم. قرارداد عارف غلامی هم نهایی شد. یکباره در این موقعیت با پر شدن لیست مواجه شدیم. حسینی مدافع تیم که با توجه به بازگشت مرادمند و یزدانی جدا شد، یک جای خالی دیگر هم نیاز داشتیم، اما فرصت کوتاهی باقی مانده بود و تنها راهحل در آخرین روز این بود که برای بازگشت کاوه رضایی در نیمفصل او را به تراکتور منتقل کنیم. از سوی دیگر آقای ساپینتو هم در فرصت کوتاهی که داشت هنوز به شناخت کاملی از تیم نرسیده بود و طبیعتاً در روزهای آخر نظر خود را بیان کرد. در واقع از کیفیت بازیکنان رضایت داشت. در برخی مقاطع شرایط خاصی وجود دارد که گزینه های محدودی پیش روی شما قرار میدهد، اما هدف این بود که استقلال به بهترین شکل برای حضور در این فصل آماده شود.
* موضوع قرارداد قائدی هم سؤالبرانگیز بود. گفته میشد این بازیکن با یک میلیون و هشتصد هزار دلار از استقلال جدا شد و به شباب الاهلی امارات رفت، اما در مقابل با یک میلیون و 200 هزار دلار بهصورت قرضی برگشت.
در مورد این مسئله، موضوع به درستی بیان نمیشود. یک میلیون و 800 هزار دلار تنها هزینه رضایتنامه قائدی بوده است که از استقلال به باشگاه اماراتی منتقل شد و شامل دستمزد این بازیکن در تیم اماراتی نمیشد که به اعتقاد من ارزش قائدی حتماً بیشتر است. قائدی تقریباً در همان سال اول حدود سه میلیون دلار برای شباب الاهلی هزینه داشت. اگر قرار است مقایسه شود باید بگوییم مجموع هزینه قائدی برای باشگاه اماراتی در پنج سال حداقل بیش از هشت میلیون دلار بوده شامل بر هزینه رضایتنامه، دستمزد و موارد دیگر که نشاندهنده کیفیت این بازیکن است. در این سمت هم مبلغی که در مورد آن صحبت میشود شامل تمامی موارد انتقال از جمله رضایتنامه و دستمزد و همه هزینههای انتقال میشود که با توجه به افزایش قیمت ارز، عدد و رقم با ریال حساب شود منطقیتر است. حالا کسی میخواهد بگوید این مبلغ زیاد بوده است، من قطعاً موافق نیستم. با کمتر از این مبلغ امکان این انتقال وجود نداشت. قائدی برای ما بازیکن ارزشمندی بود که تأثیرش را در ترکیب استقلال هم به خوبی دیدیم و باور داشتیم که میتواند به این تیم کمک کند. دوم اینکه در همان مقطع یک تیم اماراتی با پیشنهاد دستمزد یک میلیون دلاری خواستار جذب قائدی بود که به شباب الاهلی هم مبلغ بیشتری برای رضایتنامه پرداخت میکرد. قائدی در این قرارداد از خودگذشتگی کرد. در واقع قائدی میتوانست در جای دیگر خارج از ایران، بیشتر درآمد داشته باشد، اما به استقلال آمد، قراردادی بست و همان دستمزد خودش را هم به موقع دریافت نکرد. مگر باشگاه دیگر بازیکن خارجی با یک میلیون و 600 هزار دلار جذب نکرده است؟ مگر بازیکن دیگری به این فوتبال نیامد که سه ماه بازی کرد و رفت و عدد بیشتری هم مطالبه کرد؟ چرا در مقایسه بازیکن ایرانی مثل قائدی میگوییم ارزش این بازیکن اینقدر نیست آنهم زمانی که پیشنهاد بیشتری از تیم اماراتی داشته، اما به ایران آمده و قرارداد امضا کرده است. عملکرد قائدی را با خارجیهای شاغل در لیگ مقایسه کنید. باید از قائدی تشکر کرد که اینطور با علاقه به استقلال آمد، مبلغ کمتری گرفت و به تیم محبوبش کمک کرد. فرض کنید قائدی بازیکن آزاد بود، بازیکنی در این سطح و کیفیت بدون مبلغ رضایتنامه با همان قیمت ارز 30 هزار تومانی کمتر از 20 تا 25 میلیارد تومان معادل 700 تا 800 هزار دلار دستمزد دریافت میکرد. میشد با دستمزد کمتری قائدی را به استقلال آورد؟ در نهایت اینکه من یک تصمیم مدیریتی گرفتم با این استدلال که حسینزاده رفته و تیم بازیکنی در سطح بالا در این پست نیاز دارد و قائدی بهترین گزینه است. برخی اعتقاد ندارند که این تصمیم درستی بوده است، من که براساس سلیقه آنها تیم نبستم و اگر هم فکر میکنند با مبلغ بالایی این انتقال انجام شده است باید بگویم این انتقال با هزینه کمتر به هیچ وجه انجام نمیشد و باشگاه اماراتی قائدی را به تیم دیگری منتقل میکرد. آوردن قائدی خواسته سرمربی تیم بود که ما انجام دادیم و کار درستی هم بود. اگر فکر میکنند گران بود ایرادی ندارد همین امسال تلاش کنند ببینیم کدام باشگاه در ایران یا هر کشور دیگری با کمتر از این مبالغ میتواند قائدی را جذب کند؟ همه قائدی و هم محبی براساس خواسته سرمربی جذب شدند. بقیه بازیکنان هم همین طور.
* انتقاد این بود که چرا این دو بازیکن بهصورت قرضی آمدند و نه به شکل قطعی.
ما باید در مورد واقعیتها صحبت کنیم. نه باشگاه اماراتی و نه پرتغالی با انتقال قطعی در آن مقطع موافقت نمیکردند. ما دو راهحل داشتیم، یا این بازیکنان را بهصورت قرضی جذب کنیم یا آنها را به تیمهای دیگری منتقل میکردند. قطعاً راهحل اول را انتخاب کردیم، چون دیدیم استقلال در این فصل به این دو بازیکن نیاز داشت. در مورد بند انتقال قطعی هم باشگاه پرتغالی موافقت کرد این پیشبینی را در قرارداد محبی داشتیم که اگر باشگاه در پایان فصل مبلغ رضایتنامه را بدهد محبی بهصورت قطعی جذب شود، اما طرف اماراتی به هیچ وجه قبول نکرد چون نمیخواستند قائدی را به شکل قطعی حتی در این فصل به ما بفروشند. الان هم میگویم با این اعداد و ارقام هیچ باشگاهی نمیتواند قائدی را جذب کند.
* در مورد قرارداد مدیربرنامههای یامگا هم مسائل عجیبی مطرح شد اینکه قرارداد بازیکن 300 هزار دلار و قرارداد مدیربرنامههایش 260 هزار دلار بوده است.
اینکه عرض کردم اینها بیاخلاقی و پروژه تخریب است و انتقاد نیست به همین دلیل است. دو سال است که طبق آمار یامگا مؤثرترین بازیکن استقلال است، فصل گذشته از نظر آمار مؤثرترین مهره بود و این فصل هم کاملاً عملکردش مشخص است، اما یک نفر نمیگوید این بازیکن ارزشمند با 300 هزار دلار به استقلال آمد، امسال قراردادش به حدود 460 هزار دلار رسید که بعضی بازیکنان خارجی لیگ با دستمزدی بیش از دو برابر یامگا چنین عملکردی نداشته است و ندارند. قیمت دلار 30 هزار تومان بود و 460 هزار دلار میشود 13 میلیارد تومان. آیا بازیکنی با این عملکرد و سطح فنی یامگا ارزش کمتری دارد؟ ما وقتی کیفیت و توانمندی این بازیکن را دیدیم قراردادش را به مدت سه فصل دیگر تمدید کردیم که این سرمایه ارزشمند که شرایط سنی خوبی هم دارد برای استقلال حفظ شود که اقدام بزرگی بود، چون اگر این تمدید انجام نمیشد الان یامگا بازیکن آزاد بود و طبق قانون از چند ماه قبل میتوانست قرارداد جدید با یک باشگاه دیگر منعقد کند. ما قرارداد او را تمدید کردیم و این اقدام مهم بود. عدد و رقم هم منطقی بود. مجموع مبلغ قرارداد یامگا در سه فصل به 1.5 میلیون دلار میرسد در حالی که بازیکن خارجی دیگر با حدود همین مبلغ قرارداد یک ساله بسته است و در باشگاه دیگری بازی میکند. از جمع این مبلغ و قرارداد سه ساله دریافتی ایجنت ایشان به همان 260 هزار دلار میرسد، در حالی که در سال اول هم مبلغی دریافت نکرده بود، در واقع برای چهار سال چنین مبلغی میگیرد. بعد همین ایجنت آمد باز هم 50 هزار دلار تخفیف داد و اعلام کرد 210 هزار دلار میگیرد. ایجنتی که ابتدا به ما پیشنهاد داد برای سه سال قرارداد یامگا 2.5 میلیون دلار تنظیم و تمدید شود، با مذاکرات طولانی این مبلغ را به 1.5 میلیون رساندیم در حالی که به خوبی میدانیم ارزش این بازیکن به مراتب بیشتر است. سهم ایجنت بیشتر شد تا مبلغ قرارداد به میزان زیادی کمتر شود. طبیعتاً ایجنت او میخواست، قرارداد بازیکن بالا برود که درصد خودش زیاد شود. افزایش درصد خودش را قبول کردیم که مبلغ قرارداد بازیکن دو برابر نشود و بازیکن را راضی کند که این اتفاق افتاد. یعنی هم از نظر اقتصادی این کار ارزش داشت و هم فنی. حالا میگویند گران بسته شده است؟ ایرادی ندارد، همین امسال یامگا را بفروشند و ببینند به مبلغی به مراتب بیش از این میتوانند این بازیکن را ترانسفر کنند یا نه؟ حالا میبینید هم به آجورلو تهمت میزنند، هم مطالب خلاف واقع میگویند و هم تمرکز و آرامش تیم را بههم میزنند به شکلی که مهمترین بازیکن تیم میبیند اخبار مرتبط با قراردادش در رسانه ها مطرح شده است آنهم قراردادی که هیچ ایراد و مشکلی ندارد. چندین بار گفتند باید دو میلیون دلار به بازیکن خارجی تیم غرامت بدهیم، چون قرارداد دو میلیون دلاری دارد. اولاً مجموع این قرارداد سه ساله، دو میلیون دلار نیست و حدود یک و نیم میلیون دلار است، ثانیاً حالا در پایان فصل اول این قرارداد هستیم و باشگاه موظف است 460 هزار دلار به یامگا برای این فصل بپردازد و تا الان هم طبیعتاً یک مبلغی پرداخت شده است، پس مبلغ قرارداد دو فصل آتی مانده که اگر دستمزد بازیکن را ندهید، میرود و میتواند شکایت کند. بازیکن که مجانی بازی نمیکند. چطور میگویید دو میلیون دلار باید بدهیم در حالی که یک سال از قرارداد سه ساله گذشته و حدود یک میلیون دلار مبلغ قرارداد دو فصل بعد باقی مانده است؟ میخواهید بازیکن شاخص تیم دو فصل آینده رایگان بازی کند؟ خود یامگا از شنیدن این دروغها حیرت کرده و معترض شده که چرا مسائل غیر واقعی درباره قرارداد من مطرح میکنید؟ یامگا سرمایه استقلال است و پیشنهادهای خوب خارجی و داخلی دارد. تمدید قرارداد او هم ارزش فنی داشت و هم اقتصادی.
* از موضوعات فنی و نقلوانتقالات که بگذریم در بحث مدیریتی گفته میشد مسئله تبلیغات محیطی مشکلساز شده است و در هزینه شدن پول سهام هم بارها اعلام شد که مغایرت وجود داشته است.
تبلیغات محیطی مسئلهای است که من از زمان حضور در تراکتور آن را دنبال کردم و در استقلال محقق شد. این دستاوردی است که زیر سؤال نمیرود. ما 70 میلیارد از تبلیغات درآمد حاصل کردیم. به علاوه قرارداد شرکت هواپیمایی که از محل تبلیغات محیطی بود و پروازهای تیم را رایگان میکرد، میبینیم که بیشتر از این مبلغ هم کسب درآمد شده است، اما سالهای قبل از این، مجموع این مبلغ پنج میلیارد هم نبوده پس 14 برابر شده است، حتی اگر بر فرض ادعای سازمان لیگ هم درست بود و 30 میلیارد هم طلب آنها میشد باز هم بیش از 40 میلیارد سود استقلال از این بخش است؟ باز هم هشت برابر درآمدی است که سال قبل داشته هرچند من به این مسئله معترض هستم که وقتی سهم سازمان لیگ سال قبل از درآمد پنج میلیاردی استقلال در یک فصل معادل یک میلیارد بوده چطور یک سال بعد وقتی آجورلو خواستار واگذاری تبلیغات محیطی میشود، میخواهند این درآمد را 30 برابر کنند تا همچنان آن را در اختیار داشته باشند؟ این مسئله خاص استقلال نیست، من در انتخابات فدراسیون فوتبال هم واگذاری تبلیغات محیطی را حق همه باشگاهها دانستم و به آن باور دارم. محاسبه عجیبی نیست. من یک سال در استقلال بودم، سازمان لیگ از محل این یک سال 30 میلیارد طلبکار است؟ پس سهم استقلال از تبلیغات محیطی سالهای قبل چقدر بوده است و آن را باید براساس چه فرمولی محاسبه کرد؟ در این صورت استقلال صدها میلیارد تومان از سازمان لیگ طلب دارد.
* و در مورد مغایرت در هزینه - درآمد حاصل از سهام فروش بورس ...
در این مورد بارها صحبت شده است و من چندین بار توضیح دادم. ریز هزینهکرد باشگاه که مشخص است. تا سقف 35 درصد مجوز برای هزینه کردن از مبلغ 359 میلیارد مبلغ فروش سهام صادر شد که کمیته مصارف پرداخت بدهیها در این بخش را مورد تأیید قرار داد. 123 میلیارد هم در حساب باقی مانده بود که تقریباً میشود معادل 35 درصد دیگر از این مبلغ، پس کل بحث ما در مورد چیزی حدود 30 درصد از این مبلغ است که من چندین بار توضیح دادم. اسناد و مستندات هم موجود است که مثلاً شرکت بیمه 34 میلیارد تومان قبل از تشکیل کمیته مصارف از حساب ما برداشت کرده است، طبیعتاً نمیتوانستیم مانع شویم. شاید کمتر از 20 میلیارد هم صرف هزینههای جاری تیم در این فصل شده است، خُب در این مورد قرارداد اسپانسری فصل گذشته اواخر پاییز بسته شد و درآمد لازم را کسب کردیم، امسال هم اگر من در باشگاه بودم، مسئولیت درآمدزایی در این بخش را داشتم و از همان محل این مقدار هزینه جاری را هم به حساب برمیگرداندیم کما اینکه وقتی من رفتم حدود 30 میلیارد از درآمدهای همین حوزه به حساب باشگاه آمد و جایگزین مبلغ فروش سهام بورس میکردیم. از سوی دیگر اگر این برداشت و هزینهکرد در امور اجرایی تخلف بوده است، چرا بعد از رفتن من همین مبلغ 123 میلیارد باقیمانده از حساب برداشته و به تیم پرداخت شد؟ نمیشود قانون را به شکل سلیقهای اجرا کرد. اگر استفاده از این مبلغ در امور جاری تخلف است پس نباید مجوز استفاده از مبلغ باقیمانده هم صادر میشد. در نهایت اینکه از این محل شاید حدود 20 میلیارد استقراض شده بود و در صورت استمرار فعالیت از درآمدهای بعدی همین مبلغ به حساب برمیگشت، اما شما باید یک دوره مدیریتی را در پایان آن مورد ارزیابی قرار بدهید. مثلاً بنده اگر در پایان فصل قبل از تیم جدا میشدم طبیعتاً شرایط بسیار منطقیتر بود، چرا که به میزان هزینهای که کردیم درآمد هم داشتیم و با اعضای تیم هم تسویه کردیم، اما در فصل جدید قبل از اینکه درآمد حاصل شود مجبور بودیم هزینه کنیم و درآمد هم یک ماه بعد محقق میشد. فراموش نکنید که در تمامی محاسباتی که انجام و بیان شده عددی که من میتوانستم بهعنوان درآمد فصلی که گذشت حاصل کنم، اصلاً نیامده است. کف این درآمد در بدترین حالت 250 میلیارد تومان بود که حتماً میتوانست عدد بیشتری باشد. من کف را گفتم. این عدد را که من میتوانستم حاصل کنم در محاسبات دخالت نمیدهند که جفای بزرگی است.
* برخی میگویند آقای آجورلو وعده میدهد مثل وعده ساخت استادیوم و یا وعده قرارداد و اسپانسر 1000 میلیاردی.
اگر کسی به وعده ساخت استادیوم آجورلو تردید دارد یک سفر کوتاه درون شهری به شهرک اکباتان داشته باشد. بروند در آنجا ببینند که آیا در طول یک سال و نیم، استادیوم شهید دستگردی به فضل خدا و تلاش همکارانم ساخته شد یا خیر. در مورد ساخت استادیوم هم آقای سالمیزاده سرمایهگذار ایرانی ساکن قطر آمد و تأیید کرد که موضوع صحت داشته است. مسئول محترم شهر آفتاب آقای تقدسینژاد هم بحث واگذاری زمین را تأیید کرد. پس وعده نادرستی در کار نبود. در مورد اسپانسر 1000 میلیاردی هم باید بگویم از بیاخلاقی دوستان است. استقلال حتماً لیاقت و توانمندی اسپانسر 1000 میلیاردی را دارد، اما قرارداد فصل گذشته ما 500 میلیارد بود که در همان ابتدا گفتم حدود 200 میلیارد مربوط به محتوا و حق پخش است که اگر محقق شود این عدد در دسترس خواهد بود و تلاش خودم را هم کردم. خیلیها بر این عقیده هستند که یکی از دلایل اصلی قطع همکاری و تخریبهای فعلی اصرار و پافشاری من روی همین موضوع بود. در هر صورت من وظیفه خودم میدانستم حق باشگاه استقلال را دنبال کنم. اگر در سال اول از قرارداد 500 میلیاردی که بستیم در نهایت 200 میلیارد درآمد داشتیم که بعد از رفتن من 30 میلیارد دیگر هم محقق شد و با قراردادهای دیگر مثل هواپیمایی و لباس و خشکشویی یا بیمه و پزشکی به 300 میلیارد نزدیک شد، قطعاً در سال دوم این عدد افزایش پیدا میکرد و بیشتر هم میشد همانطور که فصل قبل به تعهدات خودمان عمل کردیم و در این فصل هم وظیفه داشتیم این کار را انجام بدهیم. اگر فصل تمام میشد و آجورلو نمیتوانست بین هزینه و درآمدش تعادل ایجاد کند، میشد درباره این عملکرد قضاوت کرد، اما وقتی شما را در میانه راه کنار میگذارند و فرصت نمیدهند درآمد فصل قبل را دوباره محقق کنید در ادامه هم نمیتوانند بر اساس این الگو شما را به چالش بکشند.
* شما بارها مدعی موضوع کودتا شدید، اما آقای پولادگر گفت برخی اعضای هیئت مدیره شکایتهایی از آقای آجورلو داشتند و در نهایت تصمیم گرفتند ایشان را برکنار کنند.
آقای پولادگر رفیق و همرزم قدیمی بنده بوده است و انشاءالله در ماه مبارک در آن برنامه حقیقت را گفته است. ما با هم صحبت کردیم و ایشان همان شب به من گفت؛ آقای آجورلو تصمیم گرفتهاند شما را کنار بگذارند و این کار از جانب من نیست، باید اجرا کنیم و خواستم شما در جریان باشید. انشاءالله آقای پولادگر مصاحبه کند و بگوید این ادعای من نادرست است و اینطور نبوده که دلیل اتخاذ این تصمیم را بیان کرد. من فقط یک جمله به دوست قدیمی خودم میگویم که آقای پولادگر، آخرت خودت را برای دنیای دیگران نباید خراب کنی و حقیقت را بگو. من رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل بودم و هنوز هم در ثبت شرکتها نام بنده را تغییر ندادند، بعد جلسه هیئت مدیره بدون اطلاع رئیس هیئت مدیره در وزارت ورزش برگزار میشود؟ شبانه یک به یک به اعضای هیئت مدیره زنگ میزنند بیایید، صورتجلسه آماده کردهایم و امضا کنید که برخی از همان اعضا با من تماس میگیرند و میپرسند آقای آجورلو چه کنیم؟ برخی هم که حاضر نشدند امضا کنند، به دیگران هم مسائل غیرواقعی گفتند و مدعی شدند تصمیمی است که اتخاذ شده و شما باید امضا کنید. حالا می گویند از ابتدا تصمیم هیئت مدیره بود؟ انشاءالله همه ما در پیشگاه مردم راست میگوییم. به این سؤال من جواب بدهند که چرا رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل را در جلسه دعوت نکردند؟
* آقای سجادی معتقد بود در برخی باشگاهها بریز و بپاش صورت گرفته است از جمله 70 پرس ناهار که به طور مثال به بازیکنان استقلال داده میشد. شما فکر میکنید این ارقام معقول است؟
پس دلیل تغییرات شبانهای که انجام دادند 70 پرس ناهار بوده است که چنین وضعیتی را برای باشگاه ایجاد کردهاند؟ من ایشان را برای جشن قهرمانی استقلال دعوت کردم، اما نیامدند. هنوز نمیدانم چرا. توقع این بود که ایشان در این مراسم حاضر شوند. من پیش از این هم گفتم؛ ارتباط ما برای چند ماه قطع بود. عملاً بعد از آن ماجرای نامهای که برای واگذاری زمین و آغاز مراحل ساخت استادیوم به رئیس محترم جمهور دادم، دیگر تماسها قطع شد. از همان زمانی که تصمیم بر آمدن مربی خارجی شد و با ساپینتو تفاهم کردیم، پیغامهایی بود که مربی خارجی نیاورید یا ساپینتو را نیاورید. خوب من به این توصیهها توجه نکردم، چون باید به مصالح و منافع دهها میلیون هوادار فکر میکردم، به استقلالی که بدون شکست قهرمان شده بود و باید توان تکرار این موفقیت را داشته باشد. گزینه دیگری در آن مقطع برای ما وجود نداشت حتی اگر برخی از آجورلو دلخور شده باشند.
در مورد ناهار واقعاً دور از شأن است که صحبت کنیم. آقای سجادی که خودش ورزشکار حرفهای بوده است میداند برنامه غذایی تیم با کادر فنی است. این خواسته سرمربی و بازیکنان بود که باشگاه به شکل حرفهای و منظم غذای مناسب و باکیفیت در اختیار اعضای تیم بگذارد. ما هم موظف بودیم این خواسته را برآورده کنیم. تعداد بازیکنان تیم ما 36 نفر بوده شما حساب کنید اعضای کادر فنی و اجرایی و مجموعه تیم مثلاً 55 تا 60 نفر باشند چند نفر هم خدمات و فضای سبز محل تمرین که مثلاً به آنها هم ناهار داده شده است مجموعاً به 70 نفر رسیده باشد، یعنی ما هر روز 10 پرس غذای اضافه دادهایم و باعث ایجاد چنین شرایطی شده است؟ پس اینکه هشت ماه است درآمدزایی و کار اقتصادی در این باشگاه متوقف شده، بعد از جدایی من قرارداد اسپانسری بسته نشده و آوردهای به این باشگاه اضافه نشده است فقط به این دلیل است که 10 پرس غذای اضافه در تمرین داده میشد؟ مهمترین موضوع برای وزارت ورزش باید حل مشکلات ساختاری این باشگاه باشد نه اینگونه مسائل. مدتها گفته شد استقلال گرانترین تیم لیگ است. حالا خود آقای وزیر گفتند که یک تیم شهرستانی 570 میلیارد تومان هزینه کرده است. بعد از هشت ماه تخریب از چندین سمت، حالا مشخص شده است که گرانتر از استقلال هم تیم داشتهایم.
* یک سؤال و یا ابهام قدیمی درباره عملکرد شما در باشگاههای مختلف وجود دارد که باشگاههایی که در آن حضور داشتهاید سرنوشت خوبی نداشتند و این مسئله بارها مطرح شده است.
من باید پاسخگوی عملکرد دوره مدیریت خودم باشم. در باشگاه پاس علاوه بر اولین قهرمانی لیگ برتر، دو بار نایب قهرمان لیگ برتر شدیم، یک فصل هم چهارم شدیم و در لیگ قهرمانان آسیا هم به جمع هشت تیم پایانی رسیدیم. یعنی ما در چهار سال در باشگاه پاس بین سه تیم اول جدول بودیم. استادیومی با حمایت دکتر قالیباف و آقای یعقوبی در آنجا ساخته شد که با گذشت 15 سال از دوره حضور من هنوز در لیگ برتر مورد استفاده قرار میگیرد و یکی از ورزشگاههای خوب تهران است. پاس دو فصل بعد از جدایی من به همدان منتقل شد زمانی که در سازمان ورزش شهرداری بودم و در حالی که بارها با این تصمیم مخالفت کردم و اعتراض خودم را اعلام کردم، اما توجهی به این صحبتها و اعتراضات نشد و در نهایت هم سه فصل بعد از حضور من به دسته اول سقوط کرد و بعد هم همان سرنوشت تلخ را پیدا کرد. حتی به دلیل اعتراض به انتقال پاس فردی که مسئول اصلی این کار بود از من شکایت کرد که چرا آقای آجورلو چنین اظهاراتی را مطرح کرده است؟ در استیل آذین که من دوره کوتاه و کمتر از یک سالهای را طی کردم و زمانی از این باشگاه جدا شدم که فکر میکنم در جایگاه پنجم جدول بود و در سه هفته ابتدایی لیگ همان فصل بین سه تیم اول جدول بود هفت امتیاز به دست آورده بود، اما سیاستهای مالک باشگاه چیز دیگری بود، سرمربی تیم بعد از من برکنار شد، بازیکنان از تیم جدا شدند و به طور کلی تیمی که ما بسته بودیم تغییر کرد و با بازیکنان و کادر دیگری به کار ادامه داد تا در نهایت هم سقوط کرد. طبیعتاً من مسئول 23 هفته بعد که در آن دوره مسئولیتی نداشتهام، نبوده و نیستم. آقای تومباکوویچ رفت در صربستان و در مونته نگرو سرمربی تیم ملی شد که نشان داد چه مربی شاخصی را انتخاب کرده بودیم. کدام مربی از فوتبال باشگاهی ایران به اروپا بازگشته است که سرمربی تیمی در سطح تیم ملی صربستان شود؟ در تراکتور هم من دو فصل حضور داشتم که فصل اول در لیگ سوم شدیم و به فینال جام حذفی رسیدیم. فکر میکنم از سال 96 که از تراکتور جدا شدم تا همین امروز رتبه سوم جدول برای این باشگاه تکرار نشده است که امیدوارم تکرار شود. در فصل دوم هم تیم محروم بود، محرومیتی که باز هم به اتفاقات دوره مدیریت من ارتباطی نداشت و از قبل با بازیکنانی فسخ قرارداد صورت گرفته بود و فیفا در این خصوص حکم داد و با یک تیم جوان وارد لیگ شدیم که هدف اصلی ماندن و جلوگیری از سقوط بود. فصل دوم را فکر میکنم با حضور 10 بازیکن بزرگسال آغاز کردیم و سایر نفرات از تیمهای امید و جوانان تراکتور بودند چون امکان جذب بازیکن به دلیل محرومیت وجود نداشت. آنجا هم بدون یک ریال بودجه بیش از 13 میلیارد بدهی گذشته را پرداخت کردیم. در دو سال حدود 45 میلیارد درآمدزایی شد. به قیمت امروز شاید 13 میلیون دلار. خوشبختانه تراکتور هم نه نابود شده و نه دچار مشکل است و به فعالیت خودش در لیگ با قدرت ادامه میدهد. در استقلال هم فکر میکنم شرایط کاملاً روشن و مشخص است که بعد از 9 سال بهترین قهرمانی بدون شکست رقم خورد و من کمترین سهم را در آن داشتم، اما خوشحالم که هواداران این باشگاه به این شادی بزرگ و افتخار ارزشمند دست یافتند. آن چیزی هم که باقیمانده بدهی نیست، بلکه تعهد است. بدهی آن چیزی است که در پایان فصل قابل ارزیابی باشد و مدیر توان تأمین آن را نداشته باشد، اما وقتی من به باشگاه آمدم حدود 280 میلیارد تعهد و بیش از 300 میلیارد بدهی از زمان قبل وجود داشت طبیعتاً من موظف بودم به تعهدات عمل کنم و در قبال بدهیها مسئول باشم و بخشی از آن را پرداخت کنم که این کار را کردم. در این فصل هم اگر می ماندم موظف بودم به تعهدات فصل جاری عمل کنم اما چنین فرصتی داده نشد.
* و سؤال آخر اینکه چرا در این مدت در تلویزیون حاضر نشدید و به این مسائل پاسخ ندادید یا در مناظره شرکت نکردید؟
در طول همه دوران کاری خودم این تعداد مصاحبه نکرده بودم و علاقهمند به این میزان حضور در رسانهها نیستم. کشور به جای حرف زدن به کار نیاز دارد، اما ای کاش اخلاق حرفهای و اسلامی حاکم باشد که با ایجاد این میزان اتهامات و تهمتها، فضای حاکم بر ورزش و فوتبال را اینطور به حاشیه نکشانند. فکر نمیکنم هیچ باشگاهی در هشت ماه اخیر به اندازه استقلال اسیر اینگونه موضوعات بوده باشد آنهم تیمی که در فصل قبل بدون شکست قهرمان شده و از هر نظر شرایط ایدهآلی داشت. با همین اقدامات غیراخلاقی چنین وضعیتی را برای استقلال ایجاد کردند. من که علاقهمند به اینجور بازیها نیستم اما اگر قرار بر مناظره باشد حاضرم با طراحان کودتای شبانه مناظره کنم که این وضعیت را ایجاد کرده و باید پاسخگو باشد. خطاب و طرف من طراحان این ماجرا هستند. منشا تخریبها هم از همین طراحان است که من آنها را میشناسم. حاضرم با طراحان این کودتا که در قبال مشکلات امروز استقلال هم مسئول هستند، مناظره کنم و در مورد اقدامهایی که برای مهره چینیهای غیرورزشی انجام میدهند، صحبت کنم. آمادهام تا با افراد سایه ورزش و آن جریانی که ورزش کشور را با مهره چینیهای خودش به این شرایط بحرانی رسانده و درباره چرایی کودتای شبانه مناظره کنم تا مشخص شود چه افرادی امید دهها میلیون هوادار پرشور باشگاه استقلال را در این فصل ناامید کردند. با عاملان ناکامی که ژست طلبکار گرفتهاند حاضرم مناظره کنم. در پایان این نکته را بگویم که بنده هزینه سه چیز را دادهام؛ اول قهرمانی بدون شکست که برای خیلیها تلخ و سخت بود. دوم پیگیری حق تبلیغات محیطی و سوم پیگیری حق محتوا.
انتهای پیام/