برزگر: شاید حسن یزدانی فکر میکند با نشستن کنار من کوچک میشود
گزیده مصاحبه منصور بزرگر در زیر بخوانید:
* وقتی در المپیک به ژاپن باختم هر کسی چیزی گفت ولی اصل قضیه این بود که کشتیگیر ژاپنی و مربیانش یک سال تمام روی کشتیهای من کار کرده بودند. کار آنها همین بود. یعنی اگر حریف ژاپنی سیدعباسی را میبرد فقط این نبود که کشتیگیر ژاپنی به تنهایی ما را ببرد، بلکه یک سال تمام روی حرکات و برنامههای ما کار میشد. متأسفانه در ایران اینگونه نیست و هر کسی حرف خودش را میزند و بررسی نمیکند.
*وقتی حیدری بالای 4 بار به کورتانیدزه باخت، در المپیک آتن همان دور اول به کورتانیدزه خوردیم. خیلیها میگفتند باید این کشتی را مهندسی کرد. با خود حیدری سر اینکه وقتی کمر به کمر میشود از چپ بگیریم یا راست، صحبت کرده بودیم. بعد که کشتی به سود حیدری تمام شد، سر تشک با او شرط بستیم که همان چیزی که من گفته بودم انجام دهد، را انجام داده و برده، بعد که فیلم را نگاه کردیم معلوم شد من درست میگویم و باید از آن طرف بگیرد. حیدری دو تا خاک هم شده بود و کشتی به وقت اضافه رفته بود، دست کورتانیدزه باز شد اما اول امتیازش را دادند به کورتانیدزه که ما اعتراض کردیم و امتیازش به حیدری رسید.
*نایبقهرمان المپیک 1976 مونترال یادآور شد: کشتیگیری بود در اصفهان به نام ذاکری که 82 کیلو میگرفت، وقتی با او تمرین میکردم خیلی اذیت میشدم. حریفی داشتم از قزوین، به نام رضا حسینی که به او گفتم تو خیلی با این (ذاکری) خوب تمرین میکنی ولی من خیلی اذیت میشوم. اول که از من تعریف کرد و بعد گفت او فقط یک خیمه دارد اگر آن را تحمل کنی بعد میتوانی راحت خاکش کنی. با حیدری سر همین بحثمان بود که وقتی زیر را میگیری بنشین، وقتی کار به وقت اضافه کشید، دو تا هم در صورت حیدری زدم و گفتم مگر قرارمان نبود وقتی زیر را میگیری، بنشینی که وقتی به تشک برگشت، دو تا زیر گرفت و نشست و بعد خاکش کرد و برد. کشتیگیری با قد و قامت کورتانیدزه داشتیم که در اردوی همدان، او را آوردیم با حیدری کار کند.
* تیلور چند بار یزدانی را برده و این ماجرا باید آنالیز شود. من نمیتوانم در مصاحبه بگویم چطور باید با او کشتی بگیرد. یزدانی هم مدالهای زیادی گرفته و کشتیگیر خوبی است، اما خیلی چیزها را قبول ندارد. بردن تیلور به نظر من راحت است، همان دوره من، کاوه و رضایی و بقیه نشستیم و حرف زدیم و طریقه فن زدن تیلور را گفتم. این خیلی مهم است که دست چپ و راست را چه وقت به کار بگیری. فقط این نیست که ما حرفش را بزنیم، بگویم حسن یزدانی باید این کار را بکند، باید با هم بنشینیم، فیلم کشتیاش را نگاه کنیم و بعد روی آن تمرین کنیم، به شرطی که حسن یزدانی هم قبول کند.
*بدن بعد از المپیک افت میکند، به هرحال تیلور طلای المپیک گرفته بود و آن چنان زمانی هم نداشت، ولی حسن یزدانی چون در المپیک باخته بود، ولع بیشتری برای این مبارزه داشت. سال بعد اما نتوانست برد نروژ را تکرار کند، در مورد شکستش در بلگراد هم هر کسی حرفی زد، گفتند آمادگی جسمانی حسن خوب نبوده، که بود و من او را آماده دیدم. کاری ندارم آن یک سال چه به یزدانی گذشته، چیزی که من دیدم، این بود که تیلور به کل برای بلگراد تاکتیکش را عوض کرده بود.
*بعد از آنکه در نروژ به یزدانی باخت، سال بعد کاملاً متفاوت شده بود. قبلاً اینها با هم زیرورو میشدند ولی این دفعه طوری حرکت کرد که حسن یزدانی را مات کرد. باید اینها کارشناسی شود. من که کُچ این مبارزه نیستم. مربی و خودش بنشینند روی این چیزها کار کرنند یا خودش و مربیاش باشند و با هم چند جلسه بنشینیم و روی این کار کنیم. 6 ماه با حیدری روی کورتانیدزه کار کردیم. از خودش بپرسید. یا علیرضا رضایی با مغول کشتی داشت، کمر به کمر شدند اگر رضایی از طرف چپ میگرفت او لنگش میکرد، داد زدم سرش و رضایی هم از آن طرف گرفت دست مغول باز شد و مدال نقره المپیکش را گرفت.
* به این نتیجه میرسیم که حسن باید قبول کند که با ما بنشیند و با هم روی این کشتی کار کنیم. شاید فکر میکند اگر با ما بنشیند کوچک میشود اما آرزویم این است که کشتی دوطلائه شود. حالا میخواهد حسن یزدانی باشد یا هر کشتیگیر دیگری، ولی درحال حاضر تنها کسی که پای این سکو ایستاده، حسن است. یک طلا و نقره المپیک دارد و اگر سومین مدال المپیکش طلا شود، پرافتخارترین ورزشکار المپیکی خواهد شد و از تختیِ بزرگ هم جلو میزند. ما در کشتی دو طلائه نداریم، اگر حسن یزدانی قبول میکند که کمکش کنیم، با خودش و مربیاش بنشینیم و کار کنید.
* علیرضا دبیر قبول دارد و این کار را قبلاً هم انجام داد، اما نه یک جلسه، الان تا المپیک سال بعد، یک سال وقت داریم. جهانی را خودش میداند که میخواهد در این وقت باقی مانده روی تیلور کار کنیم یا نه، باید روی نقاط ضعف و قوت خودش کار کرد. اینطور نیست که من در مصاحبه بگویم این پایش را بگیر و آن پایش را نگیر، این حرف بیهوده زدن است. همه تا امروز زیاد حرف زدند، با حرف نمیشود کار را پیش برد. بعد از باخت سال گذشته حسن هم خیلی حرفها زده شد، اما من به خود یزدانی گفتم که تیلور تاکتیکش را عوض کرده بود.رد
*بعضیهایشان در ظاهر و مصاحبهها گاهی علیه من حرف میزنند، اما در باطن دوستم دارند و وقتی من را میبینند قدرشناسی میکنند. برخی هم وقتی من را میبینند دست و پایم را هم میبوسند. ممنون همه آنها هستم، ولی علیرضا حیدری من را مولانای کشتی کرد (مولانای کشتی لقبی است که اهالی کشتی بعد از شکست کورتانیدزه مقابل حیدری به برزگر دادند). من همه بچههایم را دوست دارم. یک پدر در دوست داشتن، فرقی نمیگذارد، خلف و ناخلف روی دوست داشتنش تأثیر ندارد. من ادعایی ندارم، فیلا من را انتخاب کرد، نه سفرهای انداختم و نه پولی دادم، من شاگرد مکتب کشتی هستم.
* حسن یزدانی هم اگر فکر میکند میتوانم کمکش کنم، درخدمتش هستم. از طریق دبیر و مربیان میتواند بگوید و با هم بنشینیم. در آمریکا که بودم، من را میشناختند، یک بار در هواپیما یک آمریکایی همراه با تیم دانشگاهی در سفر بود، به من گفت تو کشتیگیری، اسمم را پرسید، تا گفتم برزگر، فن شگردم را نشانم داد و یک هفته من را به دانشگاهش دعوت کرد تا با آنها کار کنم. نیازی به چیزی ندارم، فقط دلم میخواهد کشتی دو طلائه شود، حسن یزدانی هم از همه به این مهم در کشتی آزاد نزدیکتر است.
انتهای پیام/