آقای عطایی فرار رو به جلو ممنوع!
با اینکه همه شرایط با میزبانی ارومیه برای تکرار قهرمانی تیم ملی والیبال در آسیا فراهم شده بود، اما این اتفاق نیفتاد و باخت به ژاپن همه هواداران والیبال را شاکی کرد. شاید خیلی ها منتظر بودند تا سرمربی تیم ملی بعدازباخت تیمش حداقل با عذرخواهی از مردم دلجویی کند. اما عطایی به جای عذرخواهی یک هفته تمام سکوت کرد و مثل غریق برای نجات خودش به هر بهانه ای چنگ می زند. او جمعه در برنامه ای تلویزیونی بدون معذرت خواهی، طلبکارانه گفت:« احساسم این است که تمام نقدها سمت من و کادر فنی میآید کع غیرطبیعی است.» او در حالی خیلی راحت صورت مساله را پاک می کند، که همه می دانند وقتی مسئولیت تیم با سرمربی است ، پس شکست هم مال نفر اول نیمکت تیم است وبس. چرا که تصمیم نهایی را او می گیرد و باید شجاعت قبول مسئولیتش را هم داشته باشد. تیم ایران همیشه سرویس زن بوده و با همین شگرد رقبا را اذیت کرده. تیم ژاپن در فینال 20 سرویس خراب کرد. ژاپنی ها ست اول خوب سرویس نزدند اما ست دوم و سوم بهتر شدند که نشان از تفکر حرفه ای سرمربی تیم می دهد، اما برعکس در تیم ایران به محض خراب شدن دو سرویس، سرمربی از بازیکنان می خواهد:« سرویس را رد کنید تا شاید دفاع کنید.» با این شرایط وقتی نقدها به سمت سرمربی نباشد، سمت چه کسی باشد؟ آقای عطایی که شما خودتان را با مربیان دنیا مقایسه می کنید، یادآوری کنیم وقتی تیم ملی لهستان از دور مقدماتی قهرمانی اروپا صعود نکرد، همه کادر و بازیکنان در کنفرانس خبری از مردم کشورشان عذرخواهی کردند؟ یادتان هست مربی تیم ملی فوتبال ژاپن در جام جهانی 2022 وقتی تیمش با پنالتی به یوگسلاوی باخت، 10 دقیقه تمام مقابل تماشاگران ناراحتش عذرخواهی و تعظیم کرد و کار به جایی رسید که هواداران او را تشویق کردند. شاید شما هم باید همین کار را می کردید. اما نه تنها عذرخواهی وتعظیم نکردید که بابت انتقاد به عملکردتان شاکی هم می شوید.
رقابت بازیکنان در فرار از تیم ملی
شما معتقد هستید بازیکن، سرباز تیم ملی است و نمیتواند بگوید برای تیم ملی بازی نمیکند، ولی برای باشگاه بازی میکند و برای حرفتان مثال امیر غفور را زدید، اما کاش کمی منصفانه تر باشید. والیبال ایران به گفته مربیان بزرگ دنیا پر از استعداد است. اما ظاهرا مدیریت آنها آن قدر سخت هست که ما از پس آن برنمی آییم. در حالی که دوره ولاسکو، جنگ بازیکنان برای حضور در اردوی تیم ملی و ترکیب اصلی بود، اما در دوسال سرمربیگری شما ملی پوشان بر سر فرار از تیم ملی به بهانه های مختلف با هم رقابت می کنند آنهایی را هم که فرار نکرده اند، خودتان کنار گذاشتید.از جواد معنوی نژاد بگیرید که حقش نبود با او بازی کنید تا پوریا حسین خانزاده جوان و بی تجربه که هفته اول لیگ ملتها او را مقابل ژاپن به زمین فرستادید و به گفته کارشناسان با این کار او را فقط خرد کردید نه بزرگ. حتی اصرار زیادی برای حضور در هفته سوم لیگ ملتها به میزبانی آمریکا داشتید اما در قهرمانی آسیا چه؟ در جایی که راحت می توانستید فرصت بازی به او بدهید، اما تنها یک بار او را برای سرویس به زمین آوردید، درحالی که می توانستید مثل فیلیپ بلین سرمربی تیم ملی ژاپن که به بازیکن شماره 30 تیمش کم کم فرصت بازی داد تا با زمین و شرایط بازی در لیگ ملتها آشنا شد و حالا در 20 سالگی اوج پختگی اش است. چرا راه دور برویم، همین بازی فینال، میلاد عبادی پور خوب کار نکرد، چرا میثم صالحی را از زمین بیرون کشیدید؟
چند بازیکن مثل علی اصغر مجرد و مرتضی شریفی به بهانه مصدومیت قید تیم ملی را زده اند؟ یا بازیکنی مثل امیرغفور بازیکن ارزشمند فصل قبل لیگ ومسعود غلامی یکی ازبهترین سرعتی زنان لیگ ایران ترجیح دادند به تیم ملی نروند. درواقع انتخابات سوال برانگیز باعث شد بازیکنان رغبتی به کار با شما نداشته باشند.
اشتباه مشورت با بازیکن
سرمربی تیم ملی با افتخاراز مشورت با سید و میلاد عبادی پور برای انتخاب دستیار خارجی اش می گوید. در حالی که این اشتباه بزرگی شاید، در حد فاجعه باشد. وقتی قرار باشد مربی تمرین دهنده به بازیکنان تمرین دهد و شما کنار سالن تنها نظاره گر باشید، چطورقراراست تفکرتان را به بازیکنان منتقل کنید؟
از طرف دیگر، شما معتقد هستید در ایران دستیار کم داریم و تعدادشان خیلی کم است. در حالی که برخلاف نظر شما به نظر می رسد مربی که دستیار باشد هم در ایران کم نداریم. شما معتقدید دستیاران در ایران ویژگی سرمربی را دارند، اما همین سرمربیان تیم های باشگاهی مثل محمدرضا تندروان، سعید رضایی، پیمان اکبری و رحمان محمدی راد دستیار بوده اند وشما تنها کسی هستید که به جز یکسال دستیاری زنده یاد حسین معدنی، دستیار مربی بزرگی نبوده اید اما حالا سرمربی تیم ملی هستید. البته محض یادآوری اینکه شاید کاری که یک دستیار می کند را یک مربی نتواند انجام دهد. شک نکنید شما در انتخاب دستیار اشتباه کرده اید و بماند که حالا نمی خواهید مسئولیت اشتباهتان را قبول کنید.
راه اندازی تیم ملی ب، با چه هدفی؟
تیم ملی ب از 29 مرداد، درست یک روز بعداز شروع قهرمانی آسیا در سالن فدراسیون زیر نظر مسعود آرمات شروع شد. با این که خبر شروع اردوی تیم ملی ب برای بازیهای آسیایی بود، اما ازآن جمع تنها مهدی جلوه و امیرحسین اسفندیار به این اردوی تیم ملی رسیدند. در حالی که تمرین تیم ملی از دیروز برای بازیهای آسیایی شروع شده، اما معلوم نیست با اتفاقی که در ارومیه رخ داد، واقعا این تیم می تواند در هانگژو طلای دوره قبل را تکرار کند یا نه؟ نتیجه ای که شاید با تیم ب و بازیکنان جوان هم تکرار می شود. شاید بهتر بود تیم اصلی برای انتخابی المپیک در برزیل آماده می شد. با این حساب اصلا معلوم نیست، اردوی تیم ب با چه هدفی برگزار شد؟