سانسورهای سریال «شهریار» خاطرات تلخی به جا گذاشته است
مهدی سجادهچی ـ نویسنده سریالهایی چون «شهریار» و «خاک سرخ» ـ همزمان با سالروز گرامیداشت استاد شهریار، از خاطرات ساخت سریال شهریار و فراز و نشیبهای پخش آن، در کنار شیرینی ارائه روایتی زیبا از این شاعر، گفت.
اتفاقاتی که انتهای سریال را تباه کرد
این نویسنده دربارهی بخشهای حذفشده «شهریار» میگوید: درباره بخشهای حذف شده از سریال شهریار بهوسیله مسئولان سیمافیلم، من نیز همچون آقای تبریزی تنها خاطرات تلخی برایم باقی مانده است. این اتفاقات که خصوصا انتهای سریال را تباه کرد، دلایل پیچیدهای داشت اما قطعا مهمترین آنها محافظهکاری غیرضروری مسئولان وقت سیمافیلم بود.
سجادهچی از دشواری روایت سه مقطع تاریخی شهریار به اضافه عشقی که کنار این شخصیت بوده میگوید و درباره اینکه تا چه میزان این یکدستی در فیلمنامه، طی بازیها اتفاق افتاد؟ اظهار میکند: دشواری امکانات و ظرفیتهای کم تولید در کشور ما اجازه نمیدهد این نوع داستانها بینقص نمایش داده شوند اما از آنجا که مخاطب ما هم مشکلات تولید را میداند، این تغییر و فاصله ماهوی بازیگران سه دوره زندگی یک کاراکتر را میپذیرد و سخت نمیگیرد.
اردشیر رستمی را حبیب رضایی انتخاب کرد
وی ادامه میدهد: از نظر فن و مهارت بازیگری، کسی که نقش سالخوردگی شهریار را بازی میکرد، با بازیگر نقش نوجوانی تا میانسالی ایشان قابل مقایسه نبود؛ اما به دلیل احاطه و تسلط اردشیر رستمی بر ادبیات و شعر، بازی او بسیار بیشتر بهچشم آمد. برای ایفای یک نقش با ویژگیها و ظرافتهای فرامتنی، گاه یک غیربازیگر، انتخاب مناسبتری است. این انتخاب را حبیب رضایی انجام داد که بسیار شجاعانه، پیشگام و مؤثر بود.
نویسنده «شهریار» در پاسخ به اینکه برای جذابیت درام آیا به خود اجازه میداد تغییراتی در روند واقعی زندگی شاعر ایجاد کند؟ میگوید: من چیزی از زندگی شهریار را تغییر ندادم و بیشتر جزئیات از خاطرات شخصی شاعر گردآوری شده بود. آنچه که اضافه شده بود دوران و زمانه زیست اجتماعی و سیاسی شاعر بود که بسیار به جذابیت داستان کمک کرد.
روایت حیات و شعر شهریار کار پیچیدهای بود
سجادهچی درباره اظهارنظر پیشین فرزند استاد شهریار به سریالی که تصویر شد و اینکه عنوان کرده بود، تغییراتی که ایجاد شده تاثیر چندانی بر روند قصه نداشته و تقابل این نگاه با منتقدان سریال شهریار، معتقد است: به هرحال روایت حیات و شعر شهریار کار پیچیدهای بود و عموما این شخصیتها متولیانی دارند که از ادعای شناخت آنها ارتزاق میکنند و مدام از دیده نشدن خود شکایت داشتند؛ اینها تصور درستی از داستان و سریال نداشتند و دائما از اینکه تصویر ارائه شده در سریال، با تصور خودشان از آن شخصیت متفاوت بود گله داشتند. اینگونه ادعاها و این تصور بهجایی میرسد که گویی یک سریال تاریخ معاصر را باید صدها نفر از بازماندگان آن، بنویسند و بسازند که توقع بیجایی است.
این نویسنده در پایان درباره دشواریهای ساخت سریالهای تاریخی در فضای فعلی اظهار کرد: در زمان ساخت سریالهای «شهریار»، «هفت سنگ» و «خاک سرخ» مشکلات اقتصادی تا این اندازه نبود و البته گاهی در پرداختها تاخیر بود اما این مسئله حاد نبود و این حجم از منابع مالی صرف پروژهها نمیشد. پیشتر پیش میآمد تهیهکننده خودروی خود را بفروشد و یک ماه بدون خودرو بگذراند تا مشکل برطرف شود، اما حالا این حجم از منابع مالی سنگین است و اگر پروژهای با مسئله مالی مواجه شود با فروش ۱۰ ماشین هم نمیشود، موضوع مالی را حل کرد.
نگارش سریالی درباره قرارگاه سری نصرت
سجادهچی در انتهای این گفتوگو، اعلام کرد، پیشنهادهایی برای ساخت کارهای تاریخی داشته و این روزها در مرحله بررسی آنهاست. به گفته این فیلمنامهنویس ساخت سریالهای تاریخی به حداقل رسیده اما پیشنهادی درباره زندگی سیاسی اجتماعی یکی از خویشاوندان ائمه را داشته است.
او همچنین در حال حاضر نگارش سریالی در مورد قرارگاه سری نصرت را برعهده دارد. این سریال که از تولیدات حوزه هنری است، با عنوان «پسران حور» و به کارگردانی مهدی جعفری قرار است ساخته شود.
سجادهچی اعلام کرد، همچنین پیشنهادهایی از سوی پلتفرمها داشته اما فعلا به توافق نرسیده است.