آهن ملل
فارکس
فارکس

کارگردان بهترین فیلم جشنواره فیلم کوتاه تهران: «خودکشی به سبک نیچه» را با پول توجیبی ساختم!/ کلیشه‌شکنی از کردستان و فیلم‌سازان کردزبان

کارگردان بهترین فیلم جشنواره فیلم کوتاه تهران: «خودکشی به سبک نیچه» را با پول توجیبی ساختم!  کلیشه‌شکنی از کردستان و فیلم‌سازان کردزبان
پیام کردستانی، کارگردان فیلم کوتاه «خودکشی به سبک نیچه» می‌گوید که در فیلم خود کوشیده است تا تصویر متفاوتی را از کردستان و فیلم‌سازان کردزبان ارائه دهد.
۱۱:۰۳ - ۰۸ آبان ۱۴۰۲
وانانیوز|

فیلم کوتاه «خودکشی به سبک نیچه» ازجمله آثاری است که موفق شد در چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، حضور موفقی را پشت سر بگذارد و با اقبال مخاطبان و داوران مواجه شود. این فیلم به کارگردانی پیام کردستانی، توانست چهار جایزه را از جشنواره چهلم دشت کند که ازجمله آنها می‌توان به جوایز بهترین تدوین، بهترین فیلم‌نامه اقتباسی، بهترین فیلم بخش سینمای ایران و همچنین دیپلم افتخار بهترین دستاورد هنری اشاره کرد.  

در مجال پیش‌رو به سراغ پیام کردستانی، کارگردان فیلم کوتاه «خودکشی به سبک نیچه» رفتیم و با او درباره نخستین تجربه کارگردانی‌اش در عرصه سینمای کوتاه، هم‌کلام شدیم.

کردستانی، کارگردان دانش‌آموخته مقطع دکتری رشته شهرسازی است. او پیش‌ از ثبت نخستین تجربه کارگردانی‌اش، تجاربی چون نویسندگی، فیلم‌نامه‌نویسی و حضور در گروه کارگردانی را پشت سر گذاشته و اکنون مشغول نگارش طرح یک سریال است. علاوه بر این، طرح یک فیلم بلند سینمایی را هم در اختیار دارد و در کنار این‌ها، یکی دو فیلم کوتاه که قصد دارد پس از فروکش کردن تب و تاب برگزاری چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به سراغ‌شان برود.

در ادامه، مشروح گفت‌وگو با این فیلم‌ساز جوان را از نظر می‌گذرانید:

خانواده‌ مخالف حضورم در سینما بودند

 شما دانش‌آموخته دکتری شهرسازی هستید و اینکه از آن فضا به فیلم‌سازی روی آورده‌اید در نوع خود جالب است. گفت‌وگو را از اینجا آغاز کنیم.   

علاقه‌مندی شدید من به سینما ابتدا با مخالفت خانواده روبه‌رو شد. از سوی دیگر، شرایطی که در سنندج وجود داشت، باعث شد که به سمت و سوی دیگری کشیده شوم. سپس با مشقت فراوان و به‌واسطه یک میانبر، توانستم دوباره به سمت سینما بازگردم. آن خط را که به شهرسازی ختم شده بود، ادامه دادم و تا دکتری هم پیش رفتم اما دغدغه اصلی‌ام سینما بود و این دغدغه همواره همراهم بود.

سینما , سینمای ایران , فیلم کوتاه , جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران ,

چه شد که برای شروع کارگردانی، مدیوم فیلم کوتاه را انتخاب کردید؟ مدیوم‌های دیگری هم وجود داشتند که می‌توانستید نخستین تجربه کارگردانی‌تان را در بستر آنها رقم بزنید. آیا فیلم کوتاه خصوصیت خاصی داشت که برای شروع، آن را انتخاب کردید؟

فکر می‌کنم شما به اجبار باید از فیلم کوتاه شروع کنید. مگر اینکه به حوزه مستند یا انیمیشن علاقه‌ داشته باشید که بخواهید در این زمینه‌ها فعالیت کنید. اما به هر صورت، مدیومی که برای شروع انتخاب می‌کنید از حیث زمان باید کوتاه باشد تا هم بتوانید هزینه‌اش را تامین کنید و هم اینکه توانایی خود را در زمانی کوتاه، محک بزنید. فکر نمی‌کنم هیچ فیلم‌سازی کار نخست خود را با ساخت فیلم بلند شروع کرده باشد یا اینکه سریال ساخته باشد. از این‌رو فعالیت عموم فیلمسازان به صورت طبیعی از سینمای کوتاه شروع شود و من هم از این طبیعت پیروی کردم.

جهان ذهنی‌ام فانتزی است

 کمی در ارتباط با فیلم‌نامه، ایده و جرقه‌ای که باعث شد طرح «خودکشی به سبک نیچه» در ذهن‌تان شکل بگیرد صحبت کنید.

جهان ذهنی من اساسا یک جهان فانتزی است؛ خیلی فانتزی‌تر از آنچه که در فیلم «خودکشی به سبک نیچه» می‌بینید. من اینجا ترجیح دادم که جهان ذهنی فانتزی‌ام را خیلی کمتر و مینی‌مال‌تر نشان دهم. در نتیجه هر متن، کتابی و یا فیلمی که دارای چنین اتمسفری باشد، ناخودآگاه مرا به سمت خود جلب می‌کند. جرقه این فیلم از جایی زده شد که من رمانی که ژان تولی نوشته و در ایران با عنوان «مغازه خودکشی» ترجمه شده است را خواندم. فضای کار و اتمسفری که در روایت قصه وجود داشت، مرا جذب کرد. این‌گونه بود که نخستین جرقه برای نوشتن فیلم‌نامه «خودکشی به سبک نیچه» در ذهنم ایجاد شد. البته رمان «مغازه خودکشی» از لحاظ قصه و ماجراهایی که در آن جاری است با فیلم من بسیار متفاوت است. با وجود این، اسم کتاب را در تیتراژ فیلم آورده‌ و اشاره کرده‌ام که این قصه، برداشتی آزاد از آن رمان است. با وجود این، واقعا می‌شد چنین اشاره‌ای را در تیتراژ نیاورد. چون اتفاقات متعدد دیگری در فیلم رخ می‌دهد و تنها عناصری که می‌توان در حوزه اقتباس به آنها نگاه کرد، مغازه، فضا و کاری است که کاراکتر فیلم انجام می‌دهد. بقیه ماجراها به عنوان افزوده‌ای از سمت من به قصه اضافه شد و در ذهنم پرورش پیدا کرد.

سینما , سینمای ایران , فیلم کوتاه , جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران ,

جالب است که نام فیلم، «خودکشی به سبک نیچه» است اما فیلم در عین حال، اثری امیدبخش است و به جای ترغیب خودکشی، مخاطبان را به زندگی تشویق می‌کند. این پارادوکس در نوع خود جالب است.

بله. همان‌طور که می‌دانید، نیچه هرگز خودکشی نکرد و من به دنبال نام غریبی بودم که بتواند این پارادوکس را به خوبی نشان دهد. طبیعتا وقتی کاراکتر پزشک، نسخه‌ای را با عنوان خودکشی به سبک نیچه می‌نویسد و به قابله می‌دهد، احتمالا می‌خواهد راه را برای پزشکی که دوستش است، بگشاید تا کاری کند که آن قابله واقعا نمیرد و به این ترتیب، اتفاقی که در فیلم می‌بینیم، رخ می‌دهد.

تلاش برای تغییر کلیشه‌ای که نسبت به کردستان و فیلم‌سازان کردزبان وجود دارد

 فیلم‌تان را به زبان کردی ساخته‌اید و مشخص است که زبان، یکی از دغدغه‌های مهمی بوده که برای شما موضوعیت داشته است. این دغدغه صرفا به اینکه خودتان اهل کردستان هستید بازمی‌گشت یا ریشه‌های دیگری هم داشت؟

من کرد هستم و طبیعی است که فیلمم را به زبان کردی بسازم. البته این یک الزام نیست، صرفا هنجاری است که برای خودم تعریف کرده‌ام و قرار نیست همه آدم‌ها این‌گونه عمل کنند. چه اینکه ممکن است در آینده به شیوه دیگری عمل کنم اما موقع ساختن «خودکشی به سبک نیچه»، زبان کردی در ذهنم بود. ضمن اینکه آوای زبان کردی و بیگانه بودن آن، در جاهایی به فضای قصه کمک می‌کرد. به نظرم رسید که این آوا و نوع چینش کلمات باعث تکمیل فرم می‌شود. در نتیجه زبان کردی یک برای من یک انتخاب فرمال هم بود. به شخصه دغدغه این را داشتم که از زبان کردی در فیلم استفاده کنم و شاید دلم می‌خواست نشان دهم که در کردستان، هم در ادبیات و هم در سایر هنرها نوعی نگاه فانتزی این‌چنینی هم وجود دارد. چنین نگاهی می‌تواند شناخته شدن سینمای کردستان به عناصر طبیعی، کولبر، برف، فاجعه بمباران و... را تغییر دهد و مخاطب این تغییر را احساس کند. می‌خواستم بگویم که چنین نگاه‌هایی هم در میان فیلم‌سازان کرد وجود دارد و از نظر من کمیتش هم کم نیست. زیرا ما در ادبیات، آدم‌ها و آثار قابل توجهی داریم که در فضای فانتزی و سوررئال خلق می‌شوند. متاسفانه این اتفاق در سینما رخ نداده است و شاید این فیلم، تلاشی برای خلق زاویه نگاهی تازه نسبت به کردستان باشد. به اندازه خودم و متناسب با 18 دقیقه‌ای که وقت داشتم، کوشیدم این کار را انجام دهم و هرگز ادعایی بزرگ‌تر از این ندارم. طبیعتا من نمی‌توانم با ساخت یک فیلم 18 دقیقه‌ای، جریان‌ساز باشم اما وظیفه خود دانستم که در این راستا کاری انجام دهم.

مواردی که می‌گویم کمی فرامتنی است. یعنی اکنون که دارم فکر می‌کنم، بیان‌شان می‌کنم و شاید هنگام ساخت فیلم، چنین پنداشتی نداشتم. به نظر می‌رسد تلاش من در زمان ساخت فیلم، بر این اساس بود که بخواهم نگاه دیگری به سینمای کردستان که این‌قدر شناخته‌شده و دارای مولفه‌های مشخصی است، داشته باشم؛ نه سینمایی که شما معمولا انتظار دارید در آثار فیلمسازان کردزبان ببینید. شکستن این قالب و کلیشه، به خودی خود یکی از دغدغه‌های من بود.

سینما , سینمای ایران , فیلم کوتاه , جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران ,

فیلم را با پول توجیبی ساختم!

کمی هم درباره شرایط تولید صحبت کنید. فیلم‌تان را بدون مشارکت انجمن سینمای جوانان ایران و با حمایت بخش خصوصی ساختید و احتمالا مسیر سختی را پیموده‌اید.

بله، فیلم را با پولِ توجیبی ساختم!

یعنی به طور کلی برای جلب حمایت و مشارکت با انجمن تعاملی برقرار نکردید؟

نه، چون کار اولم بود، فارغ‌التحصیل انجمن نبودم و در هیچ‌یک از کلاس‌های انجمن شرکت نکرده بودم. در نتیجه احتمالا مرا نمی‌پذیرفتند و اگر هم احیانا در پیچینگ پذیرفته می‌شدم، شاید هزینه‌ای که برای تولید در نظر می‌گرفتند، به اندازه‌ای نبود که بتوان با آن فیلم را ساخت. بنابراین تصمیم گرفتم به صورت مستقل کار کنم. گرجه بسیار سخت بود و شاید بتوانم بگویم که به اندازه یک فیلم بلند سینمایی از من زمان و انرژی گرفت. چراکه هر آنچه در فیلم وجود دارد (چه چیزهایی که دیده می‌شوند و چه چیزهایی که دیده نمی‌شوند) را دانه دانه ساختم و در کنار هم گذاشتم تا اتفاقی که باید رخ دهد. این خیلی کار سختی بود.

فیلم‌سازی را خودآموز یاد گرفتم

 اتمسفر، فضاسازی و میزانسن‌هایی که در فیلم می‌بینیم، از استاندارد مناسبی برخوردار است و شاید بتوان گفت اتفاقی فراتر از انتظاری که از یک فیلمساز فیلم‌اولی داریم، رخ داده است. با این اوصاف به نظر می‌رسد که شما فیلم‌سازی را به صورت تجربی آموخته‌اید.

بله، من به آن معنا کلاس نرفتم. فقط یک دوره کوتاه سه ماهه در حوزه هنری کردستان دیدم که بدون اغراق باید بگویم کمک چندانی به من نکرد. آنچه از فیلم‌سازی بلدم و فکر می‌کنم زیاد هم نیست، با دیدن، خواندن و تلاش ذهنی حاصل شده است و به نوعی می‌توانم بگویم که فیلمسازی را به شکل خودآموز یاد گرفته‌ام.

سینما , سینمای ایران , فیلم کوتاه , جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران ,

 بازخوردها و واکنش‌هایی که تاکنون از سمت مخاطبان فیلم دریافت کرده‌اید چگونه بوده است؟

متفاوت بوده است. هم با آدم‌هایی مواجه شدم که فیلم را دوست نداشتند و فکر می‌کردند چندان اثر مهمی نیست و اصلا چرا باید چنین فیلمی ساخته شود و هم با آدم‌هایی که تماس گرفتند یا حضوری هم گپ زدیم و فیلم را خیلی دوست داشتند. فکر می‌کنم این ویژگی یک اثر است که به صورت توامان، نظرات موافق و مخالف داشته باشد. از این بابت خوشحالم که اثرم توانسته چنین دیالکتیکی را بین دو طیف موافق و مخالف ایجاد کند. فکر می‌کنم هر اثری که بتوان نام اثر را روی آن گذاشت، باید چنین ویژگی‌ای را داشته باشد.

برایم مهم بود که قصه بگویم

 تخاطب شما با مخاطبان فیلم، آنگونه که انتظار داشتید، اتفاق افتاد؟ یعنی مخاطب نسبت به جانمایه اثر، دغدغه‌ یا اندیشه‌ای که خاستگاه ساخت «خودکشی به سبک نیچه» بود، ادراک و همدلی لازم را پیدا کرده است؟

امیدوارم این اتفاق رخ داده باشد. اکنون نمی‌توانم در این زمینه نظر قطعی دهم. در جاهایی حس می‌کنم که این اتفاق رخ داده و حتی برخی لایه‌های فرامتنی هم در صحبت‌هایی که با مخاطبان داشته‌ام، به فیلم اضافه شده است. مثلا درباره مفهوم ابرانسان که نیچه مطرح می‌کند و من پیش‌تر به آن فکر نکرده بودم. اینکه فیلم می‌تواند چنین لایه فرامتنی را به همراه داشته باشد برایم خوشحال‌کننده است. برایم مهم بود که بتوانم قصه بگویم و فکر می‌کنم قصه‌ام را گفتم. هرچند اگر الکن و همراه با ایراد باشد. من با 150 برگ استوری‌برد سر صحنه رفتم. روی هر پلانی که دست بگذارید، استوری‌برد آن را در دفترچه‌ام دارم. حتی معماری مغازه، توسط خودم طراحی شده بود؛ چراکه تحصیلات معماری دارم. البته آقای جهانی به عنوان طراح صحنه و لباس، به میزان زیادی به آن افزود اما اینکه چه چیزی کجا باشد و ارتباط عناصر با یکدیگر چگونه شکل بگیرد، در زمره مواردی بود که از قبل به آنها فکر کرده بودم.

سینما , سینمای ایران , فیلم کوتاه , جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران ,

شما جزو آن دسته از فیلم‌سازانی هستید که سینمای کوتاه را واسطه‌ای برای ورود به سینمای بلند می‌دانند یا اینکه ترجیح می‌دهید فعلا فعالیت‌تان در سینمای کوتاه ادامه دهید؟

من با وجود اینکه مدیوم فیلم کوتاه را مدیومی کامل می‌دانم و فکر می‌کنم همچنان آدم‌هایی می‌توانند باشند که همه عمرشان را فیلم کوتاه بسازند، اما علاقه‌مندی‌ام به سینمای بلند است و احتمالا شما این علاقه را از دستخط کارگردانی‌ام دریافت کرده‌اید که دغدغه‌ای بزرگ‌تر از ساخت یک فیلم کوتاه دارم.

انتهای پیام/

 
منبع: تسنیم
ارسال نظر
تریبون۱
تبلیغات
جدیدترین اخبار
دیگران چه می‌خوانند؟
پربحث