معمای پیچیده اهدای حواله خودرو به بازیکنان تیم ملی؛ آیا حق با علی دایی است؟
حواله واردات خودروی خارجی دوباره در فضای فوتبال ایران برجسته شده است؛ ولی این یکی ارتباطی با حوالهای که به بازیکنان کنونی تیم ملی بابت صعود به جام جهانی ۲۰۲۲ قطر تعلق گرفته و جنجال زیادی به همراه داشته، ندارد. مربوط به بیستو اندی سال قبل است؛ همان تیم رؤیایی و دوستداشتنی سال ۹۸ میلادی که توانستند به جام جهانی فرانسه صعود کنند. اینکه چه شده که حالا بعد از اینهمه سال، داستان حواله واردات خودرو داغ شده، به گفتوگویی برمیگردد که علی دایی درباره بازی خاطرهانگیز با استرالیا داشته است. علی دایی در بخشی از آن مصاحبه ضمن تعریف و تمجید از تیم ۹۸ میگوید که آن تیم بابت صعود به جام جهانی «هیچ» پاداشی دریافت نکرد: «به نظر من نسلی که از آن یاد میکنید، همدلی داشت، رفاقت داشت و بُعد مالی وجود نداشت. شما باور میکنید پس از صعودمان به جام جهانی هیچ چیزی بهعنوان پاداش به ما ندادند؟! ما هیچ پاداشی دریافت نکردیم؛ چون ما برای پول بازی نمیکردیم. ما به عشق مردممان بازی میکردیم و همیشه دوست داشتیم کاری بکنیم که مردممان خوشحال شوند. کسی به خودش و پاداش فکر نمیکرد. از آن تیم ۱۹۹۸ نفراتی هستند که الان حتی در پرداخت اجاره خانهشان مشکل دارند. برای آن تیم هیچ موقع هیچ کاری نکردند. خیلی قولها دادند و خیلی قرارها گذاشتند؛ اما به هیچکدام از آنهمه وعده و وعید، جامه عمل نپوشاندند. جو تبلیغاتی راه انداختند؛ اما کسی چیزی ندید».
صحبتهای علی دایی ساعاتی بعد با واکنش داریوش مصطفوی، رئیس وقت فدراسیون فوتبال، همراه شد. او بدون اینکه اسمی از دایی بیاورد، گفت که به آن بازیکنان حواله خودرو تعلق گرفته و اگر «کسی» چیزی غیر از این گفته، اشتباه کرده است. منظور مصطفوی مشخصا علی دایی است. رئیس وقت فدراسیون فوتبال گفت: «تیم ملی جام جهانی ۱۹۹۸ با ۴۵ میلیون تومان رفت جام جهانی و تیم ۲۰۲۲ با ۸۰۰ میلیارد. در واقع با پاداشها و حوالههایی که دادند. آن زمان هم من به خاطر دارم از طرف ریاستجمهوری به بازیکنان تیم ملی حواله خودرو دادند. جزئیات دقیقش را کامل به خاطر ندارم؛ اما حوالهها را دادم به دبیرکل تا بین بازیکنان تقسیم کند. حوالهها را فقط به اعضای تیم دادند و از فدراسیون کسی چیزی نگرفت. نه خودم گرفتم، نه مسئول دیگری؛ اما هم از آقای افتخاری، دبیرکل وقت فدراسیون فوتبال، هم بازیکنان آن زمان تیم ملی میتوانید بپرسید. هرکسی هم که میگوید نگرفته، اشتباه میکند. البته مردم در امارات هم خیلی کمک کردند؛ اما چیزهایی مثل رادیو، ضبط و تلویزیون که قابل این بچهها را نداشت». پس از این دوپارگی که مشخصا فضای رسانهای را به این سمت برد که علی دایی صحبتی خلاف واقع انجام داده، تبوتاب درباره راستیآزمایی اهدای حواله واردات خودرو به بازیکنان تیم ملی در آن عصر بالا گرفت. اولین واکنشها مربوط به افشین پیروانی، رفیق شفیق و همتیمی سابق علی دایی در تیم ملی بود. او در گفتوگویی که با روزنامه گل داشت، حق را به علی دایی داد و گفت که بازیکنان پاداشی بابت صعود نگرفتند. پیروانی در بخشی از صحبتهایش اینطور گفت: «علی دایی هیچوقت دروغ نمیگوید. علی هر حرفی زده است، درست است. پاداش؟ آبمیوه هم به ما ندادند. قبل از صعود دوستان و آقایان خیلی وعده و وعید دادند؛ ولی بعد از صعود هیچ خبری نشد! اول گفتند به بازیکنانی که فیکس بودند، خانه میدهیم و به بازیکنان ذخیره، زمین؛ اما هیچ خبری نشد. بعد صحبت حواله خودرو شد؛ اما بعدا دبه کردند. بله، بعد از صعود، آقای خاتمی به هاشمیطبا و هاشمیطبا هم به صفاییفراهانی دستور دادند که به ما حواله بدهند. بعد از یک مدت حواله دادند که ماشین بیاوریم؛ اما بچهها اینقدر پول نداشتند که ماشین وارد کنند. بعد بچهها با سرمایهگذار مشارکت کردند که بتوانند ماشین وارد کنند. در همین راستا با حساب و کتابهایی که کرده بودیم، بچهها نهایتا ۱۰ میلیون روی ورود ماشین سود میکردند؛ اما زمانی که ماشینها را وارد کردیم، سازمان حمایت از مصرفکننده روی خودروها دست گذاشت و گفت که باید صد میلیون بدهید. برای همین بچهها نهتنها سود نکردند؛ بلکه خیلی از بچهها ضرر هم کردند و چیزی عایدشان نشد و درواقع با این کارشان دبه کردند».
تداوم ابهامات در این زمینه زمانی بیشتر شد که دو نفر از چهرههای مشهور آن زمان یکی از اعضای وقت فدراسیون و دیگری از اعضای کادر فنی، رسما از حواله خودرو پردهبرداری کرده و گفتند که این حوالهها را تحویل گرفتهاند؛ ولی تفاوت در اینجا بود که یکی عنوان کرد حواله واردات خودروی خارجی نبوده و حواله خودروی داخلی دادهاند؛ ولی دیگری گفته که حواله واردات خودروی خارجی بوده و حتی خودش خودرو را وارد و از آن استفاده هم کرده است. بحث درباره عباس ترابیان و بیژن ذوالفقارنسب است که هر دو در گفتوگویی مجزا، روایتی متفاوت را تعریف کردهاند. ترابیان که آن زمان در کمیته روابط بینالملل فدراسیون فوتبال مشغول بود، در این زمینه به ورزش سه چنین گفته است: «در آن دوره آقای خاتمی رئیسجمهور بود و بعد از صعود به جام جهانی ۹۸ به مقر ریاستجمهوری دعوت شدیم. همه اعضای تیم با یک اتوبوس نزد رئیسجمهور رفتیم و ملاقاتی داشتیم. در آن جلسه رئیسجمهور یک حواله خودرو به بازیکنان تیم ملی اهدا کردند و همه بازیکنان وقت تیم ملی نیز این حواله را دریافت کردند. یادم نیست حواله چه خودرویی بود؛ درست در ذهنم نیست؛ اما فکر میکنم پژو بود. هرچه بود، به قیمت روز آن زمان یک خودروی خوب دادند. البته هیچکدام از مسئولان فدراسیون این حواله را نگرفتند و فقط به بازیکنان اعطا شد. حواله خودروی تولید داخل بود. در اصل حواله نبود، برگهای بود که به کارخانه بروید و خودرو را تحویل بگیرید».
اگرچه ترابیان تأکید کرده که حواله خودروی داخلی بوده؛ ولی بیژن ذوالفقارنسب، مربی پیشین تیم ملی و دستیار والدیر ویرا در آن بازی بزرگ، حرفهای داریوش مصطفوی را تأیید کرده و ضمن تأکید بر حواله واردات خودروی خارجی به فارس گفت که خودش از این امتیاز استفاده کرده است: «بازیکنان ما در بازی با استرالیا تمام وجود و توانایی فنی، فیزیکی و اخلاقی را در اختیار گذاشتند و اصلا هدفشان گرفتن پاداش نبود. اینکه بخواهیم با مطرحکردن بحث پاداش، آن کار بزرگ را لوث کنیم، خرابکردن و اضافهگویی است؛ اما دولت خیلی واضح و شفاف به ملیپوشان حواله خودرو داد. اداره گمرک هم خیلی راحت با بازیکنان همکاری کرد. یک ماه پس از بازی سوم تیم ملی در جام جهانی مقابل آلمان، به تمام بازیکنان و اعضای کادر فنی، حواله یک اتومبیل خارجی پرداخت شد؛ هرچند تمام مبالغ مربوط به مقررات قانونی و گمرکی را از ورزشکاران گرفتند؛ اما پاداش کمارزشی نبود؛ مثلا خودم با آن حواله ماشین گرفته و نگه داشتم؛ اما برخی نیز سود مناسبی به دست آوردند».
علی دایی خلاف واقع نمیگوید
صحبتهای متناقض در این زمینه چنان زیاد است که نمیشود بهدرستی پی برد که آیا پاداشی بابت صعود به جام جهانی ۹۸ فرانسه به اعضای تیم ملی رسیده یا خیر؟ اگر رسیده، آیا حواله خودروی داخلی بوده یا خارجی؟ برای پیبردن بیشتر به این موضوع نیاز شد تا پای مصطفی هاشمیطبا، رئیس سازمان ورزش وقت، به میان بیاید. او که در روز صعود ایران به جام جهانی، مرد اول ورزش ایران بود، درباره تناقضاتی که در این بین وجود دارد میگوید: «این را که ما نزد آقای خاتمی رفتیم، به خاطر دارم؛ ولی راستش را بخواهید اصلا به یاد ندارم که آیا چنین حوالهای به بازیکنان تیم ملی داده شد یا نه. آن زمان مثل الان نبود. برای قهرمانهای ورزشی مراسمی انتهای سال با حضور رئیسجمهور برگزار و از آنها تقدیر میشد. الان ۲۵، ۲۶ سال از آن اتفاق گذشته و واقعا به یاد ندارم. البته یک چیز را میتوانم به طور قطعی و صددرصدی به شما بگویم. من علی دایی را قبول دارم. میتوانم تأیید کنم اگر حرفی زده، درست است. همه او را میشناسیم. اصلا آدمی نیست که بخواهد خلاف واقع اظهارنظری کند. ضمن اینکه شخصیتش هم به گونهای است که همیشه حرفهایش را رک و راست میزند. درست است که خودم آن روزها را دقیقا به یاد ندارم؛ ولی میتوانیم به حرفهای علی دایی استناد کنیم و بگوییم که روایت او درست است».
معما را سعید فائقی حل کرد
ولی این معمای پیچیده بالاخره با پاسخی روشنتر حل شد؛ سعید فائقی، معاون سازمان تربیت بدنی وقت ایران با جزئیات بسیار ریزی درباره این تناقضات صحبت کرد و نهایتا از این گفت که دلیل این ابهام بهوجودآمده چیست: «قبل از هر چیزی باید به لحاظ زمانبندی همه چیز را به دو قسمت تقسیم کرد. یکی همان قسمتی است که آقای علی دایی بهدرستی به آن اشاره کرده است. آن تیم ملی بابت صعود به جام جهانی فرانسه «هیچ» پاداشی دریافت نکرد. درواقع نهتنها حوالهای نگرفت؛ بلکه مثل مدل امروزی هیچ خبری از پاداش ریالی هم نبود. تنها پاداشی که آنها گرفتند، از ایرانیان مقیم دوبی بود که آنها هدایایی به بازیکنان تیم ملی دادند. پس تکلیف روشن است؛ تیم ملی بابت صعود به جام جهانی، نه از سازمان تربیت بدنی پاداشی گرفت و نه از فدراسیون فوتبال. اتفاقا من خودم سرپرست همان تیم بودم و تکتک اتفاقات را به خاطر دارم. تنها پاداشی که به این بازیکنان رسید، قبل از بازی با استرالیا بود که من به مناسبت یکی از اعیاد مذهبی، صد دلار به آنها پاداش دادم که آنهم آنقدر ناچیز بود که کلی از بازیکنان تیم ملی عذرخواهی کردم. آن بچهها نه بابت صعود حتی قبل از آن هم خیلی مظلوم واقع شده و چیزی دریافت نکردند. ما برای اینکه به جام جهانی فرانسه رفتیم، هشت میلیون دلار از فیفا پاداش گرفتیم. در آن زمان هرچه به آقای صفاییفراهانی گفتم، از این رقم مقداری را بهعنوان پاداش به خود بازیکنان بدهد، قبول نکرد. او گفت این پول را باید صرف زیرساخت کند و برایش برنامهریزی دیگری باید کرد؛ پس حرف علی دایی کاملا درست است و تیم ملی بابت صعود به جام جهانی فرانسه هیچ پاداشی نگرفت».
سعید فائقی درباره اینکه تعدادی حواله خودرو را تأیید کرده و عدهای از حواله خودروی خارجی صحبت کردهاند هم روایت جالبی دارد: «اینجا مربوط به بازه زمانی دوم است. در آن سالها به خاطر ابتکاری که مهندس هاشمیطبا به خرج داده بود، انتهای هر سال از قهرمانان ورزش تقدیر میشد. فوتبالیستها هم در کنار دیگر قهرمانها که احتمالا کشتیگیرها یا قهرمانهای دیگر هم بودهاند، در این مراسم شرکت کردند. آنجا حواله خودروی داخلی به قهرمانها دادند که به خاطر دارم حواله خودروی پیکان بود»؛ اما ماجرای حواله خودروی خارجی چیست؟ فائقی میگوید: «این یکی اصلا ربطی به صعود تیم ملی به جام جهانی ندارد. بعد از جام جهانی؛ یعنی زمانی که بازیهای تیم ملی به اتمام رسید، به بازیکنان حواله واردات خودرو دادند؛ ولی موضوع اینجا بود که مسئله گمرکی آن را حل نکرده بودند. آن زمان صد درصد به خودروهای وارداتی گمرکی تعلق میگرفت. مثلا اگر بازیکنی میخواست یک خودروی ۵۰ هزاردلاری وارد کند، باید ۵۰ هزار دلار هم حق گمرک میداد که خیلیها در توانشان نبود. یادم میآید برای یکی، دو بازیکن تیم ملی هم رایزنی کردیم که حق گمرک را کمتر کنیم که موفقیتآمیز نبود. این صحبتهایی که آقای پیروانی کرده، مربوط به همان زمان است. البته آن زمان مثل الان نبود. واردات خودرو آزاد بود و تفاوت قیمت چشمگیری وجود نداشت که کسی بخواهد سود آنچنانی کند؛ هرچند همان هم به سود عدهای شد که پول واردات را داشتند و توانستند از آن حواله بهره ببرند». فائقی در انتها موضوع جالبی را هم مطرح میکند و میگوید: «این نسل کنونی که توانستند حواله واردات خوردو بگیرند و خودروهای گرانقیمتی وارد کنند، از شکست همان تیم قبلی در این پروژه کسب تجربه کردند. آنها قبل از نهاییکردن واردات خودرو ابتدا رفتند مسئله گمرکی را حلوفصل کردند تا دیگر مثل آن نسل ۹۸ به مشکل برنخورند».