ماجرای استقلال و کاپیتان، داستان تهدید و فرصت/ خالدآبادی کمتر از رفیعی نیست
شکی نیست که کاپیتان برای هر تیم در هر کجای دنیا ارزشی فراتر از یک بازیکن عادی دارد. هر اتفاقی در رابطه با کاپیتان میتواند تاثیر روحی مثبت یا منفی روی کل تیم بگذارد و این تاثیر میتواند در نتایج یک باشگاه نیز خود را نشان دهد. اصلاً به همین دلیل دادن بازوبند کاپیتانی یک باشگاه به هر بازیکن مهم است، به خصوص که آن باشگاه تیمی بزرگ و مدعی قهرمانی با طرفداران میلیونی باشد. در فوتبال پست مهمی به نام دروازهبان هست که تقریباً همین شرایط را برای کل تیم دارد و وقتی تیمی کاپیتان و دروازهبانش یکی باشد، همه این حساسیتها دوچندان خواهد شد.
استقلال با پیروزی مقابل شمس آذر صدر جدول را پس گرفت. حالا ۶ بازی باقیمانده برای این تیم بسیار مهمتر از همیشه شده است. بعد از این بازی که نزدیک بود استقلال پیروزی را از دست بدهد، دروازهبان و کاپیتان این تیم صحبتهایی کرد که باعث احضار او به کمیته انضباطی شد. سیدحسین حسینی بعد از اتفاق حاشیه ای که در دیدار آلومینیوم اراک و استقلال رخ داد، به یک جلسه محرومیت تعلیقی و ۳۰۰ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شده بود. اکنون او بعد از پیروزی ۳ بر ۲ مقابل شمس آذر قزوین علیه رای انضباطی مصاحبه کرده و در عرف انضباطی فوتبال وقتی بازیکنی اولین خلاف انضباطی را بعد از محرومیت تعلیقی انجام بدهد، به صورت خودکار محرومیتش اجرایی می شود.
با همین برداشت حالا گمانه زنی هایی هست که از احتمال محرومیت حسینی در هفته بیست و پنجم لیگ برتر و دیدار با تراکتور تبریز حکایت دارند. وقتی پای استقلال و قهرمانی لیگ وسط باشد، وقتی پای دروازهبان و کاپیتان محبوب این تیم پرطرفدار در میان باشد، خیلی طبیعی است که ماجرا به جاهای دیگر هم کشیده خواهد شد و همین حالا هستند کسانی که از دستهای پشت پرده برای زمین زدن استقلال بگویند و کسانی دیگر به دنبال ماهی از آب گل آلود و جمع کردن فالوور در فضای مجازی! اما بیایید هیچ کاری با حاشیه سازان و ابن الوقتها نداشته باشیم. هر عقل سلیمی میپذیرد که اجرای قانون و داشتن قانون از بیقانونی بهتر است. برای یک عامل اجرایی قانون فرقی نمیکند مخاطب چه کسی باشد، او باید کارش را انجام بدهد.
وقتی قانونی گذاشته میشود، همه ملزم به رعایت آن هستند. خیلی طبیعی است که اگر دروازهبان و کاپیتان استقلال محروم شود به این تیم ضربه بزرگی وارد خواهد شد اما غیر عادیترین مسئله این است که دیگران را بابت این ماجرا مقصر بدانیم! مگر ممکن است کسی بیشتر از دروازهبان و کاپیتان استقلال دلش به حال این تیم و شخص سید حسین حسینی بسوزد؟ وقتی خود او متوجه جایگاهش نیست و کاری بر خلاف منافع خود و تیمش میکند، چرا باید از دیگران خرده گرفت که به دنبال اجرای قانون هستند؟
داستان اصلاً رنگی هم نیست. در همین هفته و ۲۴ ساعت قبل از بازی استقلال، مدافع پرسپولیس هم در آبادان حرکتی کرد که بلافاصله توسط کمیته انضباطی احضار شد. او هم این حق را دارد که از خود دفاع کند اما کمیته انضباطی هم باید به قانون عمل کند. وقتی بازیکنان بزرگ و ملیپوش با دستمزدهای میلیاردی متوجه جایگاه خود در جامعه نیستند و قانون را رعایت نمیکنند، وقتی دل آنها به حال میلیونها هوادار تیمشان نمیسوزد و به همین راحتی شرایط حساس تیمشان در شش بازی آخر را نادیده میگیرند، چرا من و شما باید دنبال دستهای پشت پرده و توهم توطئه برویم؟ اما از آنجا که در زندگی بشر هر تهدیدی میتواند یک فرصت هم باشد، این داستان هم یک نیمه پر لیوان دارد.
در سالهای اخیر و در بیشتر اردوهای تیم ملی علیرضا بیرانوند، پیام نیازمند و سید حسین حسینی سه دروازهبان همیشگی تیم ملی بودند. ۳ بازیکن بزرگ و با تجربه که هر سه نفر بازوبند کاپیتانی تیمهایشان را دارند، سه تیم پرسپولیس، استقلال و سپاهان که همیشه و در هر تورنمنت مدعیان اصلی قهرمانی هستند. انسان جایزالخطاست و حتی بازیکنان بزرگ و با تجربه با بازوبند کاپیتانی، در تیمهای پرطرفدار و با سابقه و مورد توجه میلیونها نفر نیز حق اشتباه دارند. مصدوم یا محروم می شوند و اساساً به همین دلیل است که در ابتدای هرفصل یا آستانه هر تورنمنت، تیمها در هر پست بازیکن ذخیره و جانشین هم جذب میکنند.
دیدیم که در هفتههای گذشته علیرضا بیرانوند به دلیل محرومیت و مصدومیت، فرصت بازی برای پرسپولیس را از دست داد و همین تهدید تبدیل به تولد ستارهای همچون امیررضا رفیعی شد. حالا پرسپولیسیها هم به لحاظ داشتن یک دروازهبان جوان آیندهدار خیالشان راحت است و هم اینکه برای فصل بعد نیازی به چند ده میلیارد هزینه جذب گلر ندارند. در همین ایام سپاهان هم پیام نیازمند را به دلیل مصدومیت از دست داد و این اتفاق باعث درخشش نیما میرزازاد درون دروازه این تیم شد. این دو نفر در حالی فصل را شروع کردند که زیر سایه نام دروازهبان دوم استقلال بودند.
به یاد بیاورید در نقل و انتقالات تابستانی که پرسپولیس با چه شدت و حدتی محمدرضا خالدآبادی را میخواست؟ پدیده دو فصل قبل لیگ برتر، دروازهبان تیم ملی امید و مورد توجه هر دو تیم بزرگ تهرانی بود و حتی علیرضا بیرانوند شخصاً با او صحبت کرد تا به پرسپولیس بیاید اما انتخاب خالد آبادی استقلال بود. به این مساله - حتی در صورت وقوع - چرا ورزشی نگاه نکنیم؟ چرا باید استقلالیها بابت غیبت احتمالی سید حسین حسینی نگران باشند در حالی که محمدرضا خالدآبادی را دارند؟ کسی که اتفاقاً بسیار تشنه بازی است و تواناییهای فنی او اگر بالاتر از نفرات دوم بیرانوند و نیازمند نباشد، پایین تر هم نیست! وقتی رفیعی و میرزازاد این طور درخشیدند، چرا استقلالیها باید نگران غیبت احتمالی حسینی باشند؟