قالیباف: فرزندانم در تهران زندگی میکنند
محمدباقر قالیباف نامزد انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم شامگاه سهشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ در برنامه «بدون تعارف» در پاسخ به این پرسش که چرا وارد عرصه رقابت انتخاباتی شده است، گفت: بعد از حادثه تلخی که برای شهید رئیسی رخ داد، برای ورود به این عرصه احساس وظیفه کردم، چون آشنایی در حوزه اجرایی دارم. علاوه بر این برنامه هفتم به عنوان میثاق مشترک دولت سیزدهم و مجلس یازدهم به اجرای قوی نیاز دارد؛ لذا با توجه به آشنایی با عرصه قانون گذاری و اجرا وارد انتخابات شدم.
وی در پاسخ به این پرسش که چه انتقادی از خود داد، گفت: وقتی وارد مجلس یازدهم شدم، ۲۰ ماه از عمر دولت قبل باقی مانده بود؛ آن زمان گفتم که اگر وارد مجلس شوم دولت را وادار به کار میکنم. بعد از گذشت مدتی احساس کردم که این موضوع در عمل رخ نمیدهد و این کار نمیشود، چون وقتی اساس و جوهره کار اشکالات دارد و مدیریت قوی و جدی نیست، کار پیش نمیرود.
در ادامه این سوال از قالیباف پرسیده شد که در صورت پیروزی در انتخابات، بعد از گذشت ۶ ماه از دولت چه گروه یا گروههایی به عملکردش انتقاد میکنند؛ که قالیباف گفت: فکر میکنم در ۶ ماه اول مورد نقد بعضی از دوستان و گروهها قرار گیرم، چون اساس ما در زمان انتخاب افراد، شایسته گزینی و شایسته سالاری است.
قالیباف در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا حاضر است به مردم درباره خانواده، اموال و دارایی هایش توضیح دهد، گفت: بله؛ این حق مردم و قانون است. البته جزو مسئولانی بودم که لیست اموالی که به قوه قضاییه دادم را اعلام کردم؛ بعضا این موضوع دستاویز برخی از جریانات سیاست باز و افراد شد. ما هیچ گاه وارد حاشیهها نمیشویم، چون کارمان را انجام میدهیم.
وی ادامه داد: مگر میشود قوه قضاییه اینها (لیست اموال) را بگیرد و بعد رسیدگی نکند و هر دورهای که تغییر میکند و زیاد و کم میشود هم قوه قضاییه بررسی میکند.
مجددا مجری پرسید که آیا مایل هستید شفافتر راجع به داراییهایتان اعم از خانه و ویلا و باغ توضیح دهید؛ قالیباف در پاسخ گفت: من همه چیز و لیست را اعلام کردم.
مجری دوباره پرسید که آیا نمیخواهید این لیست اموال را اینجا بگویید؟ قالیباف گفت: گفته ام دیگر؛ در همه سایتها هست. وقت ۱۵ دقیقه ما را نگیرید.
وی اضافه کرد: یک دختر و دو پسر و چهار نوه دارم که زندگی خودشان را دارند؛ هر زمان که وقت انتخابات میشود حرفهایی مطرح میشود از جمله اینکه اینها در ایران زندگی نمیکنند؛ خیر آنها در ایران هستند و در تهران زندگی میکنند.
این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری در پاسخ به سوال دیگری درباره اینکه آیا در دوراهی بین تصمیمات سخت و محبوبیت بین مردم قرار گرفته است، گفت: چرا این حرف را میزنید؟ مردم ما هم پای تصمیمات سخت میایستند و هم برای تصمیمات سخت همراهی میکنند.
قالیباف ادامه داد: خانوادههایی هستند که پدر و چهار فرزند به جنگ رفتند و فرزندانشان شهید شدند؛ پس آن حرف شما درست نیست. یک مدیر سخت و شجاع باید تصمیم سخت و تلخ بگیرد تا ثمره شیرینیها در پیشرفت کشور دیده شود؛ لذا اگر مدیری اینگونه عمل کند، محبوب مردم است.
قالیباف درباره اینکه مردم درباره او چه فکری میکنند و چه ویژگی از او در ذهن مردم است، گفت: مردم اینگونه من را میشناسند که مدیری هستم که وعده داده و سر وعدهها هستم، مسئولیت پذیرم و اشکالات را منتقل میکنم. مثل تابلوی برج میلاد که نقطه صفر رسید و به مردم گفتم؛ امیدوارم بتوانم دین خودم را به مردم و کشور ادا کنم.
مجری پرسید که اگر بخواهید شبههای که در ذهن مردم شکل گرفته را برطرف کنید، چه پاسخ میدهید؟ قالیباف گفت: تا قبل از سال ۸۴ و ورود به عرصه سیاسی، جناحها و گروههای سیاسی از من به عنوان مدیر زحمتکش و پاسخگو یاد کرده و تعریف میکردند، اما از زمانی که وارد قدرت و سیاست شدم، دیدم دنیای دیگری شد.
وی ادامه داد: اوج این وضعیت در زمان رقابتهای سیاسی و قدرت است؛ همه حرفها که در این بخشها میزنند، شایعات دروغ است؛ هیچ گاه خودم را درگیر این موضوعات نکردم که وقت خودم را تلف کرده و پاسخ کسانی را بدهم که پروژه تعریف کرده و دنبال میکنند، البته حتما به مردم توضیح میدهم و اعلام هم کردم و مهمترین توضیح هم درباره برخی از شایعات و دروغها درخواست از قوه قضاییه و دادستان برای رسیدگی بود. دادگاه همه را رسیدگی و نتیجه را اعلام کرده و محکوم شدند.
قالیباف گفت: اینها بنا ندارند از این موضوع دست بکشند و من هم بنا ندارم که وقتم را برای آنها بگذارم.
مجری از قالیباف پرسید که آیا تمایل به مثال و توضیح ندارد که او گفت: زمانی حقوقهای نجومی را مطرح کردند و بعد بلافاصله دوگانه خانههای نجومی را بیان داشتند؛ این بحث در یکی از مناظرات انتخابات ریاست جمهوری به وجود آمد و دادگاه هم دو نوبت رسیدگی کرد و محکوم شدند، اساس آن تهمت بود.
وی افزود: هر موضوعی که در جامعه است را دنبال کردم؛ بعد که محکوم شدند من رضایت دادم. فقط میخواستم که جامعه روشن شود و مطمئن باشد که بنده هرگز دنبال این بحثها نیستم؛ زندگی من کار است و به جز کار به چیزی فکر نمیکنم.
قالیباف گفت: خانواده ام به من میگویند زندگی اولم کار و زندگی دوم من آنها هستند. از ۱۹ سالگی اینگونه زندگی کردم و در ۲۲ سالگی یعنی زمان ازدواج با همسرم تاکنون زندگی خانوادگی ام اینگونه بوده است. فرزندم به دنیا آمد و او را بعد از ۳ ماه دیدم.
وی ادامه داد: در همین روزها زمانهایی است که دو و یا سه شب نمیتوانم منزل بروم و هیچ اذان صبحی در منزل نیستم.
قالیباف در پاسخ به این سوال که چه زمانی بازنشسته میشود، گفت: بازنشستگی برای من و امثال من نیست؛ تا زنده ایم رزمنده ایم؛ یک روز در سنگر دفاع مقدس و یک روز در سنگر پیشرفت کشور.
وی افزود: با دوستان شهیدمان که بیش از ۴۰ سال زندگی کردیم، عهد بستیم که جان مان را برای کشور و مردم گذاشته و دعا کنیم که به دوستان شهیدمان پیوسته و عاقبتمان شهادت باشد و تا آن روز هم مجاهدت کنیم.
قالیباف در پاسخ به این سوال که آیا اختیارات کافی برای ریاست جمهوری در ایران را دارد؟ گفت: به نظرم شما در گذشته از این حرفها زیاد شنیدید که اکنون این سوال را مطرح کنید؛ مواردی همچون اینکه نمیگذارند کار کنیم، اختیارات محدود است و قوانین باید اصلاح شود. من به هیچ کدام از اینها اعتقاد ندارم.
وی گفت: معتقدم وقتی مدیریت قوی نیست و فرصت برای حضور مردم را فراهم نمیکنیم، بهانه جویی و بهانه تراشی میشود و حاضر نیستیم که بگوییم مشکل از خودمان است؛ بی عرضگی در برخی کارها باعث مشکلات کشور شده که باید با مدیریت قوی و خرد جمعی و با تصمیم سازی جلو برد.
قالیباف تاکید کرد: معتقدم اختیار به حد کافی است و آنهای که بهانه تراشی میکنند، مردم و نخبگان را حذف میکنند.
وی خطاب به هوادارانش گفت: اگر به من رای دهید من قول و وعده میدهم که با کمک شما به گونهای عمل کنم که شرمنده رای به من نشوید.
این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری بیان کرد: ان شاءالله اگر توفیق خدمت پیدا کردم، قول میدهم که هر سال از طول عمر دولت خدمت و پیشرفت میگذرد، تغییر را در زندگی خود و سفره شان حس کنند.
وی خطاب مخالفان و منتقدان خود گفت: همه ما چه هواداران و چه مخالفان و موافقان باید اخلاق را در رقابت رعایت کنیم. اگر توفیق خدمت پیدا کنم از تمام ظرفیتها در مدیریت کشور استفاده میکنم.
قالیباف در پایان بیان کرد: با هم به سمت حل مشکلات کشور برویم که تردیدی درباره آن ندارم.