بیگی: مهاجرت تصمیم سختی بود/میخواستم مدال المپیک را نصف کنم
میلاد بیگی تکواندوکار ایرانی تیم ملی آذربایجان بهصورت رسمی و در سن 33 سالگی و پس از کسب مدالهای برنز المپیک 2016 ریو، دو طلای جهان، یک طلا، یک نقره و یک برنز اروپا از دنیای قهرمانی خداحافظی کرد.
وقت خداحافظی رسیده بود
میلاد بیگی در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، درباره خداحافظیاش از دنیای قهرمانی اظهار داشت: هر آمدنی، رفتنی دارد و در کنار آن فارغ از مشکلاتی که وجود داشت، دیگر ادامه کار با توجه به مصدومیتهایی که داشتم سخت شده بود. من 33 ساله هستم و نمیخواهم بگویم به خاطر شرایط سنی خداحافظی کردم، اما این موضوع نیز در کنار انگیزهها و آسیبدیدگیها تأثیرگذار بود. برای ادامه فعالیت یکسری شرایط نیز نیاز است و اطرافیان هم باید کمک کنند که این همکاریها نشد و وقت آن بود تا خداحافظی کنم.
خداحافظی از دنیای قهرمانی خیلی سخت است
قهرمان پیشین تکواندوی جهان راجع به اینکه دلیل حضور کمرنگ او در مسابقات سالیان اخیر مصدومیت بوده است، گفت: مصدومیت تنها دلیل این موضوع نبود و در چند سال اخیر حواشی پیش آمد که دوست ندارم آنها را باز کنم، اما یکسری داستانها با فدراسیون آذربایجان داشتم. برای کسب سهمیه المپیک پاریس نیز در جریان مسابقه آسیب خیلی جدی دیدم و نتوانستم سهمیه کسب کنم. بعد از آن حس کردم که ادامه تکواندو دیگر سخت خواهد بود و تصمیم به خداحافظی و تمام کردن دوران قهرمانی گرفتم.
بیگی در مورد سخت بودن این تصمیم گفت: طبیعی است برای ورزشکاری که سالها در اوج بوده است و همه سکوها را تجربه کرده، خداحافظی خیلی سخت است. قطعاً من نیز در ابتدا مانند هر ورزشکاری اذیت خواهم شد، اما امیدوارم در ادامه مسیر زندگی بتوانم جایگزین خوبی برای تکواندو پیدا کنم.
حسرت مدال طلای المپیک برایم باقی نماند
دارنده مدال برنز المپیک ریو در پاسخ به این سؤال که حسرت مدالی را در دوران قهرمانیاش ندارد، گفت: طبیعی این است که بگویم حسرت مدال طلای المپیک را دارم، اما حسرت این مدال را نیز ندارم. خیلی بین مدال طلای المپیک با مدال برنز فرق است، اما وقتی هدفمان رشد در ورزش باشد، باید این رشد و به کمال رسیدن اتفاق بیفتد. نمیگویم به کمال کامل رسیدم، ولی این مسیر خیلی برای بزرگ شدن از لحاظ روحی و معنوی به من کمک کرد و حسرت مدال طلای المپیک برایم باقی نماند.
وی ادامه داد: خدا را شکر در این مسیر با دوستان، مربیان و انسانهای خیلی خوب و بزرگی آشنا شدم که به من کمک کردند تا قانع شوم که این ورزش به غیر از بُعد حرفهای و قهرمانی بُعدهای دیگری نیز دارد و دوست دارم این تجربه را با جوانان به اشتراک بگذارم. ورزش قهرمانی صرفاً قهرمانی و روی سکو رفتن نیست و خیلی قسمتهای قشنگ دیگری نیز دارد. افرادی که در مسیر قهرمانی وارد زندگیمان میشوند همه باعث میشوند یک چیزی یاد بگیریم.
رفتن از ایران تصمیم خیلی سختی بود
بیگی درباره اینکه اگر زمان به عقب بازگردد باز هم همین مسیر را خواهد رفت یا در ایران میماند و برای رسیدن به جایگاهی در تیم ملی تلاش میکرد، اظهار داشت: باور کنید هنوز جواب این سؤال را نمیدانم. یعنی نمیتوانم به آن روزی که این تصمیم را گرفتم بازگردم و دوباره تصمیم بگیریم. الان دیگر وقت گفتن آن است که بگویم واقعاً تصمیم خیلی سختی بود، اما باز هم جوابی برای این سؤال ندارم و نمیدانم اگر به عقب بازگردم این تصمیم را خواهم گرفت یا نه.
نمیتوانم بگویم تصمیم مهاجرتم درست بود یا اشتباه
وی در مورد اینکه دوست نداشت افتخارات دوران قهرمانیاش با پرچم ایران اتفاق بیفتد، گفت: طبیعتاً هر آدمی این اتفاق را دوست دارم، اما یک جورهایی در حال حاضر دو وطن دارم. ایران وطن اصلیام است و از آنجا به آذربایجان رسیدم. از طرفی آذربایجان به من میدان داد و آذربایجانیها خیلی دوستم دارند. وقتی برای تیم ملی آذربایجان پا میزدم، آنها را نیز دوست داشتم. نمیتوانم در این شرایط بگویم که کار اشتباهی کردم و از طرفی هم نمیتوانم بگویم تصمیمم کاملاً درست بود و این قضیه خیلی پیچیده است.
آن زمان فکر میکردم نمیگذارند به حقم برسم
دارنده دو مدال طلای جهان راجع به اینکه دلیل مهاجرت او بیشتر مسائل مادی بود یا انگیزه ورزشی، گفت: فقط تصمیمم ورزشی بود. در آن مقطع فکر میکردم نمیگذارند به حقم برسند. در آن مقطع احساس میکردم که به من میدان داده نمیشود و این ذهنیت را داشتم. کسی نیز روشنم نمیکرد که شاید شرایط درست شود و این را به نمیگفت شاید اتفاقات دیگری بیفتد. خیلی هم جوان بودم و واقعاً آن زمان طرز فکر و نگرش من به زندگی چیز دیگری بود و در حال حاضر چیز دیگری است. هر سال آدم رشد میکند و تصمیمگیریها سختتر میشود، اما آن مقطع جوان بودم و خیلی بیپروا برای هر کاری تصمیم میگرفتم.
نمیشد خدابخشی قهرمان جهان را کنار گذاشت و از بیگی جوان استفاده کرد
«در آن مقطع مهدی خدابخشی بهعنوان قهرمان جهان در وزن شما حضور داشت و شاید این تصور برای شما ایجاد شده بود که با حضور او به تیم ملی نخواهید رسید.»، بیگی در واکنش به طرح این موضوع یادآور شد: آقامهدی آن زمان رنکینگ یک جهان بود و من هم انتظار نداشتم که او را کنار بگذارند و من را در ترکیب قرار بدهند. شاید پتانسیل بالای تکواندوی کشورمان باعث این اتفاقات شد. قهرمان تکواندوکاری زیادی داشتیم که مهاجرت کردند. آنها وقتی در تیم ملی حضور نداشتند باید چه کاری میکردند؟ برای همین میگویم جواب کاملی برای این سؤال ندارم. این اتفاق یک بُعد ندارد و چند بُعد دارد. نمیشد که خدابخشی قهرمان جهان را کنار بگذارند و بگویند میلاد بیگی تازه کار بیاید.
در مهاجرتم هیچ کسی مقصر نیست
وی در واکنش به اینکه برخی اعتقاد داشتند فدراسیون گذشته تکواندو و بیژن مقانلو سرمربی وقت تیم ملی باید او را حفظ میکردند، اظهار داشت: در مهاجرتم هیچکس مقصر نیست و نمیتوانم بگویم استاد مقانلو باعث این تصمیم بود. من همه را دوست دارم و گفتم که ایران پتانسیل زیادی دارد و شاید آن مقطع صلاح بود که بیگی در تیم ملی نباشد.
جوانان فکر نکنند همه چیز به مهاجرت خلاصه میشود
وی در پاسخ به این پرسش که او نیز همانند بسیاری از قهرمانی که مهاجرت کردند این موضوع را بسیار سخت میداند، گفت: خیلی بیپروا میگویم در بین ورزشکارانی که مهاجرت کردند یک میلاد بیگی بود که توانست موفق شود و پول و جوایز نفیسی بگیرد. آن مقطع تکواندو آذربایجان نیاز به نتیجهگیری داشت و رئیس جمهور این کشور مستقیم روی ورزش نظارت میکرد. موضوعی که دیگر در حال حاضر نیست و ورزشکارانی که همان نتایج را کسب کنند مانند آن زمان پاداش و جایزه دریافت نخواهند کرد. به جوانان میگویم فکر نکنند که همه چیز به مهاجرت خلاصه میشود و چون میلاد بیگی رفته است آنها نیز با مهاجرت موفق خواهند شد.
دارنده یک مدال طلا، نقره و برنز قهرمانی اروپا تصریح کرد: خیلی از دوستان نزدیک خودم را دیدم که به دلایل ورزشی، تحصیلی و موضوعات دیگر مهاجرت کردند و شرایط خیلی برای آنها سختتر شده است. این امکان وجود دارد که شاخ و برگ خیلی از بلند پروازیها را چید و در کشور خودمان این کارها را انجام داد. نمیشود گفت که ایران بد است و همه جا خوب است. باور کنید همه جا آسمان یک رنگ است و همه جا مشکلات هست. در همه جای دنیا آدمهای بدی هستند که جلوی شما قرار بگیرند و اذیت کنند و همه جا نیز آدم خوب پیدا میشود.
دوست داشتم مدال المپیکم را نصف کنم
بیگی در پاسخ به این سؤال که چه حس و حالی را بعد از مبارزه و پیروزی مقابل مهدی خدابخشی هموطنش در المپیک 2016 ریو تجربه کرده است، گفت: واقعاً خیلی برای من سخت بود. حتی بعد از بازی با مهدی خدابخشی خیلی ناراحت شدم و بعد از بازی فهمیدم چه اتفاقی افتاده است. خیلی دوست داشتم مدال المپیکم را نصف کنم و نصف آن برای مهدی و نصف دیگرش برای من باشد. خیلی حس و حال عجیبی بود و حتی توصیف آن سخت است.
وی افزود: از نفرات اولی بودم که مهاجرت کرده بودم و خیلی چوب آن را خوردم و خیلی حرفها و رفتارهای بد دیدم و ترکشهای زیادی دریافت کردم، اما در حال حاضر شرایط برای ورزشکارانی که مهاجرت کردند بهتر شده است و با قضیه مهاجرت راحت کنار میآیند. وقتی زمینه ورزش حرفهای مهیا میشود در تمام دنیا شاهد مهاجرت ورزشکاران هستیم. در کشتی بسیاری از کشتیگیران دنیا از داغستان روسیه هستند و همه پتانسیلهای روسیه نمیتوانند در یک تیم قرار بگیرند و به جاهای دیگر میروند و این رقابت کار را قشنگ میکند.
همه مدالهایم را دوست دارم
دارنده مدال برنز المپیک 2016 ریو در پاسخ به این پرسش که کسب کدام مدال برای او لذت بخشتر بود، اظهار داشت: در این زمینه یک مقدار خسیس هستم و همه مدالهایم را دوست دارم و با همه این مدالها حال کردم. برای تکتک مدالهایم زحمت کشیدم و قبل و بعد از مسابقات وقت گذاشتم. حتی بعد از کسب مدال و بردها نیز خودم را آنالیز کردم تا بهتر از این باشم. به همه ورزشکاران جوان نیز توصیه میکنم که هیچ وقت در هیچ قلعهای احساس نکنند که بهترین هستند، چرا که باید همیشه دنبال عیبهای خود باشند تا باز هم مدال بگیرند.
مربیان خوبی در تکواندو داشتم
بیگی درباره ریسکپذیری بالایش در مسابقات و استفاده از تمام تواناییهای فنی و تکنیکی خود خاطر نشان کرد: ریسکپذیری فقط در تکواندو نیست و خود ورزشکار خیلی میتواند در این زمینه دخیل باشد. برای همین میگویم بعد از قهرمانی نباید از آنالیز خودمان دست بکشیم. اگر ورزشکار خود را آنالیز کند تا ببینند اگر امروز قهرمان شده شاید به خاطر اشتباه حریف و یا خوش شانسی بوده است، با این موضوع که هنوز کامل نیست کنار خواهد آمد و باز هم برای بهتر شدن تلاش خواهد کرد و روند موفقیتهایش ادامه خواهد داشت.
وی ادامه داد: این تفکر و روحیه را به مبارزاتم انتقال دادم و خدا را شکر در این مسیر از ابتدا مربیان خوبی داشتم. مربی تکواندو من عبدالله خدابخشی و مربی بدنسازم یاسر دهقان بود که از ابتدا با من کار کردند. در تیم ملی ایران مقطعی با مقانلو و در آذربایجان نیز با مهماندوست کار کردم که خیلی به من کمک کردند. عبدالله خدابخشی خیلی روی شخصیت من کار کرد و ایدئولوژی او این بود که باید تکواندو کار کنیم تا انسان بهتری شویم. این بحثی است که دنیا به آن نیاز دارد. نباید هیچ کاری را فقط برای آن کار انجام بدهیم و برای انسان بهتر شدن باید آن کار را به نحوی شایسته انجام بدهیم.
مهماندوست زحمات زیادی برای من کشید
وی در مورد اینکه همراه با مهماندوست به دستاوردهای بزرگی دست یافت، اما در مقطعی از او ناراحت بود. آیا این موضوع برطرف شده است، اظهار کرد: در ورزش حرفهای احتمال سوءتفاهم وجود دارد و قطعاً ایشان را دوست دارم و همیشه برایشان آرزوی موفقیت در تمامی زمینهها را دارم. نمیتوانم به بدی از مهماندوست یاد کنم و باید بگویم خیلی برای من زحمت کشید. امیدوارم شاگرد خوبی برای مهماندوست باشم تا ایشان نیز یک روز بگوید که میلاد بیگی شاگرد خوب من بوده است.
امیدوارم همه تکواندوکاران ایران دست پر از پاریس بازگردند
بیگی راجع به اینکه تکواندو ایران را پیگری میکند، تصریح کرد: کم و بیش پیگیر هستم. در حال حاضر نیز محمدحسین یزدانی از بچههای باشگاه خودمان در تیم ملی است. خدا را شکر امید زیادی وجود دارد تا تیم فعلی تکواندوی ایران نتیجه بگیرد و من هم برای همه به خصوص بچههای المپین در المپیک پاریس آرزوی موفقیت دارم و امیدوام همه بچهها دست پر بازگردند و نتیجه زحمات خود را بگیرند. از طرفی دوست دارم همه بچهها به حس رضایت نیز برسند و از حضور در المپیک لذت ببرند.
ماکسیم بهترین رقیبم بود
ملیپوش سابق آذربایجان درباره بهترین رقیب دوران قهرمانی خود یادآور شد: بازیکنان زیادی بودند، اما در وزن 80- کیلوگرم با ماکسیم خرامتسوف از روسیه خیلی گلاویز شدم که یکی از بهترین رقبای من بود و باعث پیشرفتم شد.
به مربیگری فکر میکنم
وی در مورد اینکه در پست خداحافظی خود از انگیزههایش برای مربیگری صحبت کرده است، گفت: قطعاً به این موضوع فکر میکنم، چرا که تجربیات حال حاضر من برای بازیکنان ملی خیلی پخته است و فقط آنها میتوانند حرفهای من را درک کنند. شرایط برای پرورش شاگرد خیلی فرق دارد و منظور من نیز مربیگری بازیکنان ملی بود تا بتوانم به آنها کمک کنم.
مربیگری در ایران برای من مثل یک آرزوست
«در گذشته مبارزه برای ایران را آرزوی قلبی خود عنوان کرده بودید. آیا مربیگری در ایران را نیز برای خود آرزو میدانید؟»، بیگی در پاسخ به این پرسش هم گفت: صد درصد هنوز برای من این موضوع مثل یک آرزوست و دوست دارم برای کشورم مربیگری یا هر کاری کنم. واقعاً حس میکنم دینی بر گردنم است که باید ادا کنم و حداقل در زمینهای بشود جبران کرد.
وی در پایان تصریح کرد: حرف مربی من سرلوحه زندگیام شده است و دوست دارم در هر زمینهای که فعالیت میکنم انسان بهتری باشم و نمیخواهم فقط حرفهای شوم. دوست ندارم بگویند فلانی قهرمان و قهرمان المپیک است و دوست دارم بگویند انسان خوبی است. ورزشکارانی را میبینم که این موضوع را فراموش کردند و فقط دنبال مدال، نتیجه، پول و زندگی هستند و اصلاً نمیبینند که باید انسان بهتری شوند تا حداقل دنیای بهتری را درست کنند. تمام تلاشم این است که یک روزی این حرف را به گوش خیلیها برسانم.
انتهای پیام/