فسخ علیرضا بیرانوند موجه است؟ فیفا قراردادها را به نفع باشگاه ها تفسیر می کند!
عبدالصمد ابراهیمی وکیل حقوقی فوتبال در یادداشتی به وضعیت پرونده علیرضا بیرانوند پرداخته و سعی کرده از منظر و زاویه دید یک حقوقدان فوتبالی، این فسخ قرارداد را بررسی کند. به همین دلیل نگاهی خواهیم داشت به یادداشت عبدالصمد ابراهیمی...
این وکیل نزدیک به پرسپولیس می نویسد؛
در خصوص فسخ قرارداد گلر سابق پرسپولیس و دروازه بان فعلی تراکتور، صحبت های زیادی مطرح شده. برای بررسی همه جوانب امر باید نکات اربعه ذیل را مدنظر داشت:
۱- آیا الحاقیه در سازمان لیگ ثبت شده؟ ثبت نشدن آن باعث بی اعتباری برابر مقررات داخلی می شود. البته شواهد حکایت از ثبت آن دارد.
۲- آیا اخطار مکتوب بابت مطالبات ادعایی به باشگاه ارسال شده؟ اصل پایداری قراردادها ایجاب می کند که این اخطاریه با تعیین مهلت قانونی ارسال شده باشد تا حسن نیت بازیکن برای تداوم قرارداد را ثابت کند. در نامه اخطار ارسالی، باید میزان و منشا طلب و مهلت، قید شده باشد. در این باره خبری منتشر نشده است.
۳- آیا عبارت "کلیه مطالبات" ناظر بر همه طلب بازیکن ولو مربوط به فصول قبل است؟ در این باره باید دو تحلیل داشت:
الف- چون در صدر این الحاقیه، صرفا به یک فصل استناد شده نباید دامنه الحاقیه فراتر از قرارداد اصلی باشد. به عبارت دیگر توسیع متمم به محدوده ای مازاد بر قرارداد اصلی، موجه نیست و متمم باید از قرارداد همان فصل تبعیت کند. پس کلیه مطالبات را باید در چارچوب همان فصل بررسی کرد و لاغیر.
ب- عبارت "کلیه مطالبات" امری کلی بوده و قابل تسری به فصول قبل است.
نکته: در پرتو اصل تفسیر قراردادها به نفع باشگاه که رویه فیفا هم هست بند الف صحیح تر است. بازیکن اگر مطالباتی از قبل داشته و نسبت به آن اقدامی نکرده به نوعی حقوق خود درباره فسخ ناشی از آن را سلب کرده زیرا در پایان قرارداد فصول قبل، حقوق آن قراردادها بابت فسخ نیز به خودی خود منقضی و زایل شده و قابلیت انتقال به قراردادهای بعدی را ندارد. تفسیری غیر از این، اصل پایداری و استمرار قراردادها را مختل می سازد. مرور زمان در دعاوی فوتبالی، امری پذیرفته شده است.
۴- عبارت "در پایان فصل" چه معنایی دارد؟ آیا بر بازی های پرسپولیس حاکمیت داشته یا کل فصل را در بر می گیرد؟ چنانچه شق ب بند ۳ این تحلیل مورد توجه باشد که مطالبات یک امر کلی است، قطعا فصل مسابقات هم کلی محسوب می شود که تعریف آن در مقررات نقل و انتقالات آمده است. فصل با اولین مسابقه رسمی آغاز و با آخرین مسابقه رسمی خاتمه می یابد. در مقررات به صراحت گفته جام حذفی و لیگ، هر کدام دیرتر خاتمه یابد همان بازی ملاک پایان فصل است. پس مقصود از فصل بازی ها، فینال جام حذفی است و باید مبدأ محاسبات الحاقیه مورد تنازع، آن بازی باشد. در الحاقیه نوشته شده ۱۵ روز بعد از آخرین بازی فصل اعم از بازی های لیگ و حذفی قرارداد خود را فسخ کند. پس این بند جای هیچ ابهامی ندارد و ننوشته آخرین بازی پرسپولیس در لیگ و جام حذفی.
فراموش نکنیم قراردادها به نفع باشگاهها تفسیر می شوند و باشگاهها از نظر فیفا ، محور توسعه فوتبال هستند.
اثر آتی فسخ ، الحاق بازیکن به باشگاه بعدی است و این انتقال در پنجره نقل و انتقالات رخ می دهد. چون فصل نقل و انتقالات برای همه یکسان است، فصل بازی ها هم باید یکسان در نظر گرفته شود.موارد استثنا مانند بند ۴ ماده ۱۶ مقررات نقل و انتقالات، به وضوح به آخرین بازی یک تیم در فصل اشاره دارد و اگر این استثنا در قراردادها قید نشده باشد ، منظور از فصل ،برابر تعاریف آیین نامه، فینال جام حذفی است.
نتیجه: تصمیم گیرنده پرونده ، اعضای محترم کمیته وضعیت هستند ولی بر اساس همه آنچه درج شد ، تصور ما ، غیر قانونی بودن فسخ صورت گرفته است.بدیهی است حقوقدانان عزیز و بازیکن و وکلای وی می توانند تحلیلی متفاوت با این نظر داشته باشند که در جای خود محترم است.