روایت احسانپور از برکناریاش: نه استعفا دادم و نه قهر کردم
بهنام احسانپور درباره جداییاش از تیم ملی نوجوانان در آستانه اعزام به رقابتهای جهانی اظهار داشت: چند روز پیش، هنوز آزادکاران به پاریس نرفته بودند که به من گفتند 4 کشتیگیرت را بیاور که با المپیکیها تمرین کنند. گفتم ایرادی ندارد و برنامه تمرینی خودمان را تغییر دادم، یعنی به خاطر اینکه نوجوانان با بزرگسالان تمرین کنند، تمرین کشتی روز قبل خودمان را عقب انداختم. آن روز وقتی سر تمرین بزرگسالان رفتیم، دیدم مسئول کمپ تیمهای ملی راهمان نمیدهد، اینها آیندهسازان کشتی کشورند، اما میگفت فقط همان چهار نفری که بزرگسالان خواستند.
وی درباره اینکه آیا او همه کشتیگیران تیمش را به تمرین بزرگسالان برده است؟، گفت: بله، ما هم مسابقه جهانی در پیش داریم، گفتم 6 نفر دیگر هم آن گوشه تمرین کشتیشان را انجام دهند. آنجا 10 تشک داریم و المپیکیها فقط 4 نفر بودند که میخواستند با بچههای ما مرورفن کنند. با علی هاشمی (مسئول کمپ تیمهای ملی) سر همین موضوع بحثم شد و به بچههای دیگر گفتم بروند. محسن کاوه هم که نظارهگر کار بود، فقط لبخند میزد. من سر این موضوع خیلی ناراحت شدم.
دارنده مدال برنز جهان در پاسخ به این سؤال که آیا آن روز اجازه تمرین کردن آن چهار نوجوان با المپیکیها را داد؟، تأکید کرد: بله، چون بحث المپیک بود، ما که نمیخواستیم تیم ضربه بخورد. آن چهار نفر رفتند تمرین و بقیه بچهها را فرستادم بروند، اما عملاً دو روز تمرین کشتی ما به هم خورد. به اتاقم برگشتم و لباسهایم را جمع کردم و گفتم اینجا جای من نیست. چهار پنج روز به پایان اردو مانده بود، هنوز به قائمشهر نرسیده بودم که به جای اینکه غلامرضا محمدی به من زنگ بزند پژمان درستکار زنگ زد که کجا رفتی. محمدی مدیر تیمهای پایه بود و طبیعتا باید موضوع را پیگیری میکرد، اما نه آن روز و نه در روزهای بعدی او تماسی نگرفت که ببیند چه اتفاقی افتاده است. تا امروز همیشه با محمدی خوب بودم اما حالا دیگر کاری با او ندارم. او اردوهایش را طوری طراحی کرده بود که تیم را به جهانی ببرد.
احسانپور ادامه داد: با تماس درستکار، از قائمشهر به تهران برگشتم. برای خانه کشتی ماشین گرفته بودم که وقتی رسیدم و خواستم پول را حساب کنم، موتوری تلفن همراهم را دزدید. خیلی عصبانی شده بودم. همزمان که وارد خانه کشتی شدم، علی هاشمی را دیدم و گفتم به خاطر کار و حرف تو بود که از خانه کشتی خارج شدم و گوشی من را دزدیدند. گفت میخواهی گوشی من را بگیری، بعد گفت جلوی پایت را نگاه کن که زمین نخوری! این را که گفت دیگر نتوانستم آن فضا را تحمل کنم، آنجا کارهایی کردند که کارگر هم به مربی تیم ملی بیاحترامی میکند؛ چه برسد به بقیه. من این چیزها را در مورد بقیه هم میبینم، ناراحت شده و به من برمیخورد. به من بیاحترامی شد، قهر برای بچههاست، من نه قهر کردم و نه استعفا دادم، فقط دیدم با این شرایط نمیتوانم کار کنم و وسایلم را جمع کردم و برگشتم.
سرمربی تیم ملی کشتی آزاد نوجوانان تأکید کرد: حرفم این بود که 5 سال رایگان برای تیم ملی کار کردم، بعد از این هم میتوانم کار کنم، اما بیاحترامی را نمیتوانم تحمل کنم. اینکه دیدم نوشتهاند به علت قهرهای مکرر من را کنار گذاشتهاند، اصلاً واقعیت ندارد. هیچ قهری نبوده، من هر کاری کردم به خاطر کشتی و کشتیگیرانم بوده، نه با کسی مشکلی دارم و نه قهری در کار بوده است، اما یکسری چیزها باید رعایت شود. جامعه کشتی و هم ملیپوشان، همه را میشناسند. من با شخص رئیس فدراسیون مشکلی ندارم، دبیر کمکم کرده ولی اطرافیانش اذیتم کردند. قضاوت در این مورد با مردم است.
انتهای پیام/