قشقاوی: حزب الله لبنان قائم به فرد نیست /برای امتیازگیری در مذاکرات، باید قدرت تسلیحاتی و دفاعی کشور را تقویت کنیم
دو ماه بعد از ترور اسماعیل هنیه در خاک ایران، دو روزپیش سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله به دست اسرائیل شهید شد، شوکی بزرگ به جریان مقاومت.
حسن قشقاوی از نمایندگان مجلس دوازدهم که سابقه فعالیت در حوزه دیپلماسی را دارد به خبرآنلاین می گوید؛«با شهادت سیدحسن نصرالله جریان مقاومت آسیب نمیبیند، حزبالله قائم به فرد نیست بلکه جریان تشکیلاتی است که از نظر اقتصادی بسیار قوی است. »
بعد از این خبر بود که بسیاری تلاش کردند از انشقاق در حزب الله بگویند و به عبارتی این گمانه را تقویت کنند که با شهادت نصرالله، فاتحه حزبالله هم خوانده است اما رهبر انقلاب در پیامی که صادر کردند از ادامه خط مقاومت گفتند و تاکید کردند که این اتفاق آسیب مهمی به پیکره مقاومت وارد نمیکند.
این عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی به صراحت اعلام میکند که «بخشی از آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا در کار کشتیرانی و تجارت در اختیار هواداران حزبالله است. »
قشقاوی تاکید بر قوی تر کردن کشور در بعد تسلیحاتی دارد و معتقد است نباید تحت هر شرایطی به سمت مذاکره رفت.
در ادامه گفتگو با حسن قشقاوی، سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی را میخوانید:
***
*آقای قشقاوی! شهادت سید حسن نصرالله تا چه اندازه بر روی معادلات منطقه تاثیرگذار است؟
بیتردید شهادت افراد بزرگ و کم نظیری مانند سید حسن نصرالله، شهید سلیمانی و شهید فواد شکور تاثیرات و صدماتی را به دنبال دارد. بهترین قضاوت را رهبری را فرمودند کما اینکه روز گذشته در پیام خود اعلام کردند صدمات مهمی به مقاومت وارد نخواهد شد اما آیا این در راهبرد کلان منطقهای مقاومت اثری خواهد گذاشت یا خیر؟ من با قاطعیت میگویم که چنین اتفاقی به نفع رژیم صهیونیستی نمیافتد.
سردار سلیمانی شهید شد، آیا الان سپاه قدس نسبت به زمان حیات شهید سلیمانی قویتر شده، موشکها مدرنتر شدند، پهپادها قویتر شدند یا همگی ضعیفتر شدند؟ همه میگویند قویتر شده است. خود سیدحسن نصرالله ۳۰ سال قبل طلبهای در قم بود. سید عباس موسوی شهید شد.
شهادت سید حسن نصرالله در راهبرد کلان حزبالله هیچ تاثیری ندارد
سید حسن نصرالله یک بچه کوچک داشت که با همسرش او را به بیروت بردند و شورای مرکزی حزبالله به شهید نصرالله اطلاع دادند، که جلسه داریم، او باور نمیکرد که دبیرکل حزب شود. فکرش را کنید که ۳۰ سال قبل جوان تازه وارد، تازه ازدواج کرده، تازه بچهدار شده و ۶ سال در قم و نجف تحصیل کرده بود، چگونه توانست دبیرکل بزرگ و مقتدری شود. آیا با شهادت سید عباس موسوی، حزب الله در زمان دبیرکلی سید حسن نصرالله قویتر شد یا ضعیفتر؟ بنابراین شهادت سید حسن نصرالله در راهبرد کلان هیچ تاثیری ندارد، اگر بخش پروپاگاندای صهیونیستی را کنار بزنیم، مشاهده میکنیم که تحلیلگران خود صهیونیست هم این را قبول دارند.
به نظر بنده بهترین موردی که قدرت مقاومت را ترسیم میکند، نطق نتانیاهو در سازمان ملل بود. اصلا پیش از این بحث ایران و مقاومت نبود اما نتانیاهو میگوید این خط موهبت و نفرین است و بعد خیلی جالب مباحث اقتصادی را مطرح میکند و میگوید این خط همفکران ما تبدیل به خط اقتصادی میشود، یعنی در نطق خودش اذعان کرد که امروز ایران یک کشور تنها نیست، مقاومت یک خط از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب است، این از اذعان نتانیاهو برداشت میشود نه از سخنرانی قبل از نماز جمعه به عنوان مثال بنده نماینده مجلس.
حزبالله قائم به فرد نیست
*بنابراین شما بر این باور هستید که بعد از سید حسن نصرالله، حزبالله دچار تزلزل و ضعف نخواهد شد و ...
قطعاً بازسازی خواهد کرد چراکه حزبالله قائم به فرد نیست بلکه جریان تشکیلاتی است که از نظر اقتصادی بسیار قوی است. حزب الله و تجار طرفدار آن در سراسر جهان فعالیت اقتصادی میکنند، یعنی بخشی از آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا در کار کشتیرانی و تجارت در اختیار هواداران حزبالله است.
بنابراین حزبالله یک امتداد بزرگ بیزینسی و اقتصادی در سطح جهان دارد علاوه بر این یک امتداد بزرگ رسانهای دارد، از المنار تا شبکه ها و خبرگزاریهای دیگر و روزنامههایی مانند الاخبار و دیگران که طرفدار هستند و یا آنهایی که طرفدار هستند. در مجموع امروز المیادین طرفدار حزبالله است، همچنین الجزیره بیشتر از نیروی مقاومت حمایت میکند. از طرفی نماینده و فراکسیون در مجلس دارد و در کار تشکیلات سیاسی و رشد جامعه مدنی است، در کنار این موارد کار دفاعی انجام میدهد. چگونه چنین تشکیلاتی با هدف قرار دادن رهبرش بخواهد تضعیف شود؟
اینکه بگوییم راهبرد مقاومت درحال از بین رفتن است، واقعیت ندارد
امکان دارد ضربه بخورد البته فرمایش رهبری در این زمینه بسیار دقیق است که فرمودند اینگونه اقدامات صدمات مهمی وارد نخواهد کرد نه اینکه صدمه وارد نکند. بنابراین خود رهبری منصفانه و عادلانه تحلیل کرد. لذا من نمیگویم صدمه وارد نمیشود چراکه حرف غیر واقعبینانهای است اما اینکه بگوییم راهبرد مقاومت درحال از بین رفتن است، واقعیت ندارد و چنین چیزی نیست چنانچه جنگ ۳۳ روزه و جنگ ۱۹۸۲ که ۱۸ سال طول کشید، همگی نشان دادند و در نهایت حزبالله پیروز شد. اما اتفاقی که میافتد این است که ما هم باید در مقاومت توجه خود را بیشتر کنیم.
چرا ما بمب ۹۰۰ کیلویی نمیسازیم؟
زمان جنگ در دفاع مقدس هم ما این تجربه را داشتیم که وقتی عملیاتی مانند کربلای ۴ و ۵ لو میرفتند و شکست میخوردند، میرفتیم ببینیم نفوذی چه کسی است، از کدام ناحیه شکست خوردیم، کدام بخش تسلیحات ما ضعیف بود که در آن عملیات دفاع مقدس به بازدارندگی نرسید. اینها نکاتی است که باید مطالعه و بررسی کنیم. نکته دیگر تقویت تسلیحات است. جوانان ایرانی میتوانند، ما که از لحاظ بهره هوشی از آمریکاییها قویتر هستیم، این نکته را همه تاریخ میگوید که هوش جوان ایرانی و جوان مقاومت قویتر از اروپاییها است منتها باید متعهدانه این کار را انجام دهیم.
اگر قرار است F۳۵ ساخته شود، چرا ما آن را نسازیم؟ اگر بنا است که بمب ۹۰۰ کیلویی که کنار یک ساختمان فرود میآید و زیر ساختمان میرود و آن را هوا میکند، چرا ما چنین بمبی نسازیم؟ ما که پهپاد ساختیم. بنابراین استراتژی ما باید به این ترتیب باشد که به سمت ساخت هواپیمایی نظیر F۳۵ باشد، باید به سمت ساخت آن بمبها برویم.
سادهلوحترین فرد هم نمیتواند ادعا کند که آمریکا نقش مستقیم در ترور شهید نصرالله نداشته است
البته همه این موارد دفاعی هستند. ضمن اینکه دکترین هستهای ما باید تغییر کند، این موردی است که از دو ماه قبل مطرح کردم. الان که نتانیاهو گرین کارت را از آمریکا گرفت و حمله به نصرالله مستقیماً از طرف آمریکا بود، اصلاً اسرائیل در چنین قابلیتهای اطلاعاتی قرار ندارد، یعنی سازمان سیا هدایتگر موساد و سکرت اینتلیجنس سرویس است. اینها یک جریان اطلاعاتی و جاسوسی قوی هستند. همه ناوهای آمریکایی و سیستم اطلاعرسانی آمریکا در خدمت اسرائیل هستند. کما اینکه روز گذشته بایدن هم اعلام کرد و گفت خیلی خوشحال شدیم و خبر خوبی بود. بنابراین الان تردیدی درباره نقش آمریکا وجود ندارد و سادهلوحترین فرد هم دیگر نمیتواند ادعا کند که آمریکا مستقیم و بیواسطه در ترور سید حسن نصرالله نقش نداشته است.
ما باید به این سمت برویم، سخت است؟ بله، در تحریم هستیم؟ بله اما ایرانی میتواند،ایران که در طول سالها در تاریخ ابرقدرت بود، آن موقع که ایران ابرقدرت بود، آمریکا وجود خارجی نداشت، چرا باید خودباخته باشیم؟ باید به سمت این نوع ساختهها برویم، دکترین هستهای را هم با نظر مقامات تغییر دهیم. من حتی گفتم مجمع تشخیص مصلحت نظام به عنوان بازوی مشورتی رهبر میتواند نظر مشورتی خود را بدهد. بالاخره عرصهای است که ما باید متناسب با آن اقدام کنیم چراکه نهادهای بینالمللی، حقوق بینالملل و مذکرات سیاسی یعنی خام کردن جوانان مردم و مسخره کردن روشنفکران ایرانی.
مذاکره زمانی جواب می دهد که تسلیحاتی قوی شویم و عوامل نفوذی را از بین ببریم
*منظور شما این است که دیگر در راستای مذاکرات اقدامی صورت نگیرد؟
یعنی این موارد مطلقاً تاثیر ندارند. البته مذاکرات همیشه تاثیر دارد من دیپلمات هستم و همیشه طرفدار مذاکره هستم. آمریکا هم الان درخواست مذاکره دارد و در حال حاضر هم درباره آتشبس غزه در حال مذاکره هستند، لذا فرد دگمی نیستم. از نظر حقوق بینالملل و توافق سیاسی مصر در بلوک ناتو و غرب است اما از طرفی مصر و اسرائیل بر سر خط فیدالفی است. مگر فیدالفی براساس توافق مصر و اسرائیل ترسیم نشده است؟ مگر حقوق بینالملل طرفدار آنها نیست؟ مگر مصر در بلوک آمریکا و ناتو نیست؟ پس چرا اسرائیل در حال مقاومت بر روی این قضیه است؟ بنابراین معلوم است که حقوق بینالملل فقط به درد کلاسهای درس میخورد، مگر اینکه همگی قوی شویم آن وقت از موضع قدرت مذاکره خوب است.
وقتی از لحاظ تسلیحاتی قوی شویم و عوامل نفوذی را از بین ببریم، اطلاعات قوی داشته باشیم، در این شرایط مذاکره بسیار خوب است. انتهای هر جنگی مذاکره است. هیچ جنگی به صلح نرسید، مگر از طریق مذاکرات. اما این مثال تعویق مذاکرات و شکست آتش بس در غزه به این معنا است که از نظر غربیها حقوق بینالملل وجود خارجی ندارد و فقط برای جوانان ما و رشتههای حقوق ما است و هیچ معنایی غیر از این ندارد.
موافق مذاکره هستم اما...
*از صحبتهای شما توقف در مذاکرات هستهای استنباط میشود.
نظام سیستمی دارد، از طرفی شورای عالی امنیت ملی را داریم، آنها مینشینند و تصمیم میگیرند. بحث بنده مصداقی نیست صحبت بنده این است که این تجربه ترور هنیه، شهید سلیمانی و شهید نصرالله به ما نشان میدهد که بحثهای سیاسی، مذاکرات، حقوق بینالملل و اصول روابط بینالملل بیمعناترین مفهوم هستند، یعنی در کلاسهای وقت جوانان را میگیریم، مگر زمانی که به لحاظ قدرت تسلیحاتی و دفاعی قوی شوید که شما حرف اول را مذاکرات بزنید.
تا زمانی که شما به لحاظ قدرت اطلاعاتی، امنیتی و دفاعی حرف اول را نزنید، هیچ امتیاز سیاسی و حقوقی به شما نخواهند داد. یعنی اگر کسی فکر کند یک درصد میتواند امتیاز بگیرد، اشتباه میکند. من به عنوان دیپلمات ۴۰ ساله این نکته را میگویم که در ۸۰ کشور ماموریت بودم و با پادشاه و وزرای خارجه مذاکره کردم. تا زمانی که قدرت امنیتی، مقابله با نفوذ و تقویت سیستم دفاعی و انسجام میان نیروهای نظارتی، امنیتی و دفاعی و بخشهای مختلف دفاعی و قدرت تسلیحاتی قوی نباشد، مذاکره بیفایده است.