آیا دلایل حامیان گاریدو برای نتیجه نگرفتن قابل قبول است؟
پرسپولیس برابر نساجی شکست خورد تا انتقادها از گاریدو به اوج برسد اما واقعیت این است که شرایط پرسپولیس نه آنقدر بد و حاد است که افکار عمومی بیمحابا دست به انتقاد بزنند و نه آنقدر شرایط خوب است که از مشکلات این تیم بتوان بیتوجه گذشت. در هر حال طیف پشتیبان این مربی اسپانیایی مسائلی را در جواب به مباحث و مشکلات این تیم بیان میکنند که بررسی آنها خالی از لطف نیست.
عدم میزبانی در آزادی
بازی در ورزشگاه آزادی برای تیمهای پرسپولیس و استقلال از چند وجه هیجان انگیز است، نوستالژی بودن این ورزشگاه، جو عجیب و فضای ایجاد شده از طرف هواداران و همچنین عادت بازیکنان این تیمها به این استادیوم و زمین چمن آن، بُعد روانی آن برای تیمهای حریف همه و همه باعث دست بالاداشتن این تیم در این استادیوم و بازیهای آن دارد، اما نمیتوان منکر این قضیه بود همین ورزشگاه با همین تعریف و تمجیدها و تاثیر مثبت یک تیغ دو لبه است که بازی در آن صرفا نمیتواند تضمینی برای خوشبختی یا برنده بودن یک مربی یا باشگاه باشد. یادآوری روزهای دهه هشتاد پرسپولیس که مربیان داخلی و خارجی در آن قربانی میشدند بیانگر همین موضوع است.
حیا کن رها کنی که گاریدو در ورزشگاه شهدای شهرقدس خیلی کوتاه آن را شنید و سختی کار را حس کرد در استادیوم آزادی چند برابر خواهد بود و شرایط بسیار سختی را برای او ایجاد خواهد کرد. همانقدر که انرژی مثبت در بازی میتواند برای این تیم ایجاد شود به همان اندازه هم انتقال انرژی منفی در این استادیوم میتواند زانوی بازیکنان را سست کند. بنابراین به نظر میرسد گاریدو و پرسپولیس در این مورد و با این سبک بازی تا اینجا شانس آورده که در آزادی بازی نکرده وگرنه میتوان روزهای سختی را برای این تیم در این ورزشگاه برای آنها متصور بود.
از دست دادن بازیکنان در پیش فصل
پرسپولیس در پیش فصل مسابقات مهدی ترابی، علیرضا بیرانوند، دانیال اسماعیلی فر و همچنین عبدالکریم حسن را از دست داد و به جای این بازیکنان ژوائو، علی علیپور، فرشاد احمدزاده، ایوب العود و الکسیس گنذوز را خریداری کرد که با داشتن امثال یاسین سلمانی، عیسی آلکثیر و همچنین ارونوف و سعید صادقی در فاز تهاجی مشکلی نداشته باشد اما این روزها شنیده میشود که عدم نتیجهگیری تیم را به از دست دادن بازیکنان نسبت میدهند. در قیاس پستها تا همین جای کار میتوان دریافت که درون دروازه با گندوز این تیم ضعفی را احساس نکرده و در خط حمله بازیکنان این تیم حداقل از نظر اسم و رزومه بازی چیزی کمتر از بازیکنان قبلی ندارند. اضافه شدن میلاد محمدی در دفاع چپ و ایوب العمود و حتی فرشاد فرجی که زیر نظر گاریدو تا حدودی احیا شده بیانگر همین امر است. در این میان شاید بتوان گفت که تنها جای خالی ترابی احساس میشود.
نکته اصلی درباره این ادعا این است که گاریدو مگر سرمربی بازیکنان جدا شده بوده که الان نسخه نبودن آنها را میپیچند و از نبودن او ضربهای به این مربی وارد شده باشد؟ بحثی نیست که امثال ترابی یک وزنه برای هر تیمی به حساب میآیند و تیم را هدایت میکنند اما در نبود این بازیکن که نمیتوان زانوی غم را بغل کرد. از طرفی مشخص نیست شاید همین مهدی ترابی در پرسپولیس بود در پازل تاکتیکی این مرد اسپانیایی به او بازی نمیرسید، همانطور که یاسین سلمانی روی نیمکت براساس سلیقه این مربی میخ شده و فرصت بازی را پیدا نمیکند.
مصدومیتها
بحث مصدومیتها و دست خالی بودن این مربی در ترکیب هم از نکاتی است که در دفاع از این مربی مطرح میشود. حتی اگر این موضوع به خودی خود موضوعیت داشته باشد باید اتفاقا باید از کادرفنی این مسئله را پرسید که دلیل این همه مصدومیت در ترکیب این تیم چیست؟ آیا بحث بدنسازی سنگین در این تیم مطرح است یا موارد دیگری وجود دارد؟ این سوالی است که گاریدو و کادر فنی در باره آن باید جوابگو باشند، نه اینکه این موضوع را یکی از دلایل افت تیم بدانند.
به نظر میرسد گاریدو برای مجاب کردن افکار عمومی و جو هواداران پرسپولیس کار سختی را پیشرو داشته باشد به خصوص اینکه پرسپولیسیها حالا در لیگ نخبگان هم 2 بازی سنگین پیش رو دارند.
پرسپولیس بازی را در تهران به نساجی باخت و انتقادات نسبت به تیم گاریدو شدت گرفته است ، هرچند برای گاریدو و شخصیت او میتوان احترام قائل بود اما باید قبول کرد که این تیم نیاز به یک نقشه راه برای موفقیت دراد خصوصا در بُعد فنی داخل زمین.
انتهای پیام/