راز مفقودی مرد ۳۵ ساله پس از یک سال/ زن جوان و برادر در مظان اتهام
مردی اوایل تیر ماه امسال با مراجعه به پلیس آگاهی تهران شکایتی در مورد مفقود شدن برادرش مطرح کرد.
شاکی پرونده به کارآگاهان پلیس آگاهی گفت: برادر 35 سالهام به نام کاوه یک سالی میشود که از خانه بیرون رفته و ناپدید شده است. از همان موقع دنبال پیدا کردن رد و اثری از او بودم، اما از آنجایی که همه تلاشهایمان بینتیجه بود الان برای پیدا کردن برادرم از پلیس کمک میخواهم.
به این ترتیب تحقیقات پلیسی آغاز شد اما با توجه به گذشت زمان و از دست رفتن فرصت طلایی ردیابی افراد مفقود شده بررسیهای کارآگاهان هم به نتیجه نرسید. با این وجود تحقیقات همچنان ادامه یافت تا اینکه در روزهای گذشته مردی که مفقودی برادرش را اطلاع داده بود بار دیگر به پلیس آگاهی مراجعه کرد و مدعی شد؛ از طریق دوستان برادر گمشدهاش متوجه شده که او با زن جوانی در ارتباط بوده و آخرین بار هم گفته بود که با همان زن ملاقات دارد و حتی برخی آنها را با هم دیدهاند.
با اطلاعات جدید این عضو خانواده، زن جوان تحت تعقیب قرار گرفت که در نهایت چند روز پیش همراه برادرش بازداشت شد. چون بر اساس شواهد این دو نفر آخرین نفراتی بودند که با کاوه ارتباط داشته و با او دیده شده بودند.
زن جوان در تحقیقات گفت: 13 سالم بود که ازدواج کردم و بچهدار شدم اما چند سال بود که فهمیده بودم شوهرم با زنی در ارتباط است، به همین خاطر تصمیم به طلاق گرفتم و به دادگاه خانواده رفتم تا از همسرم جدا شوم. زمانی که برای طی مراحل طلاق و جدایی به دادگاه میرفتم با مرد گمشده آشنا شدم که میگفت فرد بانفوذی است و میتواند سریعتر شرایطی را فراهم کند که طلاق بگیرم.
این زن ادامه داد: هر کاری که فکر میکردم در روند طلاق موثر باشد، انجام دادم. در همین گیر و دار بود که دوستی من و کاوه شکل گرفت و رفته رفته بیشتر با هم دوست شدیم. در حالی که او به من گفته بود در روند طلاقم تسریع ایجاد خواهد کرد، بعد از اینکه بخشی از مهریهام را گرفتم به من گفت این مبلغ را به او بدهم تا برایم سرمایه گذاری کند و پول و سود آن را به بپردازد. حتی با من قرار گذاشت که موضوع را برایم شرح دهد، اما سر قرار نرفتم. چون وقتی ماجرا را به برادرم گفتم و شرح دادم که چه شده، قبول نکرد و گفت به هیچ عنوان زیر بار درخواست کاوه نروم چون شاید کلاهبردار باشد و پولم را ببرد. همین شد که سر قرار نرفتم و در خانه ماندم. بعد از آن بود که خود کاوه سراغ من به خانه آمد و برادرم که در خانه بود به او گفت از من خبر ندارد و نمیداند کجا رفتهام. وقتی برادرم به او گفت خانه نیستمکاوه عصبانی شده بود و بعد از مشاجره با برادرم رفت و دیگر از او خبری ندارم.
این زن در ادامه گفت: گمان کردم کاوه به خاطر اتفاقی که افتاده از من دلخور شده و به همین خاطر دیگر سراغی از من نگرفته است. خلاصه بعد از آن روز به زندگی ادامه دادم اما الان فهمیدم او گم شده است اما من و برادرم هیچ ربطی به ماجرا نداریم.
گفتههای زن جوان در حالی بود که برادرش هم در بازجوییهای جداگانه گفتههای او را تائید کرد.
به هر ترتیب با توجه به شکایت خانواده مرد گمشده و اطلاعات بدست آمده این خواهر و برادر همچنان در بازداشت باقی خواهند ماندند و تحقیقات اداره دهم پلیس آگاهی تهران در این مورد ادامه دارد.