هیچ کشوری بدون رابطه با آمریکا پیشرفت نمیکند!
جماران نوشت: یک استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی گفت: دولت جدید آمریکا یک فرصت طلایی برای ارتقای قدرت اقتصادی ایران است. امیدوارم حاکمیت هم به این سمت برود که هر چه سریعتر اختلافات خود با دنیا را حل کنیم و به تولید ثروت برسیم.
محمود سریعالقلم بیان کرد: من به هر کجای کشور که سفر میکنم، میبینم همه در انتظار یک تحول هستند. برای دستیابی به توسعه دو راه وجود دارد؛ یکی جامعهمحور است و دیگری نخبهمحور. سه کشور انگلیس، آلمان و فرانسه از طریق جامعه تغییر کردند. باروری جامعه مدنی و بخش خصوصی در این کشورها، حاکمیت را وادار به عقبنشینی کرد. اما سایر کشورها همه تحت تأثیر نخبگان متحول شدند. حتی آمریکا توسط ۵۰ نفر که میاندیشیدند و کارآفرین بودند، متحول شد. در ژاپن حاکمیت و در چین حاکمیت و نخبگان تحول ایجاد کردند.
وی افزود: اگرچه درست هم همین است که جامعه یک کشور را تغییر دهد، اما این کار بسیار زمانبر است. سال ۱۸۵۵ در انگلیس شش هزار رمان چاپ شد. یعنی مردم آگاهی داشتند و توانستند پارلمان خود را وادار به تغییر کنند. در آلمان و فرانسه نیز چنینبود. در سایر دنیا اما مردم چنین سطحی از آگاهی نداشتند و این نخبگان بود که تشخیص دادند و تغییر ایجاد کردند.
استاد دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه نخبگان سریعتر میتوانند تشخیص دهند و سپس مردم را با خود همراه کنند، گفت: ما ایرانیان معمولا اجازه میدهیم که وقایع ما را تغییر دهد و صرفا نظاره میکنیم. این رویه باعث باخت ما میشود. اگر میخواهیم که خودمان عامل تغییر باشیم، باید اولا دانشمان افزایش یابد و سپس تشکل داشته باشیم. انگلیس، آلمان و فرانسه نیز به همین دو ویژگی مجهز بودند.
سریعالقلم با بیان اینکه اگر متون توسعه را بخوانیم، میبینیم کشورها چه زحمتی برای ایجاد شرایط تحول کشیدهاند، اظهار کرد: ما برای این که دانش خودمان را افزایش و کشور را تغییر دهیم، باید در ۴ حوزه کار کنیم؛ در غیر این صورت فرصت توسعه را از دست میدهیم. حوزه اول، تفکیک قدرت سیاسی از قدرت اقتصادی است. این چالش بسیار بزرگی برای یک کشور کهن است که همیشه حاکمیت بر تمام منابع و شئون آن مالکیت دارد. این کار مقدمه تحول در یک کشور است. مادامی که در یک کشور قدرت سیاسی از اقتصادی تفکیک نشود، نباید در انتظار آزادی در آن جامعه نشست.
وی اضافه کرد: دوم این که در نظام بینالملل موجود، هیچ کشوری نمیتواند بدون رابطه نرمال با سه قدرت آمریکا، چین و روسیه پیشرفت کند. مادامی که ما این رابطه را نداشته باشیم، نمیتوانیم از فرصتهای آنان استفاده کنیم. کار سوم ورود به اقتصاد جهانی است. در همه جای دنیا سیاست یک بخش خاکستری دارد؛ یعنی بخشی از حوزه سیاست که پوشیده است. اما در اقتصاد اگر شفاف نباشیم، نمیتوانیم پیشرفت کنیم. سنگاپور در سیاست، تا حدّ۷۰ درصد خاکستری است، اما در سیاست ۱۰۰ درصد شفاف است. چین کمونیست، تا ۹۰ درصد در اقتصاد شفاف است. ورود به اقتصاد جهانی، برای شفافیت اقتصادی یک امر ضروری است. تا در عرصههای حیاتی وارد نشویم، بسیاری از بخشهای اقتصادی ما ناکارامد باقی خواهند ماند.
عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه نکته چهارم که شاید سختتر باشد، اجماع حاکمیت و جناحهای سیاسی بر سر اهمیت تولید ثروت است، عنوان کرد: گفتمان چپ، تولید ثروت در ایران را تخریب کرد. در طی تاریخ، ایران در عرصههای جهانی حاضر بوده است. فقط ۴ دهه است که ما این طور تمرکز خود را بر درون قرار دادهایم. برای ورود به جهان و همکاری با سه قدرت، باید تولید ثروت را مبنا قرار دهیم. ثروت یعنی کشور مازاد بر هزینههای خود، درامد داشته باشد.
سریعالقلم با بیان اینکه بدون ثروت، حفظ هویت هم ممکن نیست، خاطرنشان کرد: چین در تمام دنیا ۵۰۰ مرکز بسط اندیشههای کنفوسیوس دارد. چرا در زمان مائو، چین نمیتوانست چنین کند؟ زیرا در آن زمان عمده مردم این کشور فقیر بودند. تا زمانی که به این فهم نرسیم که مسأله اصلی ما تولید ثروت است و الزامات آن رابطه با جهان است، در هرجومرج باقی خواهیم ماند. اگر به تولید روزانه دو میلیون بشکه نفت هم برسیم، فقط بقاء خواهیم داشت. برای توسعه، در میانمدت باید حداقل ۴ تا ۵ میلیون بشکه نفت تولید کرد. در بلندمدت هم که ایران باید از خامفروشی پرهیز کرده و یک قدرت مهم در هوش مصنوعی شود.
وی در پایان تاکید کرد: دولت جدید آمریکا یک فرصت طلایی برای ارتقای قدرت اقتصادی ایران است. امیدوارم حاکمیت هم به این سمت برود که هر چه سریعتر اختلافات خود با دنیا را حل کنیم و به تولید ثروت برسیم.