معرفی کتاب| خاطرات مردی که افشاگر یک کودتا شد
به گزارش «اطلاعات آنلاین»، کتاب «خاطرات فرانسوا میتران» گفتوشنودی بین فرانسوا میتران و ژرژ مارک ـ بنآمو بوده که بهقلم خود میتران نگاشته شده است و انتشارات اطلاعات آن را با ترجمه افتخار نبوینژاد منتشر کرده است.
رئیسجمهور فرانسه دوست داشت بهخاطر این گفتوشنود از بن آمو سپاسگزاری کند.
فرانسوا میتران با میراثی که امروز از خود برای ما بر جای گذاشته، به آرزوی خود، یعنی ثبت یک اثر ادبی در دل اثری سیاسی، جامهی عمل پوشاند. این نوشته نمودار تلاقی موفق ادبیات و سیاست، دو دلبستگی میتران در زندگی است که نشانی از تلاش و اراده در آن به چشم میخورد.
میتران در حال به پایان بردن تحصیلات خود در رشتهی حقوق بود که در سال ۱۹۳۸ به جنگ فراخوانده شد؛ اما دیری نگذشت که پس از مجروح شدن در این جنگ، بهدست آلمانیها اسیر شد. نفرت از جنگ از همان آغاز، وی را بر آن داشت که سهبار اقدام به فرار کند که هر سهبار با ناکامی مواجه شد، ولی سرانجام در دسامبر ۱۹۴۱، هنگام انتقال به یک اردوگاه آلمانی، موفق شد از چنگ دشمن بگریزد.
پیوستن به صفوف مقاومت بلافاصله در بازگشت به فرانسه و گذران زندگی در خفا تا سال ۱۹۴۳، بیگمان از جمله عوامل مستقیم در گرایش وی به سیاست و پرداختن به آن بود.
مسئولیت میتران بهعنوان یکی از ارکان اصلی سازمانبخشی به جنبشهای مقاومت اسرای جنگ و دغدغه خاطر وی برای متحد ساختن این جنبشها، موجب شد تا در اوت ۱۹۴۳، از طرف ژنرال دوگل به همکاری در زمینههای گوناگون، تا استقرار دولت موقت در پاریس دعوت شود. وی در نوامبر ۱۹۴۶، نمایندهی شهر «نیور» شد و در ده سال آغازین جمهوری چهارم، مسئولیت چند وزارتخانه را به عهده گرفت. هواداری پایمردانه از استعمارزدایی و حضور در ماوراءبحار، به نمایندگی از جانب دولت فرانسه، وی را مصمم کرد به تنشهایی که انسجام این قلمروها را تهدید میکرد پایان بخشیده و با سران کشورهای افریقایی روابط شخصی و طولانیمدتی برقرار کند. میتران بهدنبال خلع سلطان مراکش از سلطنت، در سال ۱۹۵۳، از سمت خود در نقش نمایندگی در ماوراءبحار استعفا داد و یک سال بعد از آن، وارد کابینهی مندس فرانس شد و وزارت کشور را عهدهدار گردید. سپس در کابینهی گی موله (۱۹۵۶) به وزارت دادگستری منصوب شد. از آن هنگام به بعد، از قبول هر نوع همکاری با آخرین کابینههای جمهوری چهارم سر باز زد و در مقام مخالفت با سیاست فرانسه در الجزایر، زبان به نکوهش آن سیاست گشود.
فرانسوا میتران، در سال ۱۹۵۸، به افشای کودتایی پرداخت که ژنرال دوگل را به قدرت رسانده بود، آنگاه دربرابر نهادهای جمهوری پنجم موضع اپوزیسیون را پیش گرفت. در این جمهوری بود که کرسی نمایندگی را از دست داد، ولی چندی نگذشت که بعد از گذاری کوتاه به مجلس سنا بار دیگر آن کرسی را تصاحب کرد. میتران، در سال ۱۹۵۹، نیز شهردار شاتو ـ شیتون شد. وی پس از کنارهگیری از ریاست کل شورای شهر نیور، در سال ۱۹۶۴، مدتی را در انزوا سپری کرد و منتظر فرصتی ماند تا بر صحنهی سیاست ظاهر گردد. تجدیدنظر در قانون اساسی ۱۹۶۲ و واگذاری انتخابات ریاستجمهوری به آرای عمومی این فرصت را در اختیار وی قرار داد تا بهعنوان تنها کاندیدای چپ در انتخابات ۱۹۶۵ شرکت جوید. این اقدام دو گل را با وضعیتی دشوار روبهرو کرد، بهنحوی که انتخابات به دور دوم کشانده شد و فرانسوا میتران ۴۵درصد از آراء را در این دور از آن خود ساخت.
فرانسوا میتران بیش از نیم قرن زندگی شخصیاش را با تاریخ فرانسه پیوند زد و تا واپسین لحظات زندگی، گفتوشنود با این تاریخ را دنبال کرد. این کتاب به سالها مبارزه و رؤیا ـ که مرگ در آن وقفه به وجود آورد ـ اختصاص یافته است.