جنجالهای یک انتصاب غیرمنتظره در استقلال

انتخاب ساعده سیما به عنوان سخنگوی جدید باشگاه استقلال توسط علی نظری جویباری، مدیرعامل این باشگاه، به یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات روز فوتبال ایران تبدیل شده است. این انتصاب از چند جنبه حائز اهمیت است: نخستین سخنگوی زن در تاریخ باشگاه استقلال، ابهامات درباره صلاحیت حرفهای و سوابق فوتبالی، و همچنین جنجالهای پیرامون وابستگیهای ورزشی وی.
* یک انتخاب تاریخی با چالشهای جدی
انتصاب ساعده سیما به عنوان اولین سخنگوی زن باشگاه استقلال بدون شک رویدادی تاریخی در فوتبال ایران محسوب میشود. این تصمیم میتواند نشاندهنده حرکت مثبت استقلال به سمت حضور بیشتر زنان در نقشهای مدیریتی و رسانهای باشد؛ موضوعی که در فوتبال ایران کمتر دیده شده است. از جمله سوابق اجرایی وی میتوان به دبیر کارگروه دختران و جوانان معاونت زنان ریاست جمهوری، عضو کمیسیون حقوقی و کمیته ورزش شورای اسلامی شهر تهران اشاره کرد.
* آزمون ناکام فوتبالی
با این حال، اولین گفتوگوی رسانهای سیما به عنوان سخنگوی استقلال با پاسخهای دور از انتظار و غیرحرفهای همراه بود. وقتی از او درباره ترکیب تیم استقلال سوال شد، پاسخ داد: «مگر کار من این است؟» و در پاسخ به سوال درباره گلزنان استقلال در یک بازی اخیر گفت: «دارید از من بازجویی میکنی یا سوال میکنی؟» . این پاسخها نشان میدهد وی حتی بر اطلاعات پایهای تیمی که نمایندگی آن را برعهده دارد، تسلط کافی ندارد.
* پرسشهای بیپاسخ
این انتصاب چند پرسش اساسی را مطرح میکند:
1. معیار اصلی انتخاب سیما چه بوده است؟ آیا تخصص و شناخت کافی از فوتبال مدنظر بوده یا عوامل دیگری در کار بودهاند؟
2. آیا مدیریت استقلال پیش از این انتصاب، سوابق رسانهای و ورزشی وی را به دقت بررسی کرده است؟
3. چرا با وجود زنان متخصص بسیاری در حوزه فوتبال و رسانههای ورزشی، فردی با این سطح از اطلاعات محدود فوتبالی انتخاب شده است؟
* حرکت نمادین یا انتخاب حرفهای؟
به نظر میرسد این انتصاب بیشتر جنبه نمادین داشته تا بر پایه شایستگیهای حرفهای. هرچند حضور زنان در پستهای مدیریتی فوتبال ایران اقدامی پیشروست، اما مدیریت باشگاه باید توضیح دهد که چرا این حرکت مهم را با انتخاب فردی که ظاهراً آمادگی لازم برای این سمت را ندارد، به خطر انداخته است .
* فرصتی که ممکن است به تهدید تبدیل شود
انتصاب اولین سخنگوی زن استقلال میتوانست فرصتی تاریخی برای نمایش تعهد این باشگاه به برابری جنسیتی باشد. اما به نظر میرسد این فرصت با انتخاب فردی که هم از نظر تخصص فوتبالی و هم از نظر ارتباط عاطفی با باشگاه ضعف دارد، به چالشی جدی تبدیل شده است. هواداران و رسانهها حق دارند بدانند که آیا این تصمیم صرفاً نمادین بوده یا بر اساس صلاحیتهای واقعی گرفته شده است. استقلال به عنوان یکی از دو باشگاه پرطرفدار ایران باید در کنار توجه به تنوع جنسیتی، به معیارهای تخصصی نیز پایبند باشد تا این حرکت مثبت، به جای نقد، با استقبال عمومی روبهرو شود .