تلههای تاریخ: چگونه رهبری آقا مسیر موشکی ایران را تغییر داد

بخشی از این گفتوگو که در سال ۱۴۰۰ به همت نمایندگی مشهد دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای انجام شده، به انتخاب خبرآنلاین در ادامه میآید:
... در مورد آزادی کویت در جنگ اول، بسیاری از افراد داخلی به ما گفتند که صدام اکنون به مانند خالد بن ولید عمل میکند و ما باید در کنار او قرار بگیریم و با آمریکا مقابله کنیم. تعدادی از مسئولان آن زمان این نظر را مطرح کردند. تنها شخصی که متوجه شد این یک تله است و هر دو طرف در این جنگ گروههای باطل هستند، یعنی آمریکا و اروپا از یک سو و صدام از سوی دیگر، حضرت آقا بودند که مانع از گرفتار شدن کشور و نیروهای مسلح در این دام شدند.
در طی ۳۰ سال اخیر و در جنگ افغانستان، موارد مشابهی وجود داشت که ورود به این عرصهها یک تله برای کشور محسوب میشد...
ما هرگز موجودیمان از هفت یا هشت فروند تجاوز نکرد
در سال ۱۳۶۳ تعداد محدودی موشک به ما داده شد. نظام تصمیم گرفت از این تعداد محدود، دو فروند را برای مهندسی معکوس نگه دارد. به عنوان مثال، ۳۰ فروند موشک از لیبی دریافت کردیم که دو فروند آن را برای ساخت و تولید نگه داشتیم. این فرآیند طی دو سال انجام شد و هرگز موجودی ما از هفت یا هشت فروند بیشتر نبود. در شرایط جنگی، اگر موشکی به دست میآمد، بلافاصله استفاده میشد. بنابراین، جدا کردن دو فروند برای مهندسی معکوس تصمیمی بسیار سخت بود.
یادم میآید در یک جلسهای که حضرت آقا (در آن زمان رئیسجمهور بودند) حضور داشتند، در محلی که بچههای وزارت سپاه تحقیقات را آغاز کرده بودند، ایشان نگران بودند که چرا این اقدامات با تاخیر انجام میشود و چرا زودتر نمیخواهید کار را آغاز کنید. حتی به شوخی فرمودند که ممکن است این تجهیزات را سریعتر باز نکنید و از دستتان بروند! حضرت آقا به اهمیت تحقیق، بومیسازی و تولید داخلی بسیار توجه داشتند. در همان سالها، خود ایشان کلنگ ساخت کارخانه موشکی را زدند و این نشاندهنده اهمیت این موضوع از آن دوران بود.
این پروژه در دوران جنگ آغاز شد و یک کار پیچیده و طولانی در حوزه موشکی به شمار میرفت، زیرا زیرساختهای اولیه موجود نبود. در حال حاضر ممکن است تصمیم بگیریم چیزی بسازیم، چون اجزاء آن قابل تولید هستند و سیستم طراحی شده است. اما در آن زمان، زیرمجموعهها اساساً تولید نمیشدند و فناوریهای لازم در کشور موجود نبود. برای دستیابی به فناوری موشک، باید چند فناوری پیشنیاز را طی میکردیم.
در اوایل دهه ۷۰، در سال ۱۹۹۱ میلادی و همزمان با فروپاشی شوروی، شرایطی پیش آمد که پیشنهادهای بسیار خوبی به ایران ارائه شد. وضعیت اقتصادی شوروی به هم ریخته بود و کشورهای جدیدالتأسیس پس از فروپاشی با مشکلات مالی مواجه بودند. آنها پیشنهاد فروش موشک و سکوی پرتاب به ما دادند. موشکی که ما از کره شمالی حدود دو و نیم میلیون دلار خریداری میکردیم، آنها با قیمت ده هزار دلار به ما میفروختند. سکوی پرتابی که از کرهایها دو و نیم یا سه میلیون دلار میخریدیم، آنها با صد هزار دلار میفروختند. در نیروهای مسلح، هیچکس نهتنها با این خرید مخالفت نکرد، بلکه همه بر انجام این خرید تأکید داشتند. اما حضرت آقا به شدت با این موضوع مخالفت کردند و حتی عصبانی شدند و گفتند که چرا به این موضوع پرداخته میشود. دلیل این مخالفت این بود که ما از سال ۱۳۶۳ به تولید موشک پرداخته بودیم و در سالهای ۱۳۶۹، ۱۳۷۰ و ۱۳۷۱ به نتایج قابل توجهی دست یافته بودیم. اگر در آن زمان تصمیم به خرید موشک میگرفتیم، کار ما به تعطیلی میانجامید. به همین دلیل، حضرت آقا خرید را ممنوع کردند و به مسئولان هشدار دادند که از پیگیری این موضوع خودداری کنند.
شاید در آن زمان، ما که بیستونه یا سی سال داشتیم، فکر میکردیم که ای کاش میتوانستیم خرید کنیم، اما اکنون متوجه شدهایم که این تدبیر چقدر اثرگذار بوده است. اگر آن روز مسیرمان به درستی تعیین نمیشد، به یقین به موشکهای زمین به زمین و دوربرد نمیرسیدیم یا با تأخیر بسیار به این فناوریها دست مییافتیم. خرید ممکن بود در یک زمان محدود انجام شود، اما بعد از مدتی امکانپذیر نبود و دیگر نمیتوانستیم به خرید ادامه دهیم. این تصمیم حضرت آقا در تعیین مسیر بسیار حیاتی بود.
در پایان جنگ، ما سلاحی در اختیار نداشتیم...
اکنون میتوانیم ارزیابی دقیقی از دستاوردها و پیشرفتهای خود داشته باشیم. اگر به پایان جنگ و قبول قطعنامه نگاه کنیم، و مقایسهای با وضعیت امروز داشته باشیم، متوجه میشویم که در طی ۳۲ سال گذشته چقدر پیشرفت کردهایم. سپاه در ابتدای جنگ هیچ تجهیزات نظامی نداشت، اما در پایان جنگ یک سری تجهیزات غنیمتی به دست آورد. نهایتاً، ما تنها سلاحهایی از قبیل توپ، تانک و سلاحهای سبک و نیمهسنگین داشتیم. ارتش نیز که هشت سال از انقلاب را در جنگ گذرانده بود، با کمبود شدید تجهیزات و فاصلهای معنادار از فناوری روز دنیا روبرو بود. این تحریمها موجب عقبافتادگی ما شده بود و در پایان جنگ، وضعیت نظامی و تسلیحاتی ما بسیار نامطلوب بود. ما واقعاً در شرایط خوبی قرار نداشتیم و فاصله زیادی با توانمندیهای روز داشتیم.