سپاهان و چالشهای لیگ نخبگان: آیا امیدی برای فوتبال ایران باقی مانده است؟

شکست سپاهان در پلیآف لیگ نخبگان آسیا اتفاق جدیدی در فوتبال ایران نیست و با شرایط موجود آخرین آن نیز نخواهد بود. سپاهان به عنوان باشگاهی که ساختار مناسبی دارد، خوب هزینه میکند و از بازیکنان بزرگی هم بهره میبرد در سالهای اخیر نتوانسته در آسیا نتیجه بگیرد و حتی سال گذشته موفق به صعود از گروهش در مسابقات سطح دوم آسیا ( لیگ قهرمانان آسیا 2) هم نشد. شرایط دیگر تیمهای ایرانی نیز بهتر از این نیست.
باید این واقعیت را پذیرفت که فوتبال ایران از کشورهای دیگر عقب افتاده و با دست فرمان فعلی امکان وقوع اتفاقات بدتر هم وجود دارد. سرمایهگذاری تیمهای حوزه خلیج فارس از یک سو و برنامهریزی شرقیها از سوی دیگر سبب شده فوتبال ایران در عرصه باشگاهی و البته ملی توفیقی نداشته باشد. شاید گاهی اوقات به صورت مقطعی موفقیتهایی حاصل شود اما ادامهدار نیست و نمیتوان آن را محصول کار و برنامهریزی دانست.
فوتبال ایران در ابتداییترین موارد دچار مشکل است. در آستانه آغاز بیستوپنجمین دوره لیگ برتر همچنان مشکل زمین تمرین و ورزشگاهها وجود دارد به گونهای که تیمهای شهرستانی به تهران کوچ کردهاند تا از رقبای خود در پایتختی که خودش کمبود زمین دارد، پذیرایی کنند. از این موارد ابتدایی گرفته تا هزینههای تیمهای خارجی برای جذب بازیکن و مربی، برنامهریزی برای شناسایی استعدادها و کار روی فوتبال پایه باعث شده، فوتبال ایران نه تنها در جا بزند بلکه بعضاً رو به عقب حرکت کند.
البته که شاید استقلال و سپاهان شانس موفقیت در سطح دوم آسیا را داشته باشند اما جایگاه فوتبال ایران در سطح اول کجاست؟ در این شرایط و با آغاز فصل فوتبالی تیمها تلاش میکنند سهمیه حضور در آسیا را از طریق موفقیت در لیگ یا جام حذفی به دست آورند و گاهی اوقات مشاهده میشود اقداماتی عجیب و دور از انتظار نیز انجام میدهند. انتهای این مسیر چیست؟ این همه هیاهو و جنگ و درگیری و دعوا برای آبروریزی در آسیاست؟ اصلاً چه فرقی میکند سهمیه فوتبال ایران 1+2 باشد یا 4 سهمیه مستقیم؛ وقتی قرار نیست هیچ اتفاقی در سطح بینالمللی رخ دهد و هر ساله شاهد ناکامی تیمهای ایرانی باشیم.
باید پذیرفت با این شرایط نمیتوان نگاه خوشبینانهای داشت چرا که نتایج با ما حرف میزند. آنچه در سالهای اخیر رخ داده، نمایی است از چیزی که در فوتبال ایران میگذرد. این موضوع البته دلایل خاص خود را دارد، از عدم برنامهریزی تا ناتوانی در رقابت با تیمهای آسیایی در زمینه جذب بازیکن. پس به جای اینکه یک فصل بر سر هم بزنیم و برای سهمیهای که مشخص است پایانی خوشی ندارد؛ بجنگیم از فوتبالی که بازی میکنیم لذت ببریم؛ البته اگر لذت بردن از فوتبال را بلد باشیم چرا که در همه این سالها آنچه در ورزشگاهها و خارج از آن دیدهایم، نفرتپراکنی بوده و دیگر هیچ.
انتهای پیام/