از فوتبال تا هاکی: تغییر مسیر سلبریتیها و چالشهای مدیریتی در ورزش ایران

تا قبل از اینکه پای چند بازیگر و خواننده معروف به برخی رشتههای گران، لاکچری و کمطرفدار در ایران باز شود، خیال میکردیم مدیران این رشتهها علاقه خاصی به سلبریتیهای عرصه هنر و استفاده از شهرت آنها دارند. حال که علیرضا بیرانوند به یکباره از فوتبال به سمت هاکی روی چمن شیفت کرده معلوم میشود، مدیران فدراسیونها قابلیت استفاده از سلبریتیهای فوتبال را نیز دارند.
اتفاقاً فوتبالیستهای مشهور ما نیز در صورت مطرح شدن چنین پیشنهادهایی نه نمیگویند و برای ماندن در صدر اخبار دروازهبانی هاکی روی چمن را نیز میپذیرند.
بیرانوند در اظهارنظری خود را سفیر هاکی روی چمن معرفی کرده است. البته استفاده از چهرههای ورزشی بهعنوان سفیر رشتهها یا امور فرهنگی، امری مرسوم و نمادین است، اما عضو افتخاری هیئترئیسه فدراسیون دیگر چه صیغهای است؟! واقعاً هاکی هیچ کسی را ندارد که رئیس فدراسیون تصمیم گرفته این سمت را به یک فوتبالیست هدیه بدهد، آن هم فوتبالیستی که رأی پروندهاش با تأخیری بسیار طولانی و بحثبرانگیز اعلام شده و حالا هم از حضور در مستطیل سبز محروم است!
بیرانوند بهغیر از جدایی جنجالیاش از پرسپولیس در مصاحبه زنده مدعی شد دانشجوی دکتراست و دانشگاه محل تحصیلش را مجبور به انتشار یک بیانیه و شفافسازی عمومی کرد. در روزهای گذراندن محرومیت، بیرانوند برای آنکه ثابت کند تصمیم احساسی نگرفته، پترچک را مثال زده و از افتخار دروازهبانی تیمملی هاکی گفته است: «عاشق کشورمان هستیم و برای آن هر کاری میکنیم. اگر در شرایط مهم و حساس، تیمملی هاکی به دروازهبان نیاز داشته باشد و کسی نباشد با افتخار این مسئولیت را میپذیرم تا برای سربلندی ایران تلاش کنم. دروازهبانی در هاکی بسیار سختتر است. به یاد دارم که پیتر چک، دروازهبان مطرح فوتبال جهان پس از بازنشستگی به هاکی روی آورد و موفق هم بود.»
از رفتار سلبریتیها و چهرههای ورزشی که بگذریم به تصمیمات عجیب رؤسای فدراسیونها میرسیم و اینکه هدف آنها برای استفاده از شهرت این افراد چیست. میلاد کیمرام هم بازیگر است و هم رئیس کمیته تنیس ساحلی. محمدرضا گلزار نیز همزمان هم بازیگری را ادامه میدهد و هم سرپرستی تیمملی پدل و عضویت در هیئتاجرایی انجمن این رشته را. سالار عقیلی نیز از سوی رئیس فدراسیون گلف به عضویت هیئترئیسه انجمن وودبال درآمده و در این میان فقط امیر جدیدی بازیگر سینما بود که بهرغم دعوت شدن به اردوی تیمملی تنیس و به خاطر بالا گرفتن انتقادها، از حضور در رقابتهای انتخابی تیمملی انصراف داد.
پرواضح است که بیرانوند نیز از مسئولیت جدیدش در رشته هاکی رویچمن حسابی به وجد آمده و خیال انصراف و کنار کشیدن ندارد. تنها دستاورد این چهرهها برای فدراسیونهای مذکور جذب تماشاگر و اسپانسرها بهخاطر شهرتشان است. پیش از این هم رئیس فدراسیون تنیس با تأکید روی این نکته هم از انتصاب سلبریتیها در فدراسیونش دفاع کرده و هم حضور آنها عامل بالا رفتن جذابیت رشته تنیس خوانده بود. مدیران به استفاده از شهرت چهرهها معترفند و چهرههای ورزشی و هنری هم از این موضوع راضی و خرسندند. حالا که همه راضی و خوشحالند، مدیران موظفند تکلیف دستاوردها و ارزش افزوده این افراد در فدراسیونهای متبوع خود را برای مردم و اهالی ورزش مشخص کنند و اینکه آیا حضور چهرههای ورزشی و غیرورزشی تأثیری در پیشرفت رشتههای مذکور داشته یا نه.